eitaa logo
حیفه نبینی/یک از هزاران
131 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
7هزار ویدیو
18 فایل
کرسی آزاداندیشی پیرامون مسائل روز ملت ایران و امت اسلام با ارائه مطالب دینی و سیاسی عنوان اولیه کانال؛ «چلچراغ معارف و احکام حم» است. (حم/HM = حسینی منتظر) @chelcheraaqHM در ادامه، ممکنست عنوان یا عکس پروفایل آن، تغییر کند اما نشانی آن، ثابت خواهد ماند!
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ ۵۷ پیام انقلابی جهت گرامیداشت برای (فراز ۲۳) 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🇮🇷🇮🇷 🇮🇷 خامنه‌ای: ، ﷼کارگزاران_جوان، ، ، در همه میدان‌های؛ و و و و نیز در عرصه‌های؛ و و و ، باید شانه‌های خود را به زیر بار مسئولیت دهند، از تجربه‌ها‌ و عبرت‌های گذشته بهره گیرند، و و را به کار بندند و را بسازند. (بیانیه انقلاب ۱۳۹۷) 🇮🇷 🇮🇷🇮🇷 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 بررسی «مسائل روز و » و «کرسی آزاداندیشی» در گروه‌های: «چلچراغ معارف و احکام» در ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe «چلچراغ معارف و احکام» در روبیکا: https://rubika.ir/joing/DDBHJACA0QARVBJZNAEWUAVDHIBEZOEF
✅ ۵۷ پیام جهت گرامیداشت برای (فراز ۲۵) 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🇮🇷🇮🇷 🇮🇷 : مهمترین کشور، نیروی انسانی و _کارآمد با زیربنای عمیق و اصیل و است. زیر ۴۰ سال که بخش مهمی از آن نتیجه‌ ایجاد شده در دهه‌ ۶۰ است، ارزشمندی برای کشور است. ۳۶ میلیون نفر در سنین میانه‌ ۱۵ و ۴۰ سالگی، نزدیک به ۱۴ میلیون نفر دارای ، رتبه‌ی دوم در و ، انبوه جوانانی که با رشد کرده و آماده‌ برای کشورند، و جمع چشمگیر و اندیشمندی که به آفرینش‌های و و و غیره دارند؛ اینها عظیمی برای کشور است که هیچ اندوخته‌ مادی با آن مقایسه نمی‌تواند شد. (بیانیه انقلاب ۱۳۹۷) 🇮🇷 🇮🇷🇮🇷 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 بررسی «مسائل روز و » و «کرسی آزاداندیشی» در گروه‌های: «چلچراغ معارف و احکام» در ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe «چلچراغ معارف و احکام» در روبیکا: https://rubika.ir/joing/DDBHJACA0QARVBJZNAEWUAVDHIBEZOEF
✍️ تحریری «اسلامیت؛ قدر مشترک نهضت+نظام» و خطر سهمگین عدم فهم این مطلب خطیر!! (بخش 05): بخش 01 👈 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/433 بخش 02 👈 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/434 بخش 03 👈 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/435 بخش 04 👈 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/441 مندرج در کانال چلچراغ و حم: https://eitaa.com/joinchat/741802216C0aad7d8aff ، بدنبال سال‌ها علمی و عملی با و بالتبع تحمل مضایق مختلفی از تا در (ساواش) در خود از به خارج از کشور (به ؛ محل تحصیلات دانشگاهی او) غافل از اینکه کلیه تماسهای تلفنی از جمله خانواده او، به دقت می‌شوند، مرتکب دو شده و توسط به قتل می‌رسد: ۱) هنگام خروج از کشور با همسرش تماس می‌گیرد که ساواش، سوار تماس بوده و مانع گریز و الحاق همسرش می‌شود. ۲) دو دخترش که موفق به فرار از کشور می‌شوند، در فرودگاه ، دکتر شخصاً به استقبال آن‌ها رفته و بالتبع توسط ساواش برون‌مرزی تحت شناسائی و تعقیب قرار می‌گیرد و فردای آن‌روز بطرز مشکوکی در آپارتمان خود به قتل می‌رسد. همچنانکه بصورت مرموزی در همان سال و به می‌رسد. انجام دو «ترور بدون رد پا» در دو عرصه و نشان از حرفه‌ای‌تر شدن در بود. متقابلا دو مذکور موجبات پیوند و را فراهم ساخته و ۵۷ را رقم زده یا اینکه باعث تشدید و تسریع آن می‌گردند. عصاره عملکردهای علمی و عملی شهید شریعتی را می‌توان در ایده او خلاصه کرد که متأثر از فضای و خاندانی خود، تعقیب می‌کرد. وی از مقطع خود در و تکاپوی برپائی انقلابی از جنس نهضت (س) بود. صاحب کتاب «فاطمه، است» پیوسته بدنبال اقامه نهضتی و بتعبیر خودش بود که ریشه در «فاطمه و ابوها و بعل‌ها و بنی‌ها» و خانه گلی او داشته باشد ولیکن با موانعی هم مواجه بود که عمر و حیثیت و جان خود را بر سر تقابل با آن‌ها گذاشت. «قتل نوه عزیز توسط !!» در و اسارت قاعدتاً از بزرگترین معماهای شریعتی از کودکی بوده و کمتر نوجوانی پیدا می‌شود که به این نیاندیشد. و اینکه چرا (ص) توسط و تبدیل به علیه تک تک آن‌حضرت می‌گردد؟!! ظاهراً شریعتی از طرفی به این نتیجه رسیده بود که «هر نهضتی که به نظام برسد، تیشه به ریشه خود زده و نابود می‌گردد»! و از طرفی در جستجوی راه‌حل مناسبی برای «حل معضل تبدیل نهضت به نظام» بود. بهترین راه‌کار را توسل به (بویژه ) می‌دانست و لذا هرگز نمی‌توانست فردی بی‌دین و غیرشیعه باشد ولیکن با و اباطیلی در پوشش و هم هرگز نمی‌توانست کنار آید. فلذا به هر قیمتی را واجب‌ترین کار خود می‌دانست. او اگرچه در مراوده دائمی با چپ‌اندیش‌های عصر خود (بویژه توده‌ای‌ها و نیز ملی‌گراهائی که برای دین، چندان تره خورد نمی‌کردند!) بود که دین را توده‌ها تلقی می‌کردند، ولیکن او را گوهری گران‌بها و کیمیائی کم‌یاب می‌دانست که باید شود. شریعتی و در ذیل آن؛ (در قالب تشیع علوی و تشیع صفوی!)؛ مهمترین سرفصل‌های مطالعاتی و آنگاه او بودند. شریعتی، سرستیزی شورمندانه‌ای با خلفای اموی و عباسی و.. داشت که خود را جا زده و را فریفته‌اند ولیکن نه به قیمت میان و ، آنهم در مقابل دشمنانی عمدتاً ( و ) که به هیچ صراطی مستقیم نیستند. و همزمان زیربار «شیعه به هر شکلی» هم نمی‌رفت و شدیدا در تکاپوی مطلب بود. لذا برخی همچون را پلیدتر از می‌دانست که هر دو دست‌پخت و هستند. همانطور که اشاره کردم؛ (لغزش‌های فکری دکتر شریعتی) عنوان کتابی‌ست که در دکتر در دست تحریر داشتم و دارم. یکی از دکتر؛ در مسئله «تباین و یا حرکت و نهاد» در افکار اوست. وی در همین راستا به اندیشه و می‌رسد و در همین مسیر آنرا با یکی دیگر از زیرساخت‌های فکری خود مبنی بر اینکه حاکمان همیشه تاریخ؛ ، و بوده‌اند، می‌آمیزد! شریعتی ترجیح می‌دهد در «تعارض آشتی‌ناپذیر نهضت و نظام»، طرف نهضت و انقلاب را گرفته و با نهاد و نظام به برخیزد. از طرفی .. ...ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) بهار۱۳۹۸
☫﷽☫ 👌درسی که از عمو و دائی آموختم! ۱۳۵۸/مجیدیه تهران، منزل جدیدی خریده بودیم که فامیل‌های دور و نزدیک برای مبارک‌باد میهمان می‌شدند از جمله خانواده دائی‌جعفر. بساط پذیرائی که پهن شد، چند تا هم پیدا شد و بچه‌ها در تکاپوی قلع و قمع آن‌ها برآمدند و حرف‌های بزرگان هم رفت بسوی مگس و مگس‌کُش و مگسک و... من کم‌حرف هم به زبان آمدم که «خداوند مگس‌ها را برای میکروب‌ها آفریده و...» هنوز کلامم منعقد نشده بود که دائی گفت: لابد این شیره[انگور]ی که ما می‌خوریم، تماماً و مضرّ است»! با این حرف، همه ساکت شدند و در فکر! و من در اوج بدجوری در جمع، کِنِف و ضایع شدم! این دومین جعفردائی علیه من بود! البته از آن خشونت‌هائی که بجز لحظه‌ای دل‌خوری، و ناراحتی ماندگاری به دنبال ندارد. اما برایم نقطه عطفی شد که شش‌دانگ حواسم به گفته‌هایم باشد و هر چیزی را هر جائی، بدون تأمل و تعمق نگویم تا مبادا ندامت‌بار باشد. بعد از آن مصمم شدم که گفته عموموسی را آویزه گوشم سازم که همیشه می‌گفت: «کم گوی و گزیده گوی چون دُرّ» (جالبه که خودش هم کم‌حرف بود و بچه‌هایش هم کم‌حرف درآمدند! تا آنجا که عضو اطلاعات سپاه بودن پسرعمویم را من بعد از بازنشستگی او فهمیدم! با اینکه هم‌سن‌وسال و از بچگی بودیم!) آن «نقد تلخ اما واقعی» و آن «توصیه سخت اما بحق» آن مرحومان مغفوران؛ برای بنده سرفصل دیگری رقم زد و چنان تحت‌الشعاع قرار گرفتم که در چاپ چهل جلد کتابی که نوشته‌ام (قبل از ظهور و بروز فرصت لازمه تحقیق، تألیف و تحریر آن‌ها را داشتم) سال‌های سال است که راجع به بیان و نحوه درج جمله به جمله و بلکه کلمه به کلمه آن‌ها دچار هستم و گویا که هنوز هم از چاپ آن‌ها واهمه دارم!! بعضی از دوستان، توصیه می‌کنند که چاپ کن بده بره! و اگر احیاناً خبط و خطائی در آن‌ها بود در چاپ‌های بعدی آن‌ها را تذکر بده! این توصیه را در باره کتاب‌هایم نتوانستم اما در نگارشات‌م در فضای مجازی، به کار بستم. از فعالیت در قالب مراسلات ایمیلی و بعداً بلاگفا تا ... تلگرام و واتساپ و اینک ایتا حدود بیست‌سال می‌گذرد که به این عادت، شبانه‌روز مألوف و مشغولم! مرتباً مطالبم را می‌نویسم و به اشتراک می‌گذارم و بعضاً مفاد آن‌ها را ویرایش (اصلاح و تکمیل) می‌کنم! و این‌ها اوقات فراوانی از بنده را مصروف خود نموده است! (امروز دیدم؛ فقط در گروه «معارف و احکام» تعداد کلیپ‌ها از ۱۰/۰۰۰ گذشته و در کانال «معارف و احکام حم» تعداد آن‌ها به ۵۰۰ مورد نزدیک است و قاعدتاً ناچار بودم که همه آنها را ببینم!) این «وضعیت روانی/عقلانی در تحریر مطالب» بنوبه خود، حقیر را واداشت که با همه مسائل از جمله گرایشات و ، ، ، ، ، ، و... و بطور کلی؛ ، محتاطانه و نقادانه برخورد نمایم و از بی‌مهابا و بی‌محابا بودن در آن‌ها حتی‌الامکان بپرهیزم! مراعات این دقائق و ظرائف در تدریسات و نیز سخنرانی‌هایم، این تأثیر را داشته که موجب تطویل آن‌ها گشته تا با توضیحات مبسوط و تشریحات همه‌جانبه ارائه بدهم که قاعدتاً ممکنست برای خیلی‌ها، کسل‌کننده تلقی شود! من باید می‌دانستم که هر حیوانی متفاوت از الگوی غذائی سایر حیوانات است و ای‌بسا که عمدتاً تابع رابطه «عموم و خصوص من‌وجه» باشند. فلذا تنافر بعضی از آن‌ها بمفهوم حقانیت یا عدم حقانیت آن‌ها نیست. مگس‌ها هم همانند انسان‌ها به شیرینی‌جات علاقمندند ولیکن ناقل میکروب هم هستند زیرا که پروائی از نشستن بر زباله‌ها و کثافات ندارند. اما بی‌پروائی و بلکه اشتهای آن‌ها به مزبله بمفهوم آن نیست که کلیه شیرینی‌جات هم زباله و حاوی میکروب‌ها هستند. همین دیروز کلیپی را دیدم (خودم هم آنرا به اشتراک گذاشتم!) که در طی آن، مرحوم حاج‌شیخ احمد کافی در مذمت استفاده از (و اینکه برای انسان، مفید نیست و بلکه مضر است) به عدم میل گربه‌ها اشاره می‌کند و حال آنکه رابطه منطقی الگوی غذائی گربه‌ها با الگوی غذائی انسان‌ها تابع نسبت عموم و خصوص من‌وجه است. فلذا نباید نتیجه گرفت که؛ چون گربه‌ها روغن‌نباتی را نمی‌خورند پس انسان هم نباید بخورد! همچنین در تواصی حکمای طب سنتی، مصرف چای را بدان‌جهت نکوهش می‌کنند که علف آن، مطلوب حیوانات گیاه‌خوار و خام‌خوار نیست! حال اگر در استفاده از چای و روغن‌نباتی، مضرّاتی هست، بهتر است به علل علمی آنها، اشاره شود نه از طریق نادیده‌انگاری الگوهای غذائی حیوانات. خیلی چیزها هست که برای حیوانات مطلوب و برای انسان‌ها نامطلوب است و بالعکس ولیکن رغبت و رهبت آن‌ها نباید معیار و ملاکی برای مفید یا مضرّ بودن آن‌ها تلقی شود. و هکذا خیلی از مواد غذائی و داروئی و خوراکی‌های دیگر. فتأمل! ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) بهار۱۴۰۲ 💠کانال چلچراغ و حم 👇 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM
☫﷽☫ ✍ ارزش در نزد ؟ 💠 نمازجماعت؛ بنیاد ⁉️ اهلی یا وحشی؟ مسئله اینست! انسان‌های دنیا به تبعیت از ادیان اعتقادی خود، در خصوص إقبال یا إدبار نسبت به انسان‌های دیگر دنیا دارای دو دیدگاه و رفتار کاملاً متضاد هستند؛ ۱) طرفداران حذفیت ۲) طرفداران جمعیت پیروان خط حذفیت، تحمل زندگی دیگران را ندارند و به هر شکل ممکن در صدد حذف آن‌ها از قید و هستند. این جماعت، هر لحظه آماده ارتکاب و هستند. و متاسفانه در طول تاریخ، معمولاً جریان غالبی‌ست! (به همین علت هم، قرآن، اکثریت انسان‌ها را زیان‌کار و جهنمی معرفی می‌کند!) تا آنجا که ویل‌دورانت (صاحب کتاب عظیم ) طی گزارشی گفته است: «دنیا در طول ۳/۴۲۱ سال گذشته، فقط و فقط ۲۶۸ سال آن‌را در بوده است!!» و بعنوان نمونه؛ از سال ۱۹۴۵ تا ۱۹۹۰ کره زمین فقط ۳ هفته بدون بوده است! با توجه به چنین در اکثریت انسان‌ها باید گفت: «انسان حیوانی جانی است و ناطق به جنایت»! فلذا قرآن هم صریحاً می‌فرماید: «إنّ الانسان لفی خسر»؛ همانا انسان‌ها در خسران و خسارت هستند. زیرا که دائماً در اندیشه و تکاپوی حذف و‌ ورود خسارت به دیگران و خودشان هستند. متقابلاً پیروان خط جمعیت، آرزومند تداوم زندگانی دیگران و خودشان هستند و برای ادامه حیات و سلامت آن‌ها آماده انواع ایثارگری‌ها هستند و حتی حاضرند جان، نان و نام خود را هم از کف بدهند. ✅ اسلام؛ دینی جمعیت‌طلب! اسلام؛ دینی جمعیت‌گرا است و پیروان خود را به گونه‌ای و می‌کند که مشتاق افزایش هرچه بیشتر جمعیت و تداوم حیات و سلامت حداکثری جمعیت باشند. نمونه‌ای از این خط : 👌 پیامبر اعظم(ص) به نقل از حضرت جبرئیل(ع) می‌فرمایند: «در نماز جماعت اگر ۲ نفر اقتداء کند، خداوند برای هر یک نفر در هر یک رکعت، یکصد و پنجاه (۱۵۰) نماز می‌نویسد. زمانی که در نماز جماعت سه نفر اقتداء کنند، خداوند برای هر یک نفر در یک رکعت ششصد (۶۰۰) نماز می‌نویسد و هم‌چنان ثواب آن زیاد می‌شود به طوری که وقتی تعداد افراد از ۱۰ نفر گذشت، در این صورت اگر ، صفحه و کاغذ و درختان، و و و ، نویسنده باشند، نمی‌توانند یک آن را بنویسند! درک نماز با ، فضیلت دارد بر 600/000 و عمره و 70/000 بار بهتر است از دنیا و آن چه در دنیا هست، و یک رکعت نماز پشت سر امام به جماعت خواندن، بهتر است از 100/000 دینار به مساکین دادن، و یک با امام در نماز جماعت بهتر است از 100 بنده آزاد کردن». (بحارالأنوار، ج۸۵، ص۱۵) به همین دلیل، چنان مشتاق افزودن دیگران به جماعت خود هستند که مایل نیستند حتی یک نفر را از دست بدهند! زیرا حذف حتی یک‌نفر، خسارت قابل توجهی است که نباید از خیر آن صرف‌نظر کرد. قرآن کریم چرا می‌فرماید: «الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَ...»؟ (سوره حج/آیه ۴۱) چرا برپائی نماز، اولویت اول مؤمنین و ناصرین دین خداست؟ زیرا ، پیوسته بدنبال و اهالی خود هستند. خوشا آنان که دائم در نمازند ، هرگاه به و امکانات برسند، زیرساخت و خود را جماعت قرار می‌دهند تا تکاپوی کثرت‌طلبی نمازجماعت، منجر به استحکام دگردوستی و گردد. و هر نوع بی‌تفاوتی و کم‌لطفی در جماعت، انسان‌های دنیا را به ورطه حذفیت، سوق می‌دهد. ✌️ انسان‌های دنیا بطور کلی دو دسته هستند: ۱) اکثریت که همچون پیوسته از دیگران گریزان هستند. ۲) اقلیت که پیوسته بدنبال هستند و کثرت هرچه بیشتر جمعیت خود در دنیای زودگذر را معادل افزایش مضاعف و تصاعدی ثوابی می‌دانند که در عالم ماندگار ، برایشان مایه و و است. و اگر نبود هیچ مرام و کلامی بجز همین یک حدیث، پیروان حقیقی محمدی(ص) را باید کثرت‌طلب در جمعیت، دانست و هر شخص حقیقی یا حقوقی که ذره‌ای در صدد نابودی و حذف و یا خسارت در سلامت دیگران باشد، قاعدتاً از زمره پیروان این دین ناب الهی، خارج است. اصیل و اهل «سلام»، اهالی را محترم می‌دارند ولیکن الباقی انسان‌ها هیچ ارزش و احترامی برای اهالی پیرامونی خود قائل نیستند و بجز و در حق آنان به چیزی نمی‌اندیشند و پیغمبر به همه سلام می‌داد. اگر می‌خواهی بدانی که چقدر به اهلی‌ها نزدیک هستی و از وحشی‌ها دور، به میزان التفات و اهتمام خود در امر نماز جمعه و جماعت خود بنگر که یکی از قوی‌ترین معیارهای سنجش این مطلب خطیر است. اللهم إنا نعوذ بک من الشیاطین اللعین فتأمل! ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) بهار ۱۴۰۲ 💠چلچراغ معارف و احکام حم: 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM
☫﷽☫ 🎲🎲🎲 🎲🎲 🎲 🎲 یک طاس، چند نقطه دارد؟! 🤔 🔰 قسمت سوم: https://eitaa.com/chelcheraaqHM/1759 قسمت قبلی ☝️ جواب ۴۰: یا ؛ ابزار معمولا سفیدرنگی برای بازیهای کودکان، مکعبی‌ست شش وجهی که هر وجه آن دارای نقاطی معمولا سیاه از یک تا شش عدد که مجموعه آنها ۲۱ نقطه است. قاعدتا هر کسی از زاویه نگاه خودش می‌تواند گزارش مستندی ارائه بدهد که با گزارش ایضا مستند طرف مقابل در تعداد، همخوانی ندارد. فلذا معمولا شاهد اختلافات شش‌گانه‌ای هستیم که گزارش همدیگر را غلط می‌دانند! دعواها آنجائی افزایش پیدا می‌کند که از زوایای جدیدتری بدان نگریسته شود. زیرا یک مکعب را حداقل از ۲۶ زاویه مختلف می‌توان مورد رصد قرار داد. چرا گفتم «حداقل»؟! برای اینکه این زاویه‌های ۲۶گانه، ثابت هستند و زاویه نهائی، می‌تواند پویا باشد و در اطراف این به حرکت و گردش در آید و گزارش دهد که این تاس مجموعا دارای ۲۱ نقطه است. بنابراین گزارش ناظر ۲۷م با گزارش کلیه ناظرین اختلاف فاحشی دارد حتی با ناظر ثابتی که تعداد نقطه‌ها را حداکثر ۱۵ نقطه گزارش کرده است. مشکل آنجاست که هیچکدام هم دروغ نمی‌گویند و عکسها و گزارش‌شان غلط و اشتباه نیست. ولیکن مهم اینجاست که کدامیک با کدامیک بهتر می‌تواند کنار بیاید؟ کسی که فرضاً هم وجه شش نقطه‌ای را می‌بیند و هم وجه یک نقطه‌ای را و ادعا می‌کند این تاس ۷ نقطه دارد، قاعدتا با ۶ نقطه‌ای راحت‌تر کنار می‌آید تا ۱ نقطه‌ای. حال تصور کنید بین ناظر ۲۷ که در این تاس ۲۱ نقطه می‌بیند با آن ناظری که فقط یک نقطه می‌بیند، چه دعوائی قابل وقوع است و اینکه هرگز با هم کنار نخواهند آمد! این اختلافات زمانی غامض‌تر می‌گردد که نقطه‌ها هم در صفحات ششگانه دائما جابجا شوند! و قضیه آنجائی حیرت‌انگیزتر می‌شود که افراد کوررنگ (که هیچ نقطه‌ای نمی‌بینند!) یا دوبین و چندبین (که هر نقطه را مضاعف می‌بینند!) وارد معرکه بشوند. چه شود! 🥵 در تحلیل مسائل و و و نیز مسائل و و تقریبا همه چیز کار و زندگی با چنین صحنه‌ای مواجهیم! بسیاری از پیامهای ارسالی در ، الزاما بمفهوم تأیید ۱۰۰٪ی مفاد آنها نیست بلکه عمدتا مقوله کنار آمدن و تحمل کردن در میان است وگرنه که تفاهمات اجتماعی کاملا رنگ خواهند باخت. بنابراین بمحض ارسال متن، صدا، تصویر و فیلم و امثالهم، چنانچه جزئی از آن (و حتی کل آن) به مزاق ما خوش و صحیح نیاید، لزومی به متهم ساختن مُرسِل به بهتان‌های عجیب و غریب نیست. تفاهم یعنی تلاش برای فهم طرف مقابل نه دیکته کردن فهم خود بر دیگران که دیکتاتوری است. و باید بیشتر مراقب باشند که اگر دیکته‌کننده را می‌نامند، املاءکننده هم نامیده می‌شود! ولو اینکه دیکتاتور مفهومی سیاسی دارد و ملاّ مفهوم علمی و فرهنگی و مذهبی. ملاّ کسی است که احکام خدا را با قاطعیت بیان داشته و حتی اجراء می‌کند اما ممکنست در یک جامعه بی‌تربیت یا بدتربیت، دیکتاتوری تلقی گردد! و رفع چنین افترائی ممکنست هزینه‌زائی بنماید. به همین جهت است که نیازمند بسی و است و و حوصله. شاید علت اصلی چوپان بودن اکثر انبیآء الهی به همین مسئله (تمرین و ممارست حوصله‌ورزی و حلم‌اندوزی) بر می‌گردد، آنهم بعد از سالگی. اساسا کسی که صبر و حلم ندارد، بهتر است وارد عرصات امور اجتماعی و فرهنگی و بویژه مسائل سیاسی نگردد وگرنه خرابکاری و مفاسدش بیشتر از خدمت و مصلحت وی خواهد بود. در قسمت اول این مبحث دیدیم که ۳۹ دیدگاه مختلف، واقعیت دارند ولیکن در نزد چهلمین نفر است که دارد و بالتبع . شاید بعثت بعد از چهل سالگی اشاره به أکمل بودن دعوت اوست. و بارزترین سخت‌افزار دین او، حج جهانیان است که تجلی چشمگیر آن شش ‌وجهی است! تا نکنی و دورش نچرخی، هرگز به ، نرسی ای ! بنابراین؛ در باره گفته‌های دیگران، اصلاً امر آسانی نیست! همچنانکه اصرار بر گفته‌های خویش، امر چندان صوابی نیست! الرَّحْمَنُ ﴿۱﴾ عَلَّمَ الْقُرْآنَ ﴿۲﴾ خَلَقَ الْإِنْسَانَ ﴿۳﴾ عَلَّمَهُ الْبَيَانَ ﴿۴﴾ ... وَ وَضَعَ الْمِيزَانَ ﴿۷﴾ أَلَّا تَطْغَوْا فِي الْمِيزَانِ ﴿۸﴾ وَ أَقِيمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَ لَا تُخْسِرُوا الْمِيزَانَ ﴿۹﴾ فتأمل! ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) بهار ۱۴۰۰ قسمت بعدی 👇 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/1761 💠کانال اطلاع‌رسانی چلچراغ معارف و احکام حم 👇 eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام👇 https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
✤ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ✤ سفرنامه اربعینی عراق؛ (بخش دوم): سفر قبلی بنده به و حرکتی ۲۴ ساعته بود و هیچ مجالی نداشتم به شهرها و سبک کار و زندگی عراقی‌ها و ریشه‌یابی این‌همه در سطح عاشقانه آنان برای حسینی (فارغ از نژاد، زبان و مذهب) حتی لحظه‌ای تمرکز کنم ولیکن در این سفر، دقت و فکرتی فراهم شد و امیدوارم برای مخاطبین عزیز هم، مفید فایده‌ای باشد. البته در مقام قضاوت در باره این ملت نیستیم که امر خطیر و ثقیلی است. زیرا بمحض مشاهده چند مورد پلشتی و احیاناً پلیدی در برخی نقاط محدود یک کشور، آنهم در یک مقطع کوتاه که در حالتی از اضطرار به سر می‌برد، حق نداریم در باره شخصیت یک ملت و شاکله‌های آن، داد سخن سر بدهیم که نه معقول است و نه منصفانه! بنابراین آنچه می‌تابیم، بررسی محتملانه برخی از اموری است که بنظر می‌رسد، از استمرار و تکرر قابل توجهی برخوردار است. قاعدتاً برای همه کسانی که گذرشان به شهرهای عراق (و شاید سایر بلاد عربی) افتاده، این سؤال هم مطرح شده که چرا شهرداری ندارند یا اگر دارند، فعالیتی ندارد و یا اگر دارد تکافوی توقعات نیست؟! با توجه به ثروتمندی این کشورها قاعدتاً ضعف ، منتفی است. علت بی‌نظافتی عمومی مردم و عدم فعالیت‌های مکفی نهادهای عمومی یا دولتی چیست؟! در گزارش قبلی https://eitaa.com/chelcheraaqHM/2320، به نقش‌آفرینی قابل توجه و در تعیین و مردمان ، اشاره کردم و اینکه و محیطیِ آثار و خاصی را برای عراقی‌ها پدید آورده است که قابل تحلیل و بررسی جدی می‌باشند. البته این مسئله، قدمت دیرینه‌ای در این بلاد دارد. تا آنجا که (ع) هم، متأثر بودن (بویژه عراقیون) از این مشکل جوی (برودت و حرارت هوا با تعبیر و ) را مذمت می‌‌کند! آنجا که می‌فرماید: فاذا امرتکم بالسير اليهم في قلتم: هذه ، امهلنا يسبخ عنا ، و اذا امرتکم بالسير اليهم في ، قلتم: هذه ، امهلنا ينسلخ عنا ، کل هذا فرار من و ، فاذا کنتم من و تفرون، فانتم و الله من السيف افر البرم بالناس يا و لا رجال اگر در شما را بخوانم گویید هوا سخت است مهلتی ده تا کمتر شود؛ و اگر در فرمان دهم گویید سخت است فرصتی ده تا از بلادمان به در شود. شما که از و چنین می‌گریزید با شمشیر آخته کجا می‌ستیزید! قاعدتاً منظور حضرت امیر(ع)، انکار برودت و حرارت محیطی نیست که واقعیتی جدی و انکارناپذیر است و براستی هم بهانه تلخ و قدرتمندی است ولیکن وقتی که پای و وظیفه‌ای چون با پیش می‌آید، عدم تحمل‌طلبی این مشکل، حکایت «عدم ترجیح بد بر بدتر» است که عین بی‌عقلی و بی‌غیرتی است. در هر حال، عدم توجه به چنین رُجحانی که موجب و و مظالم آن گردیده، مایه نیاکان این ملت شده و در اینجاست که مطلب تبدیل به یک مردمان این اقالیم گشته است! از طرفی حتی اگر مسئله هم بعنوان عملی ننگ‌آلود در سطح عمومی، در تبارشناسی این جماعت، مطرح نبود، مسئله تسلیم شدن مردم و بر آن فائق نیامدن، موجب سرافکندگی آن‌ها در پیشگاه سایر ملل بویژه در طول دنیاست! چنین ننگی (که کف آن، ناکامی در اراده بر و سقف آن، شکست در اراده غلبه ملت بر دشمن است) باندازه لازم، می‌تواند هر ملتی را وادارد (ولو بصورت نمادین)، مفری برای خود برای قصور یا تقصیر اراده ملی منکوب خود، بجوید. و چه فرصتی بهتر از حسینی که جنبه اعتقادی هم دارد و صوابی قرین کسب ثواب؟! یعنی اگر مقوله پیاده‌روی زیارتی اهل‌البیت(ع)، ارزش تاریخی خود را نداشت، باز هم این ملت باید بدنبال بهانه مناسب دیگری می‌گشتند تا سالی حداقل یکروز خود را به آب و آتش بزنند تا بر خود و دیگران، اثبات نمایند که؛ ما می‌توانیم در برابر وحشیت طبیعت، مقاومت بورزیم و آنرا نادیده بگیریم و اهل فرار از حر و قر نباشیم و بلکه با افراد جامعه همچون آحاد خانواده، ارتباط صمیمانه و تعامل ایثارگرانه برقرار کنیم ولیکن آرمان‌گرائی مذهبی، ضرورت آنرا مضاعف ساخته است و جای هیچگونه تنبلی‌ورزی و بی‌ارادگی برای آن‌ها باقی نگذاشته است و اینکه در این امر باید بگذارند و هر کسی، هر کاری را که در توان خود دارد باید به منصه ظهور عمومی برساند؛ چه در قالب راهپیمائی سخت و طویل و چه در قالب پذیرائی چندجانبه شبانه‌روزی از راهپیمایان خسته و کوفته. ...ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) شب اربعین۱۴۰۲ 🚩 کربلا 💠 🆔 @chelcheraaqHM 💠
🔴 موضوع مهمی که از چند دهه قبل، خواب و آرامش رهبر انقلاب را گرفته است 🔹رهبر انقلاب در دیدار سال 73 (یعنی نزدیک به 30 سال قبل) با هنرمندان و مسئولین فرهنگی کشور فرمودند: « در عرصه‌ی ، بنده به معنای واقعىِ کلمه، احساس نگرانی میکنم و حقیقتاً دغدغه دارم. این دغدغه از آن دغدغه‌هایی است که آدمی به خاطر آن، گاهی ممکن است نصفِ شب هم از خواب بیدار شود و به درگاه پروردگار تضرّع کند. من چنین دغدغه‌ای دارم. البته در سخنرانیها، از این دغدغه با مردم نخواهم گفت؛ اما نمیشود که به شما نگویم. شما خودتان دست‌اندرکاران مسائل فرهنگی هستید و باید از این دغدغه‌ی من خبر داشته باشید. خودِ من هم آدمی بی‌اطّلاع از مسائل فرهنگی نیستم؛ همان‌طور که از مسائل کشور نیز هیچگاه بیخبر نبوده‌ام. لذاست که حقیقتاً در باب فرهنگ، احساس نگرانىِ عمیقی دارم. » https://khl.ink/f/12893 🔸همچنین ایشان در سال 94 فرمودند: « گاهی اوقات مشکلات موجب شده که من شب خوابم نبرده؛ به‌خاطر مسائل فرهنگی؛ یعنی اهمّیّت مسائل فرهنگی این‌جور است. » https://khl.ink/f/30598 🔹اخیراً هم معظم له فرمودند: « ما مکرر گفته‌ایم که اولویت اصلی کشور عبارت است از اقتصاد و » https://khl.ink/f/53710 ✍پ.ن: 🔻با وجود اینکه انقلاب ما یک انقلاب فرهنگی است، متأسفانه ما چندین دهه است که دچار شده است. 🔻از عوارض این اختلال برای مثال این بود که ما در دهه نود و در سال های اخیر، به جای استاندارد سازی ، اجازه دادیم که فضای مجازی غیر استاندارد و پر از فساد و فحشاء به خانه های مردم برود. سبک زندگی مردم دستخوش اساسی شود و بنیان خانواده ها مورد تاخت و تاز سکوهای دشمن قرار گیرد. ولنگاری های این روزها هم که خود مثنوی هفتاد من است. 🔻متأسفانه اتفاقاتی که در عرصه فرهنگ در حال وقوع است، به نوعی یک تمام عیار است و این استحاله باید خواب را از چشمان دغدغه مندان دین و انقلاب بگیرد. 🔹 کانال صياددلها @sayadelhaa ☝️از پیام‌های دریافتی☝️ 💠کانال اطلاع‌رسانی حم (دریافتی و تحریری)؛ «حیفه این پیام‌ها را نبینی» (یک از هزاران؛ گلچینی از صدها پیام متنوع): 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام👇 https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
. ♻️ هزینه سازش با ولنگاران به مراتب بیش از هزینه اعمال قانون درباره آنهاست 🔰رهبر معظم انقلاب در یکی از سخنرانی‌های چند سال اخیر خود فرمودند: هزینه‌ ، هزینه‌ تسلیم، هزینه‌ عدم مقاومت، از هزینه‌ به مراتب بیشتر است؛ هزینه‌ مادّی هم دارد، هزینه‌ معنوی هم دارد. https://khl.ink/f/42758 1⃣ قطعا این سخن ایشان را نباید در مسائل سیاسی و روابط بین‌الملل و مانند اینها منحصر کرد. آنچه گفته شد، یک نکته راهبردی و دقیق است که در مورد مسائل هم صدق می‌کند. 2⃣ ممکن است عده‌ای در ذهن خود تصور کنند که اگر در برابر برخی و کوتاه بیاییم و با آن سازش کنیم، دیگر هزینه‌ای نمی‌پردازیم و یا گفته شود که هزینه راه آمدن با آنها کمتر از هزینه اعمال قانون و ایستادن در برابر این افراد است. تجربه همین ایام را ببینید، در مواردی از کشف حجاب سر کوتاه آمدیم، اکنون دغدغه برهنگی جماعتی را داریم. 3⃣ بدون شک، برخورد با ولنگاران و هنجارشکنان همیشه هزینه داشته و خواهد داشت و اساساً خنده‌دار است که بگوییم بدون هیچ هزینه‌ای در برابر ولنگاری می‌ایستیم. اما نکته اینجاست که هزینه‌های و حاصل از عدم برخورد و ایستادگی در برابر آنها - که به خانواده ها، اقشار مردم و به اصل و اساس وارد می شود - به مراتب بیش از هزینه‌ای است که باید در برابر بی بند و باری و هنجارشکنی داده شود! 🔺برای دیدن تحلیل‌های حمید رسایی عضو کانال شوید🔻 rubika.ir/rasaee eitaa.com/rasaee virasty.com/rasaee T.me/www_rasaee_ir twitter.com/hamidrasaee ☝️پیام دریافتی 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM
☫﷽☫ لذّت در حضیض ذلّت! ذلّت در اوج لذّت! 🙄(قهر با دنیا!!!)😳 👈(بخش اول): ⁉️ ذلت یا لذت، مسئله اینست {لذت+ذلت}؛ ارزانی خودتان! و «هیهات منّا الذلّة» 😓 (پیشاپیش از بابت جسارت سخیفانه مورد اشاره در متن، از همه خوانندگان محترم عذرخواهی می‌کنم ولیکن برای انتقال مفهوم مد نظر خود، متاسفانه مثال مناسبتری سراغ نداشتم!) 🌀 سال ۱۳۸۱ که در فرهنگسرای مشغول خدمت (طراحی و برنامه‌ریزی برای توسعه «نوآوری و شهروندان» و «حمایت از و ابتکارآفرینان» ۶گانه و نیز تأسیس و پیگیر نخستین «دیدار نخبگان با مقام معظم رهبری» که بالاخره در ۱۳۸۱/۸/۸ انجام شد) بودم، قریب باتفاق کارکنان آن، متاسفانه فریب دوم خردادی‌های مرموز و مارموز را خورده و لذا بیش از بودن، و شده بودند! و اکثریتشان هوادار «مدعیان دروغین » و لذا مرا به طرفداری از «مدعیان کذّاب » متهم می‌کردند و تقریبا هر روز چالش داشتیم! (علیرغم آنکه بنده علیه مدعیان پوچ اصولگرائی هم که حماقت‌شان آشکار بود و هست، همچون مدعیان پوچ اصلاح‌طلبی که وقاحت‌شان آشکار بود و هست، صریحا گارد نقادی و مخالفت داشتم و دارم ولیکن هر دو طرف هنگام اعتراض، مرا متهم به طرفداری از رقیب خود می‌کردند و می‌کنند!! که لعنت خدا و شهدآء بر هر دو باد) شاید در مجال مناسبی به محتوای آن گفتگوها بپردازم اما در اینجا قصد ورود به آنها را ندارم و اینکه؛ تمام پروژه‌هائی از قبیل؛ ، «گفتمان بجای موشک»، ، «اسلام معنوی» و امثالهم در امتداد دیرینه و علیه است که معمولا توسط «نفوذی‌ها» یا «متأثرین از نفوذی‌ها» یکی پس از دیگری به منصه اجراء در می‌آید. در اینجا می‌خواهم به نکته‌ای اشاره کنم که به تهمت ناجوانمردانه «قهر با دنیا»! مربوط می‌شود؛ بهتانی که جاهلانه یا مغرضانه به ما و نسبت می‌دهند! یکی از مباحث آن روزهای ما مقوله «گفتگوی تمدن‌ها»ی بود که معاون سعی وافری در «تئوریزاسیون اسلامی» آن داشت و در قبال نظر بنده (که بر مواجهه علمی و با تأکید داشتم) مکررا می‌گفت: شما اگر حجة‌الاسلام هستی من هم نوه آیةالله (ربانی؟) هستم! البته قدری عجیب بنظر می‌رسید؛ من و و بر ضرورت مواجهه (سخت‌افزاری و موشکی) با غرب اصرار داشتم و اینکه گوشش بدهکار و و نرم‌افزارانه نیست و آنها که عمدتا فارغ‌التحصیلان رشته‌های علمی و دانشگاهها بودند، مایل نبودند بغیر از «گفتمان مثلا صلح‌جویانه با غرب وحشی» هیچ حرفی بشنوند!! تا اینکه در یکی از آن گفتگوهای تند و تیز معمول، یکی از کتابدارهای فرهنگسرا هم (بنظرم قاسمی؛ که معمولا ساکت و شنونده بود!) وارد مباحث و ما شد و در جایی از لابلای حرفها خطاب به من گفت: حاج‌آقا اجازه بدهید من دیدگاه معاون را با یک مثال ساده برای شما خیلی واضح توضیح بدهم. ببینید؛ تصور کنید که چند نفر غلچماق وحشی ریختن سرتان و شما را غل و زنجیر و برهنه کرده‌ و امکان هرگونه تحرک و فراری را از شما گرفته‌اند و دارند با بدمستی تمام به شما تجاوز می‌کنند! در این حالت آیا بجای داد و فریاد و جیغ و خشم و عصبانیت، بهتر نیست که سعی کنید، از مفعول واقع شدن خود ببرید؟! (🤨بنظرم به رقیب من کنایه زد!) 😱 (باز هم از ذکر این مثال عذرخواهی می‌کنم)😔😓🙈🙊 👌 در جواب چنین توجیه زمختی گفتم: ! «هیهات منّا الذلة» برای همین مواقع است. هرگز پذیرفتنی نیست و نمی‌تواند قرین لذت باشد مگر برای کسی که و بی‌غیرت و نانجیب باشد و هر قدر هم که ذلت را تئوریزه کنید ما هرگز زیر بار آن نخواهیم رفت. چنانکه رهبر آزادگان تاریخ بین «ذِلَّت» و «سِلَّت»، را برگزید و تن به خواری نداد. ✅ «بی‌بصیرت‌ها»ئی که (در لباسهای گوناگون!) ما را دعوت به «گفتگو و مذاکره» و «آشتی با دنیا» می‌کنند و اینکه قهر با دنیا غلط است و از «اسلام رحمانی» دم می‌زنند، در واقع وقیحانه و احمقانه دارند ما را به لذت در لوای ذلت دعوت می‌کنند! ⁉️ «لذت در ذیل تجاوز و سلت» واقعا چه وجاهتی دارد که و ما را بدان توصیه می‌کنید؟! و حال آنکه «ما ملت امام حسینیم»، «ما ملت شهادتیم»، «ما ملت عزتیم» و «هیهات منا الذلة» در خون و تک تک سلولهای وجود ما است. ⁉️ آیا اینها نمی‌دانند؛ دنیایی که اینها از آن دم می‌زنند، قریب باتفاقشان چیزی بجز رژیم‌های جعلی حاکم بر کشورهای قدرتمند نیست؟! ...ادامه دارد👇 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/3680 ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) آبان ۱۳۹۹ 💠 کانال اطلاع‌رسانی حم (یک از هزاران) حیفه نبینی 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 💠
☫﷽☫ لذّت در حضیض ذلّت! ذلّت در اوج لذّت! 🙄(قهر با دنیا!!!)😳 👈(بخش سوم): ⁉️ ذلت یا لذت، مسئله اینست {لذت+ذلت}؛ ارزانی خودتان! و «هیهات منّا الذلّة» 👈بخش اول👉 💠 👈بخش دوم👉 بخش سوم👇 ⁉️ آیا اینها نمی‌دانند؛ موسوم به چرا قرآن‌هائی را چاپ و به هدیه کرد که در آنها مربوط به (ع) حذف شده بود؟! (تا بزعم خود از و مشروعیت‌زدائی نمایند!) ⁉️ آیا اینها ندیدند؛ که زیباترین و ماندگارترین اثر سینمائی در موضوع (ص) را آنها چگونه طراحی کرده و ساختند که در طی آن هیچگونه اشاره‌ای به ستیز خبیثانه علیه و با آن قوم تبهکار و ضد خدا نشده است؟! ⁉️ آیا اینها نمی‌دانند؛ به سرکردگی ، در خود، دنبال و «شهادت‌طلبی‌زدائی» از بویژه است؟! ⁉️ آیا اینها نمی‌دانند؛ دشمنان خبیث و مکار پیوسته با پروسه‌هائی مثل (پروژه و (پروژه (پروژه (پروژه نفوذی‌های در ) تماما بمنظور ایرانیان برای نابودی این است؟! ⁉️ آیا اینها نمی‌دانند؛ اگر به سرکردگی با تمام کشورهائی که ظاهراً زیر سلطه آنها نیستند، خوش‌رفتاری ، ، و... داشته باشد، استثنائاً با ) هرگز و هرگز کنار نخواهد آمد؟! ⁉️ آیا اینها مفهوم این سخن (ع) را (هنگامی که به آن حضرت توصیه کردند به بگریزد!) نشنیدند که فرمودند: من به هر کجا که بروم آنها مرا خواهند یافت و خواهند کشت!؟ (آیا ملت ایران سرنوشتی بجز سرنوشت دارد؟! که به هر سیاستی پناه ببریم آنها ما را تا آخرین نفر ذبح نکنند، رهایمان نخواهند ساخت! در حالیکه ملتی مسالمت‌جوتر و مصالحه‌طلب‌تر از ایرانیان در زمین وجود ندارد ولیکن اگر از فرار کنیم، هیچ چیزی عایدمان نخواهد شد بجز عزتی که از کف خواهیم داد و ذلت مرگباری که بر ما تحمیل خواهند کرد!) ⁉️ آیا اینها نمی‌دانند؛ چرا دشمنان سعی وافر کردند و می‌کنند که را جلوه دهند؟! (به قول شهید دکتر - به نقل از شهید سید آل‌احمد - با گرفتن تعصب از ما در واقع و را از ما ستاندند و ما را از خویشتن خویش بیگانه کردند و حربه ذاتی ما را مضمحل ساختند) ⁉️ آیا اینها نمی‌دانند؛ که یهود حتی قبل از مبارک الاعظم(ص) در صدد نابودی ملت ایران بوده است و لذا آنها آغازگر بودند و دائما کرده‌اند؟! (حالا ما شدیم قهرکننده با دنیا؟!!!؟) ⁉️ آیا اینها نمی‌دانند؛ چرا خبیث تحت شیطانی و ، در اوان گماشتن ، نیمی از را به کام مرگ فرستاد؟! (که بزرگترین تاریخ بشریت و بزرگترین بعد از هجوم و کشتار سراسری بود) ⁉️ آیا اینها نمی‌دانند؛ بخاطر احتمال نیل به انواع لذت‌های موهوم و موعود، هرگز تسلیم انواع ذلت‌های محتوم نخواهد گشت؟! و نباید از سلت مکفی دست بکشد؟! ⁉️ آیا اینها نمی‌دانند؛ فرجام هر نوع برجامی با و (بویژه و و )، چیزی بجز بدبختانه و ابدی نیست؟! ⁉️ آیا اینها نمی‌دانند با ، آشتی‌ناپذیر هستند؟! زیرا که و ، قابل آمیزش نبوده و و ، لایق آشتی با و نیستند. 👌 با همه این احوال☝️ اگر باز هم ما را به و آشتی با دشمنان زیر توصیه بکنید، بلاشک و تردید شما نفوذی‌های خائن آن و هستید و بهتر است که خفه‌خون بگیرید! تمام ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) آبان ۱۳۹۹ این مقاله☝️را سال‌ها پیش تحریر و در پیام‌رسان واتساپ (و احیاناً تلگرام) به اشتراک گذاشتم. اینک بمناسبت هفتم آبان (گرامیداشت خبیث شیطانی و دستپخت جنایتکار) و آغاز حمله زمینی به مجدداً تقدیم ایران می‌کنم. 💠 کانال اطلاع‌رسانی حم (حاوی پیام‌های دریافتی، گلچینی، تحلیلی و تحریری یک از هزاران)؛ «حیفه این پیام‌ها را نبینی» 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 🙏گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 💠
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 یاد ایامی (بخش ۱) اولین سالگرد پیروزی ایران (۱۳۵۸/۱۱/۲۲) من وارد اولین روز از ۱۸ سالگی خودم شده بودم (متولد ۲۱ بهمن ۱۳۴۱ هستم) که طی پیام تبریک خود فرمودند؛ «ما انقلابمان را به تمام جهان صادر می‌کنیم» + «باید همه بپا خیزیم و را نابود کنیم»!! این سخن ( + ) از دو جهت برای من مهم بود: ۱) رؤیای «شهادت در حوالی » شریف (قبل از ، خواب دیده بودم که در نبرد آزادسازی ، کشته می‌شوم) ۲) شعار اصلی من در تظاهرات ۲۲بهمن۱۳۵۷ لغایت ۲۲بهمن۱۳۵۸ تأکید بر این بود؛ «بعد از نوبت آمریکاست»! در آن‌مقطع، معمولاً هر روز آ.سیدمرتضی را می‌دیدم (در مجیدیه هم‌محل بودیم) و یادمه که اولین موضوع صحبت ما راجع به همین مطالبه امام خمینی بود و اینکه ما (دو نوجوان ۱۷ ساله) چه می‌توانیم بکنیم؟! پسرعمو گفت: من شنیده‌ام داره نیرویی تشکیل می‌شه بنام و من به آن نیرو خواهم پیوست! اتفاقاً خبر تشکیل (از ۱۳۵۸/۲/۲) کاملاً درست بود و سیدمرتضی هم به آن پیوست و تا زمان بازنشستگی خود هم در آن نیرو خدمت کرد. ولیکن نگاه من برای صدور انقلاب، نظامی‌گری نبود و بیشتر به راهکارهای و و رسانه‌ای می‌اندیشیدم. (چنان که یکی دو سال هم بصورت غیررسمی به پرداختم! برای تمرین، معمولاً دوربین عکاسی خود را همراه داشتم و مشغول گزارش‌نویسی از اوضاع پیرامونی خود بودم که گزارشی از روستای (زادگاهم از توابع شهرستان قزوین) در شماره ۵۹ مجله هفتگی در سال ۵۹ نمونه‌ای از آن اهتمام بود.) البته برداشت من از صرفاً «نظامی‌گری تلقی کردن سپاه»، ناقص و اشتباه بود وگرنه آمادگی کارهای فرهنگی بنده در ضریب با ظرفیت‌های سپاه، قطعاً اوضاع متفاوتی را رقم می‌زد. اگرچه بعداً در قالب همکاری‌های مقطعی (بعنوان یا برای نهاد نمایندگی ولی‌فقیه در و یا عضویت در شورای راهبردی فرهنگی/سیاسی سپاه تهران)، داشتم ولیکن هرگز به آن نمی‌رسید که از ابتدای امر بصورت سازمانی به در می‌آمدم تا «زمان و هزینه» خود را بیهوده مصروف فعالیت‌های انفرادی و پراکنده نکنم. «صدور انقلاب اسلامی به تمام جهان»، مطلبی نبود که امام خمینی، ناگهان مطرح کرده باشند. بلکه از همان لحظه سقوط ، این مطلب در ذهن ، امر جا افتاده‌ای بود و سخن امام صرفاً به مثابه به رسمیت شناختن و بازتاب آن تفکر بود. چنان‌که اشاره کردم، شعارهای ما بعد از فرار شاه (۱۳۵۷/۱۰/۲۶)، عبارت بودند از؛ «بعد از شاه، نوبت آمریکاست»، «مرگ بر آمریکا»، «مرگ بر اسرائیل»، «مرگ بر ارتجاع» و «سرنگون‌باد حکام مرتجع عرب»! چنانکه دیدن یک ، برای من نقطه عطف مهمی در این قضیه شد! من قبل از حتی یک‌بار هم پای در هیچ سینمایی نگذاشته بودم (در خانواده‌ام، و حرام بود) بعد از انقلاب، داشتم از خبرنگاری اولین تهران به امامت آیةالله (۱۳۵۸/۵/۵) برمی‌گشتم به منزلمان (که در محله جی - جنوب‌غربی - بود) دیدم در سینمای جنوب‌غربی ، فیلم به نمایش گذاشته شده که برایم جلب توجه کرد و لذا برای اولین‌بار قدم به سینما گذاشتم و با دیدن آن فیلم (اسم اصلی آن، ۲۱ ساعت در مونیخ و در موضوع گروگانگیری ورزشکاران در المپیک بود تا بدینوسیله توجه رسانه‌های دنیا به مسئله جلب شود) و از همان‌جا مصمم شدم که سینما را پایگاه صدور انقلاب اسلامی بپندارم. نفس نمایش فیلمی با موضوع آزادی فلسطین، خود گویای گرایش عمومی جامعه به نبردهای فراسرزمینی هم بود. بعد از خروج از سینما برگشتم به کتاب‌فروشی‌های ضلع جنوبی تهران و تمام پول خودم (اندوخته حقوقم از در تهران) را صرف خرید کتاب‌هایی نمودم که مرا با صنعت و هنر سینما آشنا می‌کرد! بنابراین، اولین گام من برای ورود به امر صدور انقلاب اسلامی، مطالعه سینما بود و گام دوم من، نوشتن فیلم‌نامه سینمایی از قصه‌ای بنام «نبرد تا آزادی» از استاد بود و سومین گام من، تأسیس ! تأسیس و تشکیل و سپس انحلال «مرکز سینمایی فجر» (۶۰-۱۳۵۹)، ماجرای مفصل و مستقلی دارد که بعداً به آن خواهم پرداخت. ولیکن با آغاز ، تدریجاً خود را آماده شرکت در نمودم و در ماه پایانی ۱۳۵۹ اسمم را در نوشته و ماه آغازین ۱۳۶۰ عازم مناطق جنگی شدم. یکی از علل ورودم به «کشتیرانی ج.ا.ا.» هم آشنایی با جهانی بود که انقلاب باید به آن‌ها صادر می‌شد! ...ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی‌(منتظر) ۳۱ فروردین۱۴۰۳ (۰۳/۰۲/۰۱)! 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه چلچراغ معارف و احکام 🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 بی‌ثُباتی اقتصادی و نقش سُبات یهودی! «سُبات» از مادّه «سَبْت»، و بر وزن (ثَبْت) به معنی قطع و بريدن گرفته شده؛ و روز شنبه را از اين جهت در لغت عربى «يَوْمُ السَّبْتِ» مى‌‌نامند كه روز تعطيل کردن كار به منظور استراحت بوده، و به نظر مى‌‌رسد كه اين نامگذارى متأثّر از برنامه‌‌هاى يهود است كه شنبه را روز تعطيلى مى‌‌دانند. (منبع) به علل مختلفی، بلاتردید گرفتار بی‌ثباتی زیان‌بار چند وجهی برای و بوده و هست و خواهد بود. و عدم کنترل (= !) توسط دولت‌ها و شاید هم ناتوانی آنها، نماد آشکار آن تلقی می‌شود و لذا سالهاست که مقام معظم رهبری هم، با نامگذاری‌های مبتکرانه و خاصی، عناوین آن‌ها را اقتصادیزه فرموده‌اند. ولیکن عده‌ای از تصمیم‌سازان (و اخیراً تصمیم‌گیران مجلسی متأثر از اهل ) اقتصاد ایران، و و و و و... و علاج بی‌ثباتی را متکبرانه در تعطیلی می‌جویند! پلیدی‌ها و پلشتی‌های و حتی در ناکارآمدی و بلکه خیانت‌های قریب باتفاق دولت‌های قبل و بعد ، به چنان تواتر و بلکه تکرار فزاینده‌ای رسیده است که کسی نمی‌تواند منکر با محوریت در ارکان مختلف باشد! تعطیلی () همزمان با کم‌نظیر تنها دنیا و داغ کردن آن، مابعد عملیات (خارق‌العاده‌ترین نظامی به و آن)، بسیار بعید است که صرفاً یک حرکت سفیهانه و تقنینی یا یک نابخردی و تفننی باشد، بلکه آنرا باید انتقامجوئی از با ، تلقی کرد. در حالی‌که همه جهان، غرق‌گشتن سریع تایتانیک‌واره را به نظاره نشسته است، ارسال سیگنال دریوزگی اقتصاد ورشکسته غربی از طرف مجلس سهمگین با یعنی ، چه معنا و مفهومی دارد؟! ، بی‌مهابا به آمده است همچون که بی‌محابا در می‌تازد و‌ و می‌کند! گویا که هم در ایران، افسار پاره کرده است! البته از همان زمانی که مدال‌ها و عناوین استحماری UCLG بسوی روانه شد، می‌شد طرح چنین طرح‌هایی را در مدیریت‌های مشکوک وی که بوی همسویی با دارند، آنهم با پوشش !، حدس زد!! در هر حال، امیدواریم ، با ملاحظه لااقل مسئله مطلب، دست رد قاطعی به این (علیه ) و حداقل بدسلیقگی مجلسی به ریاست قالیباف در حال بزند. ان‌شاءالله ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212تبریک و اعلام آمادگی برای همکاری با ، امر جناب آقای ، برای دوره چهاردهم، تثبیت شد. قاعدتاً از امروز ، تخریب است و لذا بنده (ضمن حفظ همیشگی خود در قبال دولت‌ها و صاحبان قدرت‌ها)، بنا بر توصیه مبنی بر ضرورت کمک به دولت ایشان و نظر به فراخوان ریاست محترم جمهوری از ، اینجانب بعنوان مؤسس (منجر به تشکیل ریاست جمهوری) و دارای ده‌ها طرح فنی_مهندسی و صدها ایده ، ، ، ، ، ، ، و... برای نیل به و صاحب سبک و با تقدیم رزومه مختصر خود ()!، بدینوسیله اعلام می‌کنم که حاضرم، پلیدی شوم و پلشتی کهنه را با استفاده از روش خلاقانه خود، در دوران ریاست ، از کلیه ، ریشه‌کن نمایم تا در افتخار یکی از دستاوردهای (که پیامد آن، انحلال رسمی و بالتبع حذف یکی از ردیف‌های خواهد بود)، سهیم باشم ان‌شاءالله 👌و نیز اعلام می‌کنم؛ اگر موفق به انجام این نشدم، قبل از اتمام قانونی ریاست جناب پزشکیان (حفظه‌الله)، حاضرم در ملأ عام بشوم! تا درس عبرتی باشد برای همه «مهاجمین به مناصب نظام» که از بی‌بهره‌اند! لطفاً این پیام را بچرخانید تا برسد به دست رئیس جمهور محترم 🙏💐 ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۵/۷ 🆔@chelcheraaqHM 🎲 چلچراغ 🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 ملتی آتشین در گذرگاه ایران 👌 این مقاله در سال ۱۳۷۹ تحریر شد: (بخش ۰۴): 👈(بخش قبلی)👉 چنانكه مي‌بينيم؛ انواع توانائي‌هاي و گرامي (ص) دو برابر غير ايشان است. در و ، در و ، در مسائل اخلاقي و رفتاري و بلكه در همه‌چيز! حتي ديرتر از ، مي‌شوند. زيرا اينان با ديگران قدري متفاوت است و البته اين تبعيض در هم جاري و ساريست! زيرا سادات همچنانكه اگر امور خير و نيكويي انجام دهند پاداش‌شان دو برابر ديگران خواهد بود و چنانچه كارهاي شرّ و ناشايستي مرتكب گردند و عقاب‌شان هم دو برابر ديگران است! و هم مي‌فرمايد: «لايكلف الله نفسا الا وسعها» و وسع و توانايي انسان‌ها از لحاظ كيفي و كمي، مختلف و متفاوت و گوناگون است. فلذا «بنياد و بنيان شاكله انسان‌ها است». وراثتي كه در طول قرون متمادي و نسل‌هاي پياپي، تكوين يافته و در مواجهه با اوضاع ، ، ، و ، رنگ و لعاب‌هاي مختلفي به خود مي‌گيرد. خصوصيات ژنتيكي انسان‌ها بسيار فراگيرتر و عميق‌تر از خصلت‌هاي اكتسابي از محيط مكاني و زماني آنها مي‌باشد. ايرانيان: با عنايت به دو مقدمه مذكور مي‌توان نتيجه گرفت كه ، چگونه مردماني هستند؟! ، مظهر و تجلي تمامي صفات و خصائل نياكانشان هستند كه به در وجود آن‌ها رخنه كرده و در ايشان، نهادينه شده است و از ايشان چيزي ساخته است كه مي‌توان آنرا به صورت يك تجسم نمود. زندگي در ميان اين ، زندگي در ميان آتش است با همه خوبي‌ها و با همه بدي‌هايش. كردن بر اين مردم، حكومت كردن بر آتش است با همه خطرات و جلواتش. چه بسا آنچنان به خاموشي و خمودي گرايد كه از فوت كردن پياپي آن براي افروختنش چيزي جز سرسام عايدت نگردد و چه بسا به ناگهان چنان شعله كشد كه دامنت را و بلكه تمام هيكلت را هم جزغاله سازد! اگر بر روي آن آب بريزي جلزّ و ولزّش گوش جهان را كر مي‌كند و دودش آنرا كور و اگر نفت و بنزين بر آن بپاشي بازهم گويي مي‌خواهد تمام جهان‌را بر افروزد. واي بر آن روزي كه ناشيانه بجاي بر آن بريزي و واي بر آن روزي كه بجاي بر آن بپاشي! بايد كه بسيار فراوان و فوق‌العاده‌اي داشته باشي تا بتواني مدت ديريني بر ايشان يا و یا باشي وگرنه مصاحبت با ايشان زود سر خواهد آمد! حكومت بر جهان! كسي كه بتواند بر اين ملت، حكومت نمايد قادر است بر تمام جهان حكم براند وليكن معلوم نيست كه اگر كسي بتواند بر تمام دنيا نمايد توانايي حكومت بر اين ملت را هم دارا باشد. زيرا حكومت كردن بر اين مردم، بازي كردن با آتش است. آتشي دوست داشتني و آتشي نفرت‌انگيز! اگر از اين آتش، دور گردي سرماي جانكاهي در انتظار توست و اگر با اين آتش همآغوش گردي ترا خواهد سوزانيد و حفظ اندازه و فاصله و مراوده و مرابطه با اين ، مهارت فوق‌العاده‌اي را مي‌طلبد. بناگاه بلندت مي‌كند و بناگاه بر زمين مي‌كوبدت! عجايب صنعتي ديدم در اين دشت! زين ...! بارزترين وجه مطلب آنست كه اين قوم در طول قرون آموخته‌اند كه با هر از راه رسيده‌اي رفتاري داشته باشند ولو اينكه در پشت سر آنها صفحه بگذارند و لب به هجو و تمسخر گشايند. چه‌بسا كه بر روي شمشيرهاي آخته بكشند و بناگاه وي را در خويش بفشارند! و چه‌بسا در آغوش استقبال‌شان از ، دشنه‌اي نهفته باشد كه قلب نازنينش را بدرد! حتي ممكن است در يك روز؛ صبحش فرياد كشند و عصرش زمزمه بر شاه‌شان بلند گردد و بالعكس! دقيقاً مصداقي از ضرب‌المثلي ديگر در اين قوم؛ گهي زين به پشت و گهي پشت به زين! روزي را محبوب‌ترين كلمه قرن بنامند و روزي ديگر دم از حذف بزنند. روزي براي خميني، زيارت‌گاهي بنا كنند كه را خيره سازد و روزي ديگر بخواهند كه حتي ياد او را به بسپارند. شگفتا و يا للعجب! والسلام سید محمد حسینی مدیرمسئول خانه آموزش هنر و ادبیات سوره حوزه اندیشه و هنر سازمان تبلیغات اسلامی زمستان ۱۳۷۹/تهران 💠 این مقاله☝️را ۲۸ سال قبل (۱۳۷۵) بر اساس تجربه‌ای شخصی از سال ۱۳۶۴ که در لشگر ۷ ولیعصر(عج) داشتم، نوشته بودم و در سال ۱۳۷۹ آن‌را بازنویسی کردم و چنانچه امروز هم بخواهم آن‌را بازنویسی بکنم، قاعدتاً در نحوه ارائه مطلب و عبارات و کلمات آن، تغییراتی خواهم داد. ولیکن اصل و اساس آن، چندان تغییری نخواهد یافت و شاکله کلی آن به قوت خود باقی خواهد ماند. مدعای این مقاله، غیرقابل پیش‌بینی بودن است! فلذا می‌توان این را ملتی نامید! ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۴ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏