وقتی از ته دل بخندی..
وقتی هر چیزی را به خودت نگیری
وقتی سپاسگزار آنچه که هست، باشی
وقتی برای شاد بودن نیاز به بهانه نداشته باشی
آن زمان است که واقعا زندگی میکنی . . . !
بازی زندگی ، بازی بومرنگهاست
اندیشهها..
کردارها..
زمانی که آدمی بتواند بیهیچ دلهرهای آرزو کند
هر آرزویی بیدرنگ برآورده خواهد شد . . .
🍃🌸
✍امام صادق علیه السَّلام میفرمایند:
هر کس میخواهد خداوند او را مشمول رحمت خویش کند و در بهشت او را جای دهد اخلاق خود نیکو نماید، با مردم به انصاف رفتار کند، یتیمنوازی پیشه نماید و به ناتوانان کمک کند و در برابر بندگان خدا فروتنی نماید.
📚الأمالی شیخ صدوق
@Patoghedoostanha
✅یک_داستان_یک_پند
✍جوانی در ملأ عام با گستاخی تمام روزهخواری میکرد. او را نزد حاکم شهر آوردند. حاکم از او پرسید: ای جوان! چرا در شهر روزهخواری میکردی؟ چرا از اسلام گریزانی، تا چنان حد که جسارت یافته و در ماه رمضان در پیش چشم همگان روزهخواری میکنی؟ جوان گفت: مرا باور و اعتقاد زیاد به اسلام بود. روزی شیخ شهر را در خفاء در حال معصیت یافتم. برو آن شیخ را مجازات کن که این چنین اعتقاد مرا از من گرفت و مرا روزهخوار کرد. حاکم شهر گفت: روزی دزدی را در شهر گرفتند که از خانههای بسیاری دزدی کرده بود. طبق قانون قضاوت مأموری بر او گماردم تا او را در شهر بگردانند تا هر مالباختهای از او شکایتی دارد نزد من آید. ساعتی نگذشت که جوانی معلومالحال از او برای شکایت نزد من آمد که هرگز او را در شهر ندیده بودم. به رسم قضاوت از او سؤال کردم ای جوان! او از تو چه دزدیده است؟ جوان گفت: یک مرغ و دو خروس!
⚖چون این سخن شنیدم مأمور خویش را امر کردم تا او را هشتاد تازیانه بزند. جوان در حالی که داد و فریاد میکرد، گفت: من برای شکایت نزد تو آمدهام، چرا مرا شلاق میزنی؟! گفتم: وقتی تو را خانهای در این شهر نیست، چگونه تو را مرغ و خروسی باشد که کسی بتواند آن را از تو بدزدد؟ داستان که بدین جا رسید حاکم شهر گفت: ای جوان! تو را نیز هرگز اعتقادی نبوده است که آن شیخ از تو بستاند. هر کس که اعتقاد به خدا را با عمل به آنچه میشنود از خود خدا بستاند و هدایت یابد هیچ کس را توان ستاندن آن اعتقاد از او نیست. تو بجای شناختن خدا در پی شناختن شیخ بودی و بجای خدا شیخ را باور کرده بودی! پس من تو را دو حد جاری میکنم یکی به جرم روزهخواری در ملأ عام و دیگری به جرم کذب و افتراء!!!
@Patoghedoostanha
امام صادق (علیه السلام):
نماز اول وقت نسبت به اخر وقت،مانند برتری آخرت است نسبت به دنیا 🌎
@Patoghedoostanha
حضرت موسی (علیه السلام) در جایی نشسته بود، ناگاه ابلیس که کلاهی رنگارنگ بر سر داشت نزد حضرت موسی (ع) آمد.
وقتی که نزدیک شد، کلاه خود را برداشت و مؤدبانه نزد حضرت موسی (ع) ایستاد.
حضرت موسی (ع) گفت تو کیستی؟
ابلیس گفت من ابلیس هستم.
حضرت موسی (ع) گفت آیا تو ابلیس هستی؟ خدا تو را از ما و دیگران دور گرداند.
ابلیس گفت من آمده ام به خاطر مقامی که در پیشگاه خدا داری، بر تو سلام کنم.
حضرت موسی (ع) گفت این کلاه چیست که بر سر داری؟
ابلیس گفت با رنگ ها و زرق و برق های این کلاه، دل انسان ها را می ربایم.
حضرت موسی (ع) گفت به من از گناهی خبر ده که اگر انسان آن را انجام دهد، تو بر او چیره می شوی و هر جا که بخواهی، او را به می کشی.
ابلیس گفت سه گناه است که اگر انسان گرفتار آن بشود، من بر او چیره می گردم:
1. هنگامی که او، خودبین شود و از خودش خوشش آید.
2. هنگامی که او عمل خود را بسیار بشمارد.
3. هنگامی که گناهش در نظرش کوچک گردد.
🍃🍃🍃🍃🍃
#انگیزشی
هر روز یک قدم هرچند کوچک به سمت رویاهایت بردار
اگه امروز چیزی نسازی...
یقینا
فردا هم چیزی برای تماشاکردن نخواهی داشت...
CQACAgQAAx0CSmRjDAACO8xhbatX3T2hTBv8trPBK8KQ7WC6UQACxgkAAl55AVG0QkZW-5yXUiEE.mp3
5.17M
#میلاد_پیامبر_اکرم(ص)
#میلاد_امام_جعفر_صادق(ع)
💐سلام سید السادات
💐سلام اعلم الاعلی
🎤 #محمودکریمی
#اللهم_عجلـــ_لولیڪ_الفرجـ 🤲🌷
🌴🌹💎🌹🌴