هدایت شده از بین الحرمین 🇮🇷🇮🇶🇾🇪🇸🇾🇱🇧🇵🇸🚀
دیشب اومد حسین بن علی ، حاج محمود کریمی @BeainolHarameain.mp3
17.58M
#نواےنوڪرے |🌷💚🌸|
↯♥
دیشباومدحسینبنعلے
فردامیادعلےبنالحسین
امشباباالفضلمیاد
یعنےبینالحرمین
حاجمحمودڪریمے
↯♥
#امام_زمان
#میلاد_حضرت_عباس
@BeainolHarameain
یار بی قرین آمد
شهریار دین آمد
چشم شیعیان روشن
فخر ساجدین آمد
#میلاد_امام_سجاد(ع)🌺🌟
#مبارڪـباد🌺🌟
مداحی آنلاین - قسم به اون سجاده - حدادیان.mp3
4.67M
#میلاد_امام_سجاد(ع)
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
قسم به اون سجاده و مهری که روش سر میزاری🌸🍃
بیا یه مهر کربلا بده به ما یادگاری🌸🍃
🎙 #محمدحسین_حدادیان
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
شهیدی که هدیه امام سجاد(علیه السلام) برای شهادت بود
🔹️ مادر شهید علی اصغر اتحادی می گوید: چهار دختر و سه پسر داشتم، اما باز باردار بودم و دیگر تمایلی برای داشتن فرزندی دیگر نداشم.
◇ دارویی برای سقط جنین گرفتم و آماده کردم و گوشه ای گذاشتم ، همان شب خواب دیدم بیرون خانه همهمه و شلوغ است ، درب خانه هم زده می شد!!
◇ در را باز کردم ، دیدم آقایی نورانی با عبا و عمامه ای خاک آلود از سمت قبله آمد.
◇ نوزادی در آغوش داشت، رو به من گفت: این بچه را قبول می کنی؟
◇ گفتم: نه، من خودم فرزند زیاد دارم!!
◇ آن آقای نورانی فرمود: حتی اگر علی اصغر امام حسین (ع) باشد!
◇ بعد هم نوزاد را در آغوشم گذاشت و رو چرخاند و رفت...
◇ گفتم: آقا شما کی هستید؟
◇ گفت: علی ابن الحسین امام سجاد (ع)
◇ هراسان از خواب پریدم ، رفتم سراغ ظرف دارو ، دیدم ظرف دارو خالی است!
◇ صبح رفتم خدمت شهید آیت الله دستغیب و جریان خواب را گفتم.
◇ آقا فرمودند: شما صاحب پسری می شوی که بین شانه هایش نشانه است ، آن را نگه دار!
♦️ آخرین پسرم ، روز میلاد امام سجاد(ع) به دنیا آمد و نام او را علی اصغر گذاشتند در حالی که بین دو شانه اش جای یک دست بود!!!
🔻 علی اصغر، در عملیات محرم سال ۶۱ ، در روز شهادت امام سجاد(ع) ، در تیپ امام سجاد (ع) شهید شد
#شهید_علیاصغر_اتحادی
🔹️شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
@chelle_shohadaii
مهدی نظری
کاش اینجا داشت تکه سایه بانی لااقل
کاش میدادند بر گریه زمانی لااقل
کاشکی می شد بریزی آب بر قبر حسن
کاش اینجا داشت شب ها روضه خوانی لااقل
کاشکی می شد کنار قبر صادق سینه زد
کاش می شد تاسحر اینجا بمانی لااقل
کاشکی می شد بگویی با نگهبان بقیع
زائران را خوب می شد که نرانی لااقل
کاش می شد آشکارا ریخت هنگام غروب
پشت دیوار بقیع اشک روانی لااقل
کاش میدادیم با یک روضۀ ام البنین
قلب سنگی نگهبان را تکانی لااقل
کاش در خاک بقیع اذن زیارت داشتیم
کاشکی وقت نماز٬ آنهم جماعت داشتیم 😔💔
آخرش آقا به این تقدیر پایان می دهد
خاتمه بر غصه قلب پریشان می دهد
مطمئنم او بیاید کار عالم دست ماست
ساخت و ساز حرم را دست ایران می دهد
کارفرما مهدی و ما پارکابش می شویم
اولش نقشه برای صحن و ایوان می دهد
گنبد و گلدسته و ایوان طلایی می شود
چون طلای این سه را شاه خراسان می دهد
چونکه بعدش زائرِ اینجا فراوان می شود
قطعاً اذن ساخت دهها شبستان می دهد
هرچه سینه زن بیاید در حرم جا می شود
دورتا دور رواق و صحن غوغا می شود
صبح و ظهر و عصر این صحن و سرا هم دیدنیست
روی گنبد پرچم یا مجتبی هم دیدنیست
چشم دل هم بسته باشد چشم سر باشد بس است
در مدینه چارتا نور خدا هم دیدنیست
می شود یک پنجره فولاد در این صحن ساخت
در میان کاسهٔ آبی شفا هم دیدنیست
چارتا خورشید پیش هم تلألو می کنند
چارتا خورشید این صحن و سرا هم دیدنیست
در زیارتنامه خواندن زیر چتر آرزو
بین قاب نور ایوان طلاهم دیدنیست
از روی گلدسته های صحن زیبای بقیع
تابش گلدسته های کربلا هم دیدنیست
مسجدی باید به نام حضرت سجاد ساخت
گوشه این صحن باید پنجره فولاد ساخت