eitaa logo
🌷با شهدا تا ظهور🌷
88 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
422 ویدیو
29 فایل
چله صلوات هدیه به شهدا به نیت نزدیکی فرج مولا صاحب الزمان (عج) و حاجت روایی حاجت‌مندان ان شاءالله🤲🏻🌷 روزی یک تسبیح هدیه به یک شهید 🌹🥺 لینک ناشناس جهت پیشنهاد و ارتباط با خادم کانال https://harfeto.timefriend.net/16963076621694 @Khadem_mola_ali
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روز هفتم: شهید امیرحسین پاپی🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یکم فروردین ۱۳۴۲، در شهرستان خرمشهر به دنیا آمد. پدرش محمدنبی، در گمرک کار می کرد و مادرش صدیقه نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. بیست  و ششم آذر ۱۳۶۰، به عنوان بسیجی در روستای گرجی ازنا بر اثر انفجار سهوی نارنجک و اصابت ترکش به شهادت رسید. پیکر وی را در شهرستان ازنا به خاک سپردند. برادرش هوشنگ نیز شهید شده است. @chelle_shohadaii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خاطراتی از زندگی شهید امیر حسین پاپی چشمه به روایت مادر شهیداز صبر و حوصلهء زیادی برخوردار بود. تا سال سوم نظری بیشتر درس نخواند . هنگامی که جنگ تحمیلی شروع شد از محل سکونت خود که خرمشهر بود به شهرستان ازنا مهاجرت کردند. شهید از همان موقع فعالیت خود را در بسیج سپاه انقلاب اسلامی شهرستان ازنا آغاز کرد. تا این که مأموریتی به وی محول شد که به روستای گرجی برود و به افراد آموزش نظامی بدهد، که در مسجد بر اثر انفجار نارنجک در تاریخ 26/9/1360 به در جهء رفیع شهادت نائل آمد.🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به دنبال شهادت هوشنگ(برادر بزرگ امیر حسین) ، امیر حسین عجیب دگرگون شده بود. همهء هم و غم او این بود که حتما راه سرخ برادرش را ادامه بدهد . فداکاریهای هوشنگ را همیشه مرور می کرد و سعی داشت مثل او رفتار کند. بعد از اینکه به خواهش و تمنای ما از جبهه های خرمشهر و جنوب به ازنا بازگشت، به سپاه عاشقان نور ملحق  شدو امر آموزش و تعلیم برادران بسیجی را به عهده گرفت. آخرین شبی که امیر حسین کنار ما بود، نیمه های شب عاشقانه وضو گرفت، قرآن را برداشت و با نوای گرم و دلنشین خود به تلاوتی از آیات نور پرداخت. او برای اولین بار دوست داشت صدای خودش را روی نوارکاست ضبط کند.انگار که می دانست این صدا باید همیشگی و جاودانه بماند. برای همین منظور سعی کرد تا این صدای ماندگار را حفظ کند. صبح روزی که آخرین سپیده را دید از همهء ما خداحافظی گرمی کرد و برای تعلیم بسیجیان راهی مسجد روستای گرجی شد. به دنبال آن هنگامی که خورشید  غروب کرد خود احساس شرم می کرد و دلش به سرخی شفق خون شده بود، خبر آوردن که یکی از نارنجک ها هنگام آموزش در شرف انفجار قرار گرفته که امیرحسین به لحاظ آموختن درس فداکاری و گذشت و ایثار جان در راه خدا که از برادرش هوشنگ یاد گرفته بود، خودش را بر روی آن نارنجک پرتاپ می کند تا آسیبی به دیگر بسیجی ها وارد نشود. شهامت و از خود گذشتگی امیرحسین او را به شهادت می رساندو شهادت او مصادف بود با اربعین حسینی. در این روز جسم تکه تکه اش را برای همیشه از محراب عشق به میعادگاه عاشقان گلزار شهدا سرخ پوش تشییع کردیم روانش آسوده باد.و اکنون برادرانش در حسینیه شهیدان پاپی ادامه دهنده را آنان خواهند بود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از نشر شهید هادی
📕 خاطره‌ای از آیت الله بهجت(ره) : بابا جان، جواب همان است! 🔸مرحوم آیت‌الله قاضی(ره) استاد آیت‌الله (ره) بودند و حضرت امام(ره) از ایشان به «کوه عرفان» تعبیر می‌فرمودند. آقای بهجت(ره) مکرر در نصایح‌شان این عبارت را از مرحوم قاضی(ره) نقل می‌فرمودند: «اگر کسی نماز واجبش را اول وقت بخواند و به مقامات عالیه نرسد مرا لعن کند.» یا در جای دیگری فرمودند: «به صورت من آب دهان بیاندازد» 🔸یکی از علما می‌فرمود: «سال‌ها پیش، یک روز خدمت آیت‌الله العظمی بهجت(ره) رفته بودیم. به ایشان گفتم: «راهی به ما نشان دهید تا آدم شویم.» آقای بهجت(ره) فرمودند: «نمازتان را اول وقت بخوانید!» این عالم بزرگوار می‌گوید: «در دلم گفتم حاج آقا ما را تحویل نگرفت. ما که خودمان نماز اول وقت می‌خوانیم!» 🔸یک‌سال از آن ماجرا گذشت. قرار بود به یک جلسه مهمانی بروم و در آن مهمانی دوباره خدمت آقای بهجت(ره) برسم. در راه به خودم گفتم: «این دفعه از آقا سوال کنم، ببینم اگر بخواهد راهی معرفی کند تا من به همه‌جا برسم، چه راهی را معرفی می‌کند؟» 🔸وقتی خدمتشان رفتم، همراه جمعی بودیم و ایشان داشتند صحبت می‌کردند. هنوز هیچ سخنی نگفته بودم که ایشان وسط صحبتشان فرمودند: «بعضی‌ها پیش ما می‌گویند چکار کنیم تا آدم شویم و رشد پیدا کنیم؟ به ایشان می‌گوییم نماز اول وقت بخوانید. می‌روند سال بعد می‌آیند، پیش خودشان می‌گویند حاج آقا ما را تحویل نگرفت! دوباره از حاج آقا بپرسیم که چه باید بکنیم؟ همان حرف بنده را دقیق گوش نکردند و رعایت نکردند، حالا دوباره می‌خواهند سؤال کنند! بابا جان، جواب همان است، همیشه جواب همان است.» 🔸این عالم بزرگوار می‌فرماید: «من دیگر هیچ حرفی نزدم. آقای بهجت(ره) راست می‌گفتند. من برخی از نمازهایم را به وقتش نمی‌خواندم. شروع کردم و آن را هم درست کردم.» آن عالم بزرگوار کم‌کم به جاهایی که دلش می‌خواست و حتی فوق تصورش بود، رسید. 📚 بخشی از کتاب "چگونه یک نماز خوب بخوانیم؟" اثر علیرضا پناهیان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا