معرفی شهیدسیدمیلادمصطفوی
نام:سید محمد (میلاد )
نام خانوادگی:مصطفوی
تاریخ تولد : ۱۳۶۵/۲/۱۵
محل ولادت: بهار
تاریخ شهادت : ۱۳۹۴/۷/۲۵
محل شهادت : شقیدله سوریه
نحوه شهادت : توسط تک تیرانداز از
ناحیه گلو و جدا کردن سر،دست ها و پاها توسط تروریست های داعشی
درجه : بسیجی
رشته ورزشی: جودو
زندگینامه
شهید سید محمد مصطفوی در پانزدهم اردیبهشت سال ۱۳۶۵ در شهرستان_بهار از استان همدان دیده به جهان گشود خانواده مذهبی داشت نام مستعارش سید_میلاد بود ک یک برادر بزرگتر و یک خواهر کوچکتر از خودش داشت نام پدرش سید هاشم بود که در شغل رانندگی_کامیون مشغول بکار بود و اهمیت زیادی به رزقو روزی حلال میداد مادرش هم مدرس قرآن بود و مسئول هیئت مذهبی بود که یکسال قبل از شهادت فرزندش دعوت حق را لبیک گفت سید میلاد دوران ابتدایی را در شهر بهار گذراند و از همان دوران ابتدایی از نماز و روزه اش غافل نبود و هر چه خود را بیشتر می شناخت اعتقاداتش بیشتر می شد.
و همچنین دوران راهنمایی و دبیرستان را در شهر بهار گذراند و در این دوران وارد بسیج_دانش_آموزی گردید او در سن نوجوانی وارد عرصه ورزش شد .
و در رشته کشتی شروع به فعالیت کرد و توانست در این مدت به مقام هایی در سطح شهر و استان و کشوری نائل گردد و پله های ترقی را یکی پس از دیگری طی کند
#سید_میلاد_مصطفوی
جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان صلوات
#شهدا_را_یاد_کنیم_حتی_با_صلوات
#چله_شهدایی
🆔 https://eitaa.com/joinchat/4015129301C3baffd235a
شهدا، رفقای با معرفت!
مسئولان اردوگاه چند ساعت پیش از پخش غذا آمار زائرین را میدادند تا فرصتی برای پخت غذا داشته باشیم.
یک بار نزدیک ظهر بود که یک اتوبوس به آمارمان اضافه شد. نمیدانستیم باید چه کار کنیم؟ غذا کم بود. سید بدون هیچ استرسی یک پارچه سبز پرچم سیدالشهدا (ع) را روی دیگ کشید و به بچههای خادم گفت، «بچهها بیایید دور دیگ غذا جمع بشوید و هرکدام برای یک شهید نیت کنید.»
سپس ذکر صلوات گرفت و یک توسل کوچک نیز به حضرت زهرا (س) پیدا کرد.
پرچم را از روی دیگ برداشت و یاعلی گفت و مشغول تقسیم غذای زائرین شدیم. برای ما خیلی عجیب بود، نه تنها غذا کم نیامد، مقداری هم غذا باقی مانده بود. همه حسابی غذا خوردند؟!
سید خیلی خوشحال بود. آنجا بود که فهمیدیم، چقدر سید با شهدا رفیق است و شهدا نیز حسابی هوایمان را دارند.
#امام_زمان
#زندگی_نامه_شهیدان
#شهیدسیدمحمدمصطفوی
🌷
🕊معبرهای ما با معبرهای شما فرق میکند...
ما آنچنان گرفتار سیم خاردارهای نفسمان هستیم ک هیچ تخریبچی قادر به بازگشاییشان نیست...
#شهدا...
میشود تخریبچی نفسمان شوید؟!! 🌷
#شهدا_نگاهی
#پنجشنبه_شهدایی
#نماز اول وقت
سفارش#شهدا
◀دائم الوضو
روستای سابقیه را تازه فتح کرده بودیم.
درگیری سنگینی داشتیم. در آن درگیری ها، تانک را پشت دیواری از دید پنهان کردیم.
همان موقع گوشی همراه محسن شروع کرد به اذان گفتن. سریع پیاده شد و ایستاد به نماز. دائم الوضو بود.
بین آن همه سر و صدا و شلوغی، با یک آرامش مثالزدنی نماز می خواند.
ما هم با تأسی به او قامت بستیم برای نماز اول وقت.
شهید#محسن حججی
برگرفته از کتاب #سرمشق
صفحه ی ۳۹
#سالگرد شهادت
#شهید_حججی
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
سید میلاد فردی بسیار شوخ_طبع و مردم دار بود معروف به #سید_خندان بود
از سال ۱۳۸۰ هر هفته یک هفته قبل از شروع سال جدید تا یک ماه ابتدا سال جدید در راهیان نور خادم_زائران راهیان نور بود.
بعد از پایان تحصیلات دوره متوسطه و شرکت در آزمون ورودی دانشگاه ها در سال ۱۳۸۴ وارد دانشگاه_ملایر و بعد از یکسال تحصیل در #رشته_عمران به دانشگاه_همدان منتقل شد و به ادامه_تحصیل پرداخت و در همان ابتدای تحصیل در بسیج_دانشجویی دانشگاه شروع به فعالیت کرد...
در دوران جوانی نمازشب را به برنامه هایش افزوده بود سرکشی به خانواده شهدا از برنامه های اصلی اش در زندگی بود خادم الشهدایی تا جایی در وجودش رفته بود که شهادت بزرگترین آرزویش شده بود و همیشه از مادرش التماس_دعای_شهادت میکرد.
در دوران دانشجویی در رشته ورزشی جودو شروع به فعالیت کرد و پس از گذراندن دوره های ورزشی در رشته جودو موفق به دریافت کمربندسیاه (دان ۱ ) جودو گردید و در مسابقات جودو به مقام نائب قهرمانی کشور در سال ۱۳۸۸ و هم مقام دوم در مسابقات یگان های ویژه ناجا در سال ۱۳۹۱ نائل گردید و از سوی سازمان تربیت بدنی به تیم ملی جودو دعوت گردید و علاوه بر آن در ورزش باستانی شهرش فعالیت داشت پس از تمام تحصیلاتش در سال ۱۳۸۸ در دانشگاه و گرفتن مدرک کارشناسی از دانشگاه همدان در سال ۱۳۸۹ بخدمت سربازی اعزام گردید و پس از گذراندن ۹ ماه در لشکر ۸۴ ارومیه و کرمانشاه به شهرش باز گشت
#شهید_سید_میلاد_مصطفوی
جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم
به همکاری با وزارت_راه_و_ترابری مشغول بکار شد حضور در مساجد و هیئت های مذهبی را از وظایفش می دانست .
از سوابقش می توان به همکاری و فعالیت در هیئت های مذهبی شهرستان و فعالیت در گردان۱۶۵امام_حسین (ع) بهار و همکاری با کانون های جوانان در عرصه فرهنگی و علمی اشاره کرد .
وی پس از انجام پروژه های ساختمانی و شرکت در رزمایش های بیت المقدس و اموزش های سپاه در منطقه در ۱۴ مهر ماه سال ۱۳۹۴ بهمراه جمعی از رزمندگان اسلام و #مدافعان_حرم حضرت زینب کبری (س) عازم کشور سوریه و وارد استان حلب از مناطق سوری گردید و در مورخه ۲۵ مهر ماه ۱۳۹۴ در صحنه نبرد در منطقه ازگله در بیست کیلومتری شهر حلب در عملیات آزاد سازی حلب در درگیری با گروهک های تکفیری والنصره به درجه رفیع شهادت نائل گردید و پیکر مطهرش پس از بیست روز به کشورش باز گشت و در گلزار شهدای شهر #آیت_الله_شیخ_محمد_بهاری در کنار قبر مادرش آرام گرفت.
جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم
شهید بی سر😭
✍یکی از بچهها مزاحم نوامیس مردم میشد. به سید میلاد ماجرا را شرح دادم. گفت تو کارت نباشه وایسا کنار. من گفتم الآن است که بزند توی گوش آن پسر، ولی با صحنه عجیبی مواجه شدم! سید طوری با این نوجوان صحبت کرد که من جا خوردم. روز بعد گفتم: سید چی شد؟ من گفتم الآن طرف رو چنان میزنی که دیگه نتونه بلند شه. خندید و گفت: یه جور دیگه زدمش!! راست میگفت. چنان زده بود که من از فردا آن جوان را در مسجد میدیدم. بله. سید میلاد، شیطان درون آن نوجوان را زده بود. سید برای آن شخص وقت گذاشت. آن پسر را در طی یک ماه چنان تغییر داد که من کم آوردم! آن سال همان پسر را با خودش برد و خادمالشهدا کرد.
شهید مدافع حرم سید میلاد مصطفوی
#خصوصیات_اخلاقی
عاشق ائمه اطهار و دلبسته شهدا بود
نماز اول وقت کارش بود
احترام و گوش به فرمان بودن به پدر و مادرش بهترین خصوصیتش بود.
تو هر کاری تمام تلاشش رو میکرد کم نمی ذاشت
تو کسب روزی حلال احکام خدا سرلوحه کارش بود
احترام به بزرگترها، رفاقت با هم سن ها و ایثار و گذشت، دوستی به کوچکترها تو دوستی ها رو رعایت میکرد.
سروقت به داد دوستش برای هر نوع کمک می رسید
اخلاق و ادبش زبانزد بود
اهل خنده و شوخی بود به سیدخندان معروف بود
و.....
جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات