eitaa logo
حیفه نبینی/یک از هزاران
131 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
7هزار ویدیو
18 فایل
کرسی آزاداندیشی پیرامون مسائل روز ملت ایران و امت اسلام با ارائه مطالب دینی و سیاسی عنوان اولیه کانال؛ «چلچراغ معارف و احکام حم» است. (حم/HM = حسینی منتظر) @chelcheraaqHM در ادامه، ممکنست عنوان یا عکس پروفایل آن، تغییر کند اما نشانی آن، ثابت خواهد ماند!
مشاهده در ایتا
دانلود
☫﷽☫ 💠 دحوالارض؛ باب‌الورود به صراط 👈 باب‌القُرب 👈 (قسمت چهارم): https://eitaa.com/chelcheraaqHM/898 :قسمت اول https://eitaa.com/chelcheraaqHM/903 :قسمت دوم https://eitaa.com/chelcheraaqHM/904 :قسمت سوم ⁉️ دلیل تعظیم دحوالارض؟ 🌀 کشف با مهندسی معکوس ✅ دحوالارض؛ سرآغاز طولانی‌ترین در عالم هستی! در قسمت قبلی اشاره کردیم که بعنوان نازله الهی، نشانه‌ای بسوی اوست. در این قسمت، آخِرین رحمت حضرت و را مورد توجه اجمالی خود قرار می‌دهیم تا شاید عظمت دحوالارض را نیز دریابیم! 💎 اصلی‌ترین اتفاقی که قرار است در عالم هستی رخ دهد (و ابر و باد و مه و خورشید و فلک و ملک و... برای تحقق آن در کارند) اینست که بعد از عبور از و به برسد! اما چگونه؟! مراد از عُقبی، عالم بعدی ( و ) است و فراتر از آن، عالم ، «ملک لایبلی» و «رضوان من الله اکبر» است که قابل تعبیر به أدنی هم هستند. عالمی فراتر از که نصیب « السابقون» می‌گردد که «اولئک المقربون» هستند. أدنیٰ؛ ارزشمندترین مقام و منزلتی است که انسان می‌تواند در جای‌گاه ، بدان نائل گردد و بالاتر از است. «ثُمَّ دَنا فَتَدَلَّی فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی فَأَوْحی إِلی عَبْدِهِ ما أَوْحی» (سوره نجم/ آیه ۹) برای نیل انسان به مرتبت عالیه أدنیٰ یک به او شده است، فرصتی بنام (إنّی جاعل فی‌الارض ) سوره بقره/ آیه ۳۰ این خلافت را قبل از آنکه به یا تعبیر شود، باید فرصت تلقی کرد. (تلقی خلافت به لیاقت یا قابلیت، انسان را به جمود و سوق می‌دهد که هر دو مهلکه‌ای بیش نیستند. زیرا هر دو نظریه، بر این پندارند که انسان؛ است!!) خلافت انسان در ، صرفا فرصتی است برای نیل ارادی و ایمانی او به أدنیٰ. (و صد البته اگر فاقد قابلیت و لیاقت بود، چنین فرصت و مجالی در اختیار او قرار نمی‌گرفت ولیکن خلافت بمفهوم فرصت است و بس؛ فرصتی برای نیل به مقام أدنیٰ) = «دنیا فرصتی برای أدنی» آیا چنین امر خطیری، امکانپذیر است؟! سرآمد تمام جهد و جهاد (نوعی از مخلوقات زمینی) برای نیل به () نیل اجنه‌ای بنام به مقامی بود که به علت عدم صحیح به او انجامید! (قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّكَ ) (سوره حجر/آیه ۳۴) اعطای به انسان همزمان گردید با ! (؛ جمع اجنّه/ یعنی یک عفریت از جامعه جهانی جن) 🔰 دحوالارض طولانی‌ترین امتداد معنوی از دنیا است تا أدنی! 👌 دحوالارض زمینه‌ساز وقوع رجومیت جن و گردید که نشان می‌دهد، گویا مبحث در میان است! یعنی چه؟! یعنی که آفرینش و خلقت همیشه قرین بوده است! بدآئی که اگر درست درک نشود، حمل بر می‌شود! (چنانکه هرگز نفهمید و لذا به صرافت گزافه‌گویی افتاد که؛ «... بما أغویتنی»! (سوره حجر/ آیه ۳۹) بدآء بمعنی دوباره‌کاری نیست، حتی بمفهوم تجدیدنظر هم نیست. بلکه رو کردن در است! ، سراسر است ولیکن عالم جن و ، معرکه اختیار است، معرکه‌ای که به قمار می‌پردازد حتی با خالق متعال خود! و برگ برنده خالق در برابر مخلوق، بدآء است که صرفا شبیه اغوآء است نه إغوآء قابل انتقام. (مثلا در قصه توسط علیهماالسلام که تبدیل گردید به ذبح قوچی که آورد. در جایگزینی مذکور، گفته شده؛ بدآء حاصل شد. مفهوم این بدآء چنین نیست که آن حضرات عظام، اغوآء شدند یا اینکه در امر خود تجدیدنظر کرد! بلکه آن برگ اصلی قضیه رخ عیان کرد که لازمه آن عبور موفقیت‌آمیز پدر و پسر از آزمونی سخت - از آزمون‌های کسب - بود.) ... ادامه دارد. https://eitaa.com/chelcheraaqHM/920 ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) 💠کانال چلچراغ و حم 👇 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM
☫﷽☫ انسان خلیفه کیست؟ و خلافت‌ش چیست؟ در ؛ ؟ ؟ ؟ (نقدونظر به پیامی در یکی از گروه‌های مجازی در پیام‌رسان واتساپ سال‌های قبل): سلام این سخن جناب [آملی] قابل نقادی است. ، کدام است؟ انسان است ولیکن او چیست؟ صرف‌نظر از اینکه انسان، خلیفه (جانشین) کیست؟ ( یا ؟)، هم، نکته قابل تأملی است. خلافت را بعضی‌ها لیاقت تعبیر کرده‌اند که تعبیر غلطی است. آن‌ها پنداشتند که انسان، است و مقام خلیفة‌اللهی لابد لیاقتی است که به انسان فرموده است!!! این دیدگاه عالی‌ترین رتبه خلیفة‌اللهی را به (ص) می‌بخشد و جوابی هم به این سؤال نمی‌دهد که اگر چنین است چرا در بجای «اشهد أنّ محمداً عبده و رسوله» نمی‌گوئیم؛ «اشهد ان محمدا خلیفته و رسوله»؟! و حال آنکه ترکیب «خلیفه+الله»، مجعول است و از و به منتقل شده و به غلط مشهور گشته است و در فاقد است. برخی دیگر از مفسرین (امثال حضرت آیةالله اعلی‌الله مقامه الشریف) خلافت بمفهوم لیاقت را برنتافته و آنرا به قابلیت تعبیر کردند! تا این «عنوان ظاهراً محترم»، مشمول گردد و اینکه؛ همه انسان‌ها خلیفة‌الله هستند!!! (نه فقط پیغمبر اکرم و...) ولیکن این تعبیر هم از آنجایی مخدوش است که ایضا مبتنی بر خلیفة‌الله پنداشتن انسان است که خلاف و و است. و حال آنکه بدون رهایی از و جعلی «خلیفه+الله»، نمی‌توان به خلافت پی برد و درک کرد که نه لیاقت است و نه قابلیت! و اما نگاه درست در این موضوع آنست که خلافت انسان، مفهومی بجز فرصت ندارد. خلافت برای انسان در زمین، فرصتی برای ، ، و است و در این فرصت می‌تواند بجای و به و برسد. و اما ترکیب ، الزاماً بمفهوم خلیفة‌الله نیست و لذا با تعریف خاصی، می‌تواند معقول و قابل قبول باشد. یعنی انسانی که هرگز نمی‌تواند خلیفة‌الله باشد، اما می‌تواند خلیفة‌الرحمن باشد که توضیح آن، مجال دگری می‌طلبد. فتأمل ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 💠
☫﷽☫ 💠 دحوالارض؛ باب‌الورود به صراط 👈 باب‌القُرب 👈 (قسمت چهارم): https://eitaa.com/chelcheraaqHM/898 :قسمت اول https://eitaa.com/chelcheraaqHM/903 :قسمت دوم https://eitaa.com/chelcheraaqHM/904 :قسمت سوم ⁉️ دلیل تعظیم دحوالارض؟ 🌀 کشف با مهندسی معکوس ✅ دحوالارض؛ سرآغاز طولانی‌ترین در عالم هستی! در قسمت قبلی اشاره کردیم که بعنوان نازله الهی، نشانه‌ای بسوی اوست. در این قسمت، آخِرین رحمت حضرت و را مورد توجه اجمالی خود قرار می‌دهیم تا شاید عظمت دحوالارض را نیز دریابیم! 💎 اصلی‌ترین اتفاقی که قرار است در عالم هستی رخ دهد (و ابر و باد و مه و خورشید و فلک و ملک و... برای تحقق آن در کارند) اینست که بعد از عبور از و به برسد! اما چگونه؟! مراد از عُقبی، عالم بعدی ( و ) است و فراتر از آن، عالم ، «ملک لایبلی» و «رضوان من الله اکبر» است که قابل تعبیر به أدنی هم هستند. عالمی فراتر از که نصیب « السابقون» می‌گردد که «اولئک المقربون» هستند. أدنیٰ؛ ارزشمندترین مقام و منزلتی است که انسان می‌تواند در جای‌گاه ، بدان نائل گردد و بالاتر از است. «ثُمَّ دَنا فَتَدَلَّی فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی فَأَوْحی إِلی عَبْدِهِ ما أَوْحی» (سوره نجم/ آیه ۹) برای نیل انسان به مرتبت عالیه أدنیٰ یک به او شده است، فرصتی بنام (إنّی جاعل فی‌الارض ) سوره بقره/ آیه ۳۰ این خلافت را قبل از آنکه به یا تعبیر شود، باید فرصت تلقی کرد. (تلقی خلافت به لیاقت یا قابلیت، انسان را به جمود و سوق می‌دهد که هر دو مهلکه‌ای بیش نیستند. زیرا هر دو نظریه، بر این پندارند که انسان؛ است!!) خلافت انسان در ، صرفا فرصتی است برای نیل ارادی و ایمانی او به أدنیٰ. (و صد البته اگر فاقد قابلیت و لیاقت بود، چنین فرصت و مجالی در اختیار او قرار نمی‌گرفت ولیکن خلافت بمفهوم فرصت است و بس؛ فرصتی برای نیل به مقام أدنیٰ) = «دنیا فرصتی برای أدنی» آیا چنین امر خطیری، امکانپذیر است؟! سرآمد تمام جهد و جهاد (نوعی از مخلوقات زمینی) برای نیل به () نیل اجنه‌ای بنام به مقامی بود که به علت عدم صحیح به او انجامید! (قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّكَ ) (سوره حجر/آیه ۳۴) اعطای به انسان همزمان گردید با ! (؛ جمع اجنّه/ یعنی یک عفریت از جامعه جهانی جن) 🔰 دحوالارض طولانی‌ترین امتداد معنوی از دنیا است تا أدنی! 👌 دحوالارض زمینه‌ساز وقوع رجومیت جن و گردید که نشان می‌دهد، گویا مبحث در میان است! یعنی چه؟! یعنی که آفرینش و خلقت همیشه قرین بوده است! بدآئی که اگر درست درک نشود، حمل بر می‌شود! (چنانکه هرگز نفهمید و لذا به صرافت گزافه‌گویی افتاد که؛ «... بما أغویتنی»! (سوره حجر/ آیه ۳۹) بدآء بمعنی دوباره‌کاری نیست، حتی بمفهوم تجدیدنظر هم نیست. بلکه رو کردن در است! ، سراسر است ولیکن عالم جن و ، معرکه اختیار است، معرکه‌ای که به قمار می‌پردازد حتی با خالق متعال خود! و برگ برنده خالق در برابر مخلوق، بدآء است که صرفا شبیه اغوآء است نه إغوآء قابل انتقام. (مثلا در قصه توسط علیهماالسلام که تبدیل گردید به ذبح قوچی که آورد. در جایگزینی مذکور، گفته شده؛ بدآء حاصل شد. مفهوم این بدآء چنین نیست که آن حضرات عظام، اغوآء شدند یا اینکه در امر خود تجدیدنظر کرد! بلکه آن برگ اصلی قضیه رخ عیان کرد که لازمه آن عبور موفقیت‌آمیز پدر و پسر از آزمونی سخت - از آزمون‌های کسب - بود.) ... ادامه دارد. https://eitaa.com/chelcheraaqHM/920 ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) 💠کانال چلچراغ و حم 👇 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 آسیب‌شناسی پیش‌بینی‌ها (بخش پنجم): 😱 پیروزی در یک‌قدمی ما بود امّا ...!! (با ؛ جبهه ما شکست)! در فراز آخر بخش ۲۱ سلسله تحلیل‌هایی با عنوان «انتخاب با قرعه‌کشی!» در آخرین دقیقه شب انتخابات نوشتم: «ولیکن به ۱۵٪ دوم ق. توصیه می‌کنم که رأی خود را به ج. تقدیم نمایند که گمان می‌کنم خواهش بی‌ربطی نیست و هدر نمی‌رود. یعنی که روی ق. هیچ تعصب و تردیدی نورزید که سرنوشت مملکت رهین این تصمیم کبرای شماست.» 😭 اما این توصیه، هدر شد! حال ببینیم چه اتفاقی افتاد؟! در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ از حدود ۴۰٪ حائزین شرایط مشارکت؛ حدود ۱۰٫۴۰۰٫۰۰۰ نفر به پزشکیان، حدود ۹٫۴۰۰٫۰۰۰ نفر به جلیلی و حدود ۳٫۴۰۰٫۰۰۰ نفر به قالیباف رأی دادند و بدین‌وسیله مرحله دوم را رقم زدند! حال برای پیش‌بینی مرحله دوم، چند احتمال کلی وجود دارد: الف) میزان مشارکت مردم به هر دلیلی، افزایش خواهد یافت. اما به نفع کدام نامزد؟ ب) میزان مشارکت مردم به هر علتی، کاهش خواهد یافت. اما به زیان کدام نامزد؟ ج) هر کسی به همان کسی رأی خواهد داد که دفعه قبل داده است و جابجائی چندانی واقع نخواهد شد. در اینصورت آمار این دو نامزد، همان خواهد شد که بود. د) میزان مشارکت مردم، تغییر قابل توجهی پیدا نخواهد کرد. اما جابجایی مؤثری رخ خواهد داد. یعنی بخشی از سبد رأی جلیلی به سبد رأی پزشکیان واریز خواهد شد (که بعید است) یا اینکه بالعکس خواهد شد که بعید نیست. یعنی ممکنست بتوان کسانی را که به پزشکیان رأی داده‌اند، بیدار ساخت تا به خود عمل کنند و به جلیلی رأی بدهند ان‌شاءالله حال در این فرضیه که در این مرحله هم، آمار ۴۰٪ تغییری پیدا نخواهد کرد و جابجائی سبد هم رخ نخواهد داد، این سؤال پیش می‌آید؛ آن‌کسانی که حق رأی اول خود را به قالیباف تقدیم کردند این دفعه حق رأی دوم خود را به کدامیک از این دو تقدیم خواهند کرد؟ در این‌جا هم چند احتمال وجود دارد: ۱) همه آن‌ها رأی خود را به پزشکیان خواهند بخشید. در اینصورت پزشکیان بر کرسی ریاست جمهوری تکیه خواهد زد. ۲) همه آن‌ها رأی خود را به جلیلی خواهند بخشید. در اینصورت جلیلی گوی سبقت را خواهد ربود. ۳) نیمی از آن‌ها رأی خود را به پزشکیان و نیمی از آن‌ها رأی خود را به جلیلی خواهند بخشید. در این صورت، ریاست جمهوری از آن پزشکیان خواهد بود. ۴) یک سوم به پزشکیان و یک سوم به جلیلی گرایش خواهند یافت و الباقی هم از اعطای حق رأی خود، صرف‌نظر خواهند کرد که بعید است. از کجا بفهمیم که کدام اتفاق، رخ خواهد داد؟! واقعیت این است که؛ «حمایت قالیباف از جلیلی بعد از تحمیل شکست بر جلیلی»، نوشدارو بعد از مرگ سهراب است و اگر جلیلی در دور دوم برنده نشود، این تا ابد بر پیشانی قالیباف و همه حامیان او (آن‌همه سردار و روحانی و مداح و حاجی و آبجی و دکتر و پرفسور و ورزشکار و مولوی و اقتصاددان و نمایندگان ادواران و دیپلمات‌های امور خارجیان و هزاران خانواده شهیدان و اهالی خوزستانیان ووو... با آن‌همه ادعاهای رنگارنگ و ادا و اطواران!) حک خواهد شد. و بهتر است وی بعد از این خود را خالی‌باف بنامد! و قطعاً و را هم نخواهد داشت و یارانش هم حق ایجاد تکلیف برای کسی نخواهند داشت. مگر اینکه در این هفته تمام خبط و خطاهای مهلک خود را جبران نمایند! اما چگونه جبران خواهند کرد؟! تنها راه جبران مافات این خودبزرگ‌بین‌ها اینست که کاری بکنند تا حداقل همان ۳٫۴۰۰٫۰۰۰ نفر قالیباف به جلیلی رأی بدهند. اگر این رأی مال خودشان است و خودسرانه سرشان را به سمت پزشکیان کج نخواهند کرد. هر تعداد از این‌ها که بسوی پزشکیان سر کج کنند مایه شرمساری بیشتر قالیباف و دارودسته‌اش خواهند شد و معلوم خواهد شد حمایت‌ها بر اساس بصیرت و صداقت نبوده است و چیزهای دیگری (از قبیل و... های بی‌حساب و...) بین این‌ها رد و بدل گشته است و... و اگر این‌ها بسوی جلیلی گرایش پیدا کنند معلوم می‌شود که توجیه ممانعت عملی و سبدی قالیباف از گرایش عده‌ای به پزشکیان، ادعای دروغی بیش نبوده است و بقول معروف، خالی‌بندی و توجیه بلاوجه برای خیز قالیباف از ریاست مجلس به ریاست جمهوری بوده است و بس! ⁉️ قالیباف جواب بدهد! این ۳٫۴۰۰٫۰۰۰ نفری که حق رأی خود را تسلیم تو کردند؛ ❓آیا ۱۵٪ اول تو هستند که اگر تو وارد معرکه نمی‌شدی این‌ها در همین مرحله اول، مستقیماً می‌رفتند سراغ پزشکیان؟ در اینصورت تو خادمی! (و اگر به سمت پزشکیان بروند، چیزی بر تو نیست!) ❓یا ۱۵٪ دوم تو هستند که اگر تو وارد معرکه نمی‌شدی این‌ها مستقیماً می‌رفتند سراغ جلیلی؟ در اینصورت تو خائنی! (مگر اینکه شانس بیاوری و اکثریت این‌ها برگردند طرف جلیلی! در اینصورت هم چیزی بر تو نیست!) اما... ..ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۱۰ 🆔@chelcheraaqHM 💠 🎲چلچراغ معارف 🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
♦️توهین به مرز ایران تقصیر شومن هایی چون «ثابتی» نیست، بزرگترهای «اصولگرایش» مقصر هستند/ پدرم نگفت مرگ بر مرزی که برای حفظش، نمی توانم درست نفس بکشم عصر ایران در گزارشی به انتشار یادداشت یک فرزند شهید البته به صورت «امضا محفوظ» در خصوص امیرحسین ثابتی، نماینده تهران در مجلس پرداخته و نوشته است: 🔹پدرم که به جبهه می رفت نگفت مرگ بر این مرزی که با فلانی‌ها هموطن هستیم. فلانی‌هایی که آن روزها خودشان را مجاهدین خلق می‌نامیدند و خلق، آنان را منافق خطاب می‌کرد؛ پدرم ایران را دوست داشت 🔹دیروز که دیدم امیرحسین ثابتی، نماینده مجلس شورای اسلامی وقیحانه توئیت کرده که مرگ بر مرزی که عراقچی و ظریف در آن به دنیا آمده‌اند، ابتدا باور نکردم و گفتم شاید از آن توئیت‌های فیکی باشد که پسمانده‌های رجوی در شبکه‌های اجتماعی استفراغش کرده‌اند اما پرس و جو که کردم دنیا دور سرم چرخید: وای خدای من! چگونه یک ایرانی می‌تواند به مرزهای میهنش مرگ بفرستد! آن هم کسی که خود را نماینده مردم همین سرزمین می‌داند! 🔹تقصیر شومنی چون ثابتی نیست که بالاترین هنرش مجری گری تلویزیون و سفر به قطر بود برای دیدن بازی های جام جهانی؛ تقصیر بزرگترهای "به اصطلاح اصولگرا"یش هست که جوان خام و هدرگویی چون او را در غیاب مردم توی لیست گذاشتند و در کم رمق ترین انتخابات تاریخ پارلمانی جمهوری اسلامی با رأیی نازل به مجلس فرستادند. ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌 دشمنان امیرحسین؛ دشمنان ایران. ثابتی، لیاقت ریاست جمهوری را هم دارد نویسنده این متن هر قدر هم که کودن و غرق در باشد بعید است مفاهیم عبارات را درنیابد ولیکن از شدت کینه به و و لجاجت بر گستاخی و گزافه‌گویی، وارونه‌نمایی می‌کند و خود را به نفهمی می‌زند تا مخاطبین خود را که احمق می‌پندارد، استحمار نماید! (اگرچه بعضی‌ها معتقدند که مدعیان اصلاح‌طلبی از سران مثلاً باسواد آن گرفته تا پیاده‌نظام بی‌سواد کف خیابانی آن، چنان جلبک‌مغز هستند که اساساً اهل تفکر نیستند و لذا براحتی همه‌چیز را وارونه می‌بینند!) ثابتی نوشته بود: «مرگ بر آن مرز و معیاری که مرا به خاطر به دنیا آمدن در سرزمینی که در آن عراقچی و ظریف و روحانی و بنی‌صدر و... به دنیا آمده‌اند آشنا با آن‌ها میداند اما شیرمردان را چون چند کیلومتر آنطرف‌تر به دنیا آمده‌اند غریبه با من حساب می‌کند. » اگرچه به ترجمه شده ولیکن ترجمه مفهومی و دقیق‌تر آن، است. یعنی ، تنها معیار حب و بغض آدمیان و عالمیان است! این طرف میله، دوست است و شایسته محبت و آنطرف میله، دشمن است و سزامند نفرت! چنین تفکر شیطانی هرگز بمفهوم نیست و ۱۸۰ درجه در مقابل تفکر الهی و دیانت محمدی(ص) است. این عبارت ثابتی را باید با طلا نوشت و با قاب نقره‌ای در انظار عموم جهانیان آویخت. ثابتی ننوشته «مرگ بر مرز ایران» بلکه مرگ را برای «مرز و معیاری» خواسته که متکی بر «ناسیونالیسم ضد امت واحده» اسلام است. عبارت آقای ثابتی، عین آموزه‌های اصیل اسلام و ناشی از تربیت صحیح دینی و انقلابی اوست و بالتبع حمله به عبارت وی در واقع حمله به اصل تفکر و دیانت اسلام و انقلاب اسلامی است. حال اگر بلاتشبیه، (ع) فرموده بودند: «مرگ بر آن معیاری که مرا بخاطر به دنیا آمدن در عربستانی که معاویه و یزید و ابن‌زیاد و ابن‌سعد و شمر و حرمله و... به دنیا آمده‌اند، با این عرب‌ها یگانه می‌داند اما شیرمردان ایرانی فارس و ترک و کرد و لر و افغانی و... را که چند کیلومتر آنطرف‌تر به دنیا آمده‌اند، بیگانه با من می‌پندارد.»، آیا (العیاذبالله) سخن گزافه‌ای گفته بودند؟! هیهات! مهاجمین به جناب ثابتی (در طیف گسترده و متنوعی از صهاینه، منافقین متواری، منافقین لو نرفته، مدعیان اصلاح‌طلبی و مدعیان اصول‌گرایی از نوع قالیبافی و حدادی و رفسنجانی و فریدونی!)، همان تفاله‌های پسمانده از تفکرات تهی‌فکر هستند که در زمان حیات هم به آن‌حضرت، آشکارا تهمت می‌زدند! درود خدا بر که خار چشم دشمنان و نفوذی‌های رذل و کثیف آن‌ها شده است. اگرچه از همان زمانی هم که بعنوان مجری_کارشناس، رسواگر انواع منحرفینی بود که کارنامه و برنامه‌ای بجز خیانت به نداشتند. فقط امیدوارم «لومة لائم»ین بی‌بنیاد خودفروخته به شیاطین جنی و انسی در وی مؤثر نیافتند و مقاومت جانانه‌ای از خود بروز دهد تا در دوره پانزدهم به برسد. زیرا او ریاست جمهوری اسلامی ایران را هم دارد و باید آنرا هم پیدا کند ان‌شاءالله ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۶/۲ 🆔 @chelcheraaqHM 💠 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 جای‌گزینی بـحق جای‌گزینی ناحق ۱۱ ماه از اشتراک‌گذاری یادداشت «دو‌تا اسلام/دو تا ایران» در گذشت و اینک شاهد و کهنه اما فراگیری هستیم که بدان مبحث، معطوف است و قدری بهت‌انگیز! در آن یادداشت، اشاره‌ای تمثیلی به فردی مشهور به شد و اینکه در امتداد ، مدتی دست و پایی زد. مزدوری از زنجیره طویل برای توسعه برای اضمحلال که مدتی در نقش ستاینده شخصیت و کلام آقا فرو رفت و در گوی سبقت را از دیگران ربود و حتی حضرت آقا را به پادشاه ایرانزمین ملقب کرد! 👌(واژه جعلی جهت اشاره به حاکم بر ، به کار می‌رود تا حتی‌الامکان به ، جسارتی نشود) وی در تمجید و تحسین «سخنان و مواضع آقا»، چنان دقیق و عمیق حرف می‌زد که موجب تعجب و بلکه حسرت گشته بود! ولیکن پرده‌های رنگارنگ نفاق او ناگهان فرو ریخت و دوامی پیدا نکرد و او دوباره به ضدیت با برگشت و مجدداً به حمایت علنی از صهاینه پیوست! چنین افرادی را کم نداشتیم! نمونه داخلی آن، بود که در زمان ریاست در دفاع از ولایت، تا تشبیه نقش به هم پیش رفت! ولیکن با اعدام پسرش که به صهاینه پیوسته بود، خود را کرد و زبان به تشویش اذهان عمومی نسبت به گشود! اجازه بدهید این مبحث را با یکی از تحدی‌های قرآنی دنبال بکنیم؛ در سوره مائده (آیه ۵۴) می‌فرماید: «ای گروهی که ایمان آورده‌اید، هر که از شما از دین خود مُرتَد شود به زودی خدا قومی را که بسیار دوست دارد و آنها نیز خدا را دوست دارند و نسبت به مؤمنان، خاضع و فروتن و به کافران سرافراز و مقتدرند (به نصرت اسلام) برانگیزد که در راه خدا جهاد کنند و (در راه دین) از نکوهش و ملامت احدی باک ندارند. این است فضل خدا، به هر که خواهد عطا کند و خدا را رحمت وسیع بی‌منتهاست و (به احوال همه) دانا است.» مد نظر نگارنده از این آیه شریفه، عبارت «فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ» است که وعده جای‌گزینی قومی می‌دهد که و و و انجام بهینه امور را دارند. در تفاسیر وارد شده که منظور؛ بجای است که در امر استقرار و استحکام و پیشبرد دین خدا در دنیا، دچار رخوت و نفاق آخرالزمانی می‌گردند و ایرانیان، پرچم‌دار بیرق محمدی(ص) در جهان می‌شوند. با ذکر این مقدمات، می‌خواهم به این مطلب برسم که؛ و حضرت آقا نیازمند تبیینی در حد است و قاعدتاً امتی باید به این بپردازند. 👌ولیکن چنین ضرورتی (؛ یعنی تبیین شخصیت و اندیشه‌های دینی و سیاسی و مواضع میدانی رهبری و راهبری )، خود تبدیل گردیده است به معبری برای در صفوف تا با پرچمداری آن‌ها در صحنه، را در بزنگاه‌هایی خطیر، به پرتگاه و سقوط بیافکنند! حال به نظر می‌رسد در خلأ کم‌کاری پیروان واقعی ولایت، قومی در صدد جایگزینی ناحق آن‌هاست که ضمن تمجید و تحسین و تعظیم مواضع و سخنان می‌خواهند برای حمایت از ولایت فقیه، پرچمداری بکنند. این ، نه از آن‌جهت تغییر رویه داده‌اند (و توبه نموده‌اند!) که به و از ولایت فقیه، واقف گشته‌اند و مایل شده‌اند که ولایت شوند، بلکه از این روش کهنه اما مؤثر می‌خواهند بعنوان بهره بگیرند. بنابراین؛ تکلیف و امت اسماعیل اینست که؛ اولاً) فریب چنین و نفاقی را نخورند. ثانیاً) تنبلی‌های تبیینی خود را جبران نمایند. ثالثاً) اجازه ندهند که فرقه فتنه‌گر، رهبری را بنفع خود، مصادره نماید، (چنانکه مشانژاد، مدتی در این عرصه تا آن‌جا تاخت که نزدیکترین مواضع را به مواضع رهبری جلوه داد!). رابعاً) مرعوب پروپاگاندای این فرقه که برای از صحنه خارج کردن و واقعی ولایت، دم از ولایت حکیمانه آقا می‌زنند، قرار نگیرند و اینکه مثلاً برای از چنگال جریانات مرموز حجتیه و پایداری و امثالهم، وارد معرکه شده‌اند! خامساً) از مرزبندی خود با انواع جریانات بظاهر ولایی و جهادی ولیکن بیگانه با ، دائماً مراقبت نمایند تا هیچ‌گاه شرمنده درندگی‌های آن‌ها نگردند. ، در بازی جدید خود، با روش همیشگی فرافکنی و تحمیق، دست پیش را می‌گیرند که پس نیافتند! فلذا جهاد تبیین امروز برای رسواسازی وارونگی ، بسی پیچیده‌تر از دیروز است. ..ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) دبیرکل جبهه حامیان ولایت ۰۳/۷/۱۴ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏