✍🏻فطریات حسی
❎حقیقت جویی
گرایش به کشف واقعیت، آنچنان که هست. مسئله حقیقت جویی از نظر فیلسوفان همان کمال نظری انسان است.
♦️همان سوال کردن که بچه از سه سالگی دائماً میپرسد. همان حس کاوشگریست که در او زنده شده است.
✔️کسانی که از این حس استفاده کرده و در خود زنده نگه داشتهاند به مرحلهای میرسند که لذت کشف حقیقت برای آنها برتر از هر لذت دیگریست.
❎گرایش به خیر و فضیلت
🔺 منفعت، خیر حسی و فضیلت، خیر عقلی است.
🍃دو نوع است:
فردی مثل گرایش به نظم و انضباط، تسلط بر نفس، شجاعت.
اجتماعی مثل تعاون احسان و نیکوکاری و فداکاری
❎گرایش به جمال و زیبایی
به معنی مطلق در انسان وجود دارد. لباس هم که میپوشد، انسان کوشش میکند برایش زیباتر باشد.
🌷 زیباییهای طبیعت را دوست دارد و مسئله هنر که خودش خلق نوعی زیبایی است.
📖قرآن یکی از جهات آیت بودنش از مقوله زیبایی یعنی فصاحت و بلاغت است.
❎گرایش به خلاقیت و ابداع
میخواهد خلق کند و بیافریند.
⁉️ مسئلهای که امروز مطرح است آیا علم برای علم یا علم برای زندگی؟
🔸جوابش این است که هر دو هم به ذات مطلوب است. هم برای آنکه وسیلهای برای حل مشکلات بشر است. 🔅این تمایل در هر انسانی هست که میخواهد آفریننده باشد.
❎عشق و پرستش
در انسان خیلی چیزهاست که نیازمند به تفسیر است و این ساده انگارییها در موضوع انسان اشتباه است.
🔸عشق در انسان یک معضل عجیبیست که نیاز به تفسیر دارد.
⁉️ آیا در انسان واقعاً یک مبدا غیر جسمانی و غیر مادی برای عشق وجود دارد؟ آیا عشقهای روحانی هم در انسان وجود دارد ؟اگر وجود دارد، چیست؟
#فطرت
#متفکر_شهید_مرتضی_مطهری
#خلاصه_روز_دهم
#صفحات۴۹۲تا۵۰۱
http://eitaa.com/cheleketabkhani
✍🏻عشق و پرستش
توجیه گرایشهای انسانی
🍃عشق چیزیست مافوق محبتی که در انسان پیدا میشود.
انسان را از حال عادی خارج میکند و خوراک را از او میگیرد و او را منحصر به همان معشوق میکند.
🔸یک چنین محبت شدیدی است.
🔺در حیوانات چنین حالتی مشاهده نشده است.
📚نظریات درباره ماهیت عشق
🔺یک نظریه این است که میگوید عشق به طور مطلق ریشه و غایت جنسی دارد.
🔺 نظریه دیگری که حکمای ما این نظریه را تایید میکنند به دو نوع عشق قائل هستند. عشقهای جنسی و عشقهای روحانی و میگویند زمینه عشق روحانی در همه افراد بشر وجود دارد.
🔸یعنی به نوعی عشق قائل است که مبدأ آن جنسی نیست. ریشهای در روح و فطرت انسان دارد.
🔺نظریه سوم میگوید عشق از نظر مبدأ جنسی است ولی از نظر منتها و کیفیت غیر جنسی است و در نهایت امر تبدیل به یک حالت روحانی میشود.
❎قدر مسلم این است که بشر عشق را ستایش میکند. در صورتی که آنچه از مقوله شهوت است، قابل ستایش نیست.
📖 فرق بین شهوت و غیر شهوت این است که در شهوت هدف تصاحب و از وصال او بهرهمند شدن است.
ولی در عشق مسئله فنای عاشق در معشوق مطرح است، یعنی باز با منطق خودمحوری سازگار نیست.
📚نظر ما در طرح مسئله عشق بیشتر به آن تمایلی است که عاشق، فنای در معشوق پیدا میکند که آن را پرستش مینامیم. این همان چیزی است که با حسابهای مادی جور در نمیآید.
#فطرت
#متفکر_شهید_مرتضی_مطهری
#خلاصه_روز_یازدهم
#صفحات۵۱تا۵۱۰
http://eitaa.com/cheleketabkhani
✍🏻ترکیب انسان
🔸ترکیب انسان به تعبیر حدیث از جنبه فرشتهای و جنبه حیوانی، قهرا در انسان دو گرایش متضاد به وجود آورده است. گرایش رو به بالا و گرایش رو به پایین.
گرایش آسمانی و گرایش زمینی
✔️آنگاه خدا به انسان عقل و اراده داده است و او را در میان این دو راه مختار کرده است.
📚 تضادهای تاریخ هم از این تضاد سرشتی انسان سرچشمه میگیرد.
✍🏻عشق روحانی مارکسیسم و ثبات ارزشهای انسانی
🔺عرفا اساساً به عشق مجازی معتقد نیستند. آنها تمام عشقها را حقیقی میدانند و میگویند یک جمال بیشتر وجود ندارد، که جمال حق است.
❎ انسان کمال و جمال را که جستجو میکند، کمال محدود و جمال محدود را نمیخواهد.
🌱کمال مطلق و جهان مال مطلق را میخواهد، یعنی خواسته فطری انسان آن است. ولی از باب اشتباه در مصداق سراغ جمالهای محدود میرود و به همین دلیل بعد از رسیدن از او سرخوردگی پیدا میکند.
♦️بعد دنبال محبوب دیگر میرود در شعور ناخودآگاه خود حس میکند که این آن چیزی که او میخواهد، نیست
⁉️چرا انسان چیزی را که ندارد، اینقدر میخواهد؟ تا به آن میرسد تدریجا نسبت به آن حالت دلزدگی پیدا میکند؟ 📖انسان اگر به آن چیزی که مطلوب حقیقی و واقعی اوست برسد آرام میگیرد.
🔶انسان در واقع در عمق ذات خودش سرگردان نیست. اگر به آن مطلوب حقیقی برسد به سعادت حقیقی، به آرامش حقیقی میرسد.
📖این است که قرآن میفرماید الا به ذکر الله تطمئن القلوب.
🍃تنها با یاد خدا دلها آرام میگیرد.
🔸یعنی رسیدن به هیچ مطلوبی به انسان آرامش حقیقی نمیدهد. آرامش موقت میدهد. یک مدتی که فطرتش او را از نزدیک شناخت یک نوع عدم سنخیت درک میکند و حالت بیزاری در او پیدا میشود. تنها حقیقتی که اگر برسد محال است نسبت به او بیزار شود خداوند متعال است و این زمانی است که قلب انسان به حقیقت به او به توحید رسیده باشد.
⁉️این است که عدهای میگویند بهشت هم علی القاعده باید از همه جای عالم هستی خسته کنندهتر و بیلذتتر باشد. زیرا همه موجبات لذت در آنجا فراهم است.
📖قرآن در یک جا گویی دارد به این نکته جواب میدهد.
👈 اهل بهشت طالب به تحول نیستند. یعنی بهشت برایشان خستگی آور نیست بهشت برای بهشتی به عنوان انعامی از نعمتهای الهییست.
🔺برای یک نفر بهشتی، اساس لذتها این است که الان مهمان خالق خودش است. دیگر مسئله خستگی و تنوع و تحول معنی ندارد. تنها خداست که برای انسان مطلوب جاودانه است.
#فطرت #متفکر_شهید_مرتضی_مطهری #خلاصه_روز_دوازدهم
#صفحات۵۱۰تا۵۲۲
http://eitaa.com/cheleketabkhani
✍🏻عشق از نظر عرفا
اینها، فلاسفه که عشق را دو نوع میدانند، رد میکنند.
♦️مدعی هستند که در معشوقهای مجازی هم عاشق در عین حال که خودش نمیداند، معشوق را به اعتبار اینکه پرتویی از او هست دوست دارد.
✔️ به عقیده آنها اصلاً محال است که انسان غیر خدا را دوست داشته باشد.
✍🏻مفهوم تکامل اصالتهای انسانی
🔸تکامل یعنی گام برداشتن در مسیر کمال، یعنی شی متکامل که منزل عوض میکند و مراحل را مرحله به مرحله پشت سر میگذارد. این تغییر در مسیر کمال صورت گرفته است.
📚انواع تکامل جامعه بشری
🔸 یک: تکامل در رابطه انسان با طبیعت
رابطه انسان با طبیعت روز به روز پیش رفت نموده و تکامل پیدا کرده است.
🔸تکامل در روابط اجتماعی
اجتماع از این نظر هم بدون شک جامعه بشری تکامل پیدا کرده است. جامعه بشری دوره به دوره کامل یافتهتر شده است، یعنی آنچه داشته در دوره بعد دارد با اضافه و آنچه در دوره بعد دارد در دوره دیگر همان را دارد با اضافه و در سطح بالاتر قرار میگیرد.
🔸تکامل در انسانیت
اگر ما اصول و ارزشهای انسانی را فطری و ثابت بدانیم، آن وقت است که تکامل معنی پیدا میکند.
🔺بشر اولیه زیبایی دوست بود. بشر امروز هم زیبایی دوست است. آنچه را که بشر اولیه دوست میداشت، بشر امروز همان را در سطح بالاتر دوست دارد. چون همان است، پیشرفت معنی دارد.
📖اگر ما قائل به فطرت انسانی باشیم یعنی معیارهای انسانیت را معیارهای ثابت که ریشهاش فطرت انسانی است بدانیم، انسانیت معنی و مفهوم پیدا میکند. نه تنها انسانیت، تکامل انسانیت نیز معنی و مفهوم پیدا میکند.
#فطرت
#متفکر_شهید_مرتضی_مطهری
#خلاصه_روز_سیزدهم
#صفحات۵۲۳تا۵۴۷
http://eitaa.com/cheleketabkhani
✍🏻مبنا و منشا مذهب
🔺قرآن میان یافتن خود و یافتن خدا تلازم قائل است. قرآن میگوید فقط کسانی خود را یافتهاند که خدا را یافته باشند و کسانی که خدا را یافتهاند خودشان را یافتند.
❌ در منطق قرآن جدایی نیست. اگر انسان خیال کند که خود واقعیاش را یافته است، بدون اینکه خدا را دریافته باشد، اشتباه کرده است. این از اصول معارف قرآن است.
🔶ببینید قرآن چه اعجازی به خرج میدهد که داستان را از ابراهیم علیه السلام نقل میکند که جز قدیمیترین پیامبران است. قبل از مسیحیت و یهودیت و همه اینها از ابراهیم جوان هم نقل میکند که به علل خاصی از جامعه دور بوده است.
🔹ایشان اولین بار که این جهان را میبیند، هنگامی که ستاره نورانی را میبیند، نظرش را بیش از همه جلب میکند، میگوید: هذا ربی!
بعد ماه را که بزرگتر بود دید، گفت: هذا ربی!
♦️یک دفعه دست از همه اینها شست. همه اینهایی که من میبینم یک جور هستند. این اشیا در حرکت و مسخرند و گردش داده میشوند. یعنی عالم را به صورت یک واحد مربوب دید.
🔆 قرآن میگوید: فکر انسان اولی هم میرسد به این مطلب که همه عالم یکجا حکم یک مربوب را دارند.
🍃پس رب آن است که خصلت اینها را نداشته باشد🍃
✅قرآن میگوید این امر مربوط به تعلیم و تربیت و غیره نیست، انسان بدوی و اولی و انسان وسط و نهایی همه در این جهت یکسان هستند و این جزو فطرت انسان است.
#فطرت
#متفکر_شهید_مرتضی_مطهری
#صفحات۵۴۸تا۵۶۳
#خلاصه_روز_چهاردهم
http://eitaa.com/cheleketabkhani
✍🏻مبنا و منشا مذهب
قرآن میگوید: نفس اماره, نفس لوامه, نفس مطمئنه.
❌اینجور نیست که انسان چند خود جدا داشته باشد. نفس انسان گاهی در یک حد پایین است، در آن حد پایین کار میکند، تحت فرمان عقل نیست. اسمش میشود نفس اماره.
🔹همین نفس در درجه بالاتر چشمهایش را باز میکند و هوشیارتر میگردد میشود، نفس لوامه که خودش خودش را ملامت میکند.
📝همانطور که در قیامت خداست که به حسابها رسیدگی میکند، خدا به انسان یک درجهای از روح و روان داده که از خود انسان در دنیا حساب میکشد.
📚این است که انسان یک شخص واحد و یک شی واحد است که این پلهها را طی میکند. نفس اماره همان نفس لوامه است و نفس لوامه همان نفس مطمئنه است، اما اینها در درجات مختلف هستند.
📖درجاتش هم مربوط به این است که در چه درجهای از توجه، آگاهی، تذکر، صفا، نبودن حجابها، داشتن ایمان، یقین بیشتر و امثال اینها باشد و الا همان یکیست.
#فطرت
#متفکر_شهید_مرتضی_مطهری
#خلاصه_روز_پانزدهم
#صفحات۵۶۴تا۶۰۰
http://eitaa.com/cheleketabkhani
✍🏻هدایت انسان
انسانها دارای دو گونه هدایت هستند: هدایت فطری و هدایت به اصطلاح اکتسابی.
🔺قرآن میخواهد بگوید که تا کسی چراغ هدایت فطریاش روشن نباشد؛ هدایت اکتسابی برای او فایده ندارد.
یعنی تعلیمات انبیا برای اشخاص مسخ شده و انسانیت از دست داده مفید نیست.
✔️✔️جای شک نیست که در اسلام مسئله فطرت شدیداً مطرح است. منتها در تعبیر از فطرت علما در استنباطشان ممکن است مختلف و متفاوت باشند.
🔶 این چگونگی خاص در آفرینش انسان که خدای متعال همه انسانها را بر این چگونگی آفریده است، تغییر پذیر نیست. جز سرشت انسان است.
🔆قرآن میفرماید: خدا پیامبران را یکی بعد از دیگری فرستاد, آمدند از مردم بخواهند وفایی به پیمانی را که در فطرتشان هست.
🍃 ای انسان تو در آن عمق فطرتت با خدای خودت پیمانی بستهای ما آمدهایم وفایی به آن پیمان را بخواهیم.
♦️نعمتهای خدا را که مورد غفلت و نسیان بشر است، به یاد بشر بیاورند.
📚در قرآن دو گونه آیات داریم:
آیات آفاقی و آیات انفسی
📖 آیات آفاقی: یعنی آنچه بیرون از ضمیر انسان است. خلقت انسانهای دیگر, آسمان, زمین, ستارگان, کوه, دریا, گیاه, حیوان...
📖 ولی آیات انفسی یعنی آنچه در ضمیر خود انسان وجود دارد و قرآن برای آیات انفسی اهمیت بیشتری از آیات آفاقی قائل است.
🔸ببینید اسلام تا کجا برای انسان اصالت قائل شده است که برای او یک ضمیر باطن فطری قائل است. حتی آن کسی هم که غیر خدا را میجوید محرک اصلیش جستجوی خداست اشتباه مصداق کرده است.
#فطرت
#متفکر_شهید_مرتضی_مطهری
#خلاصه_روز_پانزدهم
#صفحات۶۰۰تا۶۱۵
http://eitaa.com/cheleketabkhani
🍃با یاری خداوند، سری ۱۴ جلدی کتاب پیشوایان هدایت را شروع میکنیم. در این مجموعه کتاب، هر جلد به یکی از ۱۴ معصوم علیهم السلام اختصاص دارد.