هدایت شده از 🌷با شهدا تا ظهور🌷
انشاءالله به مدد مولا و مادرمان حضرت زهرا (س) من نیز در راه دفاع از حرم عقیله بنی هاشم زینب کبری (س) و بی بی سه ساله رقیه (س) جان ناقابل خویش را فدا کنم و مهر مدافع حرم ناموس آل الله نیز بر پیشانی و سنگ قبرم حک گردد، شاید بدین وسیله من نیز بتوانم با خون خویش این شجره طیبه را به قد قطرهای آبیاری کرده باشم و خدمتی کوچک در راه اعتلای پرچم اسلام و تشییع انجام داده باشم.
یک نکته هست و این نکته این است که ما بالاترین و پرثمرترین و پرفایدهترین کاری که میتوانیم انجام دهیم تا بلکه سبب حرکت و جوششی در جامعه شده باشیم و بالاترین کار فرهنگی و تبلیغی که میتوانیم انجام دهیم تا شاید سبب خیری شده باشیم. این است که در راه خدا شهید شویم. زیرا خون شهید میجوشد و سبب حرکت در جامعه میشود. این خون است که سبب بیداری شدن دوستان را اطرافیان و هم محلیها و هم شهریها میشود و این بالاترین کاری است که یک انسان میتواند این بالاترین کاری است که یک انسان میتواند در طول زندگی خویش انجام دهد.
ادامه⏬⏬⏬
هدایت شده از 🌷با شهدا تا ظهور🌷
دوستان و رفقا و خانواده عزیزم
از خدا بخواهید تا من و شما به این خیل عظیم شهدا بپیوندیم و در جوار حضرت سیدالشهدا تا ابدیت بمانیم، که باشد قرار و وعده ما جنت الحسین، دنیا برای سینه زدن جایمان کم است😭
❗️نکته دوم اینکه: این بنده حقیر هرچه در طول عمر ناچیز خود کسب کردهام تمامی آن از صدقه سری حضرت سیدالشهدا میدانم و به این ایمان دارم که تمام زندگی و دارایی من فقط و فقط به خاط نوکری آستان دردانه و عزیز اربابمان حضرت علی اکبر (ع) است و چه برکت و فیضی است از پایین پای اربابمان به زندگی ما سرازیر شده است؛ لذا خودم و شما را به نوکری و آستان بوسی دعوت میکنم و انشالله تا ابدیت در جوار حضرت علی اکبر (ع) و پدر بزرگوارشان ارتزاق رزق کنیم و به قدر لحظهای از این خانه و خانواده جدا نشویم. باشد که گوشه چشمی به ما کرده و از خزانه کرم خویش توفیق شهادت و جهاد در راهتان را نصیب ما کنند، انشاءالله
#وصیتنامه_شهید
#شهید_حسن_عبدالله_زاده
ادامه⏬⏬⏬
هدایت شده از 🌷با شهدا تا ظهور🌷
نکته بعدی این است که ما راه خویش را بر پایه خدمت و اگر بشود تاثیرگذاری انتخاب کردهایم یعنی آمدهایم تا کاری کرده باشیم و باری برداشته باشیم و بتوانیم تاثیر مثبتی در جامعه بگذاریم، نه به خاطر شخصی مشخص و واحدی و نه برای حزب و گروهی! تمام تلاش و انگیزه ما بالابردن پرچم اسلام است و هرکه در این مسیر باشد ما نیز پشت سر او و حامی او هستیم و الا ما را بخیر و او را به سلامت! ما نیامدهایم که کسی را بالا ببریم و یا پایین بیاوریم، ما در خدمت اسلام و رهبری هستیم و هوش و حواسمان به فرمایشات ایشان است.»
#وصیتنامه_شهید
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
@chelle_shohadaii
هدایت شده از 🌷با شهدا تا ظهور🌷
❌چقدر وصیتنامه های شهدا پر از نکته ست لطفاً کمی وقت بگذاریم و از کنار این وصیتنامه به سادگی نگذریم🥺❌❌❌
هدایت شده از 🌷با شهدا تا ظهور🌷
شهيد حاج موسي رضازاده در سال ۱۳۱۸ در خانواده متديني در كوي عليا كازرون متولد شد
در سال ۱۳۴۵ به شهرستان ممسني هجرت نمود ودر سن ۴۸ سالگي در اسفند ماه ۱۳۶۶ در سمت معاونت لجستيك لشكر المهدي شايسته فدخلي جنتي شد ودر جوار رحمت الهي براي هميشه گرفت و ما با دنيائي از ياد و خاطره وپاسدار حرمت ايثار عشق اخلاص و خون او هستيم .
سردار شهيد حاج موسي به تعبير حجت الاسلام پناهي فقيه جبهه بود پس از شكسته شدن حصر آبادان از فرماندهي كل سپاه لوح تقدير گرفت و عليرغم داشتن سمت خاص به عنوان يك بسيجي در همه عملياتها شركت جست و پس از سالها مبارزه مستمر و تعطيل ناپذير به سوي رحمت الهي پر كشيد و در تاريخ 28/12/66 در شلمچه در زير بمباران شيميايي عراق جاودانه دوران شد و به عزت ابدي دست يافت 🥀
روحشان شاد و یادشان گرامی 🤲🏻
هدایت شده از 🌷با شهدا تا ظهور🌷
حاج موسی رضازاده در سال ۱۳۱۸ در خانوادهای متدین و مذهبی از کوی علیای کازرون چشم به جهان گشود. مهربانی و مردانگی او از همان بدو تولد در چهره او موج میزد و آزادی و عدالتخواهی در صدایش معلوم بود.
او صورتی محبوب و دوست داشتنی داشت. آرامش عجبی بر وجودش سایه انداخته بود و عطوفت و مهربانی در چهرهاش هویدا بود از کودکی با مسجد و منبر آشنا بود. فرزند معنوی روحانیت و دلبسته و عاشق امام حسین (ع) بود. به انس با قرآن و نماز شب و توسل به اهلبیت علیهمالسلام از همان کودکی عادت داشت، طوری که تا لحظه شهادت نماز شبش ترک نمیشد.
هدایت شده از 🌷با شهدا تا ظهور🌷
سردار شهیدحاج موسی در سال ۱۳۴۵ با بعضی از دوستانش وهمفکرانش به منظور تامین معاش وبه قصد تبلیغ راهی نور اباد ممسنی شد با سر مایه اندکی که داشت مغازه محقری به راه انداخت کاسب وحبیب خدا گشت اهل معامله بود لیکن با خدایش خوب معامله کرد . شهید شد و شاهد بر ما خاکیان در راه مانده
حاج موسی شدیدا از فروش اجناسی که باعث تقویت رژیم پهلوی می شد خودداری می کرد و تغیر محل کارش از این روستا به ان روستا برای نزدیکانش تعجب آور بود چون قبل از اینکه نیت اقتصادی داشته باشد شرایط فرهنگی وسیاسی چنین اقتضا می کرد که هر از گاهی جهت ارشاد مردم تغیر مکان دهد.وی با اندک سرمایه ای که داشت نیاز تهدستان و فقیران بر طرف می کرد .و نمی گذاشت به خاطر عدم تمکن مالی به دام کمونیستها بیفتند . اود ر کنار کسب وکارش اقدام به پخش کتب مذهبی ورساله حضرت امام می نمو د وبا مرحوم باقری نژاد همکاری نزدیکی در ارشاد اهالی منطقه داشت .در واقع مغازه او کانون گرمی جهت تبلیغ و نشر احکام اسلامی بود.
هدایت شده از 🌷با شهدا تا ظهور🌷
سالهای اختناق ستمشاهی که شهید محراب آیتالله مدنی به نورآباد ممسنی تبعید شده بود. حاج موسی میزبان ایشان بود و روزهای بسیاری از اخلاص، صفا، محبت و فضل این روحانی بزرگوار بهره گرفت. درواقع حاج موسی بهعنوان امین رابط شهید مدنی با روحانیونی چون آیت الله یزدی، آیت الله موسوی تبریزی و آیت الله دستغیب و دیگر علما و روشنفکران در قم، یزد، تهران، همدان و شیراز بود. سرانجام با ارسال گزارش عناصر منحوس پهلوی به تهران و شیراز حضور شهید مدنی را در جمع انقلابیون منطقه خطرآفرین اعلام کردند، رژیم نیز آیت الله مدنی را مجدد تبعید و حاج موسی و دیگر همراهانش را نیز دستگیر و روانه زندان کازرون و شیراز مینمایند.
هدایت شده از 🌷با شهدا تا ظهور🌷
حاج موسی بالافاصله پس از پیروزی انقلاب با همفکری دوستانش اقدام به تشکیل سپاه نمود و جبهه جدیدی را علیه گروهکها خان و فئدالها تدارک دیدیند او پاسدار شد و جان برکف خویش را وقف نظام انقلاب نمود.
شروع جنگ تحمیلی آغاز دورهای نوین از فعالیتهای مبارزاتی او را رقم زد؛ بادلی سرشار از شور و ایمان راهی عرصههای خون و حماسه گردید .حاج موسی که در اولین روزهای جنک در تبریز نزد ایت الله مدنی بود سراسیمه با حاج اسدی عازم اهواز شده و با دیگر دوستان و همرزمان تیپ المهدی را بنیان نهادند شهید حاج موسی لباس بسیجی پوشید و آماده جنگ با دشمن شد و در عملیاتهای متعددی ازجمله فتح المبین، طریقالقدس، محرم، رمضان، خیبر، کربلای 4و 5، ثامنالائمه و والفجر شرکت کرد و حماسههایی ماندگار از خود به یادگار گذاشت و در عمیاتهای متعددی نیز مجروح شد اما نگذاشت حتنی نزدیکترین افراد خانواده از این امر مطلع شوند تمامی بچه های جنگ مخصوصا لشکر المهدی حاج موسی را کاملا می شناختند و او را استاد اخلاق خویش می دانستند در امورات بیت المال بسیار حساس بود او که خانواده اش از اول شروع جنگ به اهواز برده بود حاضر نشد حتی برای یک بار از امکانات دولتی استفاده کند.
هدایت شده از 🌷با شهدا تا ظهور🌷
حاج اسدی فرمانده لشکرالمهدی در این باره می گوید این شهید عزیز ما مظلوم و گمنام بود در عین اینکه تمام امور لشکر را به تنهایی می چرخاند اما هیچ جا حاضر نبود اسمی از ایشان برده شود وقتی ما از تبلیغات لشکر یک عدد فیلم ایشان را خواستیم اصلا وجود نداشت.
هدایت شده از 🌷با شهدا تا ظهور🌷
محمد رضا سطوتی از همرزمان شهید – میگوید:,
از بهترین خاطراتی که من از شهید رضازاده دارم و هیچ وقت فراموش نمی کنم در طول مدت آشنایی که با ایشان داشتیم روزهای دوشنبه و پنج شنبه یک روز روزه می گرفتیند من یاد ندارم که یک شب نماز ایشان ترک شده باشد حتی شبهای عملیات یادم هست در شب عملیات کربلای 5 در شلمچه زمانیکه عملیات در حال شروع بودذ ایشان بالای سنگر رفته بود در نزدیکیهای خط بر روی خود پتو کشیده بود و مشغول نماز خواندن بود و مشغول نماز خواندن بود از همه مهمتر اینکه با زبان روزه در عملیات والفجر 10 به شهادت رسیدند زمانیکه شهید شد روزه بود
هدایت شده از 🌷با شهدا تا ظهور🌷
سرانجام حاج موسی رضازاده در اسفندماه سال ۱۳۶۶ با سمت معاونت لجستیکی لشکرالمهدی (عج) پس از عمری تلاش و مبارزه، در عملیات والفجر ۱۰ براثر استنشاق گازهای سمی به آرزوی دیرینه خویش نائل گردید و شهادت را عاشقانه در آغوش کشید.