eitaa logo
حیفه نبینی/یک از هزاران
131 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
7هزار ویدیو
18 فایل
کرسی آزاداندیشی پیرامون مسائل روز ملت ایران و امت اسلام با ارائه مطالب دینی و سیاسی عنوان اولیه کانال؛ «چلچراغ معارف و احکام حم» است. (حم/HM = حسینی منتظر) @chelcheraaqHM در ادامه، ممکنست عنوان یا عکس پروفایل آن، تغییر کند اما نشانی آن، ثابت خواهد ماند!
مشاهده در ایتا
دانلود
💠﷽💠 گناهان دو نوع هستند؛ مفهومی یا مصداقی گناه مفهومی، گناهی‌ست که فی‌نفسه حرام است (مثل کفر، نفاق، شرک و ظلم) گناه مصداقی، فی‌نفسه حرام نیست ولیکن بلحاظ مصداقیت گناه دیگری، تبدیل به گناه می‌شود. غیبت (پشت‌سر دیگران حرف زدن) از گناهان مصداقی است یعنی فی‌نفسه حرام نیست بلکه بخاطر گناه دیگری، حرام می‌شود. یعنی صرف حرف زدن در باره شخص غائب، گناه نیست ولیکن بلحاظ «حرمت شخص مؤمن»، غیبت کردن اگر نوعی حرمت‌شکنی و حریم‌شکنی مؤمن تلقی شود، گناه محسوب می‌شود. یعنی از آنجا که حرمت‌شکنی مؤمن حرام است و غیبت کردن مؤمن، مصداقی از حرمت‌شکنی اوست، حرام و گناه حساب می‌شود. بنابراین اطلاع دیگران یا نحوه و میزان اطلاع دیگران از بدی یا خوبی مؤمن، چندان و بلکه اصلا مهم نیست. یعنی فارغ از اینکه دیگری/دیگران از خوبی یا بدی مؤمن اطلاعی دارند یا نه و یا اینکه اطلاعشان کامل یا ناقص است، همین‌که (با هرگونه حرفی یا حرکتی) حرمت‌شکنی شود، ارتکاب حرام و گناه واقع شده است. مثلا در یک جمع ۱۰۰ نفره، ۹۹ نفر از صفت، خصلت، عادت، فعل و عمل مؤمنی، اطلاع کامل دارند و غیبت‌کننده هم می‌داند که همه آنها وقوف دارند، چنانچه حرفی بزند یا حرکتی انجام دهد (ولو در حد چشمک‌زدن یا تکرار غیبت دیگران و یا تأیید غیبت دیگران ولو با سکوت) که اگر باطلاع مؤمن برسد ناراحت خواهد شد، وی مرتکب «غیبت» شده است. «اطلاع داشتن» گناه نیست (چه ۱٪ و چه ۱۰۰% جمعیت) ولیکن «اطلاع دادن» (و حتی تأیید کردن و نیز تلاش برای اطلاع یافتن)، از مصادیق حرمت‌شکنی بوده فلذا حرام و گناه است. «حرام» یعنی «شکستن حرمت» و «تجاوز به حریم» مؤمن و ایمان و از آنجا که ما معمولا نمی‌دانیم انسانها در نزد خدا از مصادیق مؤمنین هستند یا نیستند و چه درجه‌ای از ایمان را در نزد خدا دارند، عقل توصیه به احتیاط می‌کند تا ما از غیبت کلیه اشخاص حقیقی و حقوقی پرهیز کنیم تا مبادا مرتکب حرمت‌شکنی حریم آنان بشویم. مگر آنکه شدت یا فراوانی ارتکاب گناهان غیبت‌شونده/شوندگان، او/آنها را از دایره ایمان کاملا خارج کرده باشد. باز هم فرقی نمی‌کند که بی‌ایمانی (خارج شدن از مرز ایمان و داخل شدن در مرز کفر، نفاق و شرک ظالمانه و از مصداق مؤمن بودن بیرون آمدن) شخص غیبت‌شونده را چند نفر اطلاع دارند. دلیل تأکید بر «ایمان و مؤمن»، آنست که فقط «مؤمن»، حرمت دارد وگرنه «کافر»، «منافق» و «مشرک ظالم» هیچ حرمتی ندارند و لذا غیبت آنها «حرمت‌شکنی» تلقی نمی‌شود فلذا غیبت آنها بلامانع است. و اما اینکه معیار حرمت‌شکنی چیست؟ معیار حرمت‌شکنی مؤمن؛ ناراحت و مکدر شدن مؤمن است آنگاه که از غیبتش مطلع شود فلذا فرقی نمی‌کند که از بدی او حرف زده شده یا خوبی او یعنی حتی اگر از خوبی مؤمنی حرفی زده شود که اگر به گوش او برسد دلخور می‌شود یا غصه می‌خورد (و حال آنکه تصور عرفی بر اینست که معمولا نباید ناراحت شود) و ناراحت می‌شود، آن غیبت بعنوان مصداق «ایذاء مؤمن» (که حرام و گناه است)، حرام و گناه محسوب می‌شود. بنابراین در غیبت از خوبی‌های مؤمن هم باید مراقب بود. مگر آنکه مطمئن باشیم که از ذکر خوبی‌های مؤمن، او ناراحت نمی‌شود. و اما اگر مطمئن باشیم که نه تنها از ذکر خوبی/خوبی‌های او وی ناراحت نمی‌شود بلکه خوشحال هم می‌شود، از باب آنکه چنین غیبتی از مصادیق «ادخال السرور علی قلب مؤمن» محسوب می‌شود، در این‌صورت، چنان غیبتی نه تنها گناه نیست بلکه ثواب هم است. و اما مشرک؛ دو نوع است: قاصر و مقصر یعنی اگر متوجه نیست که مکلف به اقدام در جهت هدایت به ایمان است فلذا تلاشی برای مؤمن شدن ندارد یا اینکه متوجه است ولیکن در محیط و مداری قرار نمی‌گیرد که او را به ایمان هدایت نماید او را باید مشرک قاصر تلقی کرد که در مسیر ایمان است و بالاخره روزی به آن خواهد رسید. فلذا غیبت چنین شخصی هم مجاز نیست ولو اینکه بالفعل مؤمن محسوب نمی‌شود و همان مؤمن بالقوه بودنش کافی است که در باره او احتیاط ورزید. منظور شاعر از «با دوستان مروت با دشمنان مدارا» اشاره به همین قسم از مشرکین دارد وگرنه با دشمنانی که کافر و منافق و مشرک ظالم هستند، هیچگونه مدارائی روا نیست. و اما مشرک مقصر یا مشرک ظالم (مشرکی که به تکلیف انسانی خود - ضرورت حرکت بسوی ایمان - واقف است اما هیچ حرکتی ندارد یا اینکه در مدار و محیط مطلوبی برای ورود به دایره ایمان قرار گرفته اما متأثر نمی‌شود) بلحاظ آنکه حتی بالقوه هم امیدی به هدایت او به ایمان نیست، غیبت او بلااشکال است. و اما در خصوص سؤال جنابعالی؛ جسارتا ناچارم بگویم که همگی در اشتباه هستید! در نظر خود شما بعلت آنکه آگاهی دیگران را معیار قرار داده‌اید! و در نظر دوستان‌تان بعلت آنکه عبارت «یه نفر» دارای قید «مؤمن» نیست و چنین مطلقی، اساسا ایجاب تکلیف نمی‌کند. زیرا «یه نفر» شامل کافر و منافق و مشرک ظالم هم می‌باشد که غیبت‌شان، منعی ندارد. موفق باشید 💠حم‌ 🆔@chelcheraaqHM
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 «فمعکم، معکم لا مع عدوکم» (بخش ۰۳): و جالب آنکه وقتی (ع) (هل من ناصرٍ ینصرنی) با شهادت شیعیانش در قیام خود را (عج) با قیام خود به همراه شیعیانش می‌گوید؛ «لبیک یا حسین»، متقابلاً آنگاه که (ع) بعد از تشکیل (ص) به می‌رسند، اینبار نوبت امام حسین(ع) است که برای تداوم او بازگردد و لذا نخستین کسی که [صغیره] می‌کند امام حسین(ع) است و شیعیانش ولیکن با ۴۰٫۰۰۰ نفر! فلذا «حسین(ع) و مهدی(عج)» از هم جدائی ناپذیرند و هم از آنان قابل تفکیک نیست. و دشمنان چقدر دقیق این مسائل را تشخیص دادند! که به صراحت می‌گویند: «تا به [ع] و [عج] ارادت داشته باشند، تمام نقشه‌های ما بر آب است و هرگز حریف ایشان نخواهیم شد»! و شگفت‌تر آنکه عامل پیوند و تلاقی حسین(ع) و مهدی(عج) در دوره را در می‌بینند و لذا کمر به تحقیر، توهین، تضعیف و نابودی آن بسته‌اند و از هر فرصت و بهانه‌ای هم سوءاستفاده می‌کنند! همچنانکه در تصریح و تأکید کردند که: « بهانه است، نشانه است»! و زهی به این خیال باطل. هر که با آل‌علی در افتاد ور افتاد. توصیه در بیان؛ «پشتیبان ولایت‌فقیه باشید تا آسیبی به مملکت شما نرسد» هم ناشی از درک همین مسئله خطیر است که سود و فایده آن در همین دنیا هم نصیب ما می‌گردد ولیکن نیاز ما به امور (ع)، (عج) و «حمایت از ولایت» و بلکه فراتر از تمناهای دنیوی ما از قبیل؛ «بهره از تربت پاک و شفابخش حسین(ع)» (فقط هم (ع)؛ تنها خاکی از این کره خاکی که خوردنش حرام نیست و حفظش مبارک!)، «پیشگیری از آسیب دشمنان به مملکت ما» و «رجعت در رکاب حسین(ع) به این دنیا» برای حکومتی ۵۰٫۰۰۰ ساله (بیشتر از حکومت و سلطنت هر کسی در این زمین!) است و آن استفاده از امتیاز (ع) در روز ورود به در عالم عقباست. «این حسین کیست؟ که عالم همه دیوانه اوست!» صحبت بنده بازشماری برخی از ویژگیهای منحصر بفرد حضرت (ع) است: هم است و هم و بلکه «سیدالشهدای عالم امکان» همچنان که در هم «سید شباب اهل الجنة» و سرور جوانان بهشت است. سید هر دو عالم حسین(ع) است و خدای متعال هر کسی را به چنین مقامی نمی‌نشاند و نشان از آن دارد که او «مرضیّ خدا»ست زیرا که حسین(ع) هم با تمام وجود مبارکش است. «یاأیّتها النفس‌المطمئنّه، إرجعی إلی ربّکِ راضیهً مرضیّهً». شأن نزول این آیه هم، جز وجود نازنین امام حسین(ع) کیست؟ راضیهً مرضیّهً؛ سیّدَی شَبابِ اهل الجنَّهِ و سیّدالشهدآء. حتی خاک تربت پاکش هم خوردن دارد! و فقط هم او و نه هیچکس دیگر! و نیز او تنها کسیست که با بیشترین تعداد شیعیانش (۴۰٫۰۰۰ نفر) رجعت [صغیره] می‌فرماید. و او تنها کسیست که در دنیا بیشترین مدت را (۵۰٫۰۰۰ سال) سلطنت می‌کند. و او تنها کسیست که از حق و امتیاز در برخوردار است. همه (ع)، همه (ع)، همه و و (س) دارند ولیکن گویا فقط حسین(ع) است که علاوه بر ، هم دارد و آن است. همه در همه ایّام (بلکه بهتر است بگوئیم لیالی!) قیامت برپاست اما همه آنها از روز دوم است ولیکن (ع) از همان برپا می‌شود. البته قیامت حضرت (ص)؛ است که گویا نمی‌خواهد حتی یکنفر طعمه گردد تا آنجا که هم به شفاعت طمع می‌کند! و تا آنجا که ظاهراً آنحضرت آخرین کسی است که از محشر وارد می‌گردد! زیرا او فریاد می‌کشد و ضجّه می‌زند و اشک می‌ریزد تا شاید خدا با شفاعت او همه گنهکاران را ببخشد و آنها را در سوزان نریزد زیرا که او رحمهً للعالمین است. درود و صلوات خدا بر او باد. امام حسین(ع) (راجع و شافع اول)؛ است. با این تفاوت که (ع) می‌فرماید: امام حسین(ع) در نجات انسانها از محشر که همچون سایر اولیآء الهی مثل کشتی نجات عمل می‌کند، تمایزش آنست که «اوسع و اسرع» است! کشتی وسیع‌تر و سریع‌تر. یعنی هم مشمولین شفاعتش در تعداد و جمعیّت گسترده‌تر هستند و هم در مدت و زمان، از همه بیشتر و بالاتر سرعت و شتاب دارد. چرا جای دوری برویم! در همین دنیا مگر به عینه نمی‌بینیم؟ کدام شخصیت تاریخی را سراغ دارید که به اندازه امام حسین(ع) مکرراً و مکرراً و و دور هم جمع کرده باشد؟ آفتاب آمد دلیل آفتاب! ...ادامه دارد. سیدمحمدحسینی(منتظر) اربعین ۱۴۰۳ 🆔 کانال @chelcheraaqHM 💠 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏