✍️ تحریری حم
بسمه تعالی
حضرت روح در حریم ممنوعه! (۲)
ملائکه بمحض اطلاع از خبر «آفرینش پدیدهای بنام #خلیفه»، ترازوئی بر میافرازند که در یک کفه آن، ثقلین «سبحانیت+قداست» خالق متعال قرار دارد و در کفه دیگر آن، ثقلین «مفسد+سفّاک» بودن خلیفه!
بدینمفهوم که؛ #سبحانیت و #قداست الهی (پاکی درونی و بیرونی/ذاتی و صفاتی) و «خیر مطلق» چگونه میتواند در عالم آفرینش، «مخلوق شرّ»ی را بیافریند و برتابد که براحتی مرتکب #فساد و #سفک میشود؟! و پیوسته #شرارت میورزد؟!
مسئله مبدأیت «خیر» و مبدأیت «شرّ»، مسئله بسیار غامضی بوده است (که قبل از #خلقت_آدم، توسط #ملائکه مورد توجه قرار گرفت) و از نخستین دغدغههای انسان در #زمین بوده است.
ایرانیان (بعنوان صاحبان نخستین #فرهنگ و #تمدن_بشری در زمین) شاید اولین کسانی بودند که در صدد حل معمای پیچیده مذکور برآمده و با خلق موجود موهومی بنام #اهریمن در مقابل #اهورامزدا بزعم خود، گرهگشائی کردند!!
و بدینوسیله ثنویت (شرک به الله) را در جهان پایهگذاری کرده و دنبال کردند.
ثنویت ایرانیان (شرک اهورامزدا+اهریمن) ظاهرا وقتی به #تمدن_هندوستان رسید در قالب «بَرَهما+ماهایا» دنبال گردید! همین ثنویت، وقتی به #تمدن_چین رسید، در قالب «یانگ+یین» و بالاخره همین ثنویت، وقتی به #اروپا رسید در قالب «دو آلیسم» دنبال گردید!
آری! «ثنویت»؛ بزرگترین خبطی بود که ایرانیان در سطح جهانی علیه بشریت، مرتکب شدند ولیکن در آخرالزمان، بزرگترین خدمت به بشریت هم به #ایرانیان تعلق خواهد گرفت که در #رکاب_امام #آخر_الزمان، موفق به توسعه و تحکیم #توحید در #جهان_بشریت خواهند گردید.
پیروان ادیانی که از مخلوقی بنام #شیطان در امان نیستند، ایبسا گرفتار #ثنویت_مشرکانه کهنی باشند که بر #بشریت سایه افکنده است با این پندار که مبدأیت هر شرّی و شرارتی به #ابلیس برمیگردد!
و حال آنکه #خالق_سبحان و #پروردگار_قدیس صریحاً خلقت هر شرّی را به خودش نسبت میدهد؛ «قل أعوذ برب الفلق* من شرّ ما خلق* و من شرّ غاسق إذا وقب»!
#اهریمن و مایا و یین و امثالهم، #خدایان_موهوم و پوچی هستند که قاعدتاً هیچ نقشی در #خلقت و توسعه #شرّ و شرورات ندارند و ساخته پرداخته ذهن انسانهائی هستند که بزعم خود خواستهاند، انتساب هر شری را از ساحت اقدس حضرت سبحان، دور سازند!
علت چنین خبطی (#ثنویت) در همان چیزی نهفته است که مورد #کتمان_ملائکه بود!
و شاید به همین علت است که خدای قادر در #قیامت، #ملائکه را در ردیف اول متهمین #بزرگترین_محکمه خود نشانده و قبل از #جنّ و #انس، آنان را به #استنطاق میکشاند!
(دو آیه در قرآن داریم که دقیقاً با عبارت «و یوم یحشرهم جمیعا» آغاز میشوند و مجموعاً از وقایع کلی بزرگترین #دادگاه_الهی در #محشر پردهبرداری میکنند)
و حال آنکه این #معمای_عظیم در «تعلیم کل اسماء به آدم و ملائکه» حل شده است.
ولیکن اسمالله حلاّل این مسئله، از شدت وحشتآفرینی آن، مورد کتمان و اغماض همه خلایق از جمله ملائکه است! آن اسم کدام است؟!
«اسم الله الحریق» = «اسم الله المکتوم عندالملائکه»؛ اسمی است که #ملائکه از شدت ترس و هراس خود، آنرا کتمان میکنند!
ملائکه همه #اسماء_الله را آشکار میکنند (ما تبدون) ولیکن یکی از آنها را #کتمان میکنند (ما کنتم تکتمون)!
همان اسم فوقالعاده وحشتانگیز و خطرناکی که اگر باندازه یک بند انگشت بدان نزدیک شوند بلافاصله آتش میگیرند!
اسمالله (موحش و محرق!) از #سدرة_المنتهی لغایت #قرب_أعلی را فرا گرفته است که حتی جبرئیل هم #جرأت_تقرب بدان را ندارد ولو باندازه یک بند انگشت! (فرمود: «لو دنوت أنملة لاحترقت»!) چنانچه به اندازه یک بند انگشت، نزدیک شوم، بلافاصله #آتش میگیرم!
این مقدمات از آنجهت به رشته تحریر در آمد تا ببینیم معمای ناسازی «مفسد و سفاکی خلیفه» با «سبحانیت و قداست الله» چگونه قابل جمع و #حل است؟!
اسم الله خاصی وجود دارد که عدم #اعتدال دو کفه ترازوی مذکور را توجیه میکند ولو اینکه ملائکه از بیان آن #وحشت دارند، چنان وحشتی که باعث میشود تا آن را کتمان نمایند!
«اسمالله»ی که هر چیزی و هر کسی (ولو جبرئیل) را سریعاً و شدیداً میسوزاند و محو میسازد تا چه رسد به مفسدین و سفّاکها!
بنابراین #فساد و #سفک و هر «شرّ»ی که هر لحظه در معرض #حریق و محو است، هیچگونه تهدید و تحدیدی علیه «سبحانیت و قداست الله» نیست و لزومی به اعتراضیه و اظهار شگفتی نیست.
آیا این اسم الله خاص، در قرآن هم ذکر شده است؟
...ادامه دارد.
✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر)
شب قدر ۱۴۰۲
کانال چلچراغ معارف و احکام حم:
https://eitaa.com/joinchat/741802216C0aad7d8aff
جهت گفتگوهای دینی و سیاسی پیرامون مسائل روز ملت ایران و امت اسلام (و هماندیشی پیرامون پیامهای کانال مذکور☝️) لطفا در گروه ذیل👇به ما بپیوندید:
گروه چلچراغ معارف و احکام:
https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
❤️
✍ تحریری حم
بسمه تعالی
حضرت روح در حریم ممنوعه! (۰۳)
اشاره شد که سقف پروازی #جبرئیل(ع) و بالطبع سایر #ملائکه تا «سدرةالمنتهیٰ» است که نقطه انتهائی و پایانی بهشت اعظم است.
اشاره شد که ملائکه و حتی جبرئیل به عالمی فراتر از #سدرة_المنتهی، توان و حق #پرواز ندارند وگرنه #آتش میگیرند!
ملائکه طبق اشاره #قرآن، دارای بالهای پرواز متفاوتی هستند؛ بعضی دو بال و برخی سه بال و بعضاً چهار باله هستند.
(جَاعِلِ الْمَلَائِکةِ رُسُلًا أُولِی أَجْنِحَةٍ؛ مَثْنَىٰ وَ ثُلَاثَ وَ رُبَاعَ (فاطر/۱) قرار دهنده است ملائکه را پیک بالدار دو بال و سه بال و چهار بال)
حال با ملاحظه «بالدار بودن» و «پرواز در عالم ذیل سدرةالمنتهی» و «آتش گرفتن و سوختن و محو شدن»، میتوان تصور کرد که ملائکه، دارای جسمی هستند که صد البته متفاوت از جسم بشر و حتی جن است. جسم بشر از #طین، جسم جن از #نار و جسم ملک از #نور است. ولیکن نوری که جنبه مادی دارد و وقتی که نار برای چشم بشر، قابل مشاهده نیست بنحو اولیٰ نور ملائکه هم قابل مشاهده نیست. اگرچه اینطور هم نیست که مطلقا قابل مشاهده نباشند وگرنه #اولیاء_الله هم قادر به مشاهده آنها نبودند و حال آنکه به #إذن_الله هر دو مخلوق مذکور را رؤیت میکردهاند.
بحثمان به اینجا کشید که، بعد از سدرةالمنتهی تا مقام #قرب_اعلیٰ، #حریم ممنوعه الهی است حتی برای جبرئیل که اگر به اندازه یک بند انگشت هم فراتر برود، بلافاصله آتش میگیرد!
حال سؤال اینجاست که؛ جبرئیل از کجا میداند که نباید وارد #حریم_ممنوعه شود؟!
- آیا پیشاپیش به آنحضرت (و سایر ملائکه) تعلیم داده شده است؟
- آیا ملائکه تجربه دارند و در عمل فهمیدهاند که نباید وارد آن حریم شوند وگرنه آتش میگیرند؟
- چرا پیامبر اعظم(ص)، هنگام ورود به حریم ممنوعه و سیر در آن حتی تا قرب اعلی «أو أدنیٰ» آسیبی نمیبیند؟! و آتش نمیگیرد؟!
بنظر میرسد که ملائکه قبل از #تعلیم_اسماء به آدم (و «ثم عرضهم علی الملائکه») از خطر ورود به حریم ممنوعه، اطلاع داشتند ولیکن آنرا #کتمان میکردند!
و اشاره کردیم که حل معمای ناسازی و عدم #اعتدال بین «سبوح+قدوس» بودن #الله و «مفسد+سفّاک» بودن #جن و #إنس و «قابل جمع» بودن #اضداد مذکور را باید در یکی از اسماءالله جستجو کرد. همان اسمی که ملائکه ترجیح میدهند آنرا کتمان نمایند!
ولیکن خدای متعال ترجیح میدهد که آنرا مورد اشاره قرار دهد.
همچنانکه انجام هر کاری، نیازمند ابزار خاص آن کار است، خالق متعال هم انجام هر امری را با اسم خاص (و متناسب با آن امر) خود انجام میدهد.
و در اینجاست که به این نکته باید بیاندیشیم که #خالق_متعال، تضاد مذکور بعنوان «بزرگترین معمای هستی» را با کدام اسم خاص خود، حل میکند؟
و چنانچه به این اسم خاص، بیاطلاع باشیم یا از آن، چنان وحشت داشته باشیم که از شدت ترس و هراس، آنرا کتمان نمائیم، آنگاه در حل این معمای عجیب و عظیم عاجز خواهیم شد!
همانقدر که جنس ساختاری بشر و جن متفاوت است (و البته #ابلیس گمان میکرد که آتش بر طین متمایز است!) و بمراتب بیشتر؛ جنس ساختاری ملائکه بر ساختار مادی جن و بشر متمایز است، جنس ساختاری حضرت روح بر ملائکه متمایز است. نشان به آن نشان که ورود روح در حریم ممنوعه نه منع میشود و نه هنگام حضور و سیر در آن، آتش میگیرد و حال آنکه جبرئیل(ع) بمحض نزدیک شدن باندازه یک بند انگشت به آن #حریم_کبریا، بلافاصله آتش گرفته و نابود میشود!
با عنایت به این تمایزات در قیاسات است که وقتی از کیفیت ساختاری روح سؤال شود، بیجواب میماند مگر در این حد که فرمود: «وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَ ما أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلّا قَلِيلاً» [۸۵] و از تو در باره روح سؤال مىكنند، بگو: روح از #امر_پروردگار من است و از علم و دانش، جز اندكى به شما داده نشده است! (س.اسراء)
وقتی که #خلایق از درک «روح» عاجز باشند (بلحاظ نداشتن ابزار فهم ذیربط) بنحو اولیٰ، از درک ذات الهی، عاجزترند! فلذا میفرماید؛ «لیس کمثله شیء»!
یعنی که در شباهت حتی با روح هم، مثل او نیست تا چه رسد به ملائکه که از نور هستند!
عبارت «لیس کمثله شیء» در دعای ۱۰۰۰ اسمالله (جوشن کبیر) دو بار به کار رفته است. در این دعا که دارای عبارت «یا من له الاسماء الحسنی» نیز است، به #سبحانیت و #قداست الهی، دو بار اشاره شده است؛ «یا ذا القدس و السبحان» و «یا سبوح یا قدوس».
«یا من تقدست اسمائه» و «یا من قدر #الخیر و #الشرّ» در دعای مذکور از دیگر عبارتهای مرتبط با مبحثیست که ما در این سلسله دنبال میکنیم.
با همه این احوال، در این دعای مشهوره که خواندن آن در #لیالی_قدر ماه مبارک #رمضان، رسم #مسلمین است، حتی یک بار هم اسمالله «رمضان» استفاده نشده است! چرا؟!
..ادامه دارد.
✍ سیدمحمدحسینی(منتظر)
شب قدر ۱۴۰۲
https://eitaa.com/joinchat/741802216C0aad7d8aff
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خبط و خطاهای سران معتقد به #نظام بدون #نهضت در بیان امام معتقد به امکان #اعتدال میان نهضت+نظام
💠کانال اطلاعرسانی
چلچراغ معارف و احکام حم 👇
eitaa.com/chelcheraaqHM
🙏گروه هماندیشی
چلچراغ معارف و احکام👇
https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
🔻حجاب در گذار از عهد نهضت به نهاد
🖊 مهدی جمشیدی
کسانی معتقدند همچنان که در جریان «انقلاب»، امام خمینی وارد جزئیات ظاهری و رفتاری نشدند و یک جبهۀ مشترک بر ضد پهلوی تشکیل دادند و حتی از زنان بیحجاب نیز برای مبارزه، استقبال کردند، باید در روند «حکومت» نیز همان تجربه در پیش گرفته میشد و حاکمیت، جامعه را از این نظر، گرفتار شکاف و اختلاف نمیکرد و بخشهایی از جامعه را در مقابل خودش قرار نمیداد. اگر در آن دورۀ تاریخی، حجاب یک امر فرعی بوده است، امروز نیز باید منزلتی بیش از گذشته نیابد و ملاک جبههبندی و صفآرایی قرار نگیرد؛ چنانکه انقلاب بر اساس همین منطق عام و تکثّرگرایانه به پیروزی رسید. این منطق، خاص انقلابکردن نیست، بلکه حکومتکردن نیز باید بر مدار آن باشد و حکومت در مقام تدبیر جامعه، از ارزشهای آغازین انقلاب فاصله نگیرد. در این باره باید به نکاتی پرداخت.
۱. نباید انتظار داشت که در دورۀ نهضت، امام خمینی بگویند حجاب، الزامی است؛ چون ایشان در آن دوره، «فقیه مبسوطالید» نبوده است و نمیتوانسته جامعه را تدبیر کند. ساختارهای رسمی و قانون و تصمیمگیری حاکمیتی در اختیار دیگران بود و ایشان از این نظر در حاشیه بوده است. عزم به سوی ایجاد انقلاب نیز به همین سبب بود که چرخش ایجاد شود و نگاه دینی، صدرنشین گردد. سبک دینداری مردم و تعریف آن در اختیار امام خمینی نبوده که بتوان وضع آن دوره را به تصمیم امام نسبت داد. ازاینرو، نمیتوان همۀ احکام و اوصاف «دورۀ نهضت» را به «دورۀ نهاد»، نسبت داد و از هر دو، توقع یکسان داشت. رسول اکرم در «مکه»، سخنی از منع برهنگی و شراب و ... نگفت اما در «مدینه»، شرع را جرعهجرعه به کام جامعه ریخت. امام خمینی نیز پس از تحقق انقلاب، اجرای احکام شرع را طلبید و از آن جمله، حجاب را. مسألۀ اصلی در دورۀ نهضت، تحقق انقلاب است؛ چراکه اگر انقلاب پیروی شود، هدفها و آرمانهای اسلامی نیز در قالب ساختارهای رسمی و حاکمیتی، واقعیت عینی خواهند یافت. بدینجهت، باید در این دورۀ خاص که هنوز بسترها و مقدمات فراهم نشده است، زمینۀ انقلاب را آماده کرد و اجرای ارزشها را به دورۀ بعدی واگذار نمود.
۲. اینکه امام خمینی، آشکارا در همان دوران به کشف حجاب و ولنگاری در مناسبات و پوشش زنان اعتراض میکند، چه معنایی دارد؟ جز این است که موضع امام حتی در همان دوران نیز، پذیرش کشف حجاب و برهنگی نیست؟! یکی از قویترین دلایل امام خمینی برای راهاندازی نهضت، همین سبک زندگیِ تجددی بود که ایشان به صراحت از آن به فساد و فحشا و برهنگی تعبیر میکرد. بنابراین امام خمینی، این سبک از دینداریِ آغشته به تجدد را برنتافت و به رسمیّت نشناخت، بلکه در گفتارها و بیانیههای انقلابی خویش، آن را محکوم کرد و یکی از ریشههای نهضت برشمرد. تعارض امام خمینی با حکومت پهلوی، تعارض سیاسیِ محض نبود که معطوف به شخص شاه یا نوع حکومت باشد، بلکه ایشان به این امور به عنوان مقدمهای برای برپایی جامعۀ توحیدی مینگریست. هدف امام خمینی از کسب قدرت سیاسی، ایجاد تحول قدسی در جامعه بود.
۳. جریان تجددی در زمینۀ سبک زندگی - که از جمله ظهوراتش در دورۀ پیشاانقلابی، کشف حجاب بود - چارهای جز «همراهی با نهضت امام» نداشت؛ چون پیرامون هیچیک از شخصیتها و دعوتها و رویدادهایش، راهپیمایی شکل نمیگرفت. این جریان از نظر سیاسی با حکومت پهلوی سرِ سازگاری نداشت، اما در عین حال، نه شخصیتی داشت که بتواند پرچم رهبری را به دست بگیرد و نه بدنۀ اجتماعیِ جدی و گستردهای. ازاینرو، همواره در حاشیۀ راهپیماییها بود. آمدن و پیوستن اینان به جریان نهضت و انقلاب، به معنی تأیید و حمایت امام نبود، و اگر هم پس از استقرار نهاد و آغاز اجرای شریعت، سرخورده شدند و روی برتافتند، نباید اعتراض و اعراضشان را برآمده از خطای انقلاب دانست. واضح است که با گذار از «نهضت» به «نهاد» و کنار گذاشتهشدن دشمن مشترک، اختلافها سر بر میآورند و «فاصلههای فکری» نمایان میشوند. این امر، خصوصیت ذاتیِ انقلاب اجتماعی است. انقلاب از آغاز، آرمانهای خود را با صراحت اعلام کرد و همۀ خواستههای خویش را در سایۀ دین، معنا نمود. این تصور که انقلاب اسلامی، اجرای شریعت را در عرصۀ عمومی نخواهد طلبید و سبک زندگیِ تجددی را به رسمیت خواهد شناخت، توهم خودساختۀ نیروهای تجددی و بدنۀ اجتماعیشان بود.
☝️از پیامهای دریافتی☝️
نقدونظر #حم
گذر از... به...!
«گذر» اگر بمفهوم عبور از «مرحلهای پایانیافته» و ورود به «مرحلهای سامانیافته» باشد در باره #نهضت_اسلامی و #نظام_اسلامی، به دلیل #اسلامیت هر دو مطلوب، تصور سزامندی نیست. در #ایران، امرین «نهضت+نظام» دو قلوی تفکیکناپذیری هستند ولیکن لازمست که بین آندو #اعتدال، #معیّت و هماهنگی برقرار باشد که مهمترین هنر #ولی_فقیه و #امت_اسلام است.
✍ سیدمحمدحسینی(منتظر)
💠 اطلاعرسانی حم
🆔 @chelcheraaqHM
💠
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
☫﷽☫
#تحریر_حم
💎 @SMHM212
چالشهای امام
در تشکیل نظام
(بخش ۰۲۲):
ادامه تحلیل ۱۴۰۰ بنده:
... ملاحظه آنها غیرقابل اغماض هستند. وقوع تقریبا همزمان انواع زلزلهها، سیلها، بیآبیها و در رأس آنها بلای فراگیر و مبهم کروناویروس (صرفنظر از انواع کارشکنیهای تعمدی دشمنان یا رقبا!) توان هر دولتی را به تحلیل میبرد.
۶. در کنار بدبختیهای ناخواسته مذکور، دولت نسبتاً فشل روحانی گرفتار بدبختیهای خودخواسته هم البته بود! فلذا نگارنده این سطور هم معمولا عارض یکایک آنها بوده است و اصلا هم قابل اغماض و مالهکشی نیستند.
در اینخصوص بزرگترین عیب تفکر روحانی و دولتش (که به سرای سالمندان، شباهت داشت!) این بود که نهضت و #انقلاب را از زمان تشکیل #نظام پایانیافته تلقی میکرد و لذا دم از #اعتدال زد که کاملاً غلط بود!
همچنانکه عدهای از انقلابیون، هنوز اعتباری برای «نظام» قائل نیستند و مرامی بجز «افراطیگری و تندروی غیرانقلابی» سراغ ندارند!
بنده شخصا تابع دیدگاههای امامین «انقلاب+نظام» هستم که با ظرافت تمام خواسته و میخواهند که هر دو را قرین همدیگر ببینند و بخواهند. تا آنجا که آقا هم صریحا فرمودند: «من انقلابیام نه دیپلمات»!
روحانی به غلط تصور میکند که #انقلابی بودن با «نظاممند» بودن تعارض دارد و این دو مطلب هَووی هم هستند و قابل سازش نیستند!
و حال آنکه اولین اثر خروج از ذی انقلابیگری، قربانی شدن غیرت و دلسوزی به حال مستضعفین و گرایش به ذی اشرافی و فاصله گرفتن از متن مردم است و این بزرگترین بدبختی روانی و سرطان فکری و گرایشی دکتر روحانی و اطرافیان اوست.
البته این سرطان بیغیرتی مختص به روحانی و دارودسته وی نیست و شامل جریان منحوسی از همه فرقهها و جناحهاست که به پدیده شوم زالوزادگی (آقازادهها!) آلودهاند.
در عینحال ناگفته نماند که مفهوم این حرفها این نیست که روحانی، انقلابی نبوده یا نیست. نماد واقعی «انقلابیگری اصولی» را اگر در #ولائی بودن خلاصه کنیم، نمیتوانیم وی را غیرولائی تلقی کنیم! کافیست به بیان مرحوم آیةالله سیدجعفر کریمی هم عنایتی بکنیم که صریحا معتقد بود: «در امر ولایت، فدائیتر از روحانی سراغ ندارم»!
(ناگفته نماند که آن مرحوم، از نجف تا قم، معتمد و مسئول دفتر استفتائات امام خمینی بودند و همین جایگاه را در دفتر استفتائات آیةالله العظمی خامنهای هم داشتند) لذا از اشاره روشن این فقیه سیاسی قابل اعتماد امامین انقلاب+نظام، به سادگی نمیشود عبور کرد!
و حداقل اینکه در قضاوتهای خود جانب احتیاط را براحتی از کف ندهیم.
با همه این احوال تمام حرف بنده اینست که در کنار مشاهده نیمه خالی لیوان، نیمه پر آن (و بالعکس آن) را هم باید دید.
شما مختارید که خوبیها و کارآمدیهای روحانی را در حد یک قاشق شکر در مقابل یک بشکه زهر هلاهل ببینید ولیکن بنده (بعنوان یک فعال سیاسی/مذهبی بعد از ۴۵ سال حساسیت به سرنوشت انقلاب و نظام و تأکید بر تفکیکناپذیری آنها از زمان مطالعه مقاله «نهضت و نظام» دکتر شریعتی در سال ۱۳۵۵ و نپذیرفتن دیدگاه او) چنین برآوردی را اصلا منصفانه نمیبینم.
حال امیدواریم جناب رئیسی بتواند #اعتدال_حقیقی (نظام بشرط انقلاب و انقلاب بشرط نظام) را برافرازد.
«اللهم أرنا الاشیآء کما هی»
بازرس ویژه ستاد رئیسی/حم✋»
(پایان مقاله۱۴۰۰حم)
👌 ناگفته نماند؛ بنده بر خلاف دورههای خاتمی و مشانژاد که به دلایلی نتوانستم، #اکثریت_ملت را در استقبال از آندو نفر همراهی بکنم ولیکن در دورههای روحانی و رئیسی به عللی، همراه اکثریت ملت در استقبال از این دو نفر گشتم!
👌 نکته مهم دیگری که در این مقاله (جوابیه)، قابل توجه است عبارت «من انقلابیام نه دیپلمات» امام خامنهای است که مورد اشاره قرار گرفته است.
این جمله آقا، بسیار معنیدار است و ریشه آن، برمیگردد به همین مبحث «نهضت+نظام» و جایگاه جمهوریت در آن که از بزرگترین «چالشهای امام در تشکیل نظام» بود و در جای خود مورد تحلیل جامعی قرار خواهیم داد.
بعد از پیروزی انقلاب و تشکیل نظام، طیفی از انقلابیون (همانند امام خمینی و مقام معظم رهبری)، کماکان انقلابیگری خود را حفظ کردند و طیفی دیگر از انقلابیون (همانند هاشمی و روحانی)، چنان در قامت #دیپلمات، ظاهر گشتند که گویا هیچ سابقهای از انقلابیگری نداشتند و نمیخواهند حتی ذرهای خود را بدان بیآرایند (و بنظر خودشان بیالایند!)
بنابراین «طیف دیپلماتها» (متأسفانه در اکثریت خواص)، ترکیب «نهضت+نظام» را بر نتابیده و بالتبع ارزشی هم برای «جمهوری+اسلامی» قائل نشدند و متقابلاً طیفی هم ضمن «تکاپو برای حفظ نظام در حد انجام أوجب واجبات»، هرگز از انقلابیگری خود دست نکشیدند و بر انقلابی بودن خود تصریح و تأکید کردند که خوشبختانه اکثریت عوام هم حامی چنین #اندیشه_اسلامی هستند.
...ادامه دارد.
✍️سیدمحمدحسینی(منتظر)
۲۸ بهمن۱۴۰۲
💠
🆔 @chelcheraaqHM
🎲
گروه چلچراغ معارف و احکام
🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
☫﷽☫
#تحریر_حم
💎 @SMHM212
چالشهای امام
در تشکیل نظام
(بخش ۰۲۴):
‼️«جمهوری اسلامی ایران»؛
منشوری از تزاحمات بیپایان!
سخن از تضاد و پارادوکس بین مفاهیم #نهضت و #نظام در بیان و تحلیل جامعهشناسانه غربی دکتر شریعتی بود که دامنه آن به تناقض و پارادوکس بین مفاهیم #جمهوری و #اسلامی در بیان و تحلیل فلسفی غربی دکتر حائری کشید.
این دو #روشنفکر_دانشگاهی فارغالتحصیل #غرب، اگر زنده میماندند در جمهوری اسلامی ایران، بنظرم شدیداً در مقابل یکدیگر، جبههگیری و حتی لشگرکشی آشتیناپذیری برپا میکردند!
پارادوکس مذکور سایهافکن بخش قابل توجهی از سران نهضت+نظام و #جمهوری_اسلامی ایران گردید که بزرگترین خسارات معنوی را بر #جمهوری_خمینی وارد ساخت و متاسفانه کمتر کسی به آسیبشناسی این مسئله پرداخته است!
از آنجا که معضل مذکور یکی از «چالشهای امام در تشکیل نظام» بود و در آستانه انتخابات مجالس ۱۴۰۲ هستیم، این مطلب را بنده در اولویت بررسیهای موشکافانه خود قرار دادم. زیرا این مبحث، خودبخود پای #انتخابات و نیز #روحانیت را هم به میان میکشد و اگر چنین پارادوکسی، حلوفصل نشود، به همه این مفاهیم ارزشمند و حیاتی، لطمه و ضربه مهلکی وارد میسازد.
چنانکه دامنه این مسئله و مباحث ذیربط آن، سایر ارکان و امور ملی و فراملی #ملت_ایران را فرا گرفت. تا آنجا که اگر شیخ اکبر رفسنجانی، با تمسک به گفتمان #دنیای_آینده، #نظام_موشکی نظام را تخطئه میکند یا شیخ حسن سمنانی، با گفتمان #اعتدال به جنگ انقلابیگری برخاسته و چرخش #سانتریفیوژ را (در تقابل با چرخ زندگی ملت!) تخطئه میکند و یا هواداران #میرنورد شعار احمقانه «نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران»! سر میدهند و #حمایت_ایران از #جبهه_مقاومت را تخطئه میکند و بالاخره امروز دکتر #ظریف_آمریکایی، پرچمدار چنین انحرافات خطرناک فکری/سیاسی میگردد و دم از عدم حمایت ملت از #مقاومت_ضد_صهیونیستی و ترجیح #سفره بر #موشک میزند تماماً ریشه در همین قضایای حل ناشده و ظاهراً پارادوکسیکالی دارد که در صدد ترسیم ابعاد و اعماق مسئله هستیم تا برسیم به ترسیم راههای برونرفت واقعی قصه.
اگر دعوایی بین آیةالله بهشتی و آیةالله مصباح در موضوع #جمهوریت و #مشروعیت و جایگاه #مقبولیت مطرح بود و اگر آیةالله خامنهای، تئوری #مردم_سالاری_دینی را مطرح و در بیانیه #گام_دوم #انقلاب_اسلامی، مفهوم #نظام_انقلابی را برجسته میکنند، تماماً به همین ریشه برمیگردد.
اگر شاهد صفآرائی #دیپلماسی امثال ظریف در تقابل #میدان #مردان_میدان امثال #حاج_قاسم و #سپاه_قدس هستیم، به همین ریشه برمیگردد.
بنابراین با #ام_المسائل فراگیری مواجه هستیم که بصورت همهجانبه همه امور ملت و حکومت را در بر گرفته است و خواهد گرفت.
بنده در سرآغاز این مبحث، #اسلامیت را قدر مشترک #انقلاب و نظام مطرح کردم و اینکه #اسلام میتواند حلاّل همه این مشکلات فکری و گرایشی باشد ولیکن متعاقباً بررسی خواهیم کرد که جا افکندن این ایده هم چندان سهل و آسان نیست!
دکتر شریعتی در تحلیل جامعهشناسانه خود از دو اسلام نام میبرد؛ #اسلام_حرکت و #اسلام_نظام! یعنی ما با دو تا اسلام مواجهیم!
از طرفی میبینیم؛ #امام_خمینی هم از دو اسلام نام میبرند؛ #اسلام_آمریکایی و #اسلام_ناب محمدی(ص)
بنده هم وجه دیگری از دو اسلام را در مقالهای به تصویر کشیدم!
بنابراین ارجاع حل همه پارادوکسهای مانحنفیه به اسلامیت، گام پایانی نیست. زیرا که در آنجا هم با این سؤال بنیادی مواجه هستیم که؛ کدام اسلام؟! تا برسیم به مقام «لکم دینکم و لی دین»!
برگردیم سراغ اصل مطلب!
گفتیم که امام در مقطع مهر۱۳۵۷ (که نشانههای پیروزی انقلاب آشکار شد) عنوان «جمهوری اسلامی» را بر «حکومت اسلامی»، ترجیح دادند. اگر ادعا کنیم که امام از نظریه دهها ساله خود #عدول کردند، باید جوابگوی مسائلی باشیم و اگر بگوییم که عدولی در کار نبوده و بلکه #شفاف_سازی فرمودند، باز هم باید مطالبی را به اثبات برسانیم.
اجازه بدهید این مسئله را در جواب این سؤال دنبال کنیم که؛ اگر امام خمینی از همان زمانی که نظریه ناب و نسبتاً بدیع «حکومت اسلامی تحت امر ولایت فقیه» را مطرح میفرمودند، جوهره و خلاصه آن همین «جمهوری اسلامی» بود که در جایگاه خودش از آن رونمایی کردند، چرا بدان تصریح نکردند و به تعویق افکندند؟!
چرا قبلاً آنرا در کتمان داشتند و حتی بعضاً آنرا در ردیف حکومتهای سلطنتی و فاشیستی و غربی قرار میدادند و تخطئه میکردند؟!
بنظرم این مسئله، یک نکته ظریف و عجیب #روانشناسی_اجتماعی تاریخی دارد که نباید نادیده گرفت!
این قضیه برمیگردد به ماجرای #جمهوری_رضاخانی که ابتدائاً در صدد تبدیل رژیم سلطنتی قاجار به نظام #جمهوری_ایرانی برآمد ولیکن با مخالفت شدید روحانیون و حتی مراجع مواجه شد!
..ادامه دارد.
✍️سیدمحمدحسینی(منتظر)
۳۰بهمن۱۴۰۲
💠
🆔 @chelcheraaqHM
🎲
چلچراغ معارف و احکام
🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
💎 @SMHM212
چالشهای امام
در تشکیل نظام
(بخش ۰۴۰):
کدام #رئیس_جمهور، بهتر است؟
❌ اصولطلب
❌ اصلاحگرا
❌ اعتدالی
✅هیچکدام😳🙄🤔
گرهگشایی از کلافهای سر در گم
اصولیون، اصلاحیون و اعتدالیون!
(بخش ۰۳):
مبحث #اصول_گرایی و #اصلاح_طلبی، طفیلی و تابع مبحث «نهضت+نظام اسلامی» است.
#نظام_ولایی (در تعبیر مقام معظم رهبری؛ #نظام_انقلابی و در تعبیر #قانون_اساسی؛ #نظام_مکتبی) تعبیر سزامندی برای تعریف و ترکیب «نهضت+نظام اسلامی» است.
«اصولگرایی» و «اصلاحطلبی»، دو بال پرواز «نظام ولایی» هستند و چیدن هر کدام از این دو جناح، (جناح بمعنی بال پرواز نه بمفهوم باندهای سیاسی سالوسهای احمق یا وقیح چپ و راست)، در حکم ساقط کردن نظام ولایی است. بنابراین «اصولگرایی+اصلاحطلبی»، در ساحت عقلانیت، ریشه مستحکم نظام ولایی را دارند. ولیکن مبدأ دیگری هم بعد از تشکیل جمهوری اسلامی ایران، شکل گرفت که آنرا میتوان پدیدهای تحمیلی همچون (میهمان ناخوانده که میزبان، مایل یا قادر به رد آن نیست!) حاملگی به بچهای که والدین، آمادگی تولد او را ندارند ولیکن حال که نطفهاش منعقد شده، نمیتوان سقط جنین را در باره آن، عملی کرد! نه اینکه نامشروع باشد بلکه صرفاً ناخواسته است. فلذا چارهای جز مراقبت از او نیست، چه قبل از تولد و چه بعداز تولد.
این پدیده نامطلوب چیست؟ و جمهوری اسلامی ایران، چرا و چگونه باردار آن گردید؟!
قبل از جواب این سؤال مهم، لازمست درنگ دقیقتری نسبت به موضوعیت تغایر اصولگرا با اصولگرایی و نیز تنافر اصلاحطلب با اصلاحطلبی داشته باشیم.
در بخش اول این سلسله، سخن از «لزوم تخریب اصولگرا و اصلاحطلب» و «ضرورت تکریم اصولگرایی و اصلاحطلبی» رفت و هیچ تناقضی در میان نیست. زیرا «اصولگرا» غیر از «اصولگرایی» است همچنانکه «اصلاحطلب» متغایر با «اصلاحطلبی» میباشد.
اصولگرای سیاسی بلحاظ ضدیتی که با اصلاحطلب سیاسی میورزد (که چیزی بجز باندبازی سیاسی به هر قیمتی نیست) لذا خود را در مقابل اصلاحطلبی هم قرار میدهد و حال آنکه اصلاحطلبی و تحولخواهی از اصول اساسی نهضت+نظام اسلامی است. اللهم حوّل حالنا بحسن حالک 🤲
متقابلاً اصلاحطلب سیاسی نیز بلحاظ ضدیتی که با اصولگرای سیاسی میورزد (که چیزی بجز باندبازی سیاسی به هر قیمتی نیست) لذا خود را در مقابل اصولگرایی هم قرار میدهد و حال آنکه اصولگرایی و تعهدخواهی از اصول بنیادین نهضت+نظام اسلامی است. اللهم ثبت قلوبنا علی دینک 🤲
بنابراین اصولگرای ضد اصلاحطلبی و اصلاحطلب ضد اصولگرایی، دو لبه یک قیچی هستند برای بریدن ریشهها و شاخههای نهضت+نظام اسلامی و به اضمحلال کشانیدن نظام ولایی #ملت_رشید_ایران. فلذا امام خامنهای در مورخه ۱۳۸۴/۲/۱۸ تصریح فرمودند؛ «من این تقسیمبندیهای #چپ و #راست را قبول ندارم» + «بنده به اصولگرای اصلاحطلب معتقدم»
مفهوم این سخن کاملاً واضح است که اصولگرای بدون اصلاحطلبی، ضلالت است همچنانکه اصلاحطلب بدون اصولگرایی، خیانت است و مستوجب #غضب_الهی.
اصلاحطلبهای نافی اصولگرایی، مصداق بارز #مغضوبین هستند. همچنانکه اصولگراهای فاقد اصلاحطلبی، مصداق بارز #ضآلّین و گمراهان هستند.
و «اصولگرای اصلاحطلب» هم از زمره «إنعام یافتگان الهی» بوده و در #صراط_مستقیم الله در حرکت است.
بنابراین هر شخص حقیقی یا حقوقی که صرفاً بر یکی از این دو ضرورت توأمان تأکید نماید، در ضدیت با نظام ولایی بوده و در حال تضعیف نهضت+نظام اسلامی است و لذا باید تخریب شود و بنده سالهاست که هر ۲ باند تبهکار موسوم به اصولگرا و اصلاحطلب را توأمان مورد حمله و افشاگری خود قرار دادهام.
در این معرکه، اشخاص حقیقی یا حقوقی مدعی #اعتدال هم اگر بمعنای تجمیع مبانی اصولگرایی و اصلاحطلبی در وفاداری به نهضت+نظام اسلامی باشند، از زمره نیروهای نظام ولایی به شمار میروند و چنانچه بمفهوم اجماع اصولگراها و اصلاحطلبها هستند که در زمره خیانتپیشگان هستند و باید بدون واهمه تخریب شوند.
زمانی که بنده بعنوان دبیرکل یک حزبی، عضو گروه تلگرامی دبیران احزاب (#خانه_احزاب ضد ولایت!) بودم و با تمام وجودم معنا و مفهوم آیه قرآنی «کُلُّ حزبٍ بما لدیهم فرحون» را لمس کردم، با هر سه ضلع مثلث شوم مذکور (که هر سه، فاقد #نگاه_درست بودند و هستند) در کشمکشی بیپایان بودم، صحنه عجیبی شکل گرفته بود! به هر ضلع این مثلث که حمله میکردم مورد تحسین و تشویق دو ضلع دیگر قرار میگرفتم! ولیکن در مجموع هر سه ضلع آن نهایتاً رأی به اخراج بنده از گروه دادند و دو بار اخراج کرده و مجدداً برگردانیدند و دفعه سوم که اخراج شدم، دیگر نپذیرفتم که به جمع آن ضالین و مغضوبین و مضلین برگردم!
و اما دو نکته مهم دیگر که به سخن #آقا معطوف است؛ یکی تاریخ بیان آن است و دیگری بحث چپ و راست!
..ادامه دارد.
✍سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۴/۸
🆔کانال @chelcheraaqHM
💠
🎲گروه چلچراغ معارف و احکام
🙏
سعید حجاریان زمان روحانی گفته بود:
”باید قبلاز دموکراتیزاسیون [تحمیل #دموکراسی_آمریکایی به ایران]، پروژهی #نرمالیزاسیون ایران رو محقق کرد“
توی دولت روحانی، به نرمالیزاسیون میگفتن #اعتدال؛ توی این دولت بهش میگن #وفاق...
پ.ن:
پروژه، همون پروژه هست؛ فقط اسمش عوض شده...
@rahbaraneee