حاج یونس خنده کنان به من فهماند که پاهای خودم را بیرون انداختهام
دفعهی آخری که حاج یونس زخمی شده بود، یک ترکش کوچکی در گلویش گیر کرده بود و با همدیگر توی آمبولانس به عقب میآمدیم. رانندهی آمبولانس راه را گم کرده بود و اشتباه می رفت. حاج یونس با اینکه زخمی بود و نمیتوانست حرف بزند، با دستش به راننده فهماند که راه را اشتباه میرود. آنقدر در خط مقدم بود که خوابیده در آمبولانس هم راه را از حفظ بود. وقتی به سه راه مرگ که زخمیها را با قایق از آنجا به عقب میبردند، رسیدیم، من احساس کردم دو تا پای مزاحم جلوی من است. پاها را از توی آمبولانس به بیرون پرتاب کردم. حاج یونس خنده کنان به من فهماند که پاهای خودم را بیرون انداختهام. بعد از اینکه ما را از ماشین پایین میگذاشتند، تا آمدن ماشین بعدی، خمپارهای آمد و حاجی همان جا شهید شد.
بگو شوهر من سرباز امام زمان(عج) است
در سالهای زندگی مشترکمان، من هیچگاه از حاج یونس نشنیدم که از موقعیت خودش در جنگ بگوید. یک بار از او پرسیدم: حاج یونس، تو در لشکر چکارهای؟ از من میپرسند حاج یونس چکاره است، من خودم هم نمیدانم چه جوابی بدهم؟ حاج یونس گفت: بگو شوهر من سرباز امام زمان(عج) است.هیچ وقت من از خودش نشنیدم که او از فرماندهان لشکر است.
من را از روی پاهایم شناسایی کن
قبل از شهادتش بارها به من گفته بود: من که شهید شدم، مرا باید از روی پا بشناسید. من دوست دارم مثل امام حسین(ع) شهید شوم. چند بار هم گفته بود: اگر یک وقت آمدند و گفتند که حاجی توی بیمارستان است، شما بدانید کار تمام شده است و من شهید شدهام.
همین طور هم شد. آن روز در خانهی مادرم بودیم که اعلام کردند: فردا تشییع جنازهی هفت شهید عملیات کربلای پنج زنگی آباد انجام میگیرد. من به مادرم گفتم: «احتمال زیاد دارد که حاج یونس خودش را برای تشییع جنازه شهدا برساند.» به خانهی خودمان رفتم. اتاق را جارو کردم. کتری را هم پر از آب کردم و روی چراغ گذاشتم. بعد با مادر حاج یونس، اتاق را مرتب کردیم و به خانهی مادرم آمدیم.
مادر حاج یونس گفت: «من دلم گرفته، میخواهم بروم بیرون تا ببینم بلندگوها چه میگویند.» بعد با عصا بلند شد و بیرون رفت. من هم کارهای فاطمه را کردم و توی روروک گذاشتم و آمدم بیرون. چند لحظه به اتاق برگشتم که چادرم را بردارم و با فاطمه به مسجد برویم. همین که آمدم، دیدم کسی فاطمه را بغل کرده است و صورتش را میبوسد. خوشحال شدم.
در دلم گفتم: حتما حاج یونس برگشته و خودش را به تشییع جنازهی شهدا رسانده، امّا حاج یونس نبود. دو تا از دوستانش بودند: حاج حسین مختارآبادی و حاج قاسم محمدی. وقتی مرا دیدند، رنگشان عوض شد. احوال پرسی کردم و از حاجی خبر گرفتم. پیش خودم فکر کردم که حاج یونس دوستانش را راهی کرده تا زودتر از خودش پیش ما بیایند تا عکس العمل ما را از دور ببیند و خودش حتماً جایی قایم شده است.
حاج حسین مختارآبادی گفت: «حاجی زخمی شده؛ آوردهاندش کرمان.» یکهو دلم ریخت. قبل از شهادتش بارها به من گفته بود: «اگر کسی آمد و گفت که من زخمی شدهام و مرا به کرمان آوردهاند، شما بدانید که من شهید شدهام.» به حاج حسین گفتم: «پس حاجی شهید شد؟!» حاج حسین گفت: «نه، علی شفیعی شهید شده.» گفتم: «حاجی هم شهید شده.» گفت: «نه، علی اکبر یزدانی شهید شده.» من دیگر عکس العملی نشان ندادم.
به خانه برگشتم، کنار شیر آب رفتم و سرم را انداختم پایین. اشک از چشمانم سرازیر شده بود نمیدانم چقدر گذشت که یک ماشین جلوی خانه نگه داشت و خانمی از آن پایین آمد .مادرم بنا کرد به گریه کردن و زدن خودش. فریاد میزد حاجی شهید شده. حتما حاجی شهید شده.
آن خانم میگفت: «نه، زخمی شده. ما آمدهایم شما را ببریم پیش حاج یونس.» راست میگفتند. میخواستند ما را پیش حاجی ببرند. ساعت حدود 9 شب بود که ما را به ستاد معراج شهدا بردند. ما را برای دیدن جنازهی حاج یونس بردند. وقتی به معراج شهدا رفتیم، دیدیم تابوت حاج یونس را بر عکس تابوتهای دیگر گذاشتهاند. روی جنازه را که باز کردند، به جای سر حاجی پاهایش بود. من پارچه را کنار زدم. پاهای حاج یونس بود. همیشه به شوخی به من می گفت: هر وقت من شهید شدم، اگر سر نداشتم که هیچی! اگر سر داشتم، میآیی مرا میبینی، دستی روی سر و فکل من می کشی! بعد هم یک عکس از من بردار و پیش خودت نگه دار.
امّا نگذاشتند که من سر حاجی را ببینم. فردایش فهمیدم که حاجی سر و صورت نداشت. من دست کشیدم روی پاهای حاجی. مصطفی، پسرم، هم بود. میدانید که چشمهایش ضعیف است. دست کشیدم روی پاهای پدر شهیدش و کشیدم به صورتش و چشمهایش. فاطمه هم بود عقلش نمیرسید که پاهای پدرش را ببوسد. کوچک بود. دست های را کشیدم روی پاهای حاجی و کشیدم روی دست و صورت بچّه هایم. خودم هم پاهایش را بوسیدم.او به آرزویش رسیده بود. همیشه در دعاهایش می گفت:- خدایا، اگر من توفیق شهادت داشتم، دوست دارم مثل امام حسین شهید بشوم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید احمد دهقان پور بيستم فروردين ،۱۳۴۸ در شهرســتان يزد بــه دنيا آمد. پدرش محمد، كارگر بافندگي بود و مادرش زهرا نام داشــت. تا پايان دوره ابتدايي درس خواند. تراشــكار بود. به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. بيست و دوم آذر ،۱۳۶۶ با سمت كمكآرپيجيزن در ماووت عراق بر اثر اصابت تركش به پاها، شــهيد شــد. مزار او در گلزار شــهداي روستاي ابرندآباد تابعه زادگاهش قرار دارد.
🌷روحش شاد و یادش گرامی 🌷
ویژه برنامه امروز روز توست پخش شده از شبکه استانی یزد
#شهدا_را_یاد_کنیم_حتی_با_صلوات
#چله_شهدایی
🆔 https://eitaa.com/joinchat/4015129301C3baffd235a
هدایت شده از KHAMENEI.IR
📢 پیام رهبر انقلاب اسلامی در پی شهادت سردار رشید و اندیمشند سرلشکر پاسدار عباس نیلفروشان
📝 حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی، شهادت سردار رشید و اندیشمند، سردار سرلشکر عباس نیلفروشان رحمةاللهعلیه در حملات رژیم خبیث صهیونی به ضاحیهی بیروت را تبریک و تسلیت گفتند.
📩 متن کامل پیام به شرح زیر است.
بسم الله الرحمن الرحیم
سردار رشید و اندیشمند، سردار سرلشکر عباس نیلفروشان رحمةاللهعلیه در حملات رژیم خبیث صهیونی به ضاحیهی بیروت، به لقاءالله پیوست.
سلام و رحمت الهی و اولیائش بر این مجاهد فی سبیلالله باد.
شهادت در راه خدا برای او که عمری را در جهاد برای برافراشتن پرچم اسلام گذرانده است فیض بزرگی است.
اینجانب به خاندان گرامی و همکاران مکرّم این شهید عزیز تبریک و تسلیت میگویم و تفضل الهی را برای همهی آنان مسألت میکنم.
سیّدعلی خامنهای
۱۰/مهر/۱۴۰۳
💻 Farsi.Khamenei.ir
أللّهُمَّ انصُرِ الإسلَامَ وَ أهلَهُ وَ اخذُلِ الکُفرَ وَ أهلَهُ. أللّهُمَّ انصُر جُیُوشَ المُسلِمِینَ. أللّهُمَّ ارحَم زَعِیمَ المُسلِمِینَ. أللّهُمَّ أیِّد وَ سَدِّد قَائِدَ المُسلِمِینَ. أللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ. اللّهُمَّ عَجَّل لِوَلیِّکَ الفَرَجَ وَ العَافِیةَ وَ النَّصرَ وَ اجعَلنَا مِن أعوَانِهِ وَ أنصَارِهِ وَ شِیعَتِهِ. بِمَنِّکَ وَ جُودِکَ و کَرَمِکَ یَا أرحَمَ الرَّاحِمِینَ.
برای سلامتی و پیروزی رزمندگان اسلام دعا کنیم
#بسم_الله_قاصم_الجبارین
#نصر_من_الله_و_فتح_قریب
#راه_نصر_الله
#حزب_الله
#شهید_سید_حسن_نصرالله
#شهید_اسماعیل_هنییه
✅ متن کامل اطلاعیه سپاه: در پاسخ به شهادت هنیه، نصرالله و سرلشکر نیلفروشان قلب اراضی اشغالی هدف قرار گرفت
🔸امت بزرگ اسلامی ملت شریف و شهید پرور ایران لحظاتی قبل و پس از یک دوره خویشتن داری در برابر نقض حاکمیت جمهوری اسلامی ایران در ترور مجاهد شهید، دکتر اسماعیل هنیه توسط رژیم صهیونیستی و برابر حق کشور در دفاع مشروع از خود برابر منشور ملل متحد و تشدید شرارت های رژیم با حمایت آمریکا در قتل عام لبنان و غزه و به شهادت رساندن مجاهد کبیر، رهبر محور مقاومت و دبیر کل سرافراز حزب الله، سید حسن نصرالله و شهادت فرمانده رشید و مستشار عالی سپاه پاسداران در لبنان، سرلشکر پاسدار سید عباس نیلفروشان، نیروی هوا فضای سپاه با پرتاب دهها موشک بالستیک اهداف مهم نظامی امنیتی را در قلب سرزمین های اشغالی مورد هدف قرارداد که جزئیات آن متعاقبا به استحضار خواهد رسید.
🔸خاطر نشان می سازد این عملیات با تصویب شورای عالی امنیت ملی و ابلاغ ستاد کل نیروهای مسلح و حمایت و پشتیبانی ارتش جمهوری اسلامی ایران و وزارت دفاع صورت گرفته است.
🔸اخطار داده می شود چناچه رژیم صهیونیستی به این عملیات که منطبق بر حقوق قانونی کشور و قوانین بین المللی است واکنش نظامی نشان دهد با حملات کوبنده و ویرانگر بعدی مواجه خواهد شد.
وَمَا النَّصْرُ إِلاَّ مِنْ عِندِ اللّهِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ
روابط عمومی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
#بسم_الله_قاصم_الجبارین
#نصر_من_الله_و_فتح_قریب
#راه_نصر_الله
#حزب_الله
#شهید_سید_حسن_نصرالله
#شهید_اسماعیل_هنییه
اگه امشب داریم از نمایش موشکی شیر بچههای حیدر ذوق میکنیم،مدیون پدر موشکی ایران حاج حسن طهرانی مقدم هستیم
#بسم_الله_قاصم_الجبارین
#نصر_من_الله_و_فتح_قریب
#راه_نصر_الله
#حزب_الله
#شهید_سید_حسن_نصرالله
#شهید_اسماعیل_هنییه
#حزب_الله_زنده_است
#شهدا_را_یاد_کنیم_حتی_با_صلوات
🆔 https://eitaa.com/joinchat/4015129301C3baffd235a
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🌷 نَصرٌ مِنَ الله و فَتحٌ قرِيب...
▫️ توییت دقایقی پیش حساب دفتر رهبر انقلاب اسلامی (KHAMENEI.IR) همزمان با حملات موشکی سنگین جمهوری اسلامی ایران علیه رژیم صهیونی
💻 Farsi.Khamenei.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 شما میخواهید مقاومت را از بین ببرید؟
در این لحظات یادی کنیم از رئیس جمهور شهید ابراهیم رئیسی😭
#خونخواهی_هنیه_عزیز
#یا_صاحب_الزمان
#لبیک_یا_خامنه_ای
#شهید_سید_حسن_نصرالله
بسم الله قاصم الجبارین
🇮🇷🇮🇷🇮🇷 الله اکبر 🇮🇷🇮🇷🇮🇷
برای پیروزی رزمندگان اسلام سوره نصر را قرائت می کنیم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ ﴿۱﴾
وَرَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْوَاجًا ﴿۲﴾
فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا ﴿۳﴾
#خونخواهی_هنیه_عزیز
#یا_صاحب_الزمان
#لبیک_یا_خامنه_ای
راز چهارشنبههای یک شهید مدافع حرم
یکی از شهدای مدافع حرم که در روز تاسوعا در سوریه به شهادت رسید شهید حمیدرضا دایی تقی است.🥀
شهید حمیدرضا دایی تقی که از اهالی اصفهان و از شهیدان مدافع حرم است، در ۳۱ سالگی در سوریه به شهادت رسید، او دارای دو فرزند دختر و پسر است.
#شهدا_را_یاد_کنیم_حتی_با_صلوات
#چله_شهدایی
🆔 https://eitaa.com/joinchat/4015129301C3baffd235a
راز چهارشنبههای شهید دایی تقی
همسر شهید دایی تقی گفت: حمیدرضا با کمک بچههای پایگاه، هیئتی به نام مدافعان حرم راه اندازی کرده بود. همیشه به دوستانش سفارش میکرد که چهارشنبه هر هفته ساعت هفت و نیم برای برپایی هیئت در مسجد حاضر شوند. قرار بود دوشنبه پیکرش به ایران برگردد که مدام تاخیر پیش میآمد.
وی افزود: تا اینکه روز چهارشنبه شد. پیکر آقا حمید را مستقیم از فرودگاه به محله آوردند. اول اطشاران و بعد خانه پدری و بعد هم مسجد المهدی (عج). آقا حمید سر ساعت هفت و نیم در مسجد حضور داشت؛ مثل چهارشنبه هر هفته. هیئتی که یادگار آقا حمید بود.
#شهدا_را_یاد_کنیم_حتی_با_صلوات
#چله_شهدایی
🆔 https://eitaa.com/joinchat/4015129301C3baffd235a
✅ واریز مستقیم کمکهای مردمی به حساب دفتر رهبر معظم انقلاب برای کمک به رزمندگان مقاومت #لبنان
1️⃣ابتدا تعیین گزینهی #انتخاب_وجوهات
2️⃣و سپس از قسمت #بابت ، انتخاب گزینهی #کمکها
3️⃣و نهایتاً
#کمک_به_مردم_مظلوم_لبنان
و یا
#کمک_به_رزمندگان_مقاومت_لبنان
را انتخاب کنید.
واریز مستقیم از طریق سایت مقام معظم رهبری:
https://www.leader.ir/fa/monies
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍀 #چهارشنبه_های_زیارتی
اِی پناهِ من، تکیهگاهِ من
توی سختیِ دنیا
یا امام رضا یا امام رضا، مولا
#وضعیت #استوری
📥 دریافت نسخه با کیفیت