#عین_صاد
ما معبودهايى داريم كه حركتها و حالتهاى ما را كم و زياد مىكنند و در ما اثر مىگذارند.به ما اميد مىدهند و يا ما را مىترسانند،شاد مىكنند و يا اندوهگين مىسازنند.خسته مىكنند و يا به شور و شوق مىكشانند.
مرحلهى اول،مرحلهى فكر است و شناخت اين معبودها.آنچه كه در ما اثر مىگذارد و ما را به راه مىاندازد،بايد اينها را مشخص كرد و نوشت.
پول،عنوان،زيبايىها،قدرتها،تشويقها و تهديدها و هزار عامل ديگر در ما مؤثر هستند.
کتاب صراط، صفحه 47
#عین_صاد
بنىاسراييل قوم موسى، هنگامى كه خواستند تا در شهرها جاى بگيرند و شنيدند كه بايد با اين قدرتهاى مسلّط بجنگند و با آنها درگير شوند، كنار كشيدند و به موسى گفتند:
«فَاذْهَب انْتَ وَ رَبُّكَ فَقاتِلا انّا هيهنا قاعِدُونَ»،
تو با خداى خودت برويد؛ پس بجنگيد، ما در همين جا نشستهايم!
راستى، چه كسى بايد ضعفهايش و كسرىهايش تأمين شود و تقويت شود؟ چه كسى بايد در فاصلهى تولّد و مرگ،به رشد و كمالش برسد؟ چه كسى بايد ترس و بخل و ضعف را از دل و دستش بتكاند؟ اينها مىگويند ما در همين جا در كنار اين همه ضعف و ذلّت مىنشينيم، تو و خداى خودت كارها را عهدهدار شويد!
آيا اين حرف، معقول و منطقى و درست و به جاست؟
هيچگاه خدا،باج بىكارى و تنبلى ما را نمىدهد!
کتاب نامه های بلوغ صفحه ۱۰۷
چشماتُ ببند :)
دلا دیوانه شو... #بایددیوانه_شد
انسانِ طبیعی،
انسانی است که طبیعی نباشد؛
انسانی است که طبیعت هایش را کنترل کرده و فراتر رفته است.
انسانی که در روانشناسی نرمال هست
اصلا با انسان دینی قابل تطابق نیست!
#عین_صاد
#عین_صاد
ما تا كاه هستيم، با يک نسيم با يک فوت از دهان كودكى، زيرورو مىشويم و خوشحال مىشويم و خشم مىگيريم و مىترسيم و اميد مىبنديم. با يک سلام باد مىكنيم و با يک بىتوجهى پلاسيده مىشويم و دق مىآوريم.
ما كه خود را نشناختهايم، از تمام عمر خود به چند تا خانه و ماشين و ثروت و اعتبار و شهرت دلخوشيم و قانعيم. در حالى كه تمام آنچه كه در يک عمر بهدست مىآوريم، سود يک لحظۀ ماست.
ما حتى در يک لحظه مىتوانيم از تمام دنيا و حتى از تمام بهشت بيشتر كار كنيم و مىتوانيم از هستى به رضوان هستآفرين برسيم؛ كه رضوان او از همۀ اينها بزرگتر است.
کتاب مسئولیت و سازندگی، ص۱۹۰
4_366221828286316893.mp3
3.44M
ألیس اللّه بکاف عبده ؟!
استادعلیصفاییحائری
#عین_صاد
#عین_صاد
دنيا عشرتكده و آخور و خوابگاه نيست، كه كلاس و كوره و راه است. كلاسى است كه مىآموزد و كورهاى است كه مىسوزاند و خالص مىكند و راهى است كه در خود نگاه نمىدارد و آرام نمىگذارد.
کتاب نامه های بلوغ صفحه ۱۱۵
#عین_صاد
هنگامی که تو تمام می شوی و نیست می شوی و به عجز می رسی، تازه شروع قدرت است و اوج نیرومندی و آغاز هستی، که فنا شرط بقاست.
وقتی دیوار وجود تو در هم می ریزد، آن وقت با توانی دیگر راه می افتی، که تمام فشارها به همین خاطر بود که این دیوارها بشکند و تو به این وسعت راه یابی و اینجاست که در ناامیدی امید است و آنجا که ناامیدتری، امیدوارتر خواهی شد.
کتاب صراط، ص 150
#عین_صاد
مؤمن لذّت مىبرد و عميقترين لذّتها را مىبرد به شرط آنكه به تمامى وجودش برسد و به تمامى نيازهايش فكر كند؛ و گرنه مثل كسى مىماند كه سرش را پوشانده، ولى پاهايش را رها كرده و يا غذا برداشته و از تشنگى به مرگ رسيده يا مثل ماشينى مىماند كه از بنزين پر شده و شيشهها و چراغهايش روبه راه گشته، ولى چرخهايش سوراخ مانده و از كار افتاده است. تو سعى كن امير دنيا باشى، نه اسير آن. اگر بخواهى امير باشى و در باتلاق نمانى،بايد هدف را فراموش نكنى و از حركت چشم نپوشى. بايد سنگ راه ديگران نباشى و گرد و خاك بلند نكنى.
کتاب نامه های بلوغ صفحه۱۳۳
چشماتُ ببند :)
بخشی از صحبتهای آقای قرائتی درباره حجاب #پیشنهاد_ادمین
#عین_صاد
ما هميشه يك نوع برخورد داريم، در حالى كه مشكلات متنوع اند، حرف ها متنوع اند، مكرها متنوع اند. ولى حرف هاى ما، كارهاى ما همه يك جور و قابل پيش بينى است. حتى دوست را خسته مى كند تا چه رسد به دشمن كه او را مى خنداند.
کتاب مشکلات حکومت دینی، صفحه ۲۱۰
#عین_صاد
اینهايى كه به وسعت غيب روى آورده اند ديگر مرگ و زندگى حالت تقاطع ندارد، كه مرگ ادامه زندگى و معناى زندگى است.
#عین_صاد
پادشاهی برفراز قصرش و هنگام دیده بانی ازقلمرو وسیع وغنی حکومتش به وزیرش گفت:چه قدر خوب بود اگر دنیا می ماند و جدا نمیشد .
وزیر آگاهش جواب داد: اگر دنیا از دیگران جدا نشده بود، به تو نمیرسید و در دست همان ها میماند.
خوبی دنیا در این نیست که با ما بماند؛ خوبی ما دراین است که از دنیا برداریم واز آن کام بستانیم.
کتاب مسئولیت وسازندگی ؛ صفحه ۲۹۱