در وصیت نامه شهید محسن زیارتی آمده است: از همه شما می خواهم که امام را دعا کنید و پیرو او باشید. برای پیروزی رزمندگان دعا کنید و حامی خون شهداء باشید. به دوستان سفارش میکنم که اگر می توانند به جبهه بیایند، اینجا کلاس درس و عشق است ؛ درس معنویت و اخلاص و ایثارگری و عشق به امام حسین علیه السلام . به پدر و مادر نیکی کنید و به آنها احترام بگذارید. خواهرانم نیز با رعایت حجاب حامی خون شهداء باشند چراکه حجاب آنها دژ محکمی است در برابر دشمن نفس.
@chelle_shohadaii
بسیاری از شهدای دوران دفاع مقدس، قبل از شهادت در عالم خواب یا تجربه های نزدیک به مرگ جایگاه خود را در بهشت برزخی میدیدند و همین باعث میشد که برای شهادت لحظه شماری کنند.
بنده صدها شهید را میشناختم که اینگونه بودند. بسیاری از شهدا حتی از لحظه دقیق شهادت خود به این طریق باخبر میشدند.
استاد پناهیان در همین مورد می فرمود: دوستی داشتم که از نوجوانی در مسجد با هم بودیم؛
محسن زیارتی در خانواده ای نسبتا مرفه بزرگ شد، اما از قبل شروع جنگ عاشق شهادت بود،
یادمه برای بدست آوردن شهادت، شب ها نماز امام زمان را میخواند.
ما با هم جبهه میرفتیم و محسن در فتح المبین در سال 61 به آرزویش رسید.
از آن تاریخ بارها و بارها شاهد بودم که به سراغ رزمندگان میومد و در عالم خواب یا ... چیز هایی میگفت که آنها را برای شهادت آماده میکرد.
یکبار خودم درخواب دیدمش، پرسیدم کمتر پیش ما میای.
گفت : اینجا خیلی کار داریم.
گفتم : چکار میکنید؟
گفت: از این بالا نگاه میکنیم هر جا کسی کمکی خواسته باشه، کمکش میکنیم.
بعد گفت: الان تو سوالی داری ؟ کمکی میخوای ؟
گفتم: این مسئله قبر هنوز برای من حل نشده.
گفت: بیا تا برات حلش کنم.
توی خواب من را به بالای یک قبر برد؛
و پاهایش را به دو طرف قبر گذاشت،گفت: کف قبر را نگاه کن،با انگشت کف قبر رو مثل کشویی کنار زد
و نور شدیدی بیرون زد؛
آن نور خیلی لطیف و زیبا بود، طوری بود که دستش وقتی داخل نور بود طرف دیگر دستش هم نورانی بود و...
این خواب اینقدر برای من تاثیر داشت که عاشق قبر شدم.
من شاهد بودم که محسن زیارتی مشکل بسیاری از رزمندگان را حل کرد و آنها را آماده ی شهادت نمود.
نمیدانم به آنها چه چیزی نشان میداد یا چه چیزی میگفت.
اما با یک اشاره، مشکل آنها را بر طرف و عاشق شهادت میکرد و...
منبع: کتاب بازگشت
انتشارات شهید ابراهیم هادی
شهید محسن زیارتی
#شهید_محسن_زیارتی
🌷شهید محسن مانند حضرت زهرا(س) شهید شد.....
رمز عملیات فتح المبین که شهید محسن زیارتی در خط مقدم آن و در لحظه های اول آن به شهادت رسید یا زهرا (س) بود. ایشان از جمع پرسیدند: آیا شما عکس شهید زیارتی را که اسمش نیز محسن هست دیده اید؟ هنگامی که پیراهن این شهید را در آوردند، دیدند سینه اش سوراخ شده، بازویش ورم کرده و صورتش کبود شده بود😞
🌴🇮🇷🌴🇮🇷🌴🇮🇷🌴
📜وصیت محسـن به مــادرش
🌸مادر شهید میگه: وقتی خبر شهادت محسن رو بهم دادن ، گریه نکردم
چون محسن وصیت کرده بود که
" وقتی خبر شهادت محسن شنیدم و بر بالای پیکرش بودم ،یه شلیک تیر خورده بود در قلبش یکی هم به صورتش اصابت کرده بود. بوسیدمش اما گریه نکردم چون محسن گفته بود: "مادر اگر شهید شدم بر شهادتم گریه نکن. در مراسمم به جای خرما نقل و شیرینی بگذار و اجازه نده دشمنان شاد شوند". آن روز صدای محسن در گوشم بود😔
🌴🇮🇷🌴🇮🇷🌴🇮🇷🌴
🔷مادر شهیــد محسن زیـارتی می گوید↘️:
در وصیت نامهاش هم نوشته بود: "خدایا این جان ناقابل من قابلی نیست، ای کاش هزاران جان میداشتم و برای تو جان میدادم " .
🌴🇮🇷🌴🇮🇷🌴🇮🇷🌴
سرانجام به آرزوی دیرینه ام رسیدم و در بهار سال ۱۳۶۲ به همراه دوستم ابوالفضل به شهادت رسیدیم😍
🌴🇮🇷🌴🇮🇷🌴🇮🇷🌴
🔷حال پــدر محسن زیارتی بعد از شهید شدن پسرش
حاج غلامرضا به شهید محسن گفت: تو بری و من بمونم؟😭
بعد از این که خبر شهادت فرزندش محسن را برای ایشان آوردیم، در هیچ مراسمی گریه نکرد؛ فقط اخم کرده بود.😞 برخی به من می گفتند که ایشون از شهادت پسرشون ناراحتند. من هم مثل اونها خبری نداشتم. هیچی نمیگفت.😔 در غسالخانه که بودیم، هنگامی که بدن شهید محسن در حال کفن شدن بود، به من گفتند که حال حاج غلامرضا زیاد خوب نیست؛ کنارش باش. من ایستادم و فقط نگاه می کردم.😥 جنازه رو که گذاشتند جلویش، دیگه نتونست جلوی خودش رو بگیره. شروع به گریه کرد😭😭 و گفت: “محسن تو بری و من بمونم؟ آخه تو بچه ی منی”حاج غلامرضا بعد از مدتی زندگی را رها کرد و به جبهه رفت. دنیایی که درست کرده بودند، اسیرشون نکرد...
7.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایتگری زیبا و تصویری شهدا چکار برای امام زمانت کردی؟! (شهید محسن زیارتی)
@chelle_shohadaii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌠 امشب را ساده از دست ندهید
📌سه خصوصیت مهم شب عرفه
🎙مرحوم آیت الله آقا مجتبی تهرانی
#عرفه
سلام امروز روز عرفه روز نیایش از همگی اعضای خوب کانال التماسدعا دارم 🥺
❗️روایت زندگی شهید امروز رو میگذارم از دست ندید
شهید زنده ... که با ۱۸ گلوله ای که جراحی کردن و خارج کردن جانباز شدند ... شهید زنده ای که شفای خود را از امام زمان (عج) گرفت😭 چون قرار بوده دست و پا رو قطع کنن
شهید محمود رفیعی استاد دانشگاه و او که همیشه در کلاس های ادبیات ظهور سعی داشت قلب ها رو از عشق و محبت امام زمان (عج) پر کنه چون دیدار روی حضرت رو چشیده بود😭😭😭
و نهایتا به دلیل جانبازی و حرکت گلوله ای که کنار قلب شون جا مونده بود در روز عرفه به شهادت رسیدند 💔
خلاصه که امروز دست های خالی مان را گرفته ایم بهر امیدی و شفاعتی 😭💔
شهید رفیعی بزرگوار ... دست های ما را به وجود امام زمان و سربازی مولا برسان😭🤲🏻 اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا😭 اللهم الرزقنا توفیق الشهادت فی سبیلک😭😭😭
@chelle_shohadaii