✍️ تحریری حم؛
⚖️ دو تا اسلام
⚖️ دو تا ایران!
وقتی که دو تا اسلام متناقض و دو تا ایران متضاد داریم، ناچاریم به یکی از آنها ایمان آورده و به دیگری #کفر بورزیم!
و البته منافقینی هم هستند که همیشه #ایمان و کفرشان معکوس مینماید!
#اسلام_حقیقی
و #اسلام_جعلی
#ایران_مطلوب
و ایران نامطلوب
مسئله، زمانی پیچیدهتر میشود که در ضریب ماتریسی اسلام و ایران (هر کدام به توان ۲)، شاهد چهار نوع گرایش کاملا مختلف از همدیگر باشیم:
اسلام موافق ایران
اسلام مخالف ایران
ایران موافق اسلام
ایران مخالف اسلام
اگر بخوبی دقت کنیم، آنچه که واقعیت دارد، یک مثلث است. زیرا اسلام موافق ایران با ایران موافق اسلام، یکیست. فلذا اضلاع این مثلث عبارتند از:
۱) اسلام و ایران موافق
۲) اسلام مخالف ایران
۳) ایران مخالف اسلام
از منظر #نسب_اربعه، گروه اول رابطه اسلام و ایران را #تساوی و دو گروه بعدی آنرا #تباین میدانند.
این #مذاهب متعدد را عجالتا کوتولههای فکری نمایندگی میکنند:
کوتولهای مثل اسفندیار مشاعی دم از «مکتب ایرانی» میزند با این توجیه که حاوی اسلام است. یعنی اگر به مکتب ایرانی بچسبیم، چیزی از اسلام را از دست نمیدهیم. بنابراین اسلام را که مورد سوءاستفاده از مدعیان آن قرار گرفته و میگیرد، اساسا دور بریزیم و مکتب ایرانی ما را کفایت میکند. حسبنا مکتبة الایرانیة!
نگران از کف رفتن #مکتب_اسلام هم نباشیم که همه آنرا در مکتب ایرانی داریم!
#کوتوله دیگری بنام امید دانا هم تقریبا همین نگرش را به گونه دیگری میپردازد. وی هم معتقد است که مکتب ایران در مقام إکمال و إتمام بوده و هیچ نیازی به #اسلام نداریم و اینکه ایرانیها خیلی هوشمندانه، اسلام را #ایرانیزه کرده و اسمش را گذاشتهاند #تشیع و #اسلام_ناب! وگرنه اسلام بدون ایرانیزاسیون، اسلام داعش است!
ولیکن هر دو گرایش خاماندیشانه (نخواستم از واژههای تندتری که باید به کار برد استفاده کنم!) در مواجهه با قرآن دچار تحیر و رسوائی میشوند!
جریان #مشانژاد بر این باور هستند که قرآن کتابی است که نیازمند تفسیر است و از آنجا که بهترین و بیشترین تفاسیر را #ایرانیان نوشتهاند، لذا به همین دلیل، گلیم قرآن هم در #مکتب_ایرانی از آب کشیده میشود و جای نگرانی نیست!
اما #جریان_نادانا معتقد است که #اسلام_داعش (وارث اسلام #خلافت_عربی اموی و عباسی) زاده همین قرآن است و لذا باید #قرآن را به آتش بکشیم! (العیاذ بالله)
همچنین آورنده این کتاب و نخستین مؤمن بدان (رسولالله الاعظمص) را هم باید گردن بزنیم. البته اهل بیت او بویژه #امام_حسین را که همسری #ایرانی اختیار کرد، حفظ میکنیم فقط بخاطر اینکه آنان را ایرانی تلقی میکنیم!
و حتی میتوانیم دایره ایرانیت خود را بازتر کنیم و حضرت ابراهیم(ع) را هم که ایرانی (از #نژاد_ایرانی کرد یا آذری) بوده متعلق به خود بدانیم اما زیر بار ذریه او نمیرویم. زیرا نوادگان اسحاق(ع) که با #کنعانیان آمیختند و اصالت پدری خود را از دست دادند، در سودای نابودی ملت ایران بوده و هستند و خواهند بود، و نوادگان اسماعیل(ع) که با قریشیان و اعراب آمیختند و اصالت پدری خود را از کف دادند، در حمله عربها به #ایران و فروپاشی #شاهنشاهی باستانی ما نقش داشتند.
اینگونه مباحث آمیخته به برخی جهالتها و لجاجتها ایجاب میکند که دقیقا در صدد ترسیم رابطه #اسلام و #ایران برآئیم.
از نظر نگارنده این سطور، نسبت اسلام و ایران، نه تساوی است و نه تباین بلکه عموموخصوص منوجه است. یعنی؛
۱- بخشی از #اسلامیت، معادل ایرانیت است.
۲- بخشی از #ایرانیت، معادل اسلامیت است.
۳- بخشی از اسلامیت، ناسازگار با ایرانیت است.
۴- بخشی از ایرانیت، ناسازگار با اسلامیت است.
✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر)
💠