eitaa logo
۴۰شب با۴۰ شهید
886 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
438 ویدیو
5 فایل
ارتباط با ادمینها @serat_93 09214877534 آدرس پیج ما در اینستگرام : chehel_shahid
مشاهده در ایتا
دانلود
چـهاردهمـین دیدار از سری ششم برنامه های چهل شب با چهل شهید شهرستان رو میهمان جانباز و رزمنده دفاع مقدس آقا سید داوودی عزیز و خانواده محترم بودیم که ایشان جانباز اعصاب و روان هستن و با توجه به شرایط جانبازی ایشان شرایط سختی برای تعریف خاطرات خود داشتن ولی گرمای محبت و صمیمیت در این خانواده حس میشد و از سادات عزیز بودند و به تمامی حضار در جلسه عیدی دادند و دیدار بیاد ماندنی شد جای عزیزانی که نبودند سبز 🌱 https://eitaa.com/chelshahid
رسم داریم. عید غدیر خونه سادات میریم و عیدی میگیریم. دوست داشتیم این هفته هم به مناسبت عید غدیر باز هم بریم خونه سادات. اینبار با گروه چهل شب با چهل شهید. تا ظهر روز قبل نشد. خانواده شهیدی رو نتونستیم هماهنگ کنیم. تا اینکه درست ۲۴ ساعت قبل از موعد دیدارهای هر هفته، اطلاع دادن خانواده عزیز شهید🥀 سیداحمد قاسمزاده🥀 قبول زحمت کردن! و شد چه دیداری!!! یکی از خاصترین دیدارهای دوشنبه های عاشقی شهرستان قائن خاص از این جهت که پدر و مادر شهید از سلاله پاک اهل بیت علیه السلام بودند و پدر خودش مداح این خاندان هم بود پدر هم از سیداحمد شهیدش گفت و هم از علی اکبر و علی اصغر امام حسین علیه السلام😭 و گفتنش چه سوزی داشت! کاملا مشخص بود که از اعماق سینه ای داغدار برمی آمد که آتش میزد دل و جان هر شنونده ای را😔 چقدر نورانیت داشتند این پدر و مادر چقدر لذت بردیم از هم کلام شدن با آنها سید احمد، شهید این منزل در سن ۲۰ سالگی در شب قدر ماه مبارک سال ۶۳ در حالی تقدیرش شهادت شد که از سینه به بالا به طور کامل سوخته است، طوری که اجازه نمی دهند پدر و مادر تابوت فرزندشان را باز کنند و این خود میشود روضه ای که سالیان سال است آقاسیدعلی، پدر بزرگوار شهید آن را در سینه داغدارش تحمل میکند و میسوزد و میسازد😭 خدایا ما را مدیون خون شهدا و خانواده محترمشان از این دنیا مبر🙏 جاتون خالی، به نظر عزیزانی که دیشب در کنار این خانواده عزیز بودند، توفیقی ویژه نصیبشان شده بود. خدایا شکرت🙏🙏🙏 @chelshahid
7.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بخشی از مداحی آقای سیدعلی قاسم زاده، پدر بزرگوار شهید سیداحمد قاسم زاده در جمع یاران چهل شب با چهل شهید شهرستان قائن @chelshahid
سی و ششمین جلسه از سری چهل و دوم برنامه شهرستان کاشمر، پنج شنبه شب گذشته در منزل شهید والامقام🥀 قاسم مدرسی🥀 برگزار شد. @chelshahid
🌷 بسم رب الشهدا والصدیقین🌷 در سالگرد پذیرش قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت از سوی ایران در سال ۶۷ ، گروه مردمی چهل شب با چهل شهید شهرستان قائنات دعوت شده اند به دیدار با خانواده محترم شهید والامقام 🥀 علی عارف نژاد🥀 شماهم می توانید مهمان این بزم عاشقی باشید زمان: دوشنبه، ۲۶ تیرماه،رأس ساعت ۲۰ آدرس: شهرستان قائن، شهرک آزادی، خیابان استقلال۴ ، پلاک ۴۷ منتظر قدوم مبارکتان هستیم حضور برای عموم بلامانع است محبت کنید و به دوستانتون هم اطلاع رسانی بفرمائید @chelshahid
🌹بِسمِ رَبِّ الشُّهَداء وَ الصِّدیقین🌹 روزبه‌روز باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکته‌یابی و نکته‌سنجی زندگی شهدا در جامعه‌ی ما رواج پیدا کند. امام خامنه ای (مد ظله العالی) اختتامیه چهل و دومین دوره تابستانی انجمن قرآنی چهل شب با چهل شهید بیان خاطرات دفاع مقدس با کلام راوی شهدا جناب آقای دکتر باخرد زمان:دوشنبه، ۲۶ تیرماه همزمان با نماز مغرب و عشاء مکان:گلزار شهدای آرامگاه شهید سید حسن مدرس (ره) منتظر قدوم مبارکتان در این بزم عاشقی هستیم @chelshahid
🌷بسم رب الشهدا والصدیقین🌷 گروه مردمی چهل شب با چهل شهید استان گلستان این هفته دعوت شده اند به دیدار خانوادگی با خانواده محترم جانباز و رزمنده دفاع مقدس آقای 🥀 علیرضا راهدار🥀 شماهم می توانید مهمان این بزم عاشقی باشید زمان: دوشنبه،۲۶ تیرماه، ساعت ۲۰:۳۰ آدرس: شهرستان علی آبادکتول، شهرک شهید خادمی، کوچه خادمی۱، علامت پرچم منتظر قدوم مبارکتان هستیم حضور برای عموم بلامانع است محبت کنید و به دوستانتون هم اطلاع رسانی بفرمائید @chelshahid
پانزدهمین جلسه از سری ششم برنامه چهل شب باچهل شهید شهرستان علی آبادکتول در استان گلستان، شب گذشته در منزل جانباز ۷۰ درصد، آقای علیرضا راهدار عزیز برگزار شد درود بر دوستان پرتلاش و باهمت این شهرستان که سالیان سال است چراغ این محفل را روشن نگه داشته اند و بر عهد دوشنبه های عاشقی خود وفادارند💐🌹 @chelshahid
بیست و هشتمین جلسه از برنامه مردمی گروه چهل شب با چهل شهید شب گذشته ( ) در شهرستان قائن با حضور پر شور خانوادگی یاران همیشگی این برنامه در منزل شهید والامقام 🥀 علی عارف نژاد🥀 و در کنار پدر و مادر باصفای این شهید عزیز برگزار شد. دیداری به یاد ماندنی، دیداری که از همان ثانیه های اول با خوش صحبتی پدر شهید شروع شد و تا پایان از کلام شیرین این پدر و مادر عزیز شهید سیر نمیشدیم و چه باید کرد که باید حواسمان به حال جسمی این عزیزان هم باشد و زیاد اذیتشان نکنیم و جلسه را ختم میکردیم هر چند دوست نداشتیم😔 دوست داشتیم همه وجود گوش بودیم و فقط میشنیدیم چقدر پدر حرف برای گفتن داشت! چقدر پدر بی ریا و ساده حرف میزد و چقدر مادر مظلومانه صحبت میکرد و چقدر معصومانه اشک میریخت😭 شهید علی عارف نژاد عزیز! از دعوتت ممنون و سپاسگذاریم. پدر و مادرت آرزوی دیدن خوابت را داشتند و ما هم در کنارشان دعا کردیم که به آرزویشان برسند انشاالله به زودی تو را در خواب ملاقات کنند تویی که ۱۰ سال مفقودالاثر بودی و پدر و مادرت بعد از پیدا شدنت طاقت دیدن استخوانهایت را نداشتند و بدون اینکه تو را ببینند به خاک سپردن😔💔 میدانم، تو هم دیشب در مجلس بودی! بودی که اینقدر صفا داشت آن منزل و این دیدار و چقدر روحت پاک و زلال بود که همه مهمانانت با روحی آرام و صیقلی داده شده منزلتان را ترک کردند!!! به ویژه بعد از ذکر مصیبتی که در کنار پدر و مادرت خواندیم😭 ممنونیم از این میزبانی و مهمانی و پذیرایی شهدایی تو🙏❤️ روحت شاد و یاد و نامت جاودان🌹💐 @chelshahid https://eitaa.com/chelshahid
انا لله و انا الیه راجعون متاسفانه طی یکی دو روز گذشته دو مادر عزیز دیگر از مادران شهدای شهرستان قائن را از دست دادیم😔 مادر عزیز شهید والامقام 🥀حسن فلاحت🥀 و مادر عزیز شهید والامقام🥀رضا مجدی🥀 تا این مادران و پدران عزیز در بین ما هستند قدرشان را بدانیم و تا دیر نشده سراغشان برویم و حرفهای نگفته زیادی که دارند را از زبان مبارکشان بشنویم روحشان شاد 🙏 @chelshahid
شهید والامقام 🥀 محمد رجایی🥀 برادرم مداح اهل‌بیت بود؛ ماه مبارک رمضان اذان می‌گفت و شب‌ها توی مسجد نوحه می‌خواند. مردم جمع می‌شدند و در مراسم سینه‌زنی و نوحه‌سرایی محمد شرکت می‌کردند. علاقه زیادی به اسلام و ولایت و ائمه اطهار داشت. پس از انقلاب، مدام در راهپیمایی‌ها و تشییع‌ جنازه شهدا حاضر بود و می‌گفت: «چون امام حسین برای اسلام و برپایی عدالت به شهادت رسیده؛ ما هم باید راه ایشان رو ادامه بدیم و از اسلام و انقلاب حمایت کنیم.» در جبهه هم مداح بود و بین روضه‌هایش می‌خواند: «آمده‌ایم بجنگیم، ما که پیرو امام حسینیم.» او عاشق سیدالشهدا(علیه‌السلام) بود و همیشه می‌گفت: «کاش در کربلا حضور داشتم و این اسلحه رو اون‌جا به دست می‌گرفتم و مقابل یزیدیان می‌ایستادم.» دو، سه مرتبه که منطقه رفت و شیمیایی شد، عمو ولی گفت: «دیگه نمی‌خواد با این وضعیت برگردی.» محمد اما جواب داد: «عمو جان، اگه روز قیامت حاضر هستی جواب امام حسین رو به‌جای من بدی، دیگه نمی‌رم.» عمو ولی سکوت کرد و بعد از کمی فکر گفت: «اگه می‌خوای برگرد.» برادرم با همان مجروحیت به جبهه رفت و حاجتش را از همان روضه‌ها گرفت... راوی: سرکار خانم رقیه رجایی، خواهر شهید @chelshahid http://eitaa.com/chelshahid