.
♻️ حمید رسایی: کسی دلش برای چیزی به نام مردم اسرائیل نسوزد. ما در سرزمینهای اشغالی چیزی به نام مردم نداریم. به تعبیر درست و دقیق امام خامنهای، اسرائیل یک پادگان نظامی است. این تصاویر گوشهای از واقعیت درون شهرکهای صهیونیستی را نشان میدهد...
تمام مناطق اشغالی باید مورد اهداف موشک ما و حزب الله باشد. ما در مناطق اشغالی نباید چیزی به نام مناطق مسکونی را به رسمیت بشناسیم.
🔺برای دیدن تحلیلهای حمید رسایی عضو کانال شوید🔻
eitaa.com/joinchat/389677056C798a6dc5a1
💢مصاحبه دکتر عبدالحسين الله کرم، دبیر کل #جمعیت_رزما، با خبرگذاری تابناک
❓نظر شما در مورد خطبه های دیروز (جمعه نصر) رهبری چیست ؟
☘بسم الله الرحمن رحیم
⭕نکات مهمی در خطبه ها از جمله مشروعیت عملیات فلسطینی ها در طوفان الاقصی براساس دفاع از سرزمین, مشروع بودن کمک لبنانی ها به دفاع فلسطینی ها , مشروعیت وعده ی صادق بر اساس قوانین بین المللی بود.
🔹️اما مهمترین بخش خطبه در دو موضع بود، موضوع نه تعلل و نه شتابزدگی درصورت نیاز به تکرارگسترده تر عملیات وعده ی صادق 2 و همچنین حکم جهاد درضربه زدن به رژیم صهیونیستی بود .
🔹️اینها در حالیست که بنظر میرسد حضور گسترده ی مردم در بیعت مجدد با رهبر شجاع و باتدبیر انقلاب اسلامی در نماز جمعه ی دیروز مهمتر از عناصری بود که در دو خطبه خدمت شما عرض شد زیرا نتانیاهو اعلام کرده بود که دستش به همه جای ایران میرسد اما جرات هیچگونه تحرکی در روز جمعه نداشت .
زیرا با انهدام حیفا و تل اویو روبرو می شد.
❓تحلیل شما از عملیات #وعده_صادق_دو چیست :
🚩شلیک موثر 200 موشک به مراکز نظامی و عملیاتی علاوه بر شرافتمندانه بودن عملیات ، موازنه ی قدرت را برقرار وتجدید کرد . و همچنین تهدید ایران به تکرار گسترده تر این حمله در صورت لزوم موجبات بازدارندگی را فراهم کرد . بطوریه رژیم صهیونیستی جرات تعرض در روز جمعه به نماز جمعه ی تهران به امامت رهیر معظم انقلاب را نکرد.
❓-چه مولفه های جدیدی در این عملیات نسبت به عملیات قبلی وجود دارد؟
🚩عنصرغافلگیری در #وعده_صادق2 بارزترین عنصر بود زیرا در #وعده_صادق1 با اعلام رسمی زمان حمله ی آن عملیات به طرف مقابل امکان دفاع بیشتر واستفاده از همکاری دیگران از جمله آمریکا وقدرت های دیگر داده شده بود .علاوه بر آن تاکتیک استفاده از موشک و عدم استفاده از پهباد نیز قابل توجه بود.
❓-پیش بینی شما از پاسخ اسرائیل چیست ؟
🚩از آنجا که راهبرد رژیم صهیونیستی با راهبرد لبه پرتگاه ، دنبال ایجاد رعب و وحشت بود لذا تمام مراحلی که هلوکاست رو بر اساس اون برقرار کرده بودند عبور کرده و با انهدام بیمارستان ، مناطق مسکونی ، مدارس، تحقیر و هتک حرمت اسرا و غیره را انجام داد . این کار در لبنان هم با ترور دسته جمعی توسط پیچرها و بی سیم ها همچنین استفاده از بمبهای سنگر شکن، بمباران وجشتناک 85 تنی به راهبرد لبه پرتگاه دامن زد . اما هرگز فردی در زندان دو میلیون نفری سر باز غزه علیه حماس و هیچ فرد لبنانی در جنوب لبنان وضاحیه در جنوب بیروت علیه حزب الله شعار نداده ومخالفت نکرد بلکه پیروی از هنیه و پیروی از سید حسن نصرالله شعار این مردم آواره و تحت ظلم و ستم بود .
علاوه بر این ها #وعده_صادق2 همانطور که در مطالب قبلی گفته شد موازنه ی قوا را تجدید کرد و قدرت بازدارندگی ایران را تشدید نمود . بر همین اساس بنظر می رسد که ما احتمالا فقط با یک حمله ی نمادین از سوی رژیم اشغالگر قدس به ایران مواجه شویم تا رژیم صهیونیستی تلاش خود را معطوف به غزه و لبنان و نهایتا یمن بنماید، الته تلاش اصلی همچنان معطوف به جدایی غزه و لبنان خواهد بود تا موشک های کوتاه برد لبنان به منطقه ی شمال اسرائیل نرسد و در نتیجه ده ها هزار نفری که در شمال فلسطین اشغالی به تل آویو و شهرهای دیگر، فرار کرده اند به شمال فلسطین اشغالی برگردند . در این وضعیت رژیم صهیونیستی دوباره برای پاکسازی نژادی به غزه باز خواهدگشت گرچه بنظر می رسد این هدف نهایی و راهبردی رژیم اشغالگر قدس باشد اما ازآنجا که برای تحقق آن باید با نیروی زمینی وارد جنوب لبنان گردد بدون شک ومانند جنگ ۳۳ روزه شکست خواهد خورد.
وَمَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ
شبکه خبری
شورای هماهنگی حزب الله کشور
رزمندگان حزبالله
لطفاً جهت عضویت اینجا ضربه بزنید👇
https://eitaa.com/hezboallahark
امام علی(عليه السلام): هر قومی یک سامری دارد و شعار سامری این امت، «نه به جنگ» است
این .... ناراحت شده چرا وعده صادق 2 اتفاق افتاده
استدلالشون هم اینه ما به دنیا مخابره کرده بودیم این دولت، دولت صلح هستش
اخراج #ظریف_کذاب از ایران
شبکه خبری
شورای هماهنگی حزب الله کشور
رزمندگان حزبالله
لطفاً جهت عضویت اینجا ضربه بزنید👇
https://eitaa.com/hezboallahark
🟥🟨 @marsad
🟨🟥
🇮🇷 ⃟ٖٖٜٖٜ ⃟ٖٖٜٖٜ ⃟ٖٖٜٖٜ🇵🇸)) دوشنبه ۱۶ مهر
// سالروز عملیات طوفان الاقصی ،
(در این یکسال چه گذشت؟)
// برگشت اسرائیل به ۷۰ سال قبل
(مقابله با بحران مشروعیت)
// اسرائیل در آستانه نابودی کامل و نابودسازی استکبار جهانی است.
🟨 عبدالملک بدرالدین حوثی رهبر یمن در نخستین سالگرد عملیات طوفان الاقصی بشرح زیر به جمعبندی یکسال گذشته پرداخت:
🔸دشمن صهیونیستی در طول یک سال کامل بیش از ۲۵۰ هزار حمله علیه غزه انجام داده است و نزدیک به ۱۵۰ هزار فلسطینی در غزه شهید، مجروح و مفقود شدهاند و حدود ۱۰۰ هزار تُن مواد منفجره استفاده کرده است.
🔸پیکر ۷ هزار و ۸۲۰ شهید غزه هنوز دفن نشده، به بیمارستان نرسیده و اطلاعات آنها ثبت نشده است.
🔸رژیم صهیونیستی با ارتشی ۳۵۰ هزار نفره اعم از نظامیان و نیروهای ذخیره و با پنج گردان و با پوشش نظامی دریایی، هوایی و زمینی به غزه حمله کرده که خشونتآمیزترین و وحشیانهترین جنگ در تاریخ جنگهاست.
🔸آمریکا شریک و حامی مالی همه جنایات دشمن صهیونیستی است.
🔸آمریکاییها با صدها هواپیمای غول پیکر باربری و بیش از ۱۰۰ کشتی، دهها هزار تن وسایل جنایتکارانه را به رژیم صهیونیستی منتقل کردند.
🔸رژیم صهیونیستی در غزه بخش آموزشی را هدف قرار داده و ۸۰۰ هزار دانش آموز فلسطینی را از آموزش محروم کرده است. از ابتدای جنگ غزه نزدیک به ۱۲هزار دانشآموز، ۷۵۰ معلم، ۱۱۰۰ دانشجو و ۱۳۰ استاد دانشگاه به شهادت رسیدند. رژیم صهیونیستی در غزه ۹۳ درصد از مدارس را به شکل کلی یا جزئی تخریب و نزدیک به ۶۵۰ مدرسه و ۱۳۰ تأسیسات اداری و دانشگاهی را تخریب کردند.
🔸در بخش سیاسی، آمریکا مانع از تصویب ۵ قطعنامه شورای امنیت برای برقراری آتشبس موقت یا دائمی در غزه شد.
🔸دشمن صهیونیستی بیش از ۱۷۰۰ تأسیسات فلسطینی را تخریب کرد و بزرگترین عملیات تخریب اراضی فلسطینیان در کرانه باختری در بیش از 30 سال گذشته را انجام داد.
🔸استواری مردم فلسطین ثابت کرده است که تجهیزات و امکانات عامل تعیین کنندهای در نبردها نیست. گروههای مقاومت در غزه در یک منطقه واقعا کوچک که نزدیک به ۲۰ سال است به شکل کلی در محاصره قرار دارد، با استواری فراوان به نبرد با دشمن صهیونیستی مورد حمایت آمریکا و غرب ادامه میدهند.
🔸ایستادگی مجاهدین و مردم غزه در برابر این همه جنایت، ظلم و ستم، جنگ نسل کشی، گرسنگی و محاصره شدید صهیونیستها، بسیار عظیم بود. استواری مجاهدین و مردم فلسطین در غزه بزرگ و تاریخی است و در تاریخ ملت فلسطین و یا در تاریخ اعراب در مبارزات آنها با دشمن صهیونیستی بینظیر است.
🔸در بخش سیاسی، آمریکا مانع از تصویب ۵ قطعنامه شورای امنیت برای برقراری آتشبس موقت یا دائمی در غزه شد.
💢 واقعیت قدرت ایران را می توان در تحلیل رسانههای مهم غربی مشاهده کرد:
ا🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
💢 نشریه وال استریت ژورنال آمریکا :
🔻"ایران توانایی نگران کننده ، برای هدف قرار دادن اسرائیل دارد.
🔻ایران در مقایسه با حمله ماه آوریل که از موشکهای کروز و پهپاد استفاده کرده بود، این بار ۱۸۰ موشک بالستیک فاتح ۱ و خیبر شلیک کرد که بزرگترین حمله در نوع خود در تاریخ جنگها بوده است.
🔻موشکهای ایران در برخی مکانها از دفاع اسرائیل فراتر رفتند.
🔻۳۲ موشک ایران در پایگاه نواتیم که جنگنده های اف-۳۵ در آن قرار دارد فرود آمدند. میزان اعلامی اصابتها در حالی است که تمرکز اسرائیل بر دفاع از این پایگاه (به دلیل اهمیت آن به عنوان آشیانه اصلی جنگندههای اف-۳۵) بوده است.
🔻اگر ایران تصمیم به هدف قرار دادن زیرساختهای اسرائیل بگیرد، توانایی موشکی اش برای نابودی این اهداف نگران کننده است.
🔻ارزیابی این حمله موشکی ثابت می کند که حمله بعدی بسیار خطرناک تر خواهد بود و این بار تاسیسات و زیرساخت ها را هدف خواهد گرفت.
🔻منابع نظامی ما تأیید میکنند که موشک های ایران به یکی از محافظت شده ترین نقاط اسرائیل اصابت کرد؛ پس هدف قرار دادن زیرساخت های اقتصادی وزیربنایی برای ایران آسان است.
🔻ما شاهد توان نگران کننده ایران هستیم. تهران اگر تصمیم بگیرد میتواند، زیرساختهای اسرائیل را به آسانی هدف قرار دهد. آسیب رساندن به یک پایگاه هوایی مستحکم و محافظت شده، پیچیده تر از حمله به تاسیسات زیرساختی در مناطق مسکونی است".
💢 نشریه آلمانی اشپیگل:
🔻حمله ایران به اسرائیل با ۲۰۰ موشک، شاید بزرگترین حمله موشکی تاریخ جهان باشد. این حمله، موفقیت آمیزتر از حمله ماه آوریل بود و توانست پایگاههای نظامی اسراییل را هدف بگیرد.
🔻ایران علاوه بر موشک مافوق صوت فاتح، موشک های جدید دیگری را نیز مستقر کرد که بردی معادل ۱۴۵۰ کیلومتر دارند و آنقدر سریع هستند که می توانند تنها در چند دقیقه به اسرائیل برسند. ایران حداقل ۳۰۰۰ موشک بالستیک دارد.
#خبروتحلیل_اَهموقایعایرانوجهان
👇
🇮🇷 ⃟ٖٖٜٖٜ ⃟ٖٖٜٖٜ ⃟ٖٖٜٖٜ🇵🇸
@marsad #کانالمرصاد
خوب به این اسمها نگاه کنید ...
لسوتو،
بابادوس،
کومور،
موریس،
نائورو،
پالائو،
پاپوآ گینه نو
سَن مارینو،
سنت کیتس و نویس،
ساموآ،
سائوتومه،
سیشل،
سوازیلند،
تونگا،
تووالو،
وانواتو،
مالاوی،
کیپ ورد،
جیبوتی،
بنین،
بلیز،
آنتیگوا باربادو،
جزایر سلیمان،
جزایر فارور،
جزایر مارشال،
موریتانی
و بسیاری دیگر ...
اینها اسامی بخشی از کشورهایی هستند که زیر ۱۰۰ سال عمر داشته و زیر ۱۰۰ هزار نفر جمعیت دارند و کاملا برنامه ریزی شده و با سیاست های پلید آمریکا تشکیل شده و اینک عضو سازمان ملل هستند و هر کدام یک حق رای دارند !
از سال ۱۹۴۵ که سازمان ملل با حضور ۵۱ کشور تشکیل شد ، تا کنون کشورهای زیادی با هدایت آمریکا ، اصطلاحاً مستقل شدهاند و اعضای سازمان ملل را به چیزی در حدود دویست عضو (۲۰۰ کشور) رساندهاند
جالب اینجاست که به یکباره شما میشنوید که بالای ۱۵۰ کشور در سازمان ملل ایران را به نقض حقوق بشر متهم کردهاند !
یا میگویند جامعه جهانی نگران برنامههای هستهای ایران است !
اما کسی نمیگوید این جامعه جهانی چیست و چگونه تشکیل شده است !؟
کسی نمیگوید که اکثر این کشورها جمعیتشان به ۳۰۰ هزار نفر هم نمیرسد !
بطوری که جمعیت ۱۰ کشور روی هم رفته کمتر از یکی از شهرکهای کوچک شهرستانهای ایران نیست
۱. واتیکان زیر ۱،۰۰۰ نفر
۲. نائور کمتر از ۱۱،۰۰۰ نفر
۳. تووالو - کمتر از ۱۲,۰۰۰ نفر
۴. پالائو - بیشتر از ۱۸,۰۰۰ نفر
۵. سن مارینو - کمتر از ۳۴,۰۰۰ نفر
۶. لیختن اشتاین - کمتر از ۳۹,۰۰۰ نفر
۷. موناکو - کمتر از ۴۰,۰۰۰ نفر
۸. سنت کیتس و نویس - کمتر از ۵۴,۰۰۰ نفر
۹. جزایر مارشال - کمتر از ۶۰,۰۰۰ نفر
۱۰. دومینیکا - کمتر از ۷۲,۰۰۰ نفر
.........
جمعیت ۱۲۶ کشور عضو سازمان ملل فقط هفتاد میلیون نفر هست ، که بله قربان گوی آمریکا هستند .
مساحت تمامی این کشورها به اندازه ایران نمیشود
خوب حالا فهمیدید کدوم دنیا مارا به نقض حقوق بشر محکوم میکند ؟؟؟
أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ ...؟؟؟
فرارو: در بخشی از خاطرات مبارزات رهبری علیه رژیم شاه آمده است: بیست و سوم آذر ۱۳۵۶ بود که زنگ در خانه آقای خامنهای به صدا درآمد؛ زنگ که نه، با کوبش در از خواب پرید. بیش از یک ساعت به اذان صبح مانده بود. مثل همیشه که خودش برای باز کردن در میرفت و نمیپرسید کیست، از اتاق خارج شد.
به گزارش دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری، در بیان شرح مبارزات حضرت آیتالله خامنهای علیه رژیم ستمشاهی، کمتر به نقش همسر مکرمهی ایشان در آن دوران پرداخته شده است.

در همین راستا، در سال ۱۳۹۷، بخش زن، خانواده و سبک زندگی Khamenei. ir (ریحانه) هفت روایت تاریخی از نقش خانم منصوره خجسته باقرزاده در مبارزات رهبر انقلاب را منتشر کرد. منبع این تاریخنگاریها، کتب «خون دلی که لعل شد» و «شرح اسم» است:
یکم. آغاز زندگی مشترک
زندگی مشترک آقای خامنهای و خانم خجسته شروع شده بود. نخستین خانه این زوج، منزل شوهرخواهر سیدعلی خامنهای بود. دو اتاق از شیخ علی تهرانی اجاره کردند. «چند ماهی منزل خواهرم بودیم… آقا شیخ علی آقا… ماهی ۶۰-۵۰ تومان از ما اجاره میگرفت. البته دغدغهای نداشتم، چون او فشاری نمیآورد.»
فردای روز تبعید امام برای شرکتکنندگان در جلسه خانه آقای قمی اتفاقی نیفتاد. به همسرش گفته بود که شاید از این نشست برنگردد، اما زندان رفتنها، دربهدریها و تعقیب و گریزها، انزوا، سکوت، تبعید و دیگر رخدادهای بعدی نشان داد که سنگینی سقف این زندگی مشترک روی ستونهای صبر و پایداری این زن قرار دارد؛ زنی که از خانوادهای دارا به همسری طلبهای ندار درآمده، و با حوادث زندگی با گشادهرویی برخورد میکند، مرد خانواده را در ادامه راهی که بدان ایمان داشت و پای میفشرد استوارتر کرد.
همسرم «هیچ وقت اظهار نگرانی و گلهمندی از دست من نکرده، حتی مشوق من در قضایای عدیدهای هم بوده [است.] مواقعی… بود که بعضی از افراد و گروههای مخفی از اشخاص مهم و سطح بالایشان منزل ما رفت و آمد میکردند. من البته به همسرم نمیگفتم که اینها کی هستند، اما او از نحوه رفت و آمد… میفهمید که اینها اشخاصی مهم و حساس هستند. از من سوال نمیکرد، مرا نمیخواست سوالپیچ کند… هیچگونه مخالفتی نداشت، بلکه کمک هم میکرد.»
خانم خجسته میگوید: «دوران مشقتبار و امتحان الهی بود و من خودم را برای تمام مشکلات ممکن آماده کردهبودم و هرگز درباره هیچ چیز لب به شکوه نگشودم… فکر میکنم بزرگترین نقش من حفظ جوّ آرامش در خانه بود؛ طوری که ایشان بتوانند با خیال راحت به کارشان ادامه دهند. من سعی داشتم تا ایشان را از نگرانی در مورد خود و فرزندانم دور نگه دارم.»
دوم. فقر
عواقب مبارزه با دستگاه حاکم یکی از مصائب بود، فقر و نداری گرفتاری بعدی. بیپولی دوره اقامت در قم، در مشهد هم ادامه یافت؛ و اینبار در کنار همسری که با طعم تلخ آن آشنا نبود. سختیهای بیپولی همچنان پابرجا بود.
سیدعلی خامنهای پس از بازگشت به مشهد، مباحث فقهی خود را با پدر پیگرفت. صبحها راهی منزل قدیمی خود میشد و پس از پایان محفل علمی در اتاق باستانی پدر، برای تدریس به مدرسه نواب میرفت. اوایل زندگی مشترک بود. صبح که میخواست از خانه بیرون آید، همسرش گفته بود که برای ظهر چیزی نداریم؛ فکری کن. و اکنون در کوچه پسکوچههای منتهی به مدرسه نواب یادش آمد که چه سفارشی به او شدهاست. «دست کردم توی جیبم. جیبهای بالا که هیچ نداشت… جیب پایین… حدود چهار ریال یا چهار ریال و ده شاهی… بود… بیاختیار خندهام گرفت… و گفتم الحمدلله… واقعاً هیچی نداشتم… این طور نبودم که… مثلاً [بتوانم بروم] از فلان کس بگیرم یا از توی بانک بردارم، نه. نه یک ریال ذخیره، نه یک امکان… در چنین مواقعی خیلی به من فشار میآمد.»
سوم. رویارویی برای مواجهه با خطرات
چند هفتهای از پیوند این زوج نمیگذشت که در ۱۳ آبان ۱۳۴۳ حاجآقا روحالله خمینی به ترکیه تبعید شد. خبر امکان تبعید امام به ترکیه، چند روز پیش از اجرای حکم به مشهد رسیده بود و در محافل علاقهمند به امور سیاسی، به ویژه در بین روحانیان گفته و شنیده میشد. همین موضوع موجب شد که عدهای از روحانیان از آیتالله میلانی بخواهند درباره لغو مصونیت سیاسی مستشاران نظامی آمریکا [= کاپیتولاسیون] اعلامیه بدهد. عصر روز سیزدهم آبان کمیسیون امنیت در مشهد تشکیل شد و برای مقابله با اقدامات احتمالی روحانیان به بررسی اوضاع پرداخت.
قرار بود چهاردهم آبان، فردای تبعید امام، جلسهای بسیار مهم در خانه آیتالله سیدحسن قمی برپا شود. مأموران امنیتی از تشکیل این نشست سیاسی بیخبر نبودند. مخبر ساواک نوشت که «از ساعت ۱۵ کمیسیونی از طرف آقای قمی و میلانی و عدهای از علماء در منزل آقای قمی برپا بود و در ساعت ۲۰:۰۰ پایان یافت.»
یکی از دعوتشدگان به این جلسه آقای خامنهای بود. آن روز خطاب به همسرش گفت که «باید بروم… و ممکن است… دیگر برنگردم؛ یا زندانی شوم، یا ما را بکشند. از آنجا او را وارد جریانات کردم. دیدم آدم قرصی است و آماده است که این حوادث را پذیرا باشد.»
خانم منصوره خجسته در این مورد میگوید که شوهرش این گفته را «درست همان روزی که امام خمینی دوباره بازداشت شدند و ایشان را از قم به تهران آورده و سپس به ترکیه تبعید کردند، مطرح نمود. در آن روز آقای خامنهای و دیگران در مشهد برای نشان دادن مخالفتشان با این امر آماده شدهبودند و در همین زمان بود که از من در برخورد با مسئله دستگیریشان سوال کردند. از همان روز من خودم را از لحاظ فکری آماده رویارویی با خطراتی که در راه مبارزات همسرم پیش خواهد آمد، نمودم.»
چهارم. اختفاء
روزهای آخر شهریور ۱۳۴۹ بود. طبق معمول به خانه پدر رفت، تا ضمن مباحثه درباره مسائل فقهی، او را نیز از تنهایی به در آورد. نشسته بودند که زنگ در به صدا درآمد. بانو خدیجه (مادر مکرمه آیتالله خامنهای) رفت در را باز کرد. لحظاتی بعد، نگران برگشت و گفت که دو ساواکی سراغت را میگیرند. پرسید: چه جواب دادید؟ مادر گفت: جواب دادم که اینجا نیست. گفت: چرا دروغ گفتی مادر؟ بانو خدیجه هم پاسخ داد که این ساواکیها مثل سگ هار هستند؛ باید شرشان را کم کرد. و شروع کرد به نفرین آنها.
حاج سیدجواد که از شنیدن موضوع برآشفته بود و ابراز ناراحتی میکرد، از پسرش پرسید که باز چه کردهای که قرار است بگیرند و زندان ببرند؟ سعی کرد هر دو را آرام کند. گفت که احتمالاً اشتباه آمدهاند. از ذهنش گذشت که به زودی سراغ خانهاش خواهند رفت و لازم است پیش از رسیدن آنها، در خانه و نزد همسرش باشد.
خود را به خانهاش رساند. اوضاع آنجا طبیعی بود. موضوع را با همسرش در میان گذاشت. خانم خجسته، خودسالار و پردل، همچون تنگناهای گذشته پر روحیه و استوار نشان داد. کمکش کرد آماده شود؛ لباسهایش را عوض کند، ناخنش را بگیرد، ریش و سبیلش را کوتاه کند؛ همه کارهایی که قبل از زندان رفتن ضروری مینمود.
ناهارش را خورد، نماز ظهر و عصر را خواند و آماده نشست تا زنگ در به صدا درآید و او در راه روی مأموران شهربانی که برای بردنش آمدهاند بگشاید. خانم خجسته از این معطلی بدخیم خسته شد و خوابش برد. آقای خامنهای هم سری به کتابخانهاش زد تا برخی از آنها را که امکان بردنش به زندان باشد، همراه خود کند.
ناگهان به ذهنش رسید خوب است مدتی پنهان شود و در جای امنی ترجمه کتابش را به پایان رساند؛ بعد از آن هر چه پیش آید خوش آید. چندین بار به قرآن تفأل زد. همه آیهها او را به اختفاء تشویق کردند. همسر را بیدار کرد. از تصمیم تازهاش گفت. خانم خجسته بسیار شادمان شد و پرسید: کجا میروی؟ گفت: نمیدانم؛ فقط میخواهم ترجمه کتاب را به پایان برسانم. بوسهای از چهره خفته پسرانش گرفت. خداحافظی کرد و از خانه بیرون آمد.
پنجم. دستپخت همسر در زندان
ماه مبارک رمضان ۱۳۹۰ق در زندان از راه رسید. دهم آبان، اول ماه مبارک بود. وقتی در سلّول بودم – پیش از انتقالم به اتاق بزرگ – ماه رمضان فرا رسید. با فرا رسیدن این ماه، دلم غرق شادی شد؛ چون از کودکی این ماه را دوست میداشتم. در این ماه، چهرهی زندگیِ روزمرّه دگرگون میشود و انسان روزهدار لذّت معنوی خاصّی را احساس میکند.
نخستین روز ماه رمضان سپری شد، هنگام افطار فرا رسید، امّا چیزی برای من نیاوردند؛ زیرا برای ماه رمضان، در محیط ارتش و زندان ارتش، حسابی باز نمیشود. نماز را خواندم و به سیر در عالم خاطرات این ماه – بویژه خاطرات ساعت افطار و شادمانی روزهداران در هنگام افطار – پرداختم. آن لحظات شادیآور و فرحافزای سر سفرهی افطار در کنار خانواده، با سماوری که در برابر ما میجوشید، در خاطرم گذشت. همچنین آن خوردنیهای اندک و سبک مخصوص افطار را به یاد آوردم؛ بویژه «ماقوت» را – غذای معروف مشهدیها که ظاهراً مختصّ خود آنها است – به یاد آوردم؛ که از هر غذایی برای افطار، آن را بیشتر دوست میداشتم. این «ماقوت» از آب و نشاسته و شکر تهیّه میشود و به شیوهی خاصّی آن را میپزند. همسر من نیز در پختن آن، همانند پختن سایر غذاها، بخوبی وارد است. ناگهان به خود بازآمدم و از خداوند مغفرت طلبیدم. شاید این گرسنگی بود که خاطرات یاد شده را در ذهنم برانگیخت. شاید هم علّت، تنهایی بود. به هر حال باید صبر کرد.
نیم ساعت پس از مغرب، یک فنجان چای به دست آوردم. مدّتی بعد شام آوردند، که به خاطر نامرغوبی، دل بدان رغبت نمیکرد. امّا قدری از آن را خوردم و بقیّه را برای سحری گذاشتم. در سحر هم مابقی آن را با اکراه خوردم، زیرا این غذا از اصل نامطبوع بود و بعد از مانده شدن نیز نامطبوعتر شده بود. نخستین روز بر این منوال گذشت.
روز دوّم، نگهبان اطّلاع داد که چیزی برای شما فرستاده شده. آن را گرفتم و باز کردم، دیدم انواع غذاهایی که در افطار به آنها میل دارم، در چند بشقاب برایم فرستاده شده است. این غذاها برای چند نفر کافی بود. همسرم آن را آماده ساخته بود و توانسته بود به زندان برساند. همچنین در همان روز، از منزل برایم وسایل تهیه و صرف چای آوردند. لذا افطاریِ خوشمزه و مطبوعی بود که به قدر کفایت از آن برداشتم و باقی را برای زندانیان فرستادم. این کار هر روز تکرار شد.
ششم. یورش شبانه
بیست و سوم آذر ۱۳۵۶ بود که زنگ در خانه آقای خامنهای به صدا درآمد؛ زنگ که نه، با کوبش در از خواب پرید. بیش از یک ساعت به اذان صبح مانده بود. مثل همیشه که خودش برای باز کردن در میرفت و نمیپرسید کیست، از اتاق خارج شد. همه خواب بودند. در را که باز کرد، افراد مسلحی دید که برخی هفتتیر و بعضی مسلسل در دست داشتند. یک آن از ذهنش گذشت که برای ترور او آمدهاند. «آقای بهشتی به من هشدار داده بود که کمونیستها قصد دارند مسلمانان فعال را تصفیه کنند و از من خواسته بود که احتیاط کنم… در همان روزها کمونیستها در کرمانشاه شبانه به منزل آقای موسوی قهدریجانی یورش برده و دست وپایش را بسته، میخواستند او را بکشند که در یک حادثه غیرارادی توانست از دست آنها فرار کند و جان سالم به در ببرد.»
فوراً در را بست. نگذاشتند. ترس از مرگ، نیرویی بدو بخشید که توانست بر آن فشار غلبه کند. در بسته شد. شاید از جای دیگری وارد شوند؟ در همین فکر بود که یکی از آن افراد مسلح فریاد زد: به نام قانون در را باز کن. این را که شنید، فهمید عوامل ساواک هستند و خطری که در پی او آمده، حداقل به قیمت جانش تمام نخواهد شد. در همین هنگام شیشه در خانه را شکستند. «به طرف در رفته، آن را باز کردم. شش نفر به درون خانه یورش آوردند و در شدت قساوت و خشونت بین خانه و در اندرونی مرا به باد کتک گرفتند. در این حال، مصطفی که آن زمان ۱۲ساله بود، از خواب بیدار شد و با ناباوری از پشت شیشه [اتاق] شاهد کتک خوردن پدرش بود. فریاد میزد و گریه میکرد.»
ضربهها به همه جا فرود میآمد، اما به ساق پا بیشتر. با نوک کفشهایشان به ساق پای او میکوبیدند. یکی از آنان دستبندی بیرون کشید و دستان آقای خامنهای را با آن بست. پیش انداختند تا وارد خانه شود؛ و آنها به دنبالش. گفت که نمیخواهم همسر و فرزندانم مرا با دستان بسته ببینند؛ دستانم را باز کنید. دور از انسانیت است. پذیرفتند و دستانش را باز کردند. وارد شدند. همسر، چهار پسر خواب و بیدار هاج و واج و بهتزده، ایستاده، نگاه میکرد. میثم، چهارمین فرزندش، دو ماهه بود. «به آنها گفتم: نترسید. میهمان هستند.»
شروع کردند به گشتن. روشن بود که جایی را بیوارسی رها نخواهند کرد. خانم خجسته در لحظهای که آقای خامنهای هم متوجه نشد، خودش را به طرف کتابخانه کشاند و هر آنچه که از اعلامیه و اوراق سری سراغ داشت، نوشتههایی که میتوانست شوهرش را متهم به فعالیتهای سیاسی علیه امنیت حکومت کند، جمع کرد؛ زیر فرش پخش نمود. «نمیدانم از کجا فهمیده بود که آن اعلامیهها در آن اتاق است. نمیدانم چگونه توانست به دور از چشم عوامل ساواک به آن اتاق برود… بعدها ماجرا را برایم تعریف کرد.»
نوبت تفتیش کتابخانه که رسید، هر کتاب و نوشتهای که گمان میرفت علیه او کاربردی داشته باشد برداشتند. اینها نیز همچون کتابها و دستنوشتهای قبلی، هرگز به او بازگردانده نشد. گزارش ماموران از آنچه که با خود از خانه آقای خامنهای آوردند چنین بود: «۱۳ جلد کتاب مربوط به دکتر علی شریعتی و یک جلد مربوط به مرتضی مطهری و تعدادی جزوات دستنویس و نامههای قابل بررسی به دست آمد.» صدای اذان صبح که آمد هنوز مشغول بازرسی بودند. «گفتم میخواهم نماز بخوانم. یکی از آنها مرا تا دستشویی همراهی کرد. وضو گرفته، به کتابخانه بازگشتم و نماز خواندم. از جمع آنها فقط یک نفر خواند و بقیه به کار بازرسی خود ادامه دادند. چیزی و جایی برای ندیده رها نکردند [مگر زیرفرش پهن شده در کتابخانه].»
از همسرش خواست مقداری غذا به او بدهد. و مجتبی و مسعود را که هنوز خواب بودند بیدار کند تا بتواند از آنها خداحافظی نماید. ساواکیها گفتند که پدرتان به مسافرت میرود. «اما من گفتم نیاز به دروغ گفتن نیست. واقعیت را برای آنها بیان کردم.» خداحافظی کرد و همراه آن مزاحمان نیمه شب از در خارج شد.
هفتم. زندگی پنهانی ۵۷
آقای خامنهای بیشتر آذر و تمام دیماه را در خانههای مخفی و دور از چشم نامحرمان گذراند. هر روز صبح به مسجد کرامت میرفت؛ جایی که پر بود از جمعیت؛ و همین امنیت آنجا را تضمین میکرد. جاسوسان جرات نمیکردند برای کسب خبر پا به آن مکان بگذارند.
رشته خبرگیری و خبررسانی دستگاه امنیتی نیز به واسطه فراوانی رخدادها، ترس خیمه زده بر وجود ماموران اطلاعاتی، و شیرازه از هم گسسته حاکمیت، کارکرد خود را از دست داده بود. مسجد کرامت در حقیقت مرکز رهبری انقلاب در مشهد محسوب میشد. آقای خامنهای با کمک دوستان همفکر و جوانان سراسر شور و اقدام، مدیریت کارها را برعهده داشت. بیشتر اطلاعاتِ روز به او میرسید و او متناسب با شرایط، خط و برنامه را به مردم و علما میداد. صدور اعلامیه، شنیدن حرف مراجعان که یکسره و بیوقفه ادامه داشت، و پاسخ دادن به آنها بخش دیگری از وقت او را میگرفت.
روزی نبود که سربازان فراری از یگانها نظامی و پادگانها به او مراجعه نکنند. تا ظهر به این امور میپرداخت. بعد از نماز، ناهار خورده یا نخورده پیگیری کارها را ادامه میداد تا شب. با متفرق شدن مردم، او نیز در میان آنان پنهان میشد و به خانه یکی از انقلابیون میرفت. به مدت پنجاه روز پا به خانه نگذاشت و جز یک بار خانواده را ندید. خانوادهاش نیز از بیم تهاجم ماموران، یکجا نمیماندند و هموراه از جایی به جای دیگر نقل مکان میکردند.
🔴تعداد موشکها و پهپادهای شلیک شده به سمت اراضی اشغالی طی یک سال جنگ
🔸ارتش رژیم صهیونیستی اعلام کرد که طی یک سال جنگ در غزه این تعداد موشک به سمت اراضی اشغالی شلیک شده است:
🚀حدود 13200 موشک از نوار غزه
🚀12400 موشک و پهپاد از لبنان
🚀180 موشک و پهپاد از یمن
🚀400 موشک و پهپاد از ایران
🚀60 موشک و پهپاد از سوریه
✍هر چند صهیونیستها از چند جبهه مورد حمله موشکی و پهپادی قرار گرفتن و ضربات شدیدی نوش جان کردند
🚀اما موشک های بالستیک نقطهزن ایران لرزه بر اندام صهیونیست ها انداخته و جرأت هیچ اقدام نظامی علیه ایران را ندارند،
🚀اگر صهیونیستها دست از پا خطا کنند این بار وعده صادق ۳ اجرا خواهد شد و صهیونیستهای کودککش برای همیشه نابود خواهند شد
اسرائیل هشتاد سالگی را نخواهد دید
ان شاءالله
جنگ ترکیبی یعنی تلفیقی از قدرت رهبری، قدرت نظامی، قدرت دیپلماسی، پشتوانه مردمی و ....👌🌹
کانال شهید جمهور
👇👇
@shahid_joomhour