eitaa logo
حیفه نبینی/یک از هزاران
131 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
7هزار ویدیو
18 فایل
کرسی آزاداندیشی پیرامون مسائل روز ملت ایران و امت اسلام با ارائه مطالب دینی و سیاسی عنوان اولیه کانال؛ «چلچراغ معارف و احکام حم» است. (حم/HM = حسینی منتظر) @chelcheraaqHM در ادامه، ممکنست عنوان یا عکس پروفایل آن، تغییر کند اما نشانی آن، ثابت خواهد ماند!
مشاهده در ایتا
دانلود
۵۷ پیام انقلابی جهت گرامیداشت برای (فراز ۲۱) 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🇮🇷🇮🇷 🇮🇷 خامنه‌ای: ، امروز هم مانند آغاز با روبه‌رو است اما با تفاوتی کاملا معنی‌دار؛ اگر آن روز چالش با بر سر کوتاه کردن دست یا تعطیلی سفارت در یا رسوا کردن بود، امروز چالش بر سر حضور در مرزهای و برچیدن بساط از منطقه‌ی و حمایت از مبارزات در قلب سرزمین‌های اشغالی و دفاع از برافراشته‌ و در سراسر این منطقه است. و اگر آن روز، مشکل جلوگیری از خرید تسلیحات ابتدائی برای بود، امروز مشکل او جلوگیری از انتقال سلاح‌های پیشرفته‌ ایرانی به است. و اگر آن روز گمان آمریکا آن بود که با چند ایرانی یا با چند هواپیما و بالگرد خواهد توانست بر و فائق آید، امروز برای مقابله‌ و با ، خود را محتاج به یک از ده‌ها دولت معاند یا مرعوب می‌بیند و البته باز هم در رویاروئی، شکست می‌خورد. (بیانیه انقلاب ۱۳۹۷) 🇮🇷 🇮🇷🇮🇷 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 بررسی «مسائل روز و » و «کرسی آزاداندیشی» در گروه‌های: «چلچراغ معارف و احکام» در ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe «چلچراغ معارف و احکام» در روبیکا: https://rubika.ir/joing/DDBHJACA0QARVBJZNAEWUAVDHIBEZOEF
✍️ تحریری «اسلامیت؛ قدر مشترک نهضت+نظام» و خطر سهمگین عدم فهم این مطلب خطیر!! (بخش ۰۱): مزیت و ایران، بر تمام انقلابات و نظامات تاریخ انسان در کل جغرافیای زمین، همین است که هر دو عنوان مذکور، اجازه نمی‌دهد بین و ، پارادوکس و تضاد مرسوم همه آن‌ها برقرار باشد. بزرگترین دهشتناک و بالتبع ضربه سنگین مهلک بر «نهضت+نظام» از جانب کسانی بر ، تحمیل گردید که انقلاب و نظام را آشتی‌ناپذیر تلقی کرده و حتی بر آن تصریح و تأکید می‌کنند! در این بر آنیم تا چنین معضلی را که بسیاری از و را به کام خود کشیده است، مورد قرار دهیم. نگارنده این سطور بلحاظ خانواده (روحانی سنتی بودن ابوی و روشنفکر شورشی بودن اخوی - در قالب شریعتی‌زدگی! - و لاجرم مباحثاتی طویل در حد مشاجراتی شدید!) بالتبع از مقطع ۱۴ سالگی (از ۱۳۵۵ هجری شمسی) وارد فعالیت‌های گردید که شاید زودهنگام ولیکن نقطه عطفی در مسیر زندگانی او بود! و شاید اولین و مهمترین دغدغه بنده از همان سال، همین بود که بدنبال مطالعه مقاله‌ای از ! با عنوان «نهضت و نظام» شکل گرفت که؛ نهضت یا نظام؟! و یا هر دو؟! توصیه می‌کنم متن کامل مقاله مذکور را در فصل ذی‌ربط کتاب و آن (در ذیل سلسله مباحث وی) مطالعه بفرمائید. (گلچینی از متن و صدای ذی‌ربط، ضمیمه این مقاله است) بعد از مطالعه مقاله مذکور، مصمم به ورود در انقلابی شدم که فرجام آن، استقرار بود که بعداً با به «جمهوری اسلامی» تغییر یافت. ولیکن با این دغدغه که آیا خواهیم توانست، نظامی را اقامه کنیم که انقلاب را قربانی خود نسازد؟! اشاره‌ای به جغرافیای زمانی این دغدغه: در سال ۱۳۵۱ از روستا به مهاجرت کرده و به مدت پنج سال در محله جنوبی ، ساکن بودیم و بنده در شهاب (واقع در ضلع جنوبی که بعد از انقلاب، به مجتمع آموزشی بعثت تغییر یافت) مشغول تحصیل بودم و در مقطع سوم راهنمایی، با شور انقلابی‌گری خود، اقدام به تشکیل سرّی نمودم. در آن دوران، شیفته داستان‌های ، بودم که عنوان خود را از نام یکی از کتاب‌های وی اقتباس کرده بودم. ایجاب می‌کرد که با اتمام ، کرده و در به (شاگردبازاری) بپردازم و اولین من زیر یک‌هزار تومان بود که حداقل فایده آن درآمد ناچیز، این بود که لااقل سربار خانواده نباشم و در مسیر قرار بگیرم. در بازار تهران () فعالیت‌های سیاسی بنده، تشدید شد و اقدام به تشکیل سرّی «گروه انقلابی بازار» نمودم. کارگران انجمنی؛ انقلابی‌تر از دانش‌آموزان سلحشوری بودند! میرزای حجره ما از اعضای بود که به قرابت و ارادت خاصی داشت که دارای گرایش‌های مثلاً ملی_مذهبی بود و در طیف و وفاداران به به شمار می‌رفت. بنده بلحاظ ملاحظات اسلامی، قاعدتاً با آن‌ها مرزبندی داشته و نمی‌توانستم جذب آن جریان بشوم که تدریجاً هم همه آن‌ها از بام بلند نهضت+نظام ما افتاد! گروه (و بتعبیری دقیق‌تر؛ گروهک!) ما نقش قابل توجهی در از طریق به آشوب و تظاهرات کشیدن سراهای آن داشت. لازم به ذکر است که تهران دارای سه طبقه اجتماعی بود که عبارت بودند از؛ ۱) ارباب‌ها که صاحبان سرمایه بودند و تجار نامیده می‌شدند. این عده معمولاً ساعت ۱۰ به بعد به حجره خود سر می‌زدند و هنگام ناهار هم می‌رفتند. ۲) میرزاها که طبقه کارمندان را تشکیل می‌دادند و معمولاً از ساعت ۸ الی ۹ صبح وارد محل کار شده و چند ساعتی پس از صرف ناهار، بازار را ترک می‌کردند. ۳) شاگردها که عمدتاً امور خدماتی (نظافت، آبدارچی، نامه‌بری، باربری و امثالهم) را بر عهده داشتند که معمولا از ساعت ۷ الی ۸ صبح در محل کار خود حضور یافته و تا غروب مشغول کار بودند. بنده جزو طبقه سه بودم اما کارهای من آنقدر زیاد نبود که و نداشته باشم. (حضور کارگرانه بنده در بازار؛ یک سال منتهی به ۱۳۵۷ تا یک سال بعد از آن بود. در سال ۵۹-۱۳۵۸ در سودای به همه جهان، قدم در راه و گذاشتم که با وقوع به محاق افتاد و لذا در سال ۱۳۶۰ عازم جبهه‌های شدم. غرض از ... ...ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) بهار ۱۳۹۸ چلچراغ و حم: https://eitaa.com/joinchat/741802216C0aad7d8aff
🔻حجاب در گذار از عهد نهضت به نهاد 🖊 مهدی جمشیدی کسانی معتقدند همچنان که در جریان «انقلاب»، امام خمینی وارد جزئیات ظاهری و رفتاری نشدند و یک جبهۀ مشترک بر ضد پهلوی تشکیل دادند و حتی از زنان بی‌حجاب نیز برای مبارزه، استقبال کردند، باید در روند «حکومت» نیز همان تجربه در پیش گرفته می‌شد و حاکمیت، جامعه را از این نظر، گرفتار شکاف و اختلاف نمی‌کرد و بخش‌هایی از جامعه را در مقابل خودش قرار نمی‌داد. اگر در آن دورۀ تاریخی، حجاب یک امر فرعی بوده است، امروز نیز باید منزلتی بیش از گذشته نیابد و ملاک جبهه‌بندی و صف‌آرایی قرار نگیرد؛ چنان‌که انقلاب بر اساس همین منطق عام و تکثّرگرایانه به پیروزی رسید. این منطق، خاص انقلاب‌کردن نیست، بلکه حکومت‌کردن نیز باید بر مدار آن باشد و حکومت در مقام تدبیر جامعه، از ارزش‌های آغازین انقلاب فاصله نگیرد. در این باره باید به نکاتی پرداخت. ۱. نباید انتظار داشت که در دورۀ نهضت، امام خمینی بگویند حجاب، الزامی است؛ چون ایشان در آن دوره، «فقیه مبسوط‌الید» نبوده است و نمی‌توانسته جامعه را تدبیر کند. ساختارهای رسمی و قانون و تصمیم‌گیری حاکمیتی در اختیار دیگران بود و ایشان از این نظر در حاشیه بوده است. عزم به سوی ایجاد انقلاب نیز به همین سبب بود که چرخش ایجاد شود و نگاه دینی، صدرنشین گردد. سبک دین‌داری مردم و تعریف آن در اختیار امام خمینی نبوده که بتوان وضع آن دوره را به تصمیم امام نسبت داد. ازاین‎‌‌رو، نمی‌توان همۀ احکام و اوصاف «دورۀ نهضت» را به «دورۀ نهاد»، نسبت داد و از هر دو، توقع یکسان داشت. رسول اکرم در «مکه»، سخنی از منع برهنگی و شراب و ... نگفت اما در «مدینه»، شرع را جرعه‌جرعه به کام جامعه ریخت. امام خمینی نیز پس از تحقق انقلاب، اجرای احکام شرع را طلبید و از آن جمله، حجاب را. مسألۀ اصلی در دورۀ نهضت، تحقق انقلاب است؛ چراکه اگر انقلاب پیروی شود، هدف‌ها و آرمان‌های اسلامی نیز در قالب ساختارهای رسمی و حاکمیتی، واقعیت عینی خواهند یافت. بدین‌جهت، باید در این دورۀ خاص که هنوز بسترها و مقدمات فراهم نشده است، زمینۀ انقلاب را آماده کرد و اجرای ارزش‌ها را به دورۀ بعدی واگذار نمود. ۲. اینکه امام خمینی، آشکارا در همان دوران به کشف حجاب و ولنگاری در مناسبات و پوشش زنان اعتراض می‌کند، چه معنایی دارد؟ جز این است که موضع امام حتی در همان دوران نیز، پذیرش کشف حجاب و برهنگی نیست؟! یکی از قوی‌ترین دلایل امام خمینی برای راه‌اندازی نهضت، همین سبک زندگیِ تجددی بود که ایشان به صراحت از آن به فساد و فحشا و برهنگی تعبیر می‌کرد. بنابراین امام خمینی، این سبک از دینداریِ آغشته به تجدد را برنتافت و به رسمیّت نشناخت، بلکه در گفتارها و بیانیه‌های انقلابی خویش، آن را محکوم کرد و یکی از ریشه‌های نهضت برشمرد. تعارض امام خمینی با حکومت پهلوی، تعارض سیاسیِ محض نبود که معطوف به شخص شاه یا نوع حکومت باشد، بلکه ایشان به این امور به عنوان مقدمه‌ای برای برپایی جامعۀ توحیدی می‌نگریست. هدف امام خمینی از کسب قدرت سیاسی، ایجاد تحول قدسی در جامعه بود. ۳. جریان تجددی در زمینۀ سبک زندگی - که از جمله ظهوراتش در دورۀ پیشاانقلابی، کشف حجاب بود - چاره‌ای جز «همراهی با نهضت امام» نداشت؛ چون پیرامون هیچ‌یک از شخصیت‌ها و دعوت‌ها و رویدادهایش، راهپیمایی شکل نمی‌گرفت. این جریان از نظر سیاسی با حکومت پهلوی سرِ سازگاری نداشت، اما در عین حال، نه شخصیتی داشت که بتواند پرچم رهبری را به دست بگیرد و نه بدنۀ اجتماعیِ جدی و گسترده‌ای. ازاین‌رو، همواره در حاشیۀ راهپیمایی‌ها بود. آمدن‌ و پیوستن اینان به جریان نهضت و انقلاب، به معنی تأیید و حمایت امام نبود، و اگر هم پس از استقرار نهاد و آغاز اجرای شریعت، سرخورده شدند و روی برتافتند، نباید اعتراض و اعراض‌شان را برآمده از خطای انقلاب دانست. واضح است که با گذار از «نهضت» به «نهاد» و کنار گذاشته‌شدن دشمن مشترک، اختلاف‌ها سر بر می‌آورند و «فاصله‌های فکری» نمایان می‌شوند. این امر، خصوصیت ذاتیِ انقلاب اجتماعی است. انقلاب از آغاز، آرمان‌های خود را با صراحت اعلام کرد و همۀ خواسته‌های خویش را در سایۀ دین، معنا نمود. این تصور که انقلاب اسلامی، اجرای شریعت را در عرصۀ عمومی نخواهد طلبید و سبک زندگیِ تجددی را به رسمیت خواهد شناخت، توهم خودساختۀ نیروهای تجددی و بدنۀ اجتماعی‌شان بود. ☝️از پیام‌های دریافتی☝️ نقدونظر گذر از... به...! «گذر» اگر بمفهوم عبور از «مرحله‌ای پایان‌یافته» و ورود به «مرحله‌ای سامان‌یافته» باشد در باره و ، به دلیل هر دو مطلوب، تصور سزامندی نیست. در ، امرین «نهضت+نظام» دو قلوی تفکیک‌ناپذیری هستند ولیکن لازمست که بین آن‌دو ، و هماهنگی برقرار باشد که مهمترین هنر و است. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) 💠 اطلاع‌رسانی حم 🆔 @chelcheraaqHM 💠
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
☫﷽☫ 💎@SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش۰۱۴): اصلی‌ترین دلایل حضور روحانیت در حکومت و نهضت+نظام جمهوری اسلامی ایران، رهین حضور و زعامت میدانی فقهای جامع شرایط (دانایی، دلسوزی و دلیری دیندارانه)، در معارک ارکان و اجزاء است که بالطبع حضوری خونین و جان‌بازی است. عدم ورود و حضور میدانی روحانیت در نهضت+نظام، چیزی بجز تباه‌سازی پویایی و پایایی نهضت و نظام و روحانیت نیست. طی بخش‌های قبلی مبحث «چالش‌های امام در تشکیل نظام»، به مسئله تبدیل به در عنوان مد نظر پرداختیم و اینکه؛ در دیدگاه ۳۵ ساله حضرت امام، آیا عدولی صورت گرفت؟ (با عنایت به اینکه ایشان، اهل عدول هم بودند و بعنوان نمونه به مقوله ورود به ، اشاره شد) یـا اینکه معظم‌له در خود، به تعبیر و تعریف جدیدی از «جمهوری» نائل گشتند که متمایز بر جمهوری معروفی است که در دنیا مطرح شده و امام قبلاً آن‌را در ردیف حکومت‌های جائر می‌شمردند؟ در نتیجه بمنظور تفکیک آن از سایر جمهوری‌ها سزامند است که آنرا بنامیم! بله اگر بپذیریم که تمایزی در مفهوم جمهوری در نزد ایشان، حاصل نشده و چیزی بنام «جمهوری خمینی»، عاری از حقیقت است، ناچاریم نظریه را بپذیریم ولو اینکه گفته شود امام حداقل ۳۵ سال از مفهوم جمهوری، برداشت اشتباهی داشته‌اند (همچون برداشتی که از ضرورت عدم در داشتند و بعد از عدول فرمودند که اشتباه می‌کردیم!) ولیکن چنانچه بپذیریم که جمهوری خمینی، مفهوم نوینی است که قاعدتاً باید به تعریف و تبیین تمایزات آن بر جمهوری مرسوم دنیا بپردازیم. بنده معتقدم که امام راحل‌مان؛ اولاً بخاطر نهضت+نظام، جمهوری را جایگزین حکومت نمودند و ثانیاً «جمهوری تقویت‌کننده نهضت+نظام» متمایز از سایر جماهیری است که مألوف مردمان است. با این نظریه، قاعدتاً کار خود را سخت می‌کنم! زیرا باید به تعریف و تبیین آن بپردازم وگرنه قابل اثبات نخواهد بود! تعریف و تبیینی که شاید تاکنون، کسی بدان، مبادرت نورزیده و بالتبع مبحث نوآورانه‌ای در قرائت از است و چنانچه در بیان مکنون قلبی خویش، موفق بشوم، بنظرم پارادوکس مطروحه در بیانات اشخاصی از قبیل؛ آیة‌الله شهیدسیدمحمدحسینی‌ بهشتی و آیة‌الله مرحوم محمدتقی مصباح‌زاده یزدی، نیز مرتفع خواهد شد! یعنی اگر عدولی بودن حکومت به جمهوری را بپذیریم، بالطبع مخالفت آقای مصباح با جمهوریت را، ناچاریم در مغایرت مواضع سیاسی ایشان با نظرات امام و سایر یاران آنحضرت مثل شهید بهشتی، ارزیابی کنیم که کار چندان آسانی نیست. و اگر به نظریه «قرائت جدیدی از جمهوری» در نظرات امام، قائل شویم، آنگاه در می‌یابیم که صف‌آرائی آقای مصباح در برابر جماهیری بوده است که امام هم از اول با آنها مشکل داشت و آنرا در ردیف ، قلمداد می‌کرد. ولیکن در این‌صورت، این اشکال بر جناب مصباح، قابل ایراد است که چرا جمهوری نامطلوب در نزد امام را پیوسته کوبیدید و یکبار در صدد تبیین جمهوری مطلوب امام برنیامدید؟! شهیدبهشتی، سعی نمودند که از جمهوری خمینی، تعریفی ارائه بدهند ولیکن آنرا از سایر جماهیر، تفکیک نکردند! فلذا بنظر می‌رسد که اختلاف هر دو بزرگوار، بعلت استفاده از بدون اشاره‌ای به مرزبندی دقیق جمهوری مد نظرشان با سایر جماهیر بوده است! شاید بشود جمهوری خمینی را در دو نکته مهم، مورد توجه قرار داد که؛ ۱) در سایر جماهیر، اسم و ادعایی از مبدأ و معادی بنام خدا و آخرت و دینی که دنیای جامعه را با آخرت آن، تنظیم نماید، نیست ولیکن جمهوری خمینی (که خودشان آن‌را بدون کلمه‌ای کم یا بیش نامیدند) آکنده از خدا و پیغمبر و قیامت و سعادت ابدی انسان‌هاست. ۲) حکومت در سایر جمهوری‌ها همانند ، حکومت افراد بر جامعه است ولیکن در جمهوری اسلامی (مد نظر حضرت امام) حاکمیت بر مردم، واقعاً مردمی است و بلحاظ بودن آحاد مردم در «فریضتین امربمعروف و نهی از منکر» (حتی نسبت به حاکمان و مدیران) آنان قادر به إعمال حاکمیت هستند. بنابراین، این است که تعیین‌کننده مفهوم جمهوریتی می‌باشد که حضرت امام در طی دهها سال در صدد ظهور و بروز آن بودند و البته در بیستم مهر ۱۳۵۷ آن‌را جمهوری اسلامی نامیدند. در واقع این عبارت را از شیاطین سابق و اسبق، پس گرفتند! بنابراین نباید اجازه بدهیم، کسانی دانسته یا نادانسته قلب حقیقت کرده و را نشانه بروند! قلب حقیقت اینست که؛ مردمان مسلمان (و همسو با مسلمانان) صاحب اختیار در امر و نهی مشروع جامعه و حکومت، مجاز به إعمال حاکمیت بوده و «کلهم راع و کلهم مسئول عن رعیته» هستند و .. ..ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۲۴بهمن۱۴۰۲ 💠 🆔@chelcheraaqHM 🎲 چلچراغ معارف 🙏
افعی‌های رخنه‌ای در حوزات علمیه (۲) البته این نقشه­‌ها و نیرنگ‌ها سابقه بیشتری هم دارد، آنجا که بعد از پیامبر(ص) نیز دست به اقداماتی مشابه زده بودند و عده­‌ای به ظاهر معروف و بزرگ پیامبر(ص) با فریب و جهل و ساده‌لوحی از آنها سو استفاده نمودند و بر سونامی و سوار شدند و را از جای اصلی خود خارج نمودند و (ع) را کنار زدند. همین حرکت کافی بود برای به انحراف بردن ، زیرا ظرف چند سال همان کسانی به قدرت رسیدند که پیامبر(ص) با قومشان می‌‌جنگید، فرزندان ابوسفیان با این انحراف دوباره بر حاکم شدند اما این بار با اسم اسلام و با وسعتی بیشتر بر سایر قسمت‌های منطقه مثل و و و و… بر خزانه و و مسلمانان دست یافتند و بر مردم کردند و نتیجه آن همه و و سختی و و آوارگی که در دوران نبی اکرم(ص) بر مسلمانان رفت با یک انحراف به تباهی رفت و فرزندان به دست بنی­‌امیه و بنی­‌عباس از میان رفتند و بعد از آن دیگر مسلمانان روی خوش ندیدند چون درست تربیت نشدند حتی امروز که ما شاهد و انحراف‌های بزرگی در مسلمانان هستیم همه نتیجه یک انحراف در صدر اسلام است، جمع کردن یک انحراف گروهی مردم کار ساده­‌ای نیست زیرا افکارها پراکنده و حقیقت پوشیده می‌شود و مردم مانند گله‌های رم کرده به هر سو شتابان می­‌شوند که جمع کردن کاری دشوار و گاهی غیرممکن می‌گردد به گونه‌ای که ما شاهد آن بودیم علی‌رغم اینکه مردم بعد از سالها به اشتباه خود پی بردند و (البته خیلی هم پی به اشتباه خود نبردند) تصمیم گرفتند (ع) را به جایگاه خلافت بازگردانند دیگر کار چندانی از حضرت ساخته نبود و دشمن در دل‌ها و ایمان مردم و در نهایت مانع شد که انحراف از بین برود و اگر نبود لطف خدا و مجاهدت‌های (ع) به حق که چیزی از دین باقی نمی ماند. آیا ما نباید از این رویدادهای بزرگ تاریخی درس عبرت بگیریم، آیا حوادث صدر اسلام و معاصر نباید موجب تفکر و تأمل ما گردد، آیا باید از یک سوراخ همیشه گزیده شویم. در دوره ما با نفوذ درون حوزه‌ها که به شدت نسبت به آن هشدار داده بودند، امروز این مارها و افعی‌ها بالغ شده­‌اند یا به صورت اژدهایی درآمدند، خوی استبدادی، کاخ نشینی و تجمل‌گرایی پیدا نموده­‌اند در جایی دست به دزدی و اختلاس می‌زنند یا از غارت‌گران بیت‌المال دفاع می­‌کنند و به جان افتاده و را به شیشه می‌ریزند در جایی دیگر بین و می­‌کوبند و آتش را شعله‌ور می­‌کنند، گاهی با فتواهـای شاذ حتی بین خود نیز شکاف ایجاد می­‌کنند از داخل و خارج به جان افتاده و انگل­‌وار مشغول تغذیه هستند و گویا تا آن را نابود نکنند دست بردار نیستند غافل از اینکه با سقوط نظام، دشمن به آنها هم رحم نخواهد کرد و آنها هم سقوط می­‌کنند. البته ایجاد شکاف که مأموریت بعضی از آنها می‌باشد، از مهمترین موارد کاری آنها و نقشه شوم برای و است، اینها با کارهای خود باعث به خطر افتادن جان و مال و آخرت مسلمین می­‌شوند و سودای براندازی دارند و با حضور فعال در کشورهای استکباری و مستبد و با استفاده از ابزار رسانه­‌های ارتباط جمعی و ماهواره‌ای که در اختیارشان قرار گرفته بر قلب و فکر مسلمانان و بخصوص شیعیان تاخت و تاز می­‌کنند و نیش‌های سمی خود را بر فرو می‌نشانند که البته این جدا از برنامه‌های جهان‌خواران برای مردم کل دنیا می‌باشد. با ایجاد دو دستگی، عده‌ای از وضعیت موجود ناراضی خواهند شد و به همراه عده‌ای که غرب‌گرا هستند، برای هم سو می­‌گردند وعده‌ای دیگر هم که از انقلاب سرد گردیده­‌اند، در هنگام خطر برای به علت ناراضی بودن کنار می­‌کشند و دخالتی نمی­‌کنند بدین طریق به هدف خود دست خواهد یافت که این یکی از روشها از میان صدها روش دیگر است که به کار گرفته­‌اند که البته کاری­‌تر و بهترین روش همین روش می‌باشد؛ نفوذ و ضربه از داخل نظام. ادامه 👇
افعی‌های رخنه‌ای در حوزات علمیه (۳) نکته: وقتی یک عالم و یا به ظاهر عالم و روحانی به رود، گروه کثیری از مردم و طرفداران خود را به انحراف می‌برد، تبعیت‌کنندگان از آنان یا از و زده می­‌شوند یا همان مسیر انحرافی که او می‌رود را می‌پیمایند و تباه می‌شوند و متأسفانه عده کمی از آنها در مسیر درست باقی می‌مانند و ضمن حفظ دین خود در قدم بر نمی‌دارند که البته کار بسیار سختی می‌باشد و نیاز به بصیرت و زیرکی خاص خود را دارد و ما بعد از تا به امروز بارها آن را تجربه کرده‌ایم که چه بسیار اشخاص که در خط انقلاب بودند، چگونه از مسیر خارج و عده زیادی را با خود همراه کرده و آرمان‌های انقلاب و را رها و به خود پشت کردند و می­‌کنند و حاضر به تبعیت از و نیستند هرچند تا این لحظه و در صحنه نقشه‌های آنان را نقش بر آب کرده‌اند و محکم پای آرمانها ایستاده­‌اند اما این باید امتداد داشته و همچنان با صبر، بصیرت و عبرت از تاریخ به حمایت از ، و ادامه دهند. روحانیت چه دیدگاه‌هایی دارد؟ را می­‌توان به چند قسم تقسیم نمود یکی از تقسیمات که سه‌گانه است، شامل گروهی که در اینجا آن را گروه اول نام می­‌گذاریم پای آرمانهای و ایستاده و با شناخت نسبت به مسائل و برای ایجاد و تحکیم و الهی پیش می‌روند و هدف آنها برقراری و آماده_سازی جامعه و ایجاد زمینه برای است. اما گروه دوّمی که می­توان به آن اشاره کرد عده­‌ای هستند که به دنبال دنیا و منافع آن سرگردانند و برای رسیدن به ثروت و قدرت به هر دری می‌زنند و حتی سر تسلیم به سوی کفار فرود می­‌آورند و در کل دیدی مادی و سرسپرده دارند و مردم را به تسلیم در برابر قدرت­های جهان رهنمون می‌دارند و را نادیده می­‌گیرند یا قبول ندارند و پایگاه و ذخیره‌ای برای می‌باشند و اهداف آن را خواسته یا ناخواسته از روی جهل و هواپرستی انجام می­‌دهند. گروه سوم عده­‌ای هستند که در گوشه‌ای نشسته و تنها به و و خود مشغولند و هیچ‌کاری به و ندارند و در هیچ امور سیاسی و حکومتی دخالت نمی­‌کنند و نظری نمی­‌دهند. خیلی جالب است بدانیم نه تنها گروه دوم مورد علاقه استکبارند بلکه گروه سوم نیز بسیار بسیار مورد علاقه استکبار هستند به گونه‌ای که سعی می­‌کنند گروه اول را تشویق کنند به گروه سوم بپیوندند و دست از سیاست برداشته و می­‌گویند چه کار به سیاست، سیاست را به اهلش بسپارید و به کارهای عبادی خود مشغول شوید و در مسجد و حوزه‌ها بمانید و در دخالت نکنید. خامنه‌ای خطاب به گروه سوم می‌فرمایند: «اگر آقایی در گوشه‌ای عبایش رو به کولش بکشد و بگوید به کارهای کشور کاری ندارم، به کاری ندارم، این افتخار نیست، این ننگ است». اما هدف دشمن چیست؟ کشاندن انسان‌ها به ذلت و رسیدن به قدرت و ثروت برای خود و حزب و گروه خود و حتی در بسیاری از کشورهای استعمارگر اکثر مردم خود آن کشــورها هم در آسایش و آرامش نیستند و مجبور به سرسپردگی هستند و با فقر و بدبختی دست و پنجه نرم می­‌کنند و نهایت این غارتگری بی‌انتها ذخیره‌ای برای تنها گروهی اشرافی و ثروتمند در آن کشورها است که به وسیله آن بر کل جهان کنند و به جنگ مردمی بروند که در برابر آنها می­کنند و روحانیون سرسپرده در یا بهتر بگوییم مارها و افعی‌های این هستند و دستورات آنها را مو به مو اجرا می­‌کنند و به جای خدای احد از این می­‌ترسند و حساب می‌برند و غرق در و خود هستند. به طور کلی اهداف این شیاطین برای چپاول همه به صورت زیر خلاصه می‌شود: گرایش تمام جوانان و مردم جهان چه مؤمن و سایر ادیان و چه غیر مؤمن به بی‌بند و باری، بی‌دینی، بی­‌غیرتی، دنیاپرستی و…. تا راحت‌تر بتوانند به اهداف خود برسند در واقع بدون آنکه مقاومتی در مقابلشان باشد به مقصود خود خواهند رسید پس این گزینه برای همه یکسان است و سایر گزینه‌ها به نوعی همین هدف را دنبال خواهند کرد. ادامه 👇
🔺 تجربه تلخِ سودان را جدی بگیریم. 🔸 کشوری بود بنام سودان با ۹۷ درصد جمعیت مسلمان، دومین کشور بزرگ قاره آفریقا و از نظر معادن و ثروت در وضعیت مناسبی بود. دیدگاه های سیاسی این کشور به ایران و جبهه مقاومت و شخص رهبری نزدیک بود. 🔸 کم کم فشارهای بین المللی به این کشور زیاد شد؛ آمریکا و اروپا تحریمش کردند؛ اسرائیل به توطئه داخلی کشور دامن زد و کشورهای عربی و خصوصا عربستان به فشار بر او اضافه کرده، بگونه ای که حتی در سال ۱۳۹۲ اجازه عبور هواپیمای آن بر فراز آسمانش را ندادند، چون راهی ایران بود. 🔸 عمرالبشیر رییس جمهور این کشور بعد از مقاومتی سخت، به خیال خودش تسلیم شد تا بتواند فشارهای بین المللی را کم کرده و از مواهب رابطه با غرب و عرب بهره ببرد و آنها که به ظاهر یک خواسته بیشتر از او نداشتند: دست کشیدن و جدایی از جمهوری اسلامی ایران!!! 🔸 او تسلیم شد و رسماً با ایران قطع رابطه کرد و در پیمانهای ضد ایرانی عضو شد. اما باز رابطه با کشورهای عربی و غربی بهبود نیافت. او قدمی دیگر برداشت تا بتواند اعتماد سازی کند و آن قدم شوم، نامش رفراندوم بود!! 🔸 رفراندوم انجام داد و در کمال تعجب کشور به دو تکه تقسیم شد و سودان شد دو کشور شمالی و جنوبی که سازمان ملل و کشورهای غربی و عربی نیز آنرا با رسمیت شناختند، اما باز ماجرای مصیبت سودان تمام نشد. 🔸 سودان رسماً دشمنی خود با ایران و جبهه مقاومت را اعلام کرد و حتی در دفاع از عربستان به یمن هم لشکر کشی کرد. آمریکا و عربستان و دیگران هم تحریم های خود را برداشتند، اما بهانه ای جدید پیدا شد. و آن اینکه عمر البشیر دیکتاتور بوده و باید از قدرت کناره گیری کند. او هم چاره ای نداشت و از قدرت کنار رفت، اما بجای منزل به زندان انداختنش!!! 🔸 دیگر نه سودانی بود، نه سیاست خارجیِ حامی ایران و نه عمرالبشیری که حتی بر خلاف همه دیدگاههایش با اسراییل هم وارد رابطه شده بود، اما مصیبت سودان ادامه داشت. 🔸 در سودان کودتا کردند، جنگ داخلی راه انداخته و هزاران نفر کشته و زخمی شدند و دنیایی که این همه وعده به سودان داده بود، فقط دارد تماشا می کند و از  کشته شدن مردم و ویرانی این کشور لذت می برد. 🔹 حال مقایسه کنید سرنوشت سودان را با کشورهایی همچون ایران، سوریه و یمن که دقیقا همین خواسته ها را از آنها داشتند. اینان تحریم‌ها و فشارها را تحمل کردند و ایستادند تا نشان دهند هزینه مقاومت بسیار کمتر از هزینه تسلیم است. 🔹و سودان شد درس عبرتی برای مردم ایران تا بدانند چطور در پس هر عقب نشینی از محور مقاومت و دیکتاتور دانستن رهبران سیاسی و حتی رفراندوم ادعایی آنان، پایان کار کشوری به نام ایران با تجزیه و جنگ داخلی هدفگذاری شده است. 🔹 اما مقاومت و اطاعت از رهبری تمام این معادلات را برهم میزند. 🟢پی‌نوشت: آنچه که بر سودان آوردند یک تجربه تلخ نیست بلکه بر اساس اسناد متقن و خدشه ناپذیر نسخه‌ای است که برای ما هم نیز نوشته بودند و طی ۳۶ سال اخیر در راستای نظم جدید جهانی و خاورمیانه جدید (نظم آمریکایی و قرن آمریکایی) با ده‌ها روش برای تجزیه ایران به چند کشور (که نقشه‌ی آن در اینترنت قابل مشاهده است) تلاش کردند اما نه تنها موفق نشدند بلکه به برکت نعمت ولایت فقیه تمام نقشه‌های آمریکایی‌ها در منطقه با وجود هزینه فوق سنگین هفت هزار میلیارد دلاری با شکست مفتضحانه مواجه شده و اینک طبق آیه ۲۹ سوره مبارکه فتح به شدت عصبانی هستند اما این عصبانیت نه تنها برای آنها هیچ سودی ندارد بلکه بر سرعت نابودی آنها می افزاید 🔷بله ما به ولایت فقیه می بالیم و به جهان فخر می فروشیم الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدَانَا لِهَٰذَا وَمَا كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْلَا أَنْ هَدَانَا اللَّهُ ۖ لَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ ۖ وَنُودُوا أَنْ تِلْكُمُ الْجَنَّةُ أُورِثْتُمُوهَا بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ستایش خدای را که ما را بر این مقام رهنمایی کرد، که اگر هدایت و لطف الهی نبود ما به خود به این مقام راه نمی‌یافتیم، همانا رسولان خدایمان به حق آمدند (و ما را بر این مقام رهبری کردند). و اهل بهشت را ندا کنند که این است بهشتی که بواسطه اعمال صالح به شما به ارث داده‌اند. فاعتبرو یا اولی الباب. 🔸در شب عاشورا نعمت بزرگ برخورداری از و ، حکیم و مقتدر آن را فراموش نکنیم و برای رفع مشکلات دعا کنیم. 🇮🇷 کانال اساتید انقلابی و نخبگان علمی @asatid_enghelabi ایتا و سروش http://eitaa.com/asatid_enghelabi http://splus.ir/asatid_enghelabi https://ble.ir/asatid_enghelabi
✡ «نفوذ» را جدّی بگیریم! 1⃣ من به این نتیجه رسیده‌ام که هم‌اکنون لااقل در حدود صدهزار نفر از این افراد در جامعه پخشند، که بوده‌اند، بعداً شده‌اند، و اینک متظاهر به اسلامند! و به‌عنوان در جامعهٔ ما پراکنده‌اند. اما کجاها؟ نمی‌دانیم! 2⃣ بعد از انقلاب چون نظام ما شد ، طبعاً باید این تشکیلاتِ ظاهراً پراکنده، از نظر امنیّتی هم به‌توسط قدرت‌های خارجی منسجم شده و مورد بهره‌برداری قرار گرفته باشد. 3⃣ الان هم در گوشه و کنار کشور افرادی هستند به‌ظاهر مسلمان و در عین حال قبلی و اسبق!! و کارشان این است که از هر طریقی که ممکن است ضربه بزنند. پُست‌ها را اشغال کنند، اسناد را به دشمن برسانند، پشت انقلاب را خالی کنند، افراد متدین را ملکوک کنند، افراد هرزه را معروف کنند و قس علی‌هذا. ✍ سخنرانی بسیار مهم آیةالله فاکر دربارهٔ یهودیان جدیدالاسلام 👉 https://jscenter.ir/other-topics/crypto-judaism/13392 🇮🇷 کانال اساتید انقلابی و نخبگان علمی @asatid_enghelabi ایتا و سروش
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
مثلا این آقا چه کاره کشوره که به سخنگوی رسمی دولت قانونی مورد حمایت رهبری میگه خفه شو؟! خودت خفو شو مرتیکه تو چکاره مملکتی که امر ونهی می‌کنی سبک مغز حالا فکر کردی چارتا لیچار بار سخنگوی دولت بکنی خیلی مردی؟!! ابله مگر نشنیدی ولی امر فرمودند همه موظف به همکاری با دولت هستند. تو خودتو از جنس کدام طویله فرض کردی که به امر آقا تمکین نمیکنی؟ ازگل (یک حقوقدان بزرگ) ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌 فرافکنی حقوقدان! صرف‌نظر از ادبیات مشعشع این هتاک باصطلاح و وی، لازمست دعاوی فرافکنانه وی بررسی شود: ۱) از میان؛ «خفه شو مرتیکه+ سبک‌مغز+ ابله+ از جنس طویله+ اُزگَل»، توضیح موارد اول و آخر، لازمست؛ خفه‌شو؛ یعنی «حرف مفت نزن» (نوعی نهی از منکر غیرمحترمانه) اُزگَل؛ یک فحش چاله‌میدانی بمعنای «نفهم بی‌خاصیت» است و ربطی به محله «اُزگُل» (در مفهوم گل‌رُخ) شمال تهران ندارد! ۲) فرمان نبوی «کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته» در نزد این حقوقدان، هیچ معنا و مفهومی ندارد! ۳) این حقوقدان گرفتار است و نمی‌داند که از ، تفکیک‌ناپذیر است. و وفاداری به نهضت، ایجاب می‌کند تا سرتاپای نظام (حتی رهبر آن) توسط مورد ( و ) قرار بگیرد و صد البته از سوی 👈دارندگان چهار دال اصلی👉 ۴) خود مدعیان ، معتقدند که حتی قرآن و امام زمان(عج) را می‌شود نقادی کرد ولیکن بزعم این حقوقدان بی‌انصاف، نقادی پوزیده، باید منکوب شود! ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۶/۱۴ 🆔@chelcheraaqHM 💠 🎲چلچراغ 🙏