eitaa logo
حیفه نبینی/یک از هزاران
131 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
7هزار ویدیو
18 فایل
کرسی آزاداندیشی پیرامون مسائل روز ملت ایران و امت اسلام با ارائه مطالب دینی و سیاسی عنوان اولیه کانال؛ «چلچراغ معارف و احکام حم» است. (حم/HM = حسینی منتظر) @chelcheraaqHM در ادامه، ممکنست عنوان یا عکس پروفایل آن، تغییر کند اما نشانی آن، ثابت خواهد ماند!
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻حجاب در گذار از عهد نهضت به نهاد 🖊 مهدی جمشیدی کسانی معتقدند همچنان که در جریان «انقلاب»، امام خمینی وارد جزئیات ظاهری و رفتاری نشدند و یک جبهۀ مشترک بر ضد پهلوی تشکیل دادند و حتی از زنان بی‌حجاب نیز برای مبارزه، استقبال کردند، باید در روند «حکومت» نیز همان تجربه در پیش گرفته می‌شد و حاکمیت، جامعه را از این نظر، گرفتار شکاف و اختلاف نمی‌کرد و بخش‌هایی از جامعه را در مقابل خودش قرار نمی‌داد. اگر در آن دورۀ تاریخی، حجاب یک امر فرعی بوده است، امروز نیز باید منزلتی بیش از گذشته نیابد و ملاک جبهه‌بندی و صف‌آرایی قرار نگیرد؛ چنان‌که انقلاب بر اساس همین منطق عام و تکثّرگرایانه به پیروزی رسید. این منطق، خاص انقلاب‌کردن نیست، بلکه حکومت‌کردن نیز باید بر مدار آن باشد و حکومت در مقام تدبیر جامعه، از ارزش‌های آغازین انقلاب فاصله نگیرد. در این باره باید به نکاتی پرداخت. ۱. نباید انتظار داشت که در دورۀ نهضت، امام خمینی بگویند حجاب، الزامی است؛ چون ایشان در آن دوره، «فقیه مبسوط‌الید» نبوده است و نمی‌توانسته جامعه را تدبیر کند. ساختارهای رسمی و قانون و تصمیم‌گیری حاکمیتی در اختیار دیگران بود و ایشان از این نظر در حاشیه بوده است. عزم به سوی ایجاد انقلاب نیز به همین سبب بود که چرخش ایجاد شود و نگاه دینی، صدرنشین گردد. سبک دین‌داری مردم و تعریف آن در اختیار امام خمینی نبوده که بتوان وضع آن دوره را به تصمیم امام نسبت داد. ازاین‎‌‌رو، نمی‌توان همۀ احکام و اوصاف «دورۀ نهضت» را به «دورۀ نهاد»، نسبت داد و از هر دو، توقع یکسان داشت. رسول اکرم در «مکه»، سخنی از منع برهنگی و شراب و ... نگفت اما در «مدینه»، شرع را جرعه‌جرعه به کام جامعه ریخت. امام خمینی نیز پس از تحقق انقلاب، اجرای احکام شرع را طلبید و از آن جمله، حجاب را. مسألۀ اصلی در دورۀ نهضت، تحقق انقلاب است؛ چراکه اگر انقلاب پیروی شود، هدف‌ها و آرمان‌های اسلامی نیز در قالب ساختارهای رسمی و حاکمیتی، واقعیت عینی خواهند یافت. بدین‌جهت، باید در این دورۀ خاص که هنوز بسترها و مقدمات فراهم نشده است، زمینۀ انقلاب را آماده کرد و اجرای ارزش‌ها را به دورۀ بعدی واگذار نمود. ۲. اینکه امام خمینی، آشکارا در همان دوران به کشف حجاب و ولنگاری در مناسبات و پوشش زنان اعتراض می‌کند، چه معنایی دارد؟ جز این است که موضع امام حتی در همان دوران نیز، پذیرش کشف حجاب و برهنگی نیست؟! یکی از قوی‌ترین دلایل امام خمینی برای راه‌اندازی نهضت، همین سبک زندگیِ تجددی بود که ایشان به صراحت از آن به فساد و فحشا و برهنگی تعبیر می‌کرد. بنابراین امام خمینی، این سبک از دینداریِ آغشته به تجدد را برنتافت و به رسمیّت نشناخت، بلکه در گفتارها و بیانیه‌های انقلابی خویش، آن را محکوم کرد و یکی از ریشه‌های نهضت برشمرد. تعارض امام خمینی با حکومت پهلوی، تعارض سیاسیِ محض نبود که معطوف به شخص شاه یا نوع حکومت باشد، بلکه ایشان به این امور به عنوان مقدمه‌ای برای برپایی جامعۀ توحیدی می‌نگریست. هدف امام خمینی از کسب قدرت سیاسی، ایجاد تحول قدسی در جامعه بود. ۳. جریان تجددی در زمینۀ سبک زندگی - که از جمله ظهوراتش در دورۀ پیشاانقلابی، کشف حجاب بود - چاره‌ای جز «همراهی با نهضت امام» نداشت؛ چون پیرامون هیچ‌یک از شخصیت‌ها و دعوت‌ها و رویدادهایش، راهپیمایی شکل نمی‌گرفت. این جریان از نظر سیاسی با حکومت پهلوی سرِ سازگاری نداشت، اما در عین حال، نه شخصیتی داشت که بتواند پرچم رهبری را به دست بگیرد و نه بدنۀ اجتماعیِ جدی و گسترده‌ای. ازاین‌رو، همواره در حاشیۀ راهپیمایی‌ها بود. آمدن‌ و پیوستن اینان به جریان نهضت و انقلاب، به معنی تأیید و حمایت امام نبود، و اگر هم پس از استقرار نهاد و آغاز اجرای شریعت، سرخورده شدند و روی برتافتند، نباید اعتراض و اعراض‌شان را برآمده از خطای انقلاب دانست. واضح است که با گذار از «نهضت» به «نهاد» و کنار گذاشته‌شدن دشمن مشترک، اختلاف‌ها سر بر می‌آورند و «فاصله‌های فکری» نمایان می‌شوند. این امر، خصوصیت ذاتیِ انقلاب اجتماعی است. انقلاب از آغاز، آرمان‌های خود را با صراحت اعلام کرد و همۀ خواسته‌های خویش را در سایۀ دین، معنا نمود. این تصور که انقلاب اسلامی، اجرای شریعت را در عرصۀ عمومی نخواهد طلبید و سبک زندگیِ تجددی را به رسمیت خواهد شناخت، توهم خودساختۀ نیروهای تجددی و بدنۀ اجتماعی‌شان بود. ☝️از پیام‌های دریافتی☝️ نقدونظر گذر از... به...! «گذر» اگر بمفهوم عبور از «مرحله‌ای پایان‌یافته» و ورود به «مرحله‌ای سامان‌یافته» باشد در باره و ، به دلیل هر دو مطلوب، تصور سزامندی نیست. در ، امرین «نهضت+نظام» دو قلوی تفکیک‌ناپذیری هستند ولیکن لازمست که بین آن‌دو ، و هماهنگی برقرار باشد که مهمترین هنر و است. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) 💠 اطلاع‌رسانی حم 🆔 @chelcheraaqHM 💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 مظهر اسلام دو چیز است:قرآن،۱۴ معصوم.اگر این دو خطا کردند از اسلام بیرون برو. 🔰عضو شوید👇👇👇👇👇 🌹 @saberin31333 🌷🌺🌸❤️🌸🌺🌷 ☝️از پیام‌های دریافتی☝️ نقدونظر علمای ربانی البته از شوخی گذشته، آخوندها بطور کلی سه دسته‌اند؛ گفت؛ پاکند و پوکند و پلید! آری! دو دسته ( و ) همان‌هایی هستند که (ص) فرمودند؛ کمر مرا شکستند! این دو عده در واقع، کمر را شکستند ولیکن دسته سوم هستند که «مبلغین رسالات الله» و «فقهای آل‌الله» هستند و مکلف به تبعیت و تقلید از آنان هستند و اگر امروز حرفی برای گفتن از اسلام ( و ) در دنیا هست، به برکت و آنان است که در رأس این جریان اصیل الهی، همانا است. حفظهم الله ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) 💠کانال اطلاع‌رسانی حم (دریافتی و تحریری)؛ «حیفه این پیام‌ها را نبینی» (یک از هزاران؛ گلچینی از صدها پیام متنوع): 🆔eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام👇 https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*آقای دکتر علی‌اکبر صالحی (متولد ۱۳۲۸ کربلا) از ۱۳۹۲ معاون رئیس‌جمهور و رئیس سازمان انرژی اتمی ایران بود. پیشتر از ۱۳۸۸ تا ۱۳۸۹ نیز همین سمت را بر عهده داشت. از ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۲ وزیر امور خارجه ایران بود. از ۱۳۷۷ تا ۱۳۸۲ نماینده ایران در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بود. بین ۱۳۸۶ تا ۱۳۸۸ معاونت دبیرکل سازمان همکاری اسلامی را بر عهده داشت. ایشان ضدانقلاب یا رسانه معاند نیست. نزدیکترین فرد به جمهوری اسلامی ایران است. ببینید چه میگوید...! ☝️پیام وارده☝️ نقدونظر 👌نخبه حقیقی/نخبه واقعی! بعد از شیوع پدیده‌ای موسوم به «فرار مغزها»، بنده حقیر هم مثل خیلی از ایرانیان، در صدد چاره‌جویی برآمدم و طرحی که به ذهن من رسید؛ تشکیل بود با هدف‌گذاری در با سلیقه و مدیریت خودشان! ولیکن بمحض تأسیس این انجمن (با همکاری دوستانی از نهاد نمایندگی در دانشگاه‌ها که صرفاً اردوهای و را سرلوحه به نخبگان قرار داده بودند تا شاید نخبگان فراری در غربت، یاد خاطرات آن‌ها افتاده و به وطن برگردند!) مورد تهدیدی از جنس تلاش جناح‌های سیاسی چپ و راست برای مصادره انجمن به نفع آن‌ها، قرار گرفتیم که متقابلاً به مقام معظم رهبری، پناه بردیم و نخستین دیدار نخبگان با معظم‌له در مورخه ۱۳۸۱/۸/۸ انجام گرفت و نهایتاً منتهی شد به ریاست جمهوری! ولیکن فرار انبوه نخبگان متوقف نشد که نشد! اما در آسیب‌شناسی مسئله متوجه شدم که اشکال اصلی کجاست؛ «نخبه داریم تا نخبه»! گمشده نخبگان ما؛ تقواست.سیدمحمدحسینی(منتظر) ۶ آذر۱۴۰۲ 🆔 @chelcheraaqHM 🎲
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
☫﷽☫ 💎 @SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش ۰۰۵): صیرورتی از حکومت به جمهوریت؛ (عدول یا استبصار؟! و یا نظام؟) اشاره شد؛ عدول امام از به ، لابد مزیّت خطیری داشته است که معظم‌له بعد از ۳۵ سال (از ۱۳۲۲)، قلم زدن و سخن گفتن از «حکومت اسلامی تحت امر »، چنین تحولی را در آستانه ، رقم می‌زنند. وقوع بزرگترین انحراف در جمهوری اسلامی ایران، بهترین دلیل برای صحّت ژرف‌اندیشی حضرت امام بود (که از همان زمان ، آغاز شد و همچنان ادامه دارد!) یکی از علل ایجاد و تداوم انحراف (پایان‌پنداری نهضت با مستقرپنداری نظام!) عدم توجه دقیق به معنا و مفهوم بود و است. آیا جمهوری مد نظر امام (در ترکیب «جمهوری اسلامی» بدون کلمه‌ای کمتر یا بیشتر) همان جمهوری بود که معظم‌له، قبل از تاریخ ۱۳۵۷/۷/۲۰ آن‌را در ردیف حکومت‌های مشروطه و سلطنتی و... یاد می‌کردند؟! یا اینکه امام تعریف خاصی از جمهوری دارند که متمایز از مفهوم سابق و جاری این واژه است؟! تحلیل‌گری نوشته: «در نظر امام خمینی(س) رژیم جمهوری اسلامی مانند دیگر جمهوری‌هاست؛ با این تفاوت که قانون آن باید باشد و همین تکیه بر ، نظام جمهوری اسلامی ایران را از دیگر رژیم‌های جمهوری جدا می‌کند؛ بنابراین نظیری در ندارد. همچنین ایشان معتقد بود «جمهوری اسلامی» الهام گرفته از رویه پیامبر اکرم(ص) و امام علی(ع) و متکی به و نتیجه نهضتی اسلامی است که بر اساس  و  رسول الله(ص) شکل گرفته است. ایشان خاطرنشان کرده است ، جمهوری اسلامی را می‌خواهد نه و نه و نه جمهوری تنها را» همچنین در فراز دیگری افزوده: «جمهوری اسلامی ایران، همان‌گونه که امام خمینی(س) نیز خاطرنشان کرده است، نظامی و است که مردم ایران با اعتقاد دیرینه خود به ، محتوای را در برگزیده‌اند و میان و پیوندی تنگاتنگ ایجاد کرده‌اند.» (سایت پرتال امام خمینی) «جمهوری الهام‌گرفته از رویّه نَبَوی و وَلَوی و سنت محمدی و علوی»، تعریفی دارد که قاعدتاً آن‌را از سایر رژیم‌های جمهوری، متمایز می‌سازد. بنابراین؛ خمینی را باید در سپهر سیاسی متفاوتی، تعریف کرد! برای تقریب و تفهیم بهتر مطلب، نکته دیگری، قابل توجه و تأمل است. امام در طی ۳۵ سال، در قالب عناوین «حکومت اسلامی»، «ولایت فقیه»، مردم و را به حاکمیتی دعوت می‌کند که قاعدتاً اگر تحقق یابد، عالی‌ترین قامت برای چنین ردایی، همانا خود امام (بعنوان بهترین مصداق ولی‌فقیه) است ولیکن ایشان از این عناوین، بیزاری جسته‌اند و می‌جویند: «خاک بر سر من که بخوام از شما بکنم‌. خاک بر سر من که بخوام خون شما ریخته بشود و من استفاده‌ش رو ببرم»! استفاده عنوانی از «ولی فقیه» و «حاکم اسلام» را امام منزجرانه پس می‌زند! چرا؟! اگر شخصی مثل حضرت امام، از پذیرش چنین عنوانی، پرهیز نماید، پس چه کسی دیگر باید این مسئولیت را بر عهده بگیرد؟! آیا امام تعارف می‌کرد یا اینکه جدی می‌گفت و نگاه خاصی به قضایا داشت؟! بهتر است برگردیم به طرح سؤالاتی کلی‌تر، مقدم‌تر و کلیدی‌تر! ۱) آیا امامی که مدت ۳۵ سال از «حکومت اسلامی تحت امر ولایت فقیه»، قلم زد و سخن گفت، در نیمه دوم سال منتهی به ، ناگهان از این ادعای خود، عقب‌نشینی کرد؟! آیا از اسلامی گشتن حکومت منصرف شد یا از ولایت یافتن فقیه؟! آیا او با دیدن خال لب دوست، از مسجد و از مدرسه بیزار شد؟! من بخال لبت ای دوست گرفتار شدم‏ ‏‏چشم بیمٰار تو را دیدم و بیمار شدم‏ .. ‏‏غم دلدار فکنده است بجانم شرری‏ ... ‏‏که من از مَسجد و از مَدرسه بیزار شُدم‏ (سایت پرتال امام خمینی) ۲) آیا در ارزیابی قبلی خود که جمهوری را همردیف سلطنت، منحوس و پلید و حداقل نامشروع قلمداد می‌کرد، ناگهان طی فرایندی سریع از استبصار به این نتیجه رسیدند که در باره جمهوری، برداشت اشتباهی داشته است و بلکه ضرورت دارد که همان جمهوری را بالا آورد (یا در جای‌گاه واقعی خود ببیند!) و هدف ۳۵ ساله و بلکه بیشتر خود را در آن متمرکز سازد بدون کلمه‌ای کم یا بیش؟! بنظر حقیر؛ حضرت امام بعنوان انقلاب و نظام، نه از استدعای ۳۵ ساله خود در امر خطیر تشکیل حکومت اسلامی و ولایت فقیه، دست کشیدند و نه در تعریف جمهوری، به جدیدی دست یافتند. بنابراین نه عدولی صورت گرفت و نه تغییر و تحولی رخ داد، بلکه قضیه غیر از اینهاست که بنده آن‌را «غنی‌سازی نهضت+نظام» تلقی می‌کنم که نیازمند توضیح است. ..ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۶ بهمن ۱۴۰۲ صفحات مجازی حسینی منتظر در ایتا: 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
آثار صلاح و در جامعه (بخش ۲): 👈(بخش ۱)👉 فساد عالِم = فساد عالَم «إذا فَُسِدَ العالِم فَسَدَ العالَم» در بیان قرآن: خداوند در می‌فرماید: «وَ اتلُ عَلَیهِمْ نَبَأ الَّذی آتَیناهُ آیاتِنا فَانْسَلَخَ مِنْها فَأَتْبَعَهُ الشَّیطانُ فَکانَ مِنَ الْغاوینَ، وَ لَوْ شَئْنا لَرَفَعْناهُ بِها وَلکنَّهُ اخْلَدَ الی الْارْضِ وَ اتَّبَعَ هَوَاهُ فَمَثَلُهُ کمَثَلِ الْکلْبِ انْ تَحْمِلْ عَلَیهِ یلْهَثْ اوْ تَتْرُکهُ یلْهَثْ! ذلِک مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذینَ کذَّبُوا بِآیاتِنا فَاقصُصِ القَصَصَ لَعَلَّهُمْ یتَفَکرُونَ» (آیات ۱۷۵، ۱۷۶ و ۱۷۷ سوره اعراف) بر آنها بخوان سرگذشت آن‌کس را که آیات خود را به او دادیم؛ ولی [سرانجام] خود را از آن تهی ساخت و در پی او افتاد، و از شد. و اگر می‌خواستیم، [مقام] او را با این [و علوم و دانش‌ها] بالا می‌بردیم؛ [امّا اجبار، بر خلاف سنّت ماست؛ پس او را به حال خود رها کردیم] و او به پستی گرایید، و از خود پیروی کرد. مثل او همچون است که اگر به او حمله کنی، دهانش را باز کرده، زبانش را بیرون می‌آورد، و اگر او را به حال خود واگذاری، باز همین کار را می‌کند؛ [گویی چنان تشنه است، که هرگز سیراب نمی‌شود] این مثل گروهی است که آیات ما را تکذیب کردند؛ این داستانها را [برای آنها] بازگو کن، شاید بیندیشند (و شوند). در بیانات (علیهم‌السلام): «اذا فَسَدَ الْعالِمُ فَسَدَ الْعالَمُ». اگر فاسد شود، فاسد می‌شود. این معنا قابل اصطیاد است از حدیث منقول در کتاب خصال، باب الإثنین، ص ۳۷ در (صلی‌الله علیه و آله) به آمده است که: «یَا أَبَا ذَرٍّ، اعْلَمْ‏ أَنَ‏ کُلَ‏ شَیْ‏ءٍ إِذَا فَسَدَ، فَالْمِلْحُ‏ دَوَاؤُهُ، فَإِذَا فَسَدَ الْمِلْحُ فَلَیْسَ لَهُ دَوَاءٌ- » یعنی: «اى ابوذر! بدان که داروى جلوگیرى از است. و چون نمک فاسد شود براى آن دارویى نیست.» [هر چه بگندد نمکش می‌زنند، وای به روزی که بگندد نمک] در تفسیر این بیان ، در به نقل از می‌فرماید که: «هَذَا الْمَثَلُ لِعُلَمَاءِ السَّوْء» یعنی “این مثل است” در به این موضوع در ۲ مقطع با الفاظ متفاوتی اشاره دارند. در صفحه ۴۲۶ از جلد یک، هر دو مطلب نقل شده است که مولا می‌فرمایند: «زَلّةُ العالِم تُفسد العَوالِم» یعنی: ، همه عالَم‏ها را مى‏سازد.» و باز می‌فرمایند: «زلّةُ العالِم کانکِسار السّفینَه؛ تُغرق و تُغرقُ معَها غَیرها» یعنی؛ « همانند شکسته شدن در است هم خود غرق مى‏‌شود و هم موجب غرق شدن سرنشینانش مى‌‌گردد.» عنه عليه‌السلام: «آفةُ العامّةِ العالِمُ الفاجرُ» (غررالحكم/۳۹۵۲) عليه‌السلام: «آفت مردم، است.» ☝️از پیام‌های گلچینی☝️ 💎 البته ناگفته نماند؛ همان‌قدر که و تأثیرپذیری از ( و حتی ) مذموم است و فرجامی بجز ندارد، از نیز پایانی بجز هلاکت و جهنم ندارد و حال آنکه یعنی؛ و ) را باید در پیروی از ( و و ) جست. بی‌اعتنایی به ، تبهکاری در حق است. (عبارت قرآنی؛ «ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ يَومَئِذٍ عَنِ ٱلنَّعِيمِ» در آیه ۸ سوره ۱۰۲ اشاره به مؤاخذه و مجازات کسانی دارد که در قبال نعمت عظمای «علمای الهی»، احساس مسئولیت نداشته و عملکرد مقبولی نورزند) همچنان‌که در هر زمان و هر مکانی، معمولاً و دانشمندانی هستند که موجب و بهانه انسان‌های بی‌بصیرت و بی‌لیاقت شوند ولیکن در هر عصری و ای‌بسا در هر مصری، صاحب بصیرتی هم هستند که باعث و آدم‌های لایق و قابل بگردند. 👌 طبق بیان قرآن؛ کسانی، را فرا می‌گیرند ولیکن ناگهان یا تدریجاً، کسوت را از وجود برکنده و خود را از تقیدات آن، جدا می‌کنند و لذا شده و بدنبال آن‌ها می‌افتد و آن‌ها هم می‌پذیرند که بجای ، خود و دیگران را با بیافکنند! علت این دگردیسی آن‌ها، به پیروی آن‌ها برمی‌گردد که گمان می‌کنند در زمین، ماندگار خواهند بود! و شیطان هم آن‌ها را غرق و اوهامی می‌سازد که قرآن این حالت آن‌ها را به تشبیه می‌کند. این قصه‌های شگفت، مایه بسی و عبرت برای همگان است. (ص) هم را به نمک تشبیه فرمودند که خاصیت دارد و خودش نباید بگندد اما گاهی می‌گندد! سیدمحمدحسینی(منتظر) ۳/۳/۳ 🆔 کانال @chelcheraaqHM 💠 🎲 گروه چلچراغ معارف و احکام 🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
♨️ در مورد همسران موقت دکتر پزشکیان در تبریز دو روایت در مورد پزشکیان شنیدم. یکی اینکه پزشکیان بعد از درگذشت همسرش دیگر ازدواج نکرد. برخی‌ها این را نشانه وفاداری به همسرش دانستند و برخی‌ها ناتوانی او در انتخاب همسر مناسبی که بتواند برای فرزندانش مادری هم بکند و برخی‌ها هم تأکید می‌کردند که شاید او کسی را در بین آذری‌ها لایق ازدواج با خود که جراح قلب بود نمی‌دید! ♨️و اما روایت دیگر این بود که او نیاز خود به همسر را از طریق ازدواج‌های موقت مکرر برطرف می‌کرد. قطب زاده وزیر خارجه اول انقلاب که به دلیلی توطئه برای قتل حضرت امام (ره) اعدام شد مجرد بود و وقتی از او سوال می‌کردند که چرا ازدواج نمی‌کند با یک ضرب‌المثل فرانسوی پاسخ می‌داد که "به خاطر یک لیوان شیر که آدم در خانه‌اش گاو نگه نمی‌دارد." از نظر بنده مرز مورد نظر، حلال و حرام خداست و اگر صیغه هم کرده باشد گناهی مرتکب نشده است اما آیا این حدیث که "نماز فرد متأهل ۷۰ برابر نماز مجرد ثواب دارد" شامل داشتن "همسران متعدد موقت" هم می‌شود هم صدق می‌کند یا نه را نمی‌دانم. ولی اینکه رئیس جمهورمان فردی مجرد باشد را درست نمی‌دانم. ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌 خبط شورای نگهبان در بررسی تجرد پزشکیان 😳 شرط تأهل؛ برای مسجد، آری برای جمهوری اسلامی ایران، نه😳 اخیراً در روستای فصلی چند ۱۰۰ نفره ما، شورای آن اعلام کرد که لازمست تعدادی از اهالی برای عضویت در کوچک آن (با جماعتی معمولاً زیر تعداد انگشتان یک دست)، کاندیدا شوند که یکی از شرایط نامزدی، داشتن تأهل است. فلذا بنده که همسرم را در از دست دادم و هنوز نتوانسته‌ام همسر جدیدی برای خود اختیار نمایم، نتوانستم نامزد هیئت امناء مسجدی بشوم که بعضاً (زمانی که به روستای محل زادگاهم و اراضی میراثی خود سرکشی می‌کنم) امام جماعت آن هم می‌شوم! آری! بعنوان یکی از «شرایط عضویت در هیئت امناء مساجد» لحاظ شده است ولیکن برای «ریاست جمهوری اسلامی ایران» چنین شرط مهمی، لحاظ نشده است! و حال آنکه جمهوری اسلامی ایران؛ بزرگترین در جهان امروز است. ⁉️ آیا «بزرگترین ایران»، خفیف‌تر از یک مسجدی در یک روستای دور افتاده است؟! وقتی در «نهضت+نظام اسلامی» دارای جای‌گاهی راهبردی است، چرا «تأهل» نباید از شرایط عمومی برشمرده بشود؟! شاید گفته شود؛ از مفاد قانون اساسی؛ «دارای حسن سابقه و امانت و تقوی، مؤمن و معتقد به؛ مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور» قابل استخراج است. اگر چنین است، پس چرا مجرد یا متأهل بودن پزشکیان مورد توجه هیئت بررسی شرایط عمومی وی، مورد توجه قرار نگرفته است؟! و شاید هم گفته شود که این مطلب در عبارت نهفته است. یعنی رجال کسی است که رجولیت دارد و بالتبع کسی که دهها سال بدون همسر سر کرده است، فاقد آنست. خب! اگر چنین است پس چرا وی را از مصادیق رجال، معرفی کرده است؟! و اگر توجیه شود که زندگی با همسر/همسران موقت و صیغه‌ای، جبران مافات می‌کند، پس تکلیف چه می‌شود؟! (دقت شود که بحث در باره یک شهروند معمولی و عادی مثل بنده نیست بلکه در باره شاکله شخصیتی و شرایط کسی است که در سطح جهانی، باید نماد بارز باشد.) چگونه می‌شود که ، هم داعیه‌دار به همه دنیا باشد و هم به تمام بگوید که مردان می‌توانند بصورت و بدون نیاز به همسر هم زندگی بکنند؟! و خانواده، ارزش چندان مهمی نیست! (و تشکیل خانواده فقط برای بار اول لازم است! و اگر بر فرض مثال، همه مردان و زنان به هر علتی، مجرد شدند، همه می‌توانند به خود ادامه بدهند!) آیا انسانی این و این دکترین مبتنی بر را از ما می‌پذیرد؟! براستی این چه و خطایی بود که شورای محترم نگهبان، مرتکب آن شد؟! و حال چگونه باید این پلشتی (برای امر پلیدی) را جبران نماید؟! آیا شورای نگهبان می‌تواند به علت چنین نقصی در شرایط عمومی، پزشکیان را مورد بازنگری قرار بدهد؟! شورای نگهبان ممکنست ادعا نماید که توقع بررسی وقتی که در قانون نیامده است، تکلیفی قانونی بر عهده این شورا نبوده است ولیکن لازمست در ، این مطلب مهم، مورد توجه قرار بگیرد ان‌شاءالله. آیا می‌تواند از به پزشکیان (در صورت کسب با آراء اکثریت مردم) امساک بورزد؟! از لحاظ قانونی، آری ولیکن به چه قیمتی؟! (از لحاظ شورشیان و اغتشاشگران فتنه و احتمال تمردها و توحش‌های خونین منتهی به ) سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۱۴ 🆔 @chelcheraaqHM 💠 🎲 هم‌اندیشی چلچراغ معارف 🙏
افعی‌های رخنه‌ای در حوزات علمیه (۳) نکته: وقتی یک عالم و یا به ظاهر عالم و روحانی به رود، گروه کثیری از مردم و طرفداران خود را به انحراف می‌برد، تبعیت‌کنندگان از آنان یا از و زده می­‌شوند یا همان مسیر انحرافی که او می‌رود را می‌پیمایند و تباه می‌شوند و متأسفانه عده کمی از آنها در مسیر درست باقی می‌مانند و ضمن حفظ دین خود در قدم بر نمی‌دارند که البته کار بسیار سختی می‌باشد و نیاز به بصیرت و زیرکی خاص خود را دارد و ما بعد از تا به امروز بارها آن را تجربه کرده‌ایم که چه بسیار اشخاص که در خط انقلاب بودند، چگونه از مسیر خارج و عده زیادی را با خود همراه کرده و آرمان‌های انقلاب و را رها و به خود پشت کردند و می­‌کنند و حاضر به تبعیت از و نیستند هرچند تا این لحظه و در صحنه نقشه‌های آنان را نقش بر آب کرده‌اند و محکم پای آرمانها ایستاده­‌اند اما این باید امتداد داشته و همچنان با صبر، بصیرت و عبرت از تاریخ به حمایت از ، و ادامه دهند. روحانیت چه دیدگاه‌هایی دارد؟ را می­‌توان به چند قسم تقسیم نمود یکی از تقسیمات که سه‌گانه است، شامل گروهی که در اینجا آن را گروه اول نام می­‌گذاریم پای آرمانهای و ایستاده و با شناخت نسبت به مسائل و برای ایجاد و تحکیم و الهی پیش می‌روند و هدف آنها برقراری و آماده_سازی جامعه و ایجاد زمینه برای است. اما گروه دوّمی که می­توان به آن اشاره کرد عده­‌ای هستند که به دنبال دنیا و منافع آن سرگردانند و برای رسیدن به ثروت و قدرت به هر دری می‌زنند و حتی سر تسلیم به سوی کفار فرود می­‌آورند و در کل دیدی مادی و سرسپرده دارند و مردم را به تسلیم در برابر قدرت­های جهان رهنمون می‌دارند و را نادیده می­‌گیرند یا قبول ندارند و پایگاه و ذخیره‌ای برای می‌باشند و اهداف آن را خواسته یا ناخواسته از روی جهل و هواپرستی انجام می­‌دهند. گروه سوم عده­‌ای هستند که در گوشه‌ای نشسته و تنها به و و خود مشغولند و هیچ‌کاری به و ندارند و در هیچ امور سیاسی و حکومتی دخالت نمی­‌کنند و نظری نمی­‌دهند. خیلی جالب است بدانیم نه تنها گروه دوم مورد علاقه استکبارند بلکه گروه سوم نیز بسیار بسیار مورد علاقه استکبار هستند به گونه‌ای که سعی می­‌کنند گروه اول را تشویق کنند به گروه سوم بپیوندند و دست از سیاست برداشته و می­‌گویند چه کار به سیاست، سیاست را به اهلش بسپارید و به کارهای عبادی خود مشغول شوید و در مسجد و حوزه‌ها بمانید و در دخالت نکنید. خامنه‌ای خطاب به گروه سوم می‌فرمایند: «اگر آقایی در گوشه‌ای عبایش رو به کولش بکشد و بگوید به کارهای کشور کاری ندارم، به کاری ندارم، این افتخار نیست، این ننگ است». اما هدف دشمن چیست؟ کشاندن انسان‌ها به ذلت و رسیدن به قدرت و ثروت برای خود و حزب و گروه خود و حتی در بسیاری از کشورهای استعمارگر اکثر مردم خود آن کشــورها هم در آسایش و آرامش نیستند و مجبور به سرسپردگی هستند و با فقر و بدبختی دست و پنجه نرم می­‌کنند و نهایت این غارتگری بی‌انتها ذخیره‌ای برای تنها گروهی اشرافی و ثروتمند در آن کشورها است که به وسیله آن بر کل جهان کنند و به جنگ مردمی بروند که در برابر آنها می­کنند و روحانیون سرسپرده در یا بهتر بگوییم مارها و افعی‌های این هستند و دستورات آنها را مو به مو اجرا می­‌کنند و به جای خدای احد از این می­‌ترسند و حساب می‌برند و غرق در و خود هستند. به طور کلی اهداف این شیاطین برای چپاول همه به صورت زیر خلاصه می‌شود: گرایش تمام جوانان و مردم جهان چه مؤمن و سایر ادیان و چه غیر مؤمن به بی‌بند و باری، بی‌دینی، بی­‌غیرتی، دنیاپرستی و…. تا راحت‌تر بتوانند به اهداف خود برسند در واقع بدون آنکه مقاومتی در مقابلشان باشد به مقصود خود خواهند رسید پس این گزینه برای همه یکسان است و سایر گزینه‌ها به نوعی همین هدف را دنبال خواهند کرد. ادامه 👇
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 آسیب‌شناسی پیش‌بینی‌ها (بخش ۱۸): رأی کثیف پوزیده (۳) ب) دومین جامعه هدف () آقای که موجب شد وی در کسب ، افسارگسیخته بتازد، تطهیر افعی‌های خفته در زیر دستار باغی‌ها و یاغی‌هائی مشهور به و بود! اژدهاهائی که سودائی بجز تضعیف و بلکه حذف از و آنگاه نرد عشق باختن ۱۰۰٪ی به و ندارند. زیرا که بجای «نهضت+نظام اسلامی»، بدنبال پروسه شیطانی «نظام منهای نهضت» هستند. بنده در اینجا در صدد نقادی طرز تحصیل آقای پوزیده هستم که بدنبال رأی کثیف بود و بالاترین آراء خود را از همین روش بدست آورد و شد ولیکن قبل از ، وی هنوز هیچگونه اختیاراتی ندارد و البته بعد از آن می‌شود و محترم! اگرچه بعد از آن هم، همچنان قابل نقادی خواهد بود. یعنی با وضو ساختن برای چه نمازی؟!! (🙌 تَقَلَّبَ الّاّٰهْ!🙌) ناگفته نماند؛ گزینه اول بنده، بود و گزینه دومم قاضی‌زاده هاشمی که هر دو انصراف دادند. اگر میلی به حمایت از پورمحمدی هم نداشتم حداقل گویای این است که تعصبی روی هم‌کسوتی هم نداشتم. و اما اگر بین و جلیلی، رغبتی به اولی پیدا نکردم بلحاظ این بود که با مشاهده دم خروس‌هایی، احساس می‌کردم که او هم بدنبال است و برای أخذ حتی یک‌ریال از آنهمه (برای استحمار طلاب مفلوک!)، یک‌قدم هم جایی نرفتم. گرایش بنده به هم این بود که بین بد و بدتر ناگزیر شدم او را بر تو ترجیح بدهم که علیرغم حواشی حق و ناحق او، حداقل بر مدار کسب چرخید ولیکن تو برای رأی کثیف، سر از پای نشناختی! بنابراین، اصلاً و ابداً احساس ورشکستگی و بالتبع حس انتقام‌جویی ندارم و حتی اگر جلیلی را تشخیص نمی‌دادم، توصیه به داشتم! مضافاً که هم هستم و قاعدتاً باید مرتکب حماقت آن ۵ میلیون نفری می‌شدم که آراء تفاضلی تو را بالا بردند! لذا در ادامه دو بخش انتقادی پیشین، خطابم به پوزیده‌ای است که هنوز بر مسند و مصدر ننشسته است. لذا فعلا ً چندان محلی از إعراب ندارد و ای‌بسا با استفاده از خود، وی را تنفیذ نفرماید. (اگرچه بسیار بعید است! همچنانکه با رأی کثیف بالا رفت و آقا هم سخت نگرفت!! و بنده در اثبات مستند کثیفی رأی مشانژاد، مقاله‌ای ۲۰ صفحه‌ای در قطع A4 نوشتم و به مقاماتی هم که دسترسی داشتم رسانیدم ولیکن متأسفانه بدمستی فتنه‌جویان ۸۸ و گسیل کرگدن‌های ویرانگر و کروکودیل‌های غارت‌گر به خیابان‌ها، مانع از توجه قانونی و حقوقی به آن شد!) شاید بتوانی ادعا بکنی که مثل بقیه نامزدها در فضایی عادلانه، تبلیغات کردی و این مردم بودند که برگزیدند ولیکن آیا وجدان خود را هم می‌توانی فریب بدهی؟! گیریم که در دیزی باز بود، حیای تو کجا رفته بود؟! و مگر می‌شود که فرق رأی کثیف =/= رأی تمیز را از هم تمییز ندهی؟! بعید نیست که در این‌جا هم ادعا کنی که تشخیص رأی کثیف از رأی تمیز، مسئله‌ای کارشناسانه است و باید کارشناس‌ها تعیین کنند! گیریم که ۵۰٪ کارشناسان تشخیص دادند که رأی تو کثیف بوده و سزامند نیست که بدان افتخار و استناد بکنی و متقابلاً ۵۰٪ آن‌ها ادعا نمایند که رأی تو کاملاً تمیز بوده است! در اینصورت چه خواهی کرد؟! آیا از پایین خواهی آمد؟! یا کماکان بر خودت جولان خواهی داد؟! و به آن طرفی غش خواهی کرد که معمولاً غش کرده‌ای؟! قابل انکار نیست که تو دولت سوم روحانی و بلکه دولت پنجم خاتمی هستی و بدنبال جبران شکست که قبل از تو تخم تحریک قومیت‌ها و اقلیت‌ها را کاشت. بهره‌برداری از «تداوم فریب عمیق دختران و پسران» توسط آن‌ها، هیچ مفهومی بجز ارتزاق از رأی کثیف ندارد. ج) سومین سبد رأی کثیف تو، تخطئه ظالمانه نهضت+نظام مظلوم بود که در آویختن از این طناب هم، چنگ‌اندازی قابل توجهی داشتی! شاید بگوئی؛ این دیگه رسم شده (که هر ننه‌قمری برای رسیدن به کرسی قدرت)، لگدی هم باید به نظام و رهبری بزند! و فقط تو نبودی و در همه دوره‌های فوران دروغ و تهمت جاری بوده است! بله! حرفی نیست که یک مرض همگانی و همیشگی است و عجیب اینکه این نظام هم در دادن ، به خود اجازه می‌دهد که غریو شادی «آی خر برفت، آی خر برفت» بردارد! (و شاید تنها کسی که طی دهه‌های اخیر، در تبلیغات انتخاباتی برای نیل به قدرت، لگدی حواله نظام و نهضت ملت نکرد، همین مظلوم بود!) ولیکن وضعیت تو در این عرصه هم سیاه است و اصلاً قابل مباهات نیست اگر اهل انصاف و وجدان و شرف باشی! ...ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۲۱ 🆔 کانال @chelcheraaqHM 💠 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف 🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 موافقت مطلق مجلس با دولت! انکار نمی‌کنم که خبر بهت‌انگیزی بود! ولیکن این سؤال برجسته شد که چرا بی‌خیال توصیه به معیارهای ۱۲ گانه به مجلس گشت!! ⁉️ اشکال قضیه کجاست؟! اشکال شخصی بنده در این بود که بجای توجه به پخش مستقیم برنامه مجلس به کابینه پیشنهادی، ناچار شدم آنرا بعداً از طریق اخبار دنبال بکنم وگرنه این‌همه دچار حیرت نمی‌شدم! به مردم در مجلس، القاء می‌کند که این کابینه (از جمله وزرایی که بحث‌برانگیز هستند!) تماماً و بدون استثناء مؤید ۱۰۰٪ی رهبری هستند!!! و اکثریت نمایندگان هم به ریاست از این ، کاملاً متأثر شده و معیارهای اصولی را فراموش می‌کنند! هیچ‌کدام از نمایندگان، تقاضای مهلتی برای صحت و سقم قضیه نمی‌کنند و حال آنکه وظیفه به داشتند و اهمیت مطلب، ایجاب می‌کرد که مراسم رأی‌گیری چند ساعتی و بلکه چند روزی به تعویق بیافتد! البته تعدادی از (حدود ۱۲۰ نفر)، عمل کرده و تسلیم پزشکیان و همراهی قالیباف نشدند ولیکن اکثریت مجلس منفعل شدند و رأی قاطع به پذیرش دولتی دادند که در ترکیب آن، به اسم ! معامله شده بود! اگرچه در «عدم استمهال برای استعلام القائات»، کلیه نمایندگان از جمله آنانی که اهل بصیرت و غیرت بودند نه اهل معامله و خودفریبی، باید پاسخگو باشند. مگر اینکه بپذیریم آن‌ها هیچگونه احتمال نیرنگ و فریبی نسبت به پزشکیانی نداشتند که با بالا آمد! آدم که فریب شیطان را خورد، توجیه کرد که گمان نمی‌کرده شیطان جرأت کند در ، سوگند دروغ بخورد! حتی یک نفر از نمایندگان، جرأت نکرد حداقل از پزشکیان بخواهد که وی برای صحت ادعاهای خودش، لااقل بخورد! پزشکیان بدون قسامه، ذهن اکثریت را خرید ولیکن اقلیت چرا مطلقاً منفعل شدند؟! بعضی‌ها توجیه می‌کنند که پزشکیان شاید راست گفته و این کابینه مورد حمایت ۱۰۰٪ی رهبری بوده است! و بدیهی‌ست که او برای اخذ نظر مثبت رهبری، خدمت رسیده باشد و آقا هم با توجه به شرایط جاری (آمادگی روزافزون برای ورود به شرایط جنگی سهمگین با اسراعیل و اربابش آمریکا) مته لای خشخاش نگذاشته است! و اعلام حمایت و همکاری کرده است. شاید چنین بوده و حضرت آقا که پیشاپیش نمایندگان را به معیارهای لازم توجیه کرده بودند، خیالشان راحت بوده که مجلس به تکلیف خود عمل خواهد کرد، وقت گران خود را صرف دخالت در وظایف رئیس جمهور منتخب ملت ایران نکرده است! و حال آنکه اینجا بحث، بحث حمایت و دخالت و این توجیهات نیست. بلکه القاء پزشکیان است که وقتی خود آقا به تکمیل لیست وی، مستقیماً ورود کرده است، چه لزومی دارد که نمایندگان بخواهند کاسه داغ‌تر از آش باشند؟! مسئله اصلی، القائی است که باعث اختگی اکثریت مجلس شد و لذا نیاز به تعمق و تدبر دارد. بعضی‌ها هم ادعا می‌کنند که «مشورت با رهبری در تعیین اعضای دولت»، است و اشکالی به هیچکدام وارد نیست! اگر قرار باشد رئیس جمهور با حضرت رهبر مشورت بکند و نتیجه مشورت، ترک معیارهایی باشد که خود رهبری از نمایندگان خواسته مراعات بکنند، قطعاً باری را کج می‌کند که به مقصد نخواهد رسید. بعد از این دیگر چه لزومی دارد که مجلس، چندین روز از اوقات گرانبهای خود را صرف بررسی‌های جنجالی کابینه پیشنهادی بکند؟! آیا بهتر نیست که رئیس برود پیش رهبر و از طریق مشورت، به نتیجه دلخواه خود برسد و زحمت مجلس را هم کم بکند؟! به هر حال، یک جای کار می‌لنگد! یا القائات پزشکیان، دروغ و نیرنگ و بزرگنمایی بود (که با توجه به شاکله شخصیتی وی، اصلاً بعید نیست) و یا اینکه مقام رهبری به علت ملاحظه شرایط حاد و استثنائی کشور، ترجیح داده‌اند تن به عدم سخت‌گیری در تحقق خود بدهند که بعنوان یک احتمال، قابل تأمل است. در عین‌حال در هیچ جای قانون (و نیز عقلانیت سیاسی ملت) نیامده که «مشورت با رهبری» می‌تواند جایگزین «اراده مجلس» باشد. زیرا فرجام پذیرش چنین جایگزینی غیرعادی، حذف از و است که هرگز مطلوب نبوده و نیست وگرنه را از کف می‌دهد که قطعاً برای مملکت آسیب‌زا خواهد بود. شاید هم رهبری خواستند دولت را از شر دخالت‌های بعدی نمایندگان در امر عزل و نصب مقامات استانی و شهرستانی، نجات بدهند فلذا تعمداً مجلس را در انفعال قرار دادند! چنانکه در یکی از مواعظ خودشان، صریحاً از نمایندگان خواستند که به علت معقولی، دخالت نکنند. در هر حال اگر این قضیه، به خوبی توجیه نشود، خطرناکی است که ویرانگر آینده نهضت+نظام اسلامی خواهد شد. در واقع زلزله‌ای رخ داد که پس‌لرزه‌های آن، خطرناک‌تر خواهد بود. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۶/۱ 🆔 کانال @chelcheraaqHM 💠 🎲 هم‌اندیشی چلچراغ معارف 🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
رفسنجانی هیچ وقت برای خدا کار نکرد فقط به دنبال کسب ریاست و قدرت بود. دستکاری قانون اساسی بزرگترین خیانتی بود که بهرمانی به ملت کرد. تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام و استیلاء بر کرسی ریاست آن عملا رئیس جمهور منتخب مردم را شخص سوم کشور کرد و این ارث نامیمون تا امروز دولتها رو ناگزیر به فرمانبرداری از مجمعی ساخته که اساسا اشراع آن نه تنها ضرورتی نداشت بلکه انتصاب را بر انتخاب مرجح نمود. (یک حقوقدان بزرگ) ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌ضرورت تشکیل مجمع تشخیص «مصلحت نهضت+نظام اسلامی» مسئلة: پرده اول) در ، قوانینی را تصویب می‌کنند که قاعدتاً باید محصول نیازها یا مطالبات موکلین آنها باشند. پرده دوم) که موظف به بررسی مصوبات مجلس از لحاظ فقهی و حقوقی است برخی مصوبات را خلاف شرع و قانون تشخیص می‌دهد. قاعدتاً مصوبه مردوده باید مجدداً در مجلس اصلاح و تکمیل شود و معمولاً می‌شود اما گاهی نمی‌شود و نظر فقها و حقوقدانان شورای نگهبان را تأمین نمی‌کند. پرده سوم) گاهی، هیچکدام از طرفین ماجرا (مجلس و شورای نگهبان) عقب‌نشینی نمی‌کنند و مصوبه مورد دعوا، بعد از یک یا چند بار رفت و برگشت، معلق می‌گردد. در اینصورت، تکلیف چیست؟ پرده چهارم) محلل قضیه کدام نهاد است؟ دخالت رهبری؟ دخالت قوه رحمانیه (قضاییه سابق)؟ دخالت قوه مجریه؟ دخالت قوه مسلحه؟ همه‌پرسی از ملت؟ دخالت سازمان ملل؟ دخالت پنتاگون؟! دخالت پیمان بریکس؟! دخالت پیمان ناتو؟! دخالت شورای شهر دونقوزآباد؟! دخالت کانون وکلای دادگستری؟!! دخالت ....؟! بالاخره کدام نهاد ذی‌ربط یا بی‌ربط ملی یا فراملی و یا فرازمینی و مریخی و... باید فصل‌الخطاب باشد؟ پرده پنجم) ابتکار جالبی بود که تخطئه آن، بازگشت به گرفتاری در پرده چهارم است. اینطور نیست؟ و اما چند نکته مهم دیگر: 👌 و صد البته خبط بزرگی که در رخ داد و هم بر آن سایه انداخت و در بازنگری بعدی باید جبران شود، حذف عبارت از عنوان و ساختار این مجمع است. زیرا کمتر از نیست. (امثال و ، بر خلاف اشخاص؛ و ، بدنبال بودند و هستند که منشأ قریب باتفاق بدبختی‌های ملت ماست!) 👌 تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام، هم ضرورت داشت و هم میمون و مبارک بود ولیکن باید تکمیل گردد نه تخطئه. و اساساً در زمان رهبری و به تشخیص و دستور آن‌حضرت عملاً تشکیل شده بود. زیرا در حدود اختیارات قانونی ولی‌فقیه بود ولیکن فاقد جایگاه تعریف شده در قانون بود. در بازنگری قانون اساسی، جامه رسمی و قانونی بدان پوشانیده شد که اگر هاشمی هم نبود، چنین اتفاقی مورد اقدام قرار می‌گرفت. فلذا چندان ربطی به هاشمی نداشت بجز این که وی به هر حال در انواع جایگاه‌هایی که قرار گرفت، مشتاق پیشبرد نظام بود. (تنها عیب هاشمی، حذف نهضت از نظام بود که البته خیانت بزرگی بود) و اما اینکه اعضای آن باید انتصابی از جانب ولی‌فقیه باشند یا انتخابی از سوی ملت؟ جای تأمل دارد نه تخطئه. زیرا نیازمند خبرگی (و نه قلابی و عنوانی!) است. 👌 در بی‌حد و مرز هاشمی بهرمانی، هیچ تردیدی نیست و بنده هم در مقاله دیگری بدان پرداخته‌ام. 👌 اقتضای در قانون اساسی، آن است که لزومی به تلقی کردن آن نیست. 👌 شاید تحمل شکسته شدن تمام استخوان‌های در زیر شکنجه‌های وحشیانه () برای خدا بوده است. لذا بکار بردن عبارت «هیچ‌وقت» برای تأکید بر کار نکردن آن مرحوم برای خدا، شاید غلط باشد. 👌 تشکیل مجمع تشخیص، برای حل دعوای مجلس و شورای نگهبان بود که بالتبع نیازمند ریاست یکی از اعضای آن بود و هست و خواهد بود. چه ربطی به دارد و تحت‌الشعاع قرار گرفتن جایگاه او؟! اگر اعضای مجمع، هاشمی را به ریاست پذیرفتند و یا از جانب ، منصوب شد، چه ربطی به هاشمی دارد که گنهکار جلوه داده شود؟! 👌 ، چه شخص سوم کشور باشد چه شخص چهارم و پنجم آن، عهده‌دار بزرگترین کشور است که تمام پول‌ها و پل‌ها را در اختیار دارد و ریاست مجمع تشخیص مصلحت، استیلائی و تأثیری در قدرت کم‌نظیر او ندارد. 👌 قوی‌ترین اشکالی که به هاشمی و تأثیر وی در هنگام بازنگری وارد شده مقوله «سپردن ریاست شوراهای عالی کشور به ریاست جمهوری» (= مضاعف ساختن قدرت رئیس جمهور) بوده است که این ایراد هم اشکال دارد و به عللی، چندان وارد نیست. 👌 اشراع بمعنی شروع نیست! 👌 در قضاوت‌های خود سعی کنیم همه جوانب قضایا را در نظر بگیریم و از حدود و و ، تجاوز نکنیم حتی در قبال دشمنان‌مان 🙏 ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۶/۱۰ 🆔@chelcheraaqHM 💠 🎲 هم‌اندیشی چلچراغ 🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 جای‌گزینی بـحق جای‌گزینی ناحق ۱۱ ماه از اشتراک‌گذاری یادداشت «دو‌تا اسلام/دو تا ایران» در گذشت و اینک شاهد و کهنه اما فراگیری هستیم که بدان مبحث، معطوف است و قدری بهت‌انگیز! در آن یادداشت، اشاره‌ای تمثیلی به فردی مشهور به شد و اینکه در امتداد ، مدتی دست و پایی زد. مزدوری از زنجیره طویل برای توسعه برای اضمحلال که مدتی در نقش ستاینده شخصیت و کلام آقا فرو رفت و در گوی سبقت را از دیگران ربود و حتی حضرت آقا را به پادشاه ایرانزمین ملقب کرد! 👌(واژه جعلی جهت اشاره به حاکم بر ، به کار می‌رود تا حتی‌الامکان به ، جسارتی نشود) وی در تمجید و تحسین «سخنان و مواضع آقا»، چنان دقیق و عمیق حرف می‌زد که موجب تعجب و بلکه حسرت گشته بود! ولیکن پرده‌های رنگارنگ نفاق او ناگهان فرو ریخت و دوامی پیدا نکرد و او دوباره به ضدیت با برگشت و مجدداً به حمایت علنی از صهاینه پیوست! چنین افرادی را کم نداشتیم! نمونه داخلی آن، بود که در زمان ریاست در دفاع از ولایت، تا تشبیه نقش به هم پیش رفت! ولیکن با اعدام پسرش که به صهاینه پیوسته بود، خود را کرد و زبان به تشویش اذهان عمومی نسبت به گشود! اجازه بدهید این مبحث را با یکی از تحدی‌های قرآنی دنبال بکنیم؛ در سوره مائده (آیه ۵۴) می‌فرماید: «ای گروهی که ایمان آورده‌اید، هر که از شما از دین خود مُرتَد شود به زودی خدا قومی را که بسیار دوست دارد و آنها نیز خدا را دوست دارند و نسبت به مؤمنان، خاضع و فروتن و به کافران سرافراز و مقتدرند (به نصرت اسلام) برانگیزد که در راه خدا جهاد کنند و (در راه دین) از نکوهش و ملامت احدی باک ندارند. این است فضل خدا، به هر که خواهد عطا کند و خدا را رحمت وسیع بی‌منتهاست و (به احوال همه) دانا است.» مد نظر نگارنده از این آیه شریفه، عبارت «فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ» است که وعده جای‌گزینی قومی می‌دهد که و و و انجام بهینه امور را دارند. در تفاسیر وارد شده که منظور؛ بجای است که در امر استقرار و استحکام و پیشبرد دین خدا در دنیا، دچار رخوت و نفاق آخرالزمانی می‌گردند و ایرانیان، پرچم‌دار بیرق محمدی(ص) در جهان می‌شوند. با ذکر این مقدمات، می‌خواهم به این مطلب برسم که؛ و حضرت آقا نیازمند تبیینی در حد است و قاعدتاً امتی باید به این بپردازند. 👌ولیکن چنین ضرورتی (؛ یعنی تبیین شخصیت و اندیشه‌های دینی و سیاسی و مواضع میدانی رهبری و راهبری )، خود تبدیل گردیده است به معبری برای در صفوف تا با پرچمداری آن‌ها در صحنه، را در بزنگاه‌هایی خطیر، به پرتگاه و سقوط بیافکنند! حال به نظر می‌رسد در خلأ کم‌کاری پیروان واقعی ولایت، قومی در صدد جایگزینی ناحق آن‌هاست که ضمن تمجید و تحسین و تعظیم مواضع و سخنان می‌خواهند برای حمایت از ولایت فقیه، پرچمداری بکنند. این ، نه از آن‌جهت تغییر رویه داده‌اند (و توبه نموده‌اند!) که به و از ولایت فقیه، واقف گشته‌اند و مایل شده‌اند که ولایت شوند، بلکه از این روش کهنه اما مؤثر می‌خواهند بعنوان بهره بگیرند. بنابراین؛ تکلیف و امت اسماعیل اینست که؛ اولاً) فریب چنین و نفاقی را نخورند. ثانیاً) تنبلی‌های تبیینی خود را جبران نمایند. ثالثاً) اجازه ندهند که فرقه فتنه‌گر، رهبری را بنفع خود، مصادره نماید، (چنانکه مشانژاد، مدتی در این عرصه تا آن‌جا تاخت که نزدیکترین مواضع را به مواضع رهبری جلوه داد!). رابعاً) مرعوب پروپاگاندای این فرقه که برای از صحنه خارج کردن و واقعی ولایت، دم از ولایت حکیمانه آقا می‌زنند، قرار نگیرند و اینکه مثلاً برای از چنگال جریانات مرموز حجتیه و پایداری و امثالهم، وارد معرکه شده‌اند! خامساً) از مرزبندی خود با انواع جریانات بظاهر ولایی و جهادی ولیکن بیگانه با ، دائماً مراقبت نمایند تا هیچ‌گاه شرمنده درندگی‌های آن‌ها نگردند. ، در بازی جدید خود، با روش همیشگی فرافکنی و تحمیق، دست پیش را می‌گیرند که پس نیافتند! فلذا جهاد تبیین امروز برای رسواسازی وارونگی ، بسی پیچیده‌تر از دیروز است. ..ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) دبیرکل جبهه حامیان ولایت ۰۳/۷/۱۴ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
التزام به حمایت از ولایت ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌حمایت بموقع از ولایت از و پشتیبانی از ؛ همیشگی است که اگر بموقع انجام نشود، و زیانی است که قضاء هم ندارد و نمی‌شود نمود و آن می‌ماند برای و عُقبیٰ (العیاذ بالله) ولیکن در هم بدون نخواهد بود. حمایت از بعد از چیزی نیست بجز بعد از وای بر ما اگر تنها بماند! تعویق در ایران، بمنظور پیشگیری از به خاک و خون کشیده شدن تجمع عظیم در ، شاید موجه بود ولیکن به تعویق انداختن آن به بهانه (که فقط باور می‌کنند و آن می‌باورانند) یا عبور آسان در سفر به ، مشمول بود و موجب جلب که در محروم شدن از خود را نشان داد! همان که می‌توانست مناسب‌ترین باشد و افسوس که از دست و رفت! فاجعه‌ای که جبران‌ناپذیر است. قربانی کردن و به پای مشتی فتنه‌گر ، بزرگترین جفای دولت_ملت ایران به بود که ای‌بسا خشم افزونتری از جانب را بدنبال داشته باشد و امید است که عملیات‌هایی بزرگتر و مؤثرتر از حملات پیشین موشکی به از آن پیشگیری نماید! ربنا لا تؤاخذنا إن نسینا أو أخطأنا حسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۲۰ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
هدایت شده از مقالات حسینی منتظر
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 گرفتاری عمیق اسلام چنانکه در 👈یادداشت مورخه ۱۴۰۳/۷/۱۲👉 اشاره شد، دارای ترکیبی دوگانه است که بدون تعارف می‌توان آن‌دو را و نامید. و جالبه که 👈خاخام بزرگ یهود هم به این تقسیم‌بندی، تصریح می‌کند!👉 البته او بجای امت اسماعیلی، می‌گوید؛ ! ویژگی امت اسماعیلی ایران، دفاع از حرم و‌ تلاش برای تحت زعامت در حریم «نهضت+نظام اسلامی» است. اینان همیشه در صحنه‌های خطرناک، حضوری دارند که آخرین آنان، حضور در و بلکه کل مراسم بود. ویژگی امت اسراعیلی ایران، کاملاً متفاوت از است و در عین‌حال دارای خصائل خیانت و جبانت است. فلذا مجموعه‌ای از و را در خود جای داده است. ؛ نماد بارز چنین طیفی است که نه تنها هرگز قادر به درک و فهم نیست، بلکه هر کاری که برای منکوب کردن آنان، بتواند دریغ نمی‌کند و هم که دهن‌بین اوست از چنین سنخیتی برخوردار است و لذا هرگز نمی‌تواند قابل اعتماد باشد. در این مقال، باید به خائفین پرداخت که با بروز وضعیت جدیدی که (امکان رویاروئی نظامی مستقیم بین ایران و رژیم جنایتکار اسراعیل) پیش آمده است، در مسیر و و حتی فرو خزیده و می‌خزند! این عده، چنان اسیر شایعات و توهمات پوچ هستند که در رفتار به هر بهانه‌ای به دنبال از شهرهای بزرگ و حساس بویژه هستند و معمولاً آن‌ها را در صفوف بهتر می‌شود پیدا کرد. این‌ها در گفتار هم معمولاً طلبکار هستند و اصطلاح مشعشعی هم دارند مبنی بر اینکه؛ «تا دیگران را انگولک نکنید، کسی به شما کاری ندارد»! چنین عباراتی، توجیهی برای فرار این‌ها از مبارزه و شرکت در خطرات است. وانمود می‌کنند که شما اسراعیل و آمریکا و سایر ظالمین را انگولک کردید و حال آن‌ها ناچارند شما را پشیمان بکنند و لذا برای اینکه شما ادب (مجازات) بشوید، شما را با دشمنان، تنها می‌گذاریم! منظور این «جماعت خائن+خائف»، از «انگولک کردن دنیا»، دو مطلب راهبردی است که عبارتند از: ۱) ۲) حمایت از البته بعضی‌ها هم از برای مقابله با جنایت‌ها و خیانت‌های و نیز تسخیر آمریکا در را سرآغاز تلقی و تلقین می‌کنند که قاعدتاً هر دو واقعه مذکور در ذیل همان راهبردهای «نهضت+نظام اسلامی»، قابل تعریف است. و اما امر خطیر و ضروری «صدور انقلاب اسلامی»، نوعی حمله پیش‌دستانه به به سرکردگی بمنظور «یارگیری در سطح جهانی» در در برابر و است که ملت ایران و ناب محمدی(ص)، گریزی از آن نداشته و ندارند. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که صدور انقلاب اسلامی؛ فرع بر در مقابل شیاطین جنی و انسی است. فلذا بنیادی‌ترین راهبرد ایران، همانا بوده و است و خواهد بود که است نه انگولک کردن دنیا وگرنه تسلیم دژخیمان شدن که نسبتی با و حتی ندارد. واقعیت آن‌ست که بخشی از دنیا به ما و بخشی هم در قبال تجاوز ، متأسفانه است و ما هیچ راهی بجز مقاومت همه‌جانبه نداریم که حتی‌الامکان باید پیشگیرانه و حتی حمله پیش‌دستانه باشد. هجمه هدفمند دشمنان به ایران، از زمانی آغاز شد که به مصری در باب ، دست یافتند و پیشاپیش به جنگ خانمان‌سوز با و پرداختند. را بنی‌اسرائیل شروع کردند و ادامه داد و آن‌را بیشتر و بیشتر آشکار ساخت. 👈لطفاً اینجا را هم ببین👉 احداث در حدفاصل تا ، بخشی از این تلاشهای مذبوحانه یهود عنود در صدر اسلام بود که جنبه سخت‌افزاری داشت و نماد بارز آن‌ها به شمار می‌رود. 👈لطفاً اینجا را هم ببین👉 و در جنبه نرم‌افزاری هم تربیت فرد کارآمدی بنام «أبوحفص عمرالعدوی القرشی» موسوم به مشهور به بود که با انجام در ، خود را نامید و نبض را در دست گرفت و به کشانید. او در اسلام بود که توانست با (ص) و شهادت دختر معصوم پیغمبر؛ حضرت (س)، را از حیز انتفاع ساقط گرداند. فصل مشترک عمر و در اینست که هر دو تحت خاخام‌های یهود بودند تا هدفی بجز نداشته باشند. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۷/۱۶ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏