در سن چهارده سالگی ، با دست بردن در تصویر شناسنامه خویش ، بزرگی خود را به اثبات رساند و بایک بغل شکوفه ی ایمان با کاروان بهارییان ، راهی سرزمین سبز حماسه شد. دوره متوسطه را در دبیرستان واعظی ودر حین رفت و آمد به جبهه ها آغاز کرد و آنگاه همگام با رزم ، برای جبران عقب ماندگی های تحصیلی به محیط صمیمی و باصفای مجتمع رزمندگان الغدیر یزد پا نهاد.
سال سوم ریاضی است که که دشمن مهاجم با منافقین خلق با گستردگی به حریم وحرمت لاله ها دست درازی می کنند..برگ تاریخ 27/3/67را نشان می دهد .حمید رضا در حالی که در لاله سرای شلمچه بر فراز خاکریزها ، حماسه می آفرید ،بی طاقت از بلندای سحر عاشقان ، اذان سرخ می دهد السلام علیک یا ابا عبدالله و آنگاه سیم خاردار جسم را می شکند وبه مهمانی گل های باغ خدا می شتابد . شهید حمید رضا شفیع نادری در نوشته ای از خود چنین به یادگار می گذارد: باید شفیع بود نه آنکه نام شفیع را به یدک کشید. "یاد و نامش عطرآگین محفل دوستان باد"
بسیار احترام به پدرومادر می گذاشتند وبرایشان مهربان ودلسوز بود
عاشق شهدا...
همیشه به برادر شهیدش می گفت: رئیس وارباب
عاشق آقا امام زمان عج وهمیشه وپیوسته دعای عهد را تلاوت می کرد،چرا که می خواست یکی از سربازان آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف باشد
ایشون درمرحله اول بسیجی ،خادم الشهدا وسپس پاسدار نظام جمهوری اسلامی ایران بودند ...
لطفاً برای شادی روح برادر شهید خادم الشهدا مرحوم امیر شفیع نادری فاتحه و صلواتی هدیه کنیم 🌹
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم