@childrin1کانال دُردونه(1).mp3
4.42M
⭐️💜 لالایی 💜⭐️
لالا لالا گل کاشی
یه خونه توی نقاشی
لالا لالا گل پسته
پدر بار سفر بسته
لالا لالا گل سوسن
نخای رنگی و سوزن
لالا لالا گل مهتاب
بدوزم نقش تو در خواب
لالا لالا گل نازم
سپند آویز می سازم
لالا لالا گل نرگس
که بد بر تو نیاد هرگز
لالا لالا گل زیره
نشه روزت شب تیره
لالا لالا گل ریزم
به گوشت طوق میاویزم
لالا لالا گل ارزن
الهی پیر بشی فرزند
لالا لالا گل زردم
پناه پیری و دردم
لالا لالا گل لادن
نگهدارت خدای من
لالا لالا گل چینی
بخوابی خواب خوش بینی
#لالایی
⭐️
💜⭐️
⭐️💜⭐️
join🔜 @childrin1
┊ ┊ ┊ ┊
┊ ┊ ┊ 💗
┊ ┊ 🌸
┊ 💗
🌸
🌸روزتون پـر از عـشق و امید و لبخند🌸
💗
🌸💗
╲\╭┓
╭ 🌸💗🆑 @childrin1
┗╯\╲
28.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ماجراهای_بهمن_و_بختک
(آدم برفی)
💕
✨💕
╲\╭┓
╭ ✨💕 🆑 @childrin1
┗╯\╲
🇮🇷بچه های انقلاب🇮🇷
سلام به لاله هایی
که انقلاب کردند
ژاله رو غرق نور و
عطر گلاب کردند
سلام به روح خدا
سلام به ماه بهمن
سلام به انقلاب و
به بچه های میهن
سلام به پرچمی که
نشان ایمان ماست
سبز و سفید و قرمز
پرچم ایران ماست
✅(با آموختن شعر های فارسی به کودکانتان آنها را هر چه بیشتر با شیرینی های زبان فارسی آشنا کرده و با این کار به تقویت حافظه و اعتماد به نفسشان کمک کنید.)
🇮🇷
🌈🇮🇷
╲\╭┓
╭ 🌈🇮🇷🆑 @childrin1
┗╯\╲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کاردستی
" آموزش کاردستی خرگوش متحرک"
🐰کاردستی آسان و راحت🐰
با ما همراه باشید😘
👆👆👆
🐰
⭐️🐰
╲\╭┓
╭ 🐰⭐️🆑 @childrin1
┗╯\╲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کاردستی
🦕کاردستی بامزه ی دایناسور کوچولو! 🦖
🦖
🦕🦖
╲\╭┓
╭ 🦖🦕🆑 @childrin1
┗╯\╲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کاردستی
نقاشی جادویی🔦🎨
🎨
🔦🎨
╲\╭┓
╭ 🔦🎨🆑 @childrin1
┗╯\╲
🍎🌿ماجرای سیب قرمز کمی پلاسیده🌿🍎
عصر یک روز زمستان، ریزمیزو، موش کوچولو، یک سیب قرمز بزرگ زیر درخت سیب پیدا کرد. سیب کمی پلاسیده بود، ولی هنوز سالم بود. آخرین سیب درخت هم بود. ریزمیزو با خوشحالی قِلش داد به سوی لانهاش تا رسید به یک جوجهتیغی. جوجهتیغی پرسید: «این سیب را کجا پیدا کردی؟»
ریزمیزو فکر کرد که سیب را فقط برای خودش نگه دارد. درخت سیب را نشان داد و قلقل قل، به راهش ادامه داد. امّا شکمش که قاروقور کرد، ریزمیزو با خودش گفت: «ای شکمو! تو سیر بشوی و جوجهتیغی گرسنه بماند؟»
آرام روی شکمش زد و گفت: «هیس!» بعد جوجهتیغی را صدا کرد و گفت: «بیخودی آنجا نرو، آخرین سیب را من برداشتم.»
جوجهتیغی ایستاد و ریزمیزو گفت: «برویم کسی را پیدا کنیم تا این را دو تکّه کند، یک تکّهاش را بدهم به تو.»
ریزمیزو دوباره سیب را قل داد با جوجهتیغی به دنبالش. رفتند و رفتند تا به موشکور رسیدند. موشکور از ریزمیزو پرسید: «این سیب را کجا پیدا کردی؟»
جوجهتیغی زود درخت سیب را از پشت بوتهها نشان داد و موشکور رفت. ریزمیزو به جوجهتیغی اخم کرد و گفت: «ما سیر بشویم و موشکور گرسنه بماند؟» آنوقت موشکور را صدا کرد و گفت: «بیخودی آنجا نرو، آخرین سیب را من برداشتم.»
موشکور برگشت و ریزمیزو گفت: «برویم کسی را پیدا کنیم تا این سیب را سه تکّه کند، یک تکّهاش را بدهم به تو.»
ریزمیزو دوباره سیب را قل داد، با جوجهتیغی و موشکور به دنبالش. رفتند و رفتند تا به یک کلاغ رسیدند. ریزمیزو به کلاغ گفت: «تو با نوکت میتوانی این سیب را چهار تکّه کنی؟»
جوجهتیغی پرسید: «چرا چهار تکّه؟ ما که فقط سه نفریم!»
ریزمیزو جواب نداد. کلاغ سیب را از وسط چهار قسمت کرد. ریزمیزو اوّل یک تکه داد به کلاغ، بعد یک تکّه به جوجهتیغی و یک تکّه به موشکور. تکّهی خودش را هم را تا لانهاش کشید.
شب شده بود. ریزمیزو تکّه سیبش را خورد و یک ذرّهاش را به مورچههای همسایه داد و دراز کشید که بخوابد. با خودش گفت: «نمیدانم چرا امشب اینقدر خوشحالم! انگار چند کار خیلی خوب کردم. ولی من که از صبح تا حالا، فقط سیبم را تقسیم کردم، همین.»
امّا ریزمیزو بقیهی ماجرای سیب قرمز کمی پلاسیده را نمیدانست. جوجهتیغی که تکّهاش را به لانه برد، با خانوادهی شلوغ گرسنهاش تقسیمش کرد. همه برای ریزمیزو دعا کردند و گفتند: «خدایا! دلش را پر از شادی کن!»
موشکور که تکّهاش را به لانه برد، نصفش را خورد و بقیهاش را برد برای همسایهی مریضش. با هم برای ریزمیزو دعا کردند و گفتند: «خدایا! از گرسنگی حفظش کن!»
کلاغ هم که تکّهاش را به نوک گرفت، پیش جوجههایش برگشت و آرامآرام، ریزریز، سیرشان کرد. آنوقت برای ریزمیزو دعا کرد و گفت: «خدایا! تا دلش بخواهد به او سیب بده!»
مورچههای همسایه هم یکییکی برای ریزمیزو آرزوهای خوبی کردند.
ریزمیزو این چیزها را نمیدانست. ولی اینقدر احساس خوبی داشت که بین دو خمیازه با خودش گفت: «فردا هستههای سیبم را میکارم تا کنار لانهام، درخت سیب داشته باشم. آنوقت میتوانم سیبهای زیادی هدیه بدهم. سیبهای قرمز تازه!»
«داستان كسانى كه مالشان را در راه خدا مىبخشند مثل داستان دانهاى است كه هفت خوشه میرویاند و در هر خوشهاى صد دانه و خدا براى هر كس بخواهد پاداشى چند برابر مىدهد و خدا بسیار عطا کننده و داناست.» (قرآن کریم، سوره بقره (٢)، آیه ٢٦١)
#قصه
🍎
🌿🍎
🍎🌿🍎
join🔜 @childrin1
#کاردستی
کاردستی مورچه 🐜🐜
عالیه! 😘
💕
🐜💕
╲\╭┓
╭ 🐜 🆑 @childrin1
┗╯\╲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کاردستی
نقاشی جادویی🔦🎨
🎨
🔦🎨
╲\╭┓
╭ 🔦🎨🆑 @childrin1
┗╯\╲
@childrin1کانال دُردونه.mp3
4.01M
#قصه_صوتی
"خواب خرگوشی"
🐇قسمت دوم🐇
با صدای (خاله شادی)
👆👆👆
🦋
🎨🦋
🦋🎨🦋
╲\╭┓
╭🦋🎨 🆑 @childrin1
┗╯\╲
@childrin1کانال دُردونه(1).mp3
2.7M
#لالایی_صوتی
"گل زیره"
👆👆👆
⭐️
💜⭐️
⭐️💜⭐️
💜⭐️💜⭐️
join🔜 @childrin1
برای🌼
قشنگ💛
شــدن🌼
روزتون💛
فــقط🌼
کافیه💛
لبخند🌼
بزنید😀
join🔜 @childrin1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#انیمیشن_سینمایی
پاییز گرم
(قسمت اول)
👆👆👆
🍁
🍂🍁
🍁🍂🍁
🍂🍁🍂🍁
🍁🍂🍁🍂🍁
join🔜 @childrin1
🎨 #نقاشی_ساده
#آموزش گام به گام #نقاشی
این قسمت: موش
با اموزش ساده و گام به گام نقاشی روش ساده نقاشی کردن را به فرزندانتان بیاموزید.
╲\╭┓
╭ 🌈🎨 🆑 @childrin1
┗╯\╲
#تغذیه_کودک
#صبحانه_کودک
🍄🥚ترکیب تخم مرغ و قارچ🥚🍄
🥚🍄تخممرغ حاوی کولین است که برای سلامت مغز بسیار مفید است پس سعی کنید در برنامه غذایی فرزندتان برای صبحانه همواره تخممرغ آبپز را بگنجانید. حالا برای کاملتر شدن آن کمی هم قارچ به تخممرغ اضافه کنید. این غذا را میتوانید به همراه تکهای نان تست و مقداری هویج رنده شده به کودکتان بدهید🍄🥚
╲\╭┓
╭🍄🥚 🆑 @childrin1
┗╯\╲
🐥🎗اُردک کوچولو🎗🐥
یکی بود، یکی نبود، غیر از خدا هیچکس نبود. اُردک سفید زیبایی با دو جوجهی کوچکش در دریاچهای زندگی میکردند.
آنها هر روز در اطراف دریاچه شنا میکردند و از دیدن منظرهی اطراف آن لذت میبردند. بچههای کوچولوی زیادی به آنجا میآمدند و برای آنها غذا میریختند.
یکی از جوجه اُردکها همیشه دور از مادر شنا میکرد. مادرش میگفت: «عزیزکم، تو باید نزدیک من باشی. چرا اینقدر دور از من شنا میکنی؟»
جوجه اردک هم میگفت: «دوست دارم اینجا شنا کنم. میخواهم تنها باشم. تنهایی هم میتوانم از خودم مواظبت کنم.»
اردک مادر آهی کشید و گفت: «آه جوجهی نازنینم خواهرت را ببین. او همیشه کنار من است. اگر هم اتفاقی بیفتد، من راحتتر میتوانم به او کمک کنم. اما برای تو در مواقع خطر هیچ کاری نمیتوانم انجام دهم. مگر اینکه کنار من باشی. حالا هم پسر خوبی باش و بیا نزدیکتر.»
جوجه هم گفت من حالم خوب است. آنقدر هم که فکر میکنید از شما دور نیستم. اما مادر همیشه نگرانش بود.
یک روز که داشتند در دریاچه شنا میکردند، دو پروانه، به آنها نزدیک شدند. مادر میدانست که پروانهها برای جوجههایش خطری ندارند. بعد از مدتی یک زنبور بزرگ نزدیک آنها بر روی گلها نشست ولی مادر میدانست که زنبورها هم بیخطرند بنابراین با خیال راحت شنا میکردند.
مدت زیادی نگذشت که یک ماهی بزرگ از آب بیرون پرید و در اطراف جوجه اردک شروع کرد به شنا کردن. او آب را به شدت به اطراف میریخت. جوجهای که نزدیک مادرش بود سرفهاش گرفته بود و جوجهای که همیشه دورتر بود، نفس نفس میزد و داشت خفه میشد و ناگهان زیر آب رفت. اردک مادر سریع به طرفش آمد و او را با دمش بیرون کشید. ماهی هم دور شد و به طرف دیگر دریاچه رفت. وقتی که جوجه اردک حالش بهتر شد به مادرش گفت: «مادرجان چه ماهی بزرگی بود. من داشتم غرق میشدم. دیگر دور از شما شنا نمیکنم. مادرجان من هنوز کوچکم و نمیتوانم به تنهایی از خودم مواظبت کنم. قول میدهم که دیگر از شما دور نشوم. قول میدهم.»
اردک مادر دو جوجهی دوست داشتنیاش را در کنارش گرفت. و بعد با هم در طول دریاچه با خوشحالی زیادی، شنا کردند.
#قصه
🐥
🎗🐥
🐥🎗🐥
join🔜 @childrin1
@childrin1.کانال دُردونه.mp3
4.13M
#قصه_صوتی
"خونه ساختن بچه زرافه ها"
با صدای (خاله شادی)
👆👆👆
🦋
🎨🦋
🦋🎨🦋
╲\╭┓
╭🦋🎨 🆑 @childrin1
┗╯\╲
@childrin1کانال دُردونه(3).mp3
9.29M
#لالایی_صوتی
"گل زنبق"
با صدای (پگاه رضوی)
جدید*
♡تقدیم به همه ی کسانی که برای آرامش و امنیت کودکان تلاش میکنند.♡
❤️
✨❤️
❤️✨❤️
╲\╭┓
╭ ✨❤️ 🆑 @childrin1
┗╯\╲
سه شنبه تون عالی🌸
ان شاءالله
امروز بـهترین روز🌸
زندگیتون باشه
حـال خوب خوب🌸
دلخوشی فراوان 🌸
رزق و برکت بسیار🌸
موفقیت پی درپی و 🌸
نگاه مهربان خدا نصیبتون
روزتـون زیبـا و در پنـاه خــدا 🌸
🌸
🌈🌸
╲\╭┓
╭ 🌈🌸🆑 @childrin1
┗╯\╲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#انیمیشن_سینمایی
پاییز گرم
(قسمت دوم)
👆👆👆
🍁
🍂🍁
🍁🍂🍁
🍂🍁🍂🍁
🍁🍂🍁🍂🍁
join🔜 @childrin1