eitaa logo
حیفه نبینی/یک از هزاران
131 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
7هزار ویدیو
18 فایل
کرسی آزاداندیشی پیرامون مسائل روز ملت ایران و امت اسلام با ارائه مطالب دینی و سیاسی عنوان اولیه کانال؛ «چلچراغ معارف و احکام حم» است. (حم/HM = حسینی منتظر) @chelcheraaqHM در ادامه، ممکنست عنوان یا عکس پروفایل آن، تغییر کند اما نشانی آن، ثابت خواهد ماند!
مشاهده در ایتا
دانلود
☫﷽☫ 🌸🌸🌸 🌸🌸 🌸 🌸 ثقلین فاطمة الزهراء(س) گلچینی از سخنرانی‌های 👈 (بخش پنجم): https://eitaa.com/chelcheraaqHM/88 بخش قبلی ☝️ بنابراین قصه ، امری بسیار فراتر از آن چیزی است که معمولاً حتی توسط بزرگ ، تصور شده و متاسفانه کاملا قرار گرفته است! شاید سؤال شود که اگر چنین باشد، پس چرا (ع) بجای از سخن رانده است؟! جواب آنست که؛ (حضرت روح‌الله هم اشاره کردند) بخاطر ملاحظه بوده است. زیرا درک مفهوم ، امر چندان سهل و آسانی حتی برای و نیست! «و ما أدراک ما لیلة‌القدر»؟! و مظلومیت اعظم ، همین‌جاست و عدم درک لیلة‌القدر! ⁉️ انواع ؛ در باب مظلومیت (س)، شاهد سه نوع «مظلومیت بزرگ/أُولیٰ»، «مظلومیت خیلی بزرگ/وُسطیٰ» و «مظلومیت بی‌نظیر/أُخریٰ» هستیم: 👈 «مظلومیت صغری»؛ نوع اول مظلومیت آن‌حضرت همان صدمات سنگین و لطمات مهلک و ضربات مرگباری بود که ، بلافاصله پس از شهادت‌گون (ص) بسیار جفاکارانه بر پیکر او تحمیل کردند و منتهی به شهادت محسن‌بن‌علی و سپس بیماری و نهایتا او گردید و و هم معمولاً عزادار همین نوع از مظلومیت او هستند و صد البته هم قابل عزاداری شدید است ولیکن محدودسازی مظلومیت آنحضرت به این میزان از زهر جفاء، خود مظلومیت مضاعف دیگری است. در این سطح از ذکر مصیبت، شاهدیم که حتی گاهی ماجرای شهادت حضرت به گسست پیوند پسرعمو و دخترعمو تنزل داده می‌شود و اینکه هنگام آخرین وصایای به ، مکالمه احساسی آن حضرات مقدسه با کلمات پسرعموجان و دخترعموجان بیان می‌شود تا بر ابعاد عاطفی دو تأکید شده باشد و اینکه «مفارقت پسرعمو و دخترعمو» (که عقدشان در آسمانها بسته شده!)، بزرگترین است که بر تحمیل شده است و...! 👈 «مظلومیت وُسطی»؛ نوع دوم مظلومیت واقعه بر فاطمه زهراء، عبارت از اینست که (طبق برخی روایات)، نزول (ع) بر حضرت زهراء(س) را با شدت و ضرورت آن‌حضرت تعلیل کنیم و بدان محدود سازیم! گوئی که آن صرفاً بخاطر کاهش آلام روحی حضرت علیهم‌السلام بوده است و تداعی حکایت‌های «قصه هزار و یک شب»! با این تفاوت که هم (العیاذبالله) برای لالائی کودکان آنحضرت بوده است و قصه‌گوی آن هم جناب و خلاصه اینکه یک ماجرای شخصی و خانوادگی بوده است! و حال آنکه قضیه بسیار فراتر از این حرفهاست و اینگونه روایت‌ها و تحلیل‌ها و تعلیل‌ها صرفاً از باب (در تعبیر امام خمینی) بوده است وگرنه (ایضاً به تعبیر ایشان) آب را در نتوان گنجانید! همچنانکه (باز هم به تعبیر دیگر )؛ در خصوص حضرت فاطمه، «دیگران هر چه گفته‌اند به خود بوده، نه به اندازه او»! آری، تنها کسی که توانست کرده و نگاهی بلندتر به آن‌حضرت بیافکند، بود که ایضاً در باره آن‌حضرت می‌فرماید: «زنی که تمام خاصه‌های انبیاء در اوست. زنی که اگر مرد بود، بود، به جای (ص) بود. معنویات، جلوه‌های ، جلوه‌های ، جلوه‌های ، همه در این موجود مجتمع است.» بیان عبارت «ما مفتخریم که ... که کتاب الهام شده از جانب خداوند تعالی به است از ما است.» در وصیتنامه امام خمینی، نشان از جایگاه رسمی والای (در اسناد بالادستی ) دارد و اینکه چنین افتخاری صرفاً نباید در حد و تعارفات باقی بماند و بلکه محتوای آن باید در میدانی، جاری و ساری باشد. بنابراین اگر آنحضرت را به جبرئیل منتهی به تحریر صحیفه‌ای در حد قصه‌های هزار و یک شب گردیده، تنزل بدهیم، هرگز به اعماق فحوای مفهوم خطیر «لو لا لما خلقتکما» و نقش بی‌بدیل و منحصربفرد آن حضرت در تکمیل زنجیره و ، نائل نخواهیم گشت که بالتبع مشایعت و تشیُّعی هم، آنچنان که باید و شاید نمی‌زاید. 👈 «مظلومیت کبری»؛ نوع سوم مظلومیت حضرت صدیقه کبری که نه تنها کم‌نظیر بلکه بی‌نظیر است، از جانب کفار (و منافقین بدتر از کفار) نبوده و نیست، بلکه از جانب خود و بلکه بهتر است بگوئیم از طرف مدعیان تشیع آنحضرت هم اتفاق افتاده است!! و این بزرگترین معمای است! ...ادامه دارد👇 ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) آذر ۱۴۰۱ 💠کانال اطلاع‌رسانی چلچراغ معارف و احکام حم 👇 eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام👇 https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
✍️ تحریری «اسلامیت؛ قدر مشترک نهضت+نظام» و خطر سهمگین عدم فهم این مطلب خطیر!! (بخش ۰۲): ... غرض از ذکر تموجات شخصی مذکور، اشاره به اینست که اشغال که در همان مقطع انجام گرفت، برای بنده، نگاه مطلوبی را رقم زد و تا حدودی در ابعاد نظری مرا از آن (پارادوکسیکال بودن نهضت و نظام) رهائی بخشید. بدین‌صورت که؛ وقتی که در (بویژه در حوالی بازار تهران و نیز) بصورت شهادت‌طلبانه، در بودم، دائماً این دغدغه را داشتم که آیا ما هم مثل همه انقلاب‌ها (طبق تحلیل جامعه‌شناسانه دکتر شریعتی) روزی تبدیل به خود خواهد شد؟! آیا انقلاب ما هم روزی فرزندان خود را خواهد خورد؟! زیرا گویا که از است که هر انقلابی بعد از روی کار آمدن انقلابیون و ، تدریجاً و بلکه تسریعاً تبدیل به می‌گردد!!! این تشویش بعد از ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ که ایران به نظام جمهوری اسلامی ایران، رأی مثبت دادند، جدی‌ترین بنده بود که وقتی امام خمینی‌ره فتح را «انقلابی بزرگتر از انقلاب اول» تعبیر کردند، فروکش کرد. آری! می‌شود که ضمن (بعنوان شرعی)، ماند و آنرا قربانی نکرد و چنین اعتدالی، نیست ولو اینکه قضیه؛ بسیار پیچیده و ظریف است و هر کسی هم بسادگی قادر به تشخیص ظرافت آن نیست. کجا باید گاز داد و کجا باید ترمز کشید؟! مهارتی حیاتی است. گاز بی‌جا همان‌قدر خطرناک است که ترمز بی‌جا! چنین دعوائی در سال‌های اخیر تبدیل گردید به تقابل ظاهری و ! در بخش ۰۱ ( https://eitaa.com/chelcheraaqHM/433 ) به بودن ابوی اشاره کردم ولیکن آن‌مرحوم به علت آنکه قبل از ، مدتی طلبه او بودند، دارای گشته و لذا در اجتماعات، معمولا علیه موضع‌گیری علنی هم داشت و به همین علت هم مورد یکی از بود که به خدمت (ساواک) در آمده بود. ولیکن ابوی و اخوی در بودن، قدری متفاوت بودند. ابوی به ، نه تنها خوش‌بین نبودند بلکه او را از مصادیق ضد دین و حداقل تلقی می‌کردند! فلذا شبانه آن‌دو معمولا به کشیده می‌شد! البته بنده در «مشاجرات مذهبی-سیاسی اخوی و ابوی»، عمدتاً بودم. مضافاً که در آن مقطع، چیزی در چنته نداشتم! استنادات ابوی، آیات و روایاتی بودند که بر آن‌ها تسلط داشت و استنادات اخوی هم مقالات و مطالبی بود که از جزوه‌ها و نوارهای شریعتی به سلطه خود در آورده بود. آن‌ها از سال ۱۳۵۵ تقریبا هر روز (از ساعت ۸ شب که از کار به منزل برمی‌گشتند لغایت ۱۲ نیمه‌شب که خاموشی مادرانه بود!) مباحثات متنوع و فراوانی عمدتاً در مسائل تاریخی، دینی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و حکومتی داشتند و متأسفانه هیچکدام هم از گفته‌های متعصبانه خود کوتاه نمی‌آمدند! تعصبات شدید آنها مرا بلاتکلیف ساخته بود! روایت متفاوت آنها از مطالب شریعتی بنظر می‌رسیدند و رفع تنش و تناقض مذکور تدریجا مرا واداشت که رأساً مکتوبات دکتر را مستقیما مطالعه و ارزیابی نمایم! آنهم در سن نوجوانی و جالب‌تر آنکه شروع به نقادی آثار دکتر نمودم (که شاید روزی تحت عنوان منتشر سازم)! ناگفته نماند که یکی از مهمترین شعارهای اولیه ما «استقلال، آزادی، اسلامی» بود که بعدا با تأکید و تصریح بر «جمهوری» تبدیل به مطالبه «استقلال، آزادی، اسلامی» گردید. تغییر عنوان حکومت به جمهوری برای بنده به مفهوم آن بود که؛ در حکومتی که در قفای خمینی بدنبال آنست، ، نقش بازری خواهد داشت و همین حکومت می‌تواند مایه امیدواری باشد که ما قربانی ما نخواهد گشت. (علت حساسیت بنده به کلمات و بار معنائی و حقوقی آنها به مقطع پنج سالگی‌م بر می‌گشت که وقتی ابوی، روخوانی و روان‌خوانی قرآن را کلمه به کلمه به بنده می‌آموخت، عمیقا متوجه شدم که باید بصورت دقیق، مراقب چینش حروف و صداهای آنها در کلمه باشم که با کمترین تغییری، غلط می‌شوند یا معنای آنها تغییر می‌کنند! فلذا طبیعی بود که در مقطع ۱۵ سالگی خود عمیقا به این مطلب بیاندیشم که بین حکومت و جمهوریت چه تفاوتی برقرار است؟!) ولیکن تحول ادبیاتی و شعاری حکومت به جمهوری، برای پیشگیری از تبدیل نهضت به نظام، بنظرم کافی نبود و لذا دغدغه مذکور کماکان به قوت خود باقی بود. ... ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) بهار۱۳۹۸ چلچراغ و حم: https://eitaa.com/joinchat/741802216C0aad7d8aff
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212فصل انتخابات ملی هوشمندانه و حربه‌ای منسوخ شده و ناکارآمد بنام ❌ صالح مقبول بجای اصلح بی‌رأی! با توجه به مفتضح شدن جریان منحوسی بنام اصلاح‌طلبی در نزد اکثریت ، نوبت پس زدن جریان نحسی بنام اصولگرایی دروغین فرا رسیده است. زمانی شاهد رقابت و همترازی مدعیان اصلاح‌طلبی و مدعیان اصول‌گرایی بودیم و برای استفراغ چپ‌گراهای خودباخته در مقابل ، ضرورت داشت که اصولگراها (اعم از واقعی و پوشالی) در و ، متحد باشند! فلذا گفتمان «صالح مقبول بجای اصلح بی‌رأی» وجاهتی داشت که آنهم عمدتاً در قالب لیستی با پدرخوانده‌های معلوم‌الحالی به تحمیل می‌شد، ولیکن در حال حاضر چنین وجاهتی و حتی ضرورت لیست‌گرایی، تقریباً رنگ باخته و مندرس گشته است. در واقع باید گفت؛ لولوخورخوره رو لولو برده!!! زیرا تشبیه و تبدیل لیست‌های مشکوکی (که فرضاً به مدعیان اصلاح‌طلبی، منسوب هستند!) به و همزمان رقبای جدی خود را پاجوش نامیدن، جهت جا انداختن ، حربه نخ‌نما شده و منسوخی بیش نیست. لطفاً ملت را از لولوخورخوره‌هایی که اتفاقاً پیوندهایی هم باهم دارید و شماها بارها بیرون زده است، نترسانید! فلذا وقت بازگشت به است ولیکن این امر هم نیازمند ملاحظاتی است که نباید مورد اغماض قرار بگیرند. در حال حاضر، مرز مدعیان اصولگرایی و اصولگراهای نسبتاً واقعی، در قالب دو لیست تقریباً مستقل تهرانی، جلوه‌گری می‌کند: الف) لیست چنار!!! (لیست فرمایشی قالیباف+پایداری با پدرخواندگی ) ب) لیست‌های پاجوش‌‌ها!!! (لیست‌های انقلابی با محوریت و و و...) ولیکن ذکر چند نکته، قابل اغماض نیست: ۱) لیست مذبذبی هم داریم که بینابین چپ و راست مطرح شده و بعضی‌ها معتقدند که اگر لیست چنار برنده نشود، این لیست (مورد طمع مدعیان اصلاح‌طلبی به سرلیستی مطهری) برنده خواهد شد نه انقلابی‌ها! (که البته بنده بعید می‌دانم) ۲) ادعا می‌شود که قالیباف در سایت خودش، کسی را تخریب نکرده و حال آنکه رقبای وی گویا بر محوریت تخریب وی شکل گرفته‌اند! و حال آنکه نامیدن رقبای مثلث برمودای «حداد+قالیباف+پایداری» توسط پدرخوانده مدعیان اصول‌گرایی، آیا تخریب قابل اغماضی است؟! (بد نیست در باره خاطره‌ای را بازگویی بکنم؛ در مقطع قهر ۱۱ روزه ، در جلسه‌ای به حداد گفتم؛ مشانژاد را شما بالا آوردید و حالا که علیه ولایت، دارد شلتاق می‌کند، چرا هیچ‌نوع موضع‌گیری نمی‌کنید؟! گفت: اتفاقاً من به همه دوستان گفتم اصلاً دخالت نکنید! چونکه خود آقا، به بهترین شکل ممکن، این معضل را مدیریت خواهند کرد! عمق استراتژیک چنار و امثال وی در همین حدود است که حاضر نیستند خود را برای ، ذره‌ای هزینه بکنند!) ۳) گیریم که با تخریب چناری مثل نوچه‌های حداد (قالیباف+پایداری)، پاجوشی بنام لیست مطهری، بالا بیاید که گاهی ممکنست به مدعیان اصلاح‌طلبی هم باج بدهند، بنظر بنده برای نظریه امام راحل‌مان (نهضت+نظام) چندان تفاوتی ندارند چه در نوع و میزان خدمت و چه در نوع میزان خیانت! ۴) بنده نه کاندیدا شدم و نه با کاندیداها صنمی و حتی رابطه‌ای دارم ولیکن بعنوان کسی که دغدغه حفظ (نهضت+نظام) جهت و ، دارد، معتقدم که پاجوش‌های پابرهنه مفیدتر از چنارهایی هستند که برای بقای پرستیژ خود به هر معامله‌ای، تن می‌دهند. ۵) ما باید اول اشخاص را گزینش بکنیم و آنگاه با مراجعه به لیست‌های موجود، اقدام به تکمیل لیست خود بکنیم. روشی که امام خامنه‌ای هم همین را توصیه فرمودند. یعنی بنا را بر این بگذاریم که کلیه این ۱۵/۰۰۰ نفری که توسط ، شده‌اند، انسان‌های و مقبولی هستند ولیکن بعضی از آنها آدم‌های و مطلوبی هستند. اما مراجعه به لیست‌ها باید دو منظوره باشد، از بعضی از آنها بکنیم و از برخی از آنها بکنیم! ۶) بعضی مجازی‌ها ادعا دارند که افشاگری‌های شب انتخاباتی «رائفی‌پور+سعیدمحمد» علیه قالیباف، غرض‌ورزی نابهنگامی است! تا جایی که بنده رصد می‌کنم، این افشاگری‌ها مسبوق به سابقه است ولیکن متکبرین، پاسخگو نبودند! وانگهی چنانچه قبلاً به چشم می‌آمد، آیا معترض نمی‌شدید که الآن چه وقت افشاگریه؟! قطعاً بهانه می‌آوردید که؛ به هر حال برگزیده ملت هستند و باید حمایت شوند و به احترام موکلین، نباید کارشکنی کرد! بنابراین مقطع پایان مأموریت قبلی و آمادگی برای تصاحب مجدد ، مناسب‌ترین زمان برای افشاگری متخلفین (با خبط و خطاهایی در حد خیانت!) است. خصوصاً اگر قرار باشد طرف در رأس یکی از قوای اصلی نظام، تعبیه شود! ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) دبیرکل جبهه حامیان ولایت ۱۰ اسفند ۱۴۰۲ 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه چلچراغ معارف و احکام 🌹
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. ♻️ ستون‌های اصلی جامعه را بشناسید و در بزنگاه‌ها به آنها نگاه کنید. ستون‌های اصلی جامعه چه کسانی هستند؟ از زبان رهبر انقلاب بشنوید. @rasaee ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر ستون‌های رسمی ستون‌های اصلی! پویایی، پایایی و زیبائی هر جامعه بشری، رهین ستون‌های رسمی و غیررسمی آن جامعه است و ای‌بسا نقش‌آفرینی ستون‌های اصلی (غیررسمی و حتی گمنام) جامعه، بمراتب بیشتر و بهتر و قوی‌تر از ستون‌های رسمی آن باشد. در هم، چنانچه «نهضت+نظام اسلامی» تبدیل به بگردد، بالتبع ستون‌های اصلی جامعه از بین می‌رود و تبدیل به می‌گردد. بنابراین (علی‌رغم تأثیرگذاری‌های غیرقابل انکار ستون‌های رسمی کشور بر کار و زندگی ایرانیان یا الگوپذیری ملت از دولت و حکومت)، حفظ و بقای در ایران، الزاماً و انحصاراً رهین گفتار و رفتار دولت‌مردان از جمله و و امثالهم نیست. فلذا بر نهضتی‌های ولایی، فرض و واجب است که بصورت جدی، دائماً در باشند ولو با توسل به اقدامات ، بدون مرعوب ستون‌های رسمی کشور شدن و مماشات ورزیدن در قبال عملکرد ای‌بسا غلط آن‌ها، تا از حدود و ثغور ارزش‌های اسلامی و ایرانی، نمایند و هیچ باکی هم از نداشته باشند. فقط در چنین وضعیتی (در میدان بودن ستون‌های جامعه) می‌توان مطمئن شد که اقدامات گسترده و دنباله‌دار نفوذی‌ها به سرمنزل مقصود شومشان نخواهد رسید، بشرط اتصاف به: سیدمحمدحسینی(منتظر)👉 ۱۴۰۳/۶/۱۹ 🌐 👈حیفه نبینی👉 💠 🎲 👈محل نظرات👉 🙏🌹
☫﷽☫ 🌸🌸🌸 🌸🌸 🌸 🌸 ثقلین فاطمة الزهراء(س) گلچینی از سخنرانی‌های 👈 (بخش پنجم): https://eitaa.com/chelcheraaqHM/88 بخش قبلی ☝️ بنابراین قصه ، امری بسیار فراتر از آن چیزی است که معمولاً حتی توسط بزرگ ، تصور شده و متاسفانه کاملا قرار گرفته است! شاید سؤال شود که اگر چنین باشد، پس چرا (ع) بجای از سخن رانده است؟! جواب آنست که؛ (حضرت روح‌الله هم اشاره کردند) بخاطر ملاحظه بوده است. زیرا درک مفهوم ، امر چندان سهل و آسانی حتی برای و نیست! «و ما أدراک ما لیلة‌القدر»؟! و مظلومیت اعظم ، همین‌جاست و عدم درک لیلة‌القدر! ⁉️ انواع ؛ در باب مظلومیت (س)، شاهد سه نوع «مظلومیت بزرگ/أُولیٰ»، «مظلومیت خیلی بزرگ/وُسطیٰ» و «مظلومیت بی‌نظیر/أُخریٰ» هستیم: 👈 «مظلومیت صغری»؛ نوع اول مظلومیت آن‌حضرت همان صدمات سنگین و لطمات مهلک و ضربات مرگباری بود که ، بلافاصله پس از شهادت‌گون (ص) بسیار جفاکارانه بر پیکر او تحمیل کردند و منتهی به شهادت محسن‌بن‌علی و سپس بیماری و نهایتا او گردید و و هم معمولاً عزادار همین نوع از مظلومیت او هستند و صد البته هم قابل عزاداری شدید است ولیکن محدودسازی مظلومیت آنحضرت به این میزان از زهر جفاء، خود مظلومیت مضاعف دیگری است. در این سطح از ذکر مصیبت، شاهدیم که حتی گاهی ماجرای شهادت حضرت به گسست پیوند پسرعمو و دخترعمو تنزل داده می‌شود و اینکه هنگام آخرین وصایای به ، مکالمه احساسی آن حضرات مقدسه با کلمات پسرعموجان و دخترعموجان بیان می‌شود تا بر ابعاد عاطفی دو تأکید شده باشد و اینکه «مفارقت پسرعمو و دخترعمو» (که عقدشان در آسمانها بسته شده!)، بزرگترین است که بر تحمیل شده است و...! 👈 «مظلومیت وُسطی»؛ نوع دوم مظلومیت واقعه بر فاطمه زهراء، عبارت از اینست که (طبق برخی روایات)، نزول (ع) بر حضرت زهراء(س) را با شدت و ضرورت آن‌حضرت تعلیل کنیم و بدان محدود سازیم! گوئی که آن صرفاً بخاطر کاهش آلام روحی حضرت علیهم‌السلام بوده است و تداعی حکایت‌های «قصه هزار و یک شب»! با این تفاوت که هم (العیاذبالله) برای لالائی کودکان آنحضرت بوده است و قصه‌گوی آن هم جناب و خلاصه اینکه یک ماجرای شخصی و خانوادگی بوده است! و حال آنکه قضیه بسیار فراتر از این حرفهاست و اینگونه روایت‌ها و تحلیل‌ها و تعلیل‌ها صرفاً از باب (در تعبیر امام خمینی) بوده است وگرنه (ایضاً به تعبیر ایشان) آب را در نتوان گنجانید! همچنانکه (باز هم به تعبیر دیگر )؛ در خصوص حضرت فاطمه، «دیگران هر چه گفته‌اند به خود بوده، نه به اندازه او»! آری، تنها کسی که توانست کرده و نگاهی بلندتر به آن‌حضرت بیافکند، بود که ایضاً در باره آن‌حضرت می‌فرماید: «زنی که تمام خاصه‌های انبیاء در اوست. زنی که اگر مرد بود، بود، به جای (ص) بود. معنویات، جلوه‌های ، جلوه‌های ، جلوه‌های ، همه در این موجود مجتمع است.» بیان عبارت «ما مفتخریم که ... که کتاب الهام شده از جانب خداوند تعالی به است از ما است.» در وصیتنامه امام خمینی، نشان از جایگاه رسمی والای (در اسناد بالادستی ) دارد و اینکه چنین افتخاری صرفاً نباید در حد و تعارفات باقی بماند و بلکه محتوای آن باید در میدانی، جاری و ساری باشد. بنابراین اگر آنحضرت را به جبرئیل منتهی به تحریر صحیفه‌ای در حد قصه‌های هزار و یک شب گردیده، تنزل بدهیم، هرگز به اعماق فحوای مفهوم خطیر «لو لا لما خلقتکما» و نقش بی‌بدیل و منحصربفرد آن حضرت در تکمیل زنجیره و ، نائل نخواهیم گشت که بالتبع مشایعت و تشیُّعی هم، آنچنان که باید و شاید نمی‌زاید. 👈 «مظلومیت کبری»؛ نوع سوم مظلومیت حضرت صدیقه کبری که نه تنها کم‌نظیر بلکه بی‌نظیر است، از جانب کفار (و منافقین بدتر از کفار) نبوده و نیست، بلکه از جانب خود و بلکه بهتر است بگوئیم از طرف مدعیان تشیع آنحضرت هم اتفاق افتاده است!! و این بزرگترین معمای است! ...ادامه دارد👇 ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) آذر ۱۴۰۱ 💠کانال اطلاع‌رسانی چلچراغ معارف و احکام حم 👇 eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام👇 https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe