.
♻️ هدیه عید قربان به آقای خاموشی
🔰 حمید رسایی: ابو رافع گويد: من در عصر خلافت علی(ع) از طرف ایشان حسابدار بيتالمال بودم. در ماجرای بصره گردنبند مرواريدی آورده بودند و جزء بيتالمال بود. ايام عيد قربان يكی از دختران علی(ع) پيام فرستاد كه آن گردنبند را به عاريه مضمونه (اگر از بين رفت عوض آن را ضامن است) سه روز به او بسپارم. من هم به اين عنوان گردنبند را به او دادم.
علی(ع) گردنبند را در گردن دخترش ديد و از او پرسید این گردنبند از كجا آمده؟
دخترش در جواب گفت: از بيتالمال عاريه گرفتهام.
علی(ع) مرا به سوی خود فراخواند، به حضورش شتافتم. فرمود: چرا گردنبند را به دخترم عاريه دادی؟ بی آنكه از من اجازه بگيری و رضايت مسلمين را به دست آوری؟
عرض كردم: ای اميرمؤمنان! از من خواست گردنبند را عاريه بدهم تا در عيد قربان استفاده كند و سپس برگرداند. عاريه بود، ضمانت داشت و آن را با اموال خودم ضمانت کردم.
علی(ع) فرمود: فوراً گردنبند را به بيتالمال رد كن و حتماً بپرهيز كه مثل اين كار را تكرار كنی، اگر دخترم آن را بدون عاريه يا ضمان میبرد، نخستين زن هاشمی بود كه دستش قطع میشد.
خبر گفتار امام(ع) به دخترش رسيد، به حضور پدر آمد و گفت: ای اميرمؤمنان منم دختر تو و پاره تن تو! چه كسی سزاوارتر از من كه از آن استفاده كند.
علی(ع) به او فرمود: ای دختر علی! از حريم حق پا فراتر منه، آيا همه زنان مهاجر در روز عيد، وجود خود را به مثل اين گردنبند میآرايند؟
وسائل الشّیعة: ج ۲۸، ص ۲۹۲.
جناب خاموشی!
#تبعیض_بیش_از_فساد_مردم_را_عصبانی_میکند
🔺عضو کانال حمید رسایی شوید🔻
eitaa.com/rasaee
T.me/www_rasaee_ir