✍ تحریری حم
بسمه تعالی
حضرت روح در حریم ممنوعه! (۱)
#شب_قدر، فرصت کمنظیری برای #انسان است. نزول روح و ملائکه، درخشانترین واقعه امشب است.
«تنزل الملائکة و الروح
فیها باذن ربهم،
من کل أمر سلام
هی حتی مطلع الفجر»
چند نکته حائز اهمیت معطوف به «روح»:
۱) ملائکه قبل از روح، نازل میشوند. (تا زمین را زمینهسازی کنند برای نزول حضرت روح) و نزول آنان به #إذن و اجازه پروردگارشان انجام میگیرد.
۲) حضرت جبرئیل(ع) بعنوان قویترین ملک از ملائک، از پیشقراولان حضرت روح است. فلذا حضرت روح مافوق ملائکه از جمله؛ جناب جبرئیل است.
(در بعضی از ترجمههای قرآن که ادعا شده «روح؛ اعظم ملائکه است»! از اشتباهات رایج است.)
۳) معراج پیامبر اعظم(ص) مکرراً (۲الی۱۲بار) رخ داده است. ولیکن همه آنها دارای سه مرحله کلی بودهاند:
۳/۱- «من المسجد الحرام الی المسجد الاقصی»
۳/۲- «من المسجد الاقصی الی سدرة المنتهی»
۳/۳- «من سدرة المنتهی الی القرب الاعلیٰ»
۴) بزرگترین فرشتگان خدا (از جمله اعظم آنان؛ جبرئیل) در معیت معراجیه پیامبر اکرم(ص) بودند. ولیکن بدون #مرحله_نهائی آن!
۵) هیچ فرشتهای باندازه حضرت جبرئیل(ع) #قدرتمند و تیزپرواز و بلندپرواز نیست.
۶) مرحله سوم معراج برای کلیه ملائکه (حتی برای #جبرئیل که أبَرقدرت #عالم_آفرینش است) ممنوعه است. فلذا فرمود: «لو دنوت أنملة لاحترقت»!
جبرئیل وقتی از #معیت رسولالله الاعظم(ص) بازماند گفت: اگر به اندازه یک بند انگشت نزدیک شوم بلافاصله آتش میگیرم!
فلذا مرحله سوم #معراج را پیامبر به تنهائی ادامه دادند.
مسئلة:
#حریم_ممنوعه قرب الهی که اندک نزدیکی بدان، حتی جبرئیل را #آتش زده و نابود میکند، چگونه است که برای پیغمبر اکرم(ص) مبدل به «برداً و سلاما» میگردد!؟!
سرآغاز قصه #آفرینش_انسان در #قرآن (سوره دوم از آیات ۳۰ به بعد)؛
«.. فقال أنبئونی بِأسماء هؤلاء إن کنتم صادقین»!
«.. قال أ لم أقل لکم إنی أعلم ... و أعلم ما تبدون و ما کنتم تکتمون»؟!
نکات حائز اهمیت معطوف به کتمان ملائکه:
۷) خالق متعال، قبل از آفرینش مخلوقی سه وجهی بنام «آدم، انسان و بشر»، جعل او در زمین را به ملائکةالله، اطلاعرسانی میکند! (چه ضرورتی داشته؟!)
۸) پروردگار متعال، مخلوق جدید خود را خلیفه مینامد که قرار است «جانشین جنّ» گردد.
(عنوان مجعول «خلیفة+الله» مورد تأیید #آیات و #روایات_معتبر نیست و بنظر میرسد از #اسرائیلیات مطلوب #اومانیزم است که وارد #ادبیات_عرفانی اسلام شده و از #اشتباهات_رایج ادبای #مسلمان و غیرمسلمان گشته است!)
۹) پدیده خلیفه در زمین، با اعتراضیه ملائکه مواجه میشود! زیرا او را پیشاپیش متهم میکنند به اینکه موجودی #مفسد و #سفّاک (فسادگر و خونریز) است!
(البته اتهام ملائکه قرین واقعیتی است که با انتشار #نسل_خلیفه در #زمین رخ عیان کرده و هنوز هم ادامه دارد!)
۱۰) شگفتی ظاهری ملائکه، از آنجهت، وجاهت دارد که «پدیده مفسد و سفاک» با «سبحانیت و قداست الله»، ناساز است. فلذا گفتند: «نسبح بحمدک و نقدس لک»!
۱۱) خالق متعال، بدون ردّ ادعای ملائکه میفرماید: «إنی أعلم ما لا تعلمون»؛ من میدانم چیزی را که شما نمیدانید!
مسئلة:
آنچه را که خدا میداند اما ملائکه نمیدانند، چیست؟ آیا مربوط به #خلیفه است؟ یا مربوط به #خالق_خلیفه؟
بنظر میرسد که مجهول ملائکه در «الاسمآء» است. زیرا خدا بلافاصله بعد از اشاره به چیزی که ملائکه نمیدانند، اقدام به تعلیم اسماء میکند؛ «و علَّم آدم الاسماء کلها»؛ و آموخت به آدم همه اسمها را!
۱۱/۱- ظاهراً منظور از «الاسماء کلها»، اسماءالله است که #اسماء_الحسنی هم نامیده شدهاند.
۱۱/۲- مجهول #ملائکه در بین #اسماء_الله بوده است. ولیکن نه مطلق آنها بلکه برخی از آنها و شاید فقط یکی از آنها!
۱۱/۳- «اسم الله» مجهول در نزد ملائکه، کدامین اسم خدا بوده است؟!
(البته بنظر میرسد که اسمالله خاص خدا، برای ملائکه، #مجهول_مطلق نبوده است بلکه آنان به این اسمالله خاص، #تجاهل میورزیدهاند! لذا فرمود؛ «ما کنتم تکتمون» و به صراحت، تردید در #صداقت_ملائکه را با عبارت «إن کنتم صادقین»، برجسته فرمود!
۱۲) اولین اسمی که پروردگار متعال به خلیفه، اطلاق میکند کلمه #آدم است. (علّم آدم الاسماء)
و این عنوان تا زمانی که آدم و حوا در بهشت هستند، پایدار است و بمحض آنکه به زمین #هبوط میکنند، به #انسان و #بشر هم مسمی میگردند.
۱۳) تقدیم آدم بر #ملائکه در امر #تعلیم_اسماء، دلیل خاصی دارد که در جای خود قابل توضیح است.
۱۴) ملائکه علیرغم فراگیری اسماءالله، هنگام بازگوئی آنها، گویا از اشاره به یکی از اسماءالله، تعمداً تجاهل میکنند!
مسئلة:
کدام اسمالله، #مجهول و بلکه #مکتوم ملائکةالله است؟! #علت_کتمان آنان چیست؟!
..ادامه دارد.
✍ سیدمحمدحسینی(منتظر)
شب قدر ۱۴۰۲
کانال «چلچراغ معارف و احکام حم»
https://eitaa.com/joinchat/741802216C0aad7d8aff
✍ تحریری حم
بسمه تعالی
حضرت روح در حریم ممنوعه! (۰۳)
اشاره شد که سقف پروازی #جبرئیل(ع) و بالطبع سایر #ملائکه تا «سدرةالمنتهیٰ» است که نقطه انتهائی و پایانی بهشت اعظم است.
اشاره شد که ملائکه و حتی جبرئیل به عالمی فراتر از #سدرة_المنتهی، توان و حق #پرواز ندارند وگرنه #آتش میگیرند!
ملائکه طبق اشاره #قرآن، دارای بالهای پرواز متفاوتی هستند؛ بعضی دو بال و برخی سه بال و بعضاً چهار باله هستند.
(جَاعِلِ الْمَلَائِکةِ رُسُلًا أُولِی أَجْنِحَةٍ؛ مَثْنَىٰ وَ ثُلَاثَ وَ رُبَاعَ (فاطر/۱) قرار دهنده است ملائکه را پیک بالدار دو بال و سه بال و چهار بال)
حال با ملاحظه «بالدار بودن» و «پرواز در عالم ذیل سدرةالمنتهی» و «آتش گرفتن و سوختن و محو شدن»، میتوان تصور کرد که ملائکه، دارای جسمی هستند که صد البته متفاوت از جسم بشر و حتی جن است. جسم بشر از #طین، جسم جن از #نار و جسم ملک از #نور است. ولیکن نوری که جنبه مادی دارد و وقتی که نار برای چشم بشر، قابل مشاهده نیست بنحو اولیٰ نور ملائکه هم قابل مشاهده نیست. اگرچه اینطور هم نیست که مطلقا قابل مشاهده نباشند وگرنه #اولیاء_الله هم قادر به مشاهده آنها نبودند و حال آنکه به #إذن_الله هر دو مخلوق مذکور را رؤیت میکردهاند.
بحثمان به اینجا کشید که، بعد از سدرةالمنتهی تا مقام #قرب_اعلیٰ، #حریم ممنوعه الهی است حتی برای جبرئیل که اگر به اندازه یک بند انگشت هم فراتر برود، بلافاصله آتش میگیرد!
حال سؤال اینجاست که؛ جبرئیل از کجا میداند که نباید وارد #حریم_ممنوعه شود؟!
- آیا پیشاپیش به آنحضرت (و سایر ملائکه) تعلیم داده شده است؟
- آیا ملائکه تجربه دارند و در عمل فهمیدهاند که نباید وارد آن حریم شوند وگرنه آتش میگیرند؟
- چرا پیامبر اعظم(ص)، هنگام ورود به حریم ممنوعه و سیر در آن حتی تا قرب اعلی «أو أدنیٰ» آسیبی نمیبیند؟! و آتش نمیگیرد؟!
بنظر میرسد که ملائکه قبل از #تعلیم_اسماء به آدم (و «ثم عرضهم علی الملائکه») از خطر ورود به حریم ممنوعه، اطلاع داشتند ولیکن آنرا #کتمان میکردند!
و اشاره کردیم که حل معمای ناسازی و عدم #اعتدال بین «سبوح+قدوس» بودن #الله و «مفسد+سفّاک» بودن #جن و #إنس و «قابل جمع» بودن #اضداد مذکور را باید در یکی از اسماءالله جستجو کرد. همان اسمی که ملائکه ترجیح میدهند آنرا کتمان نمایند!
ولیکن خدای متعال ترجیح میدهد که آنرا مورد اشاره قرار دهد.
همچنانکه انجام هر کاری، نیازمند ابزار خاص آن کار است، خالق متعال هم انجام هر امری را با اسم خاص (و متناسب با آن امر) خود انجام میدهد.
و در اینجاست که به این نکته باید بیاندیشیم که #خالق_متعال، تضاد مذکور بعنوان «بزرگترین معمای هستی» را با کدام اسم خاص خود، حل میکند؟
و چنانچه به این اسم خاص، بیاطلاع باشیم یا از آن، چنان وحشت داشته باشیم که از شدت ترس و هراس، آنرا کتمان نمائیم، آنگاه در حل این معمای عجیب و عظیم عاجز خواهیم شد!
همانقدر که جنس ساختاری بشر و جن متفاوت است (و البته #ابلیس گمان میکرد که آتش بر طین متمایز است!) و بمراتب بیشتر؛ جنس ساختاری ملائکه بر ساختار مادی جن و بشر متمایز است، جنس ساختاری حضرت روح بر ملائکه متمایز است. نشان به آن نشان که ورود روح در حریم ممنوعه نه منع میشود و نه هنگام حضور و سیر در آن، آتش میگیرد و حال آنکه جبرئیل(ع) بمحض نزدیک شدن باندازه یک بند انگشت به آن #حریم_کبریا، بلافاصله آتش گرفته و نابود میشود!
با عنایت به این تمایزات در قیاسات است که وقتی از کیفیت ساختاری روح سؤال شود، بیجواب میماند مگر در این حد که فرمود: «وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَ ما أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلّا قَلِيلاً» [۸۵] و از تو در باره روح سؤال مىكنند، بگو: روح از #امر_پروردگار من است و از علم و دانش، جز اندكى به شما داده نشده است! (س.اسراء)
وقتی که #خلایق از درک «روح» عاجز باشند (بلحاظ نداشتن ابزار فهم ذیربط) بنحو اولیٰ، از درک ذات الهی، عاجزترند! فلذا میفرماید؛ «لیس کمثله شیء»!
یعنی که در شباهت حتی با روح هم، مثل او نیست تا چه رسد به ملائکه که از نور هستند!
عبارت «لیس کمثله شیء» در دعای ۱۰۰۰ اسمالله (جوشن کبیر) دو بار به کار رفته است. در این دعا که دارای عبارت «یا من له الاسماء الحسنی» نیز است، به #سبحانیت و #قداست الهی، دو بار اشاره شده است؛ «یا ذا القدس و السبحان» و «یا سبوح یا قدوس».
«یا من تقدست اسمائه» و «یا من قدر #الخیر و #الشرّ» در دعای مذکور از دیگر عبارتهای مرتبط با مبحثیست که ما در این سلسله دنبال میکنیم.
با همه این احوال، در این دعای مشهوره که خواندن آن در #لیالی_قدر ماه مبارک #رمضان، رسم #مسلمین است، حتی یک بار هم اسمالله «رمضان» استفاده نشده است! چرا؟!
..ادامه دارد.
✍ سیدمحمدحسینی(منتظر)
شب قدر ۱۴۰۲
https://eitaa.com/joinchat/741802216C0aad7d8aff