هدایت شده از 🌷با شهدا تا ظهور🌷
خواهر شهید:
خواست و وصیت خودش بود که اگر شهید شد در امامزاده علیاکبر(ع) چیذر دفن شود و به مادرم این قضیه را گفته بود.
محمدرضا به هر شکلی به غیر از شهادت از این دنیا میرفت من هم همراه او میمُردم.
مرا درحیاط امامزاده علی اکبر دفن کنید
پدر شهید می گویند
عاشورای 2 سال قبل، مراسم هیئت که تمام شد به سمت حیاط امامزاده علی اکبر(ع) رفتیم، شور و اشتیاق عجیبی داشت و تأکید میکرد که به حرفش گوش بدهم.
علی دهقان پدر شهید با بیان این مطلب می گوید: با انگشت قبری را نشان داد و گفت وقتی شهید شدم، من را آنجا دفن کنید. من حرفش را جدی نگرفتم. نمیدانستم که آن لحظه شنونده ی وصیت پسرم هستم و روزی شاهد تدفین او در آن حیاط میشوم. من بهت زده شده بودم و فکر و روان من را با این حرفش به هم ریخت. خیلی ناراحت شدم و گریه میکردم.با خودم گفتم شب برای این کار دعوایش می کنم، اما به قدرت خدا فراموش کردم تا سال بعد زمانی که پیکرش را وارد ایران کردند و به ما گفتند شهید وصیت خاصی دارد؟ یادم آمد که دوست داشت در امامزاده علیاکبر چیذر دفن شود.
هدایت شده از 🌷با شهدا تا ظهور🌷
نحوه شهادت
دقیقا ساعت یک ربع به 7 شب در عملیات العیس، در حومه حلب، مورد اصابت گلوله مستقیم توپ 23 قرار میگیرد (گلوله ضد هوایی که برای انسان استفاده نمی شود...)و سر، گردن و قسمت چپ بدن او آسیب می بیند؛حتی فرماندهانش میگفتند از بین 4 شهید یگان فاتحین (شهیدان احمد اعطایی، مسعود عسکری، سید مصطفی موسوی و محمدرضا دهقان امیری) نحوه شهادت محمدرضا از همه دلخراشتر بود و آن 3 شهید دیگر با ترکشهای گلوله شهید شدند.
هدایت شده از 🌷با شهدا تا ظهور🌷
شهید دهقان امیری در بیستمین و آخرین بهار عمرش، پیش از شهادت متنی به عنوان وصیت نامه نوشت تا آخرین خواستهها و حرفهای در دل ماندهاش را بیان کند. باشد که وصیت شهدا چراغ راهی باشد برای ماندگان در ظلمت تا راه را پیدا کنند. در ادامه متن وصیت نامه این شهید عزیز را خواهید خواند:
«و فدیناه بذبح العظیم» او را به قربانی بزرگی باز خریدیم. سوره مبارکه صافات آیه 107
اینجانب محمدرضا دهقان امیری فرزند علی در سلامت کامل روانی و جسمی و در آرامش کامل شهادت میدهم و به یگانگی حضرت حق و شهادت میدهم به دین مبین اسلام و قرآن و نبوت خاتم الانبیاء. حضرت محمد (ص) و امامت امیرالمومنین حیدر کرار علی ابن ابی طالب (ع) و یازده فرزند ایشان که آخرینشان حضرت حجت قائم آل محمد (عج) بر پا کننده عدل علوی در جهان و منتقم خون مادر سادات خانوم فاطمه الزهرا (س) میباشد (اللهم عجل لولیک الفرج)
با سلام بر همه دوستان، آشنایان و اقوام و ... این حقیر از همه شما عزیزان تقاضای حلالیت دارم و تشکر میکنم از پدر و مادر عزیزتر از جانم که تمام تلاش خود برای نشان دادن راه سعادت به فرزندشان انجام دادند و این حقیر حتی نتوانستم قدر کوچکی از این فداکاریها را پاسخ دهم از این دو بزرگوار حلالیت میخواهم و از صمیم قلب نیازمند دعایشان هستم.
و تشکر میکنم از برادر عزیزم و امیدوارم که شهادت و روحیه جهادی را سرلوحه خود قرار دهی و همچنین خواهر عزیزم و حامی همیشگی من که نهایت لطف را بر من داشته است و من فقط با بدی پاسخش را دادم امیدوارم هم اکنون نیز دعایت را برای برادرت دریغ نکنی و همیشه به یادش و زینب گونه پایداری کنی.
از همه دوستان دانشگاه و مسجد و استادان و مربیانم و ... درخواست حلالیت دارم و از شما دوستان می خواهم این حقیر را از دعای خیرتان محروم نفرمایید و اگر کوتاهی کردم در حق شما عزیزان به بزرگواری خود عفو کنید و از حقی که بر گردنم دارید در گذرید.
براساس آیه مبارکه 156 سوره بقره «الذین اذا اصابتهم مصیبه قالو انا الله و انا الیه راجعون» آن ها که هرگاه مصیبتی به آنها رسد صبوری کنند و گویند ما از آن خداییم و به سوی او باز میگردیم.
صبر را سرلوحه خود قرار دهید و مطمئن باشد که هر کسی از این دنیا خواهد رفت و تنها کسی که باقی میماند خداوند متعال است اگر دلتان گرفت یاد عاشورا کنید و مطمئن باشید غم شما از غم ام الصائب خانوم زینب کبری(س) کوچک قرار است روضه ابا عبدلله و خانوم زینب کبری فراموش نشود و حقیقتا مطمئن باشید که تنها با یاد خداست که دلها آرام میگیرد.
قال الحسین (ع)
«إن کان دین محمّد لمیستقم الاّ بقتلی فیاسیوف خذینی»
اگر دین محمد تداوم نمییابد مگر با کشته شدن من، پس ای شمشیرها مرا در بر گیرید.
بال هایم هوس با تو پریدن دارد
بوسه بر خاک قدمهای تو چیدن دارد
من شنیدم سر عشاق به زانوی شماست
و از آن روز سرم میل بریدن دارد
غالبا آن گذری که خطرش بیشتر است
میشود قسمت آنکه جگرش بیشتر است
قیمت عبد به افتادن در سجادست
سنگ فرشی حرم دوست زرش بیشتر است
خانهای است در این جا که کریم از همه
سر این کوچه اگر رهگذرش بیشتر است
دل ما سوخت در این راه ولی ارزش داشت
هر که اینگونه نباشد ضررش بیشتر است
بی سبب نیست که آواره هر دشت شدیم
هر که عاشق شود اصلا سفرش بیشتر است
هر گدایی برسد لطف که دارد اما
به گدایان برادر نظرش بیشتر است
ﻫﻤﻪ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﺧﺪﯾﺠﻪ ﺳﺖ ﻭﻟﯽ ﻣﺎ ﺩﯾﺪﯾﻢ
ﺩﺭ ﺟﻤﺎﻟﺶ ﻛﻪ ﺟﻼﻝ ﭘﺪﺭﺵ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺍﺳﺖ
وسعت روح بدن را به فنا میگیرد
غیر زینب چه کسی درد سرش بیشتر است
و من الله توفیق
محمدرضا دهقان امیری
94/6/14
تهران
هدایت شده از 🌷با شهدا تا ظهور🌷
ایشان علاقه ای که امام حسین داشتند و قبل از شهادتش که برای کربلا ثبت نام کردن که برای اربعین به کربلا برود ولی ایشان ارادتی که ب اقاشون داشتند زود تر از موعدش ب کربلا رفت و عاشقانه کربلایی شد
شهید حجتی فر دقیقا در همان روزی که امام حسین شهید شد و در روز عاشورا خاکسپاری شد ایشان هم شهید شد و در رور عاشورا دفن شد و تمام مراسمات ایشان با مراسمات امام حسین یکی شد
رگرفته شده از martyrsofislamicworld.blog.ir
هدایت شده از 🌷با شهدا تا ظهور🌷
🔶از لسان همسر
سالی که من باردار شدم و وقتی ایشون از باداری من مطلع شدن و وقتی شنیدن که دارن پدر میشن بی نهایت خوشحال شد و بهم گفت این نعمتیه که خدا بهمون داد خونه از سوت و کوری درمیاد با این وروجک و وقتی که برای دومین بار فهمیدن دوباره پدرشدن بهم گفتن این بچه با رزق و روزیش داره میاد این بچه برکت رو به خونمون میاره
🔶از لسان همسر
شهید وقتی برنامه های مستند شهدای مدافع حرم رو میدیدن همش میگفت خوش به حالشون که کجا و در چه راهی شهید میشن خدا میدونه من در چه جوری شهید بشم و بالاخره خودش در روز تاسوعا شهید و در روز عاشوا و در کنار دو مدافع حرم دفن میشوند
روحشان شادویادشان گرامی🌹
رگرفته شده از martyrsofislamicworld.blog.ir
هدایت شده از 🌷با شهدا تا ظهور🌷
روز چهلم رسید😭
روز عاشورا 😭😭😭
و شهید مدافع حرم ... سید میلاد مصطفوی.... شهید بی سر 😭 شهید اربا اربا
آقا سید میلاد مصطفوی نزد ارباب شفاعت مان می کنید؟💔😭
هدایت شده از 🌷با شهدا تا ظهور🌷
معرفی شهیدسیدمیلادمصطفوی
نام:سید محمد (میلاد )
نام خانوادگی:مصطفوی
تاریخ تولد : ۱۳۶۵/۲/۱۵
محل ولادت: بهار
تاریخ شهادت : ۱۳۹۴/۷/۲۵
محل شهادت : شقیدله سوریه
نحوه شهادت : توسط تک تیرانداز از
ناحیه گلو و جدا کردن سر،دست ها و پاها توسط تروریست های داعشی
درجه : بسیجی
رشته ورزشی: جودو
زندگینامه
شهید سید محمد مصطفوی در پانزدهم اردیبهشت سال ۱۳۶۵ در شهرستان_بهار از استان همدان دیده به جهان گشود خانواده مذهبی داشت نام مستعارش سید_میلاد بود ک یک برادر بزرگتر و یک خواهر کوچکتر از خودش داشت نام پدرش سید هاشم بود که در شغل رانندگی_کامیون مشغول بکار بود و اهمیت زیادی به رزقو روزی حلال میداد مادرش هم مدرس قرآن بود و مسئول هیئت مذهبی بود که یکسال قبل از شهادت فرزندش دعوت حق را لبیک گفت سید میلاد دوران ابتدایی را در شهر بهار گذراند و از همان دوران ابتدایی از نماز و روزه اش غافل نبود و هر چه خود را بیشتر می شناخت اعتقاداتش بیشتر می شد.
و همچنین دوران راهنمایی و دبیرستان را در شهر بهار گذراند و در این دوران وارد بسیج_دانش_آموزی گردید او در سن نوجوانی وارد عرصه ورزش شد .
و در رشته کشتی شروع به فعالیت کرد و توانست در این مدت به مقام هایی در سطح شهر و استان و کشوری نائل گردد و پله های ترقی را یکی پس از دیگری طی کند
#سید_میلاد_مصطفوی
جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان صلوات
هدایت شده از 🌷با شهدا تا ظهور🌷
سید میلاد فردی بسیار شوخ_طبع و مردم دار بود معروف به #سید_خندان بود
از سال ۱۳۸۰ هر هفته یک هفته قبل از شروع سال جدید تا یک ماه ابتدا سال جدید در راهیان نور خادم_زائران راهیان نور بود.
بعد از پایان تحصیلات دوره متوسطه و شرکت در آزمون ورودی دانشگاه ها در سال ۱۳۸۴ وارد دانشگاه_ملایر و بعد از یکسال تحصیل در #رشته_عمران به دانشگاه_همدان منتقل شد و به ادامه_تحصیل پرداخت و در همان ابتدای تحصیل در بسیج_دانشجویی دانشگاه شروع به فعالیت کرد...
در دوران جوانی نمازشب را به برنامه هایش افزوده بود سرکشی به خانواده شهدا از برنامه های اصلی اش در زندگی بود خادم الشهدایی تا جایی در وجودش رفته بود که شهادت بزرگترین آرزویش شده بود و همیشه از مادرش التماس_دعای_شهادت میکرد.
در دوران دانشجویی در رشته ورزشی جودو شروع به فعالیت کرد و پس از گذراندن دوره های ورزشی در رشته جودو موفق به دریافت کمربندسیاه (دان ۱ ) جودو گردید و در مسابقات جودو به مقام نائب قهرمانی کشور در سال ۱۳۸۸ و هم مقام دوم در مسابقات یگان های ویژه ناجا در سال ۱۳۹۱ نائل گردید و از سوی سازمان تربیت بدنی به تیم ملی جودو دعوت گردید و علاوه بر آن در ورزش باستانی شهرش فعالیت داشت پس از تمام تحصیلاتش در سال ۱۳۸۸ در دانشگاه و گرفتن مدرک کارشناسی از دانشگاه همدان در سال ۱۳۸۹ بخدمت سربازی اعزام گردید و پس از گذراندن ۹ ماه در لشکر ۸۴ ارومیه و کرمانشاه به شهرش باز گشت
#شهید_سید_میلاد_مصطفوی
جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم