40.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#قصه_امامان_پیامبران
«حضرت نوح (ع)»
قسمت: اول
🌼 ∩_∩
(„• ֊ •„)🌼
┏━━━∪∪━━━┓
🌈 @childrin1 🌈
┗━━━━━━━━━┛
44.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#قصه_امامان_پیامبران
«حضرت نوح (ع)»
قسمت: دوم
🌼 ∩_∩
(„• ֊ •„)🌼
┏━━━∪∪━━━┓
🌈 @childrin1 🌈
┗━━━━━━━━━┛
30.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#تزیین_غذای_کودک
تزئین جذاب و خوشگل تخم مرغ آب پز برای بچه ها😍
کوچولوها گاهی غذا و میوه نمی خورند، تزیین زیبای غذا میتونه بچه ها رو تشویق به مصرف بهتر و بیشتر مواد غذایی سالم کنه و باعث رشد بهتر بچه ها بشه.
🥚 ∩_∩
(„• ֊ •„)🥗
┏━━━∪∪━━━┓
🥗 @childrin1 🥚
┗━━━━━━━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کاردستی
کاردستی زیبای گل با استفاده از لیوان کاغذی😍👍
کانال دردونه رو دنبال کنید و هر روز ایده های جالب ببینید.😍🐝
🌼
🌈🌼
╲\╭┓
╭ 🌈🌼🆑 @childrin1
┗╯\╲
🐭همه چیز ممکنه🐭
«قسمت دوم»
موش موشک گفت :” جنگیدن هیچ نتیجه ای نداره،با هم صحبت کنید و یک راه حل پیدا کنین”
گربه ی ناقلا گفت :” موش موشک ما میدونیم که تو میخوای به ما کلک بزنی و از دستمون فرار کنی، اما ما اجازه نمیدیدم که این اتفاق بیفته”
موش موشک جواب داد :” من سعی نمی کنم شما رو فریب بدم و گولتون بزنم،من فقط نمیخوام که شما با همدیگه بجنگید و دعوا کنین”
گرگ خاکستری پرسید :” واقعا ؟ اونوقت چه جوری مشکل ما رو حل میکنی؟”
موش موشک پیشنهاد داد :” چرا با سکه شیر یا خط نمیندازین و تصمیم گیری نمیکنین؟”
گرگ خاکستری موافقت کرد و گفت که این فکر و ایده ی خوبیه، گربه ی ناقلا هم گفت :” بیاین این کار رو انجام بدیم”
گرگ خاکستری گفت :” من شیررو انتخاب می کنم”
گربه ی ناقلا هم گفت :” منم خط رو انتخاب میکنم”
بعد در همین موقع موش موشک پرسید:” اونوقت اگر نه شیر بیاد نه خط چی؟”
گربه ی ناقلا و گرگ خاکستری با تعجب به همدیگه نگاهی کردن و در حالی که گیج شده بودن پرسیدن:” منظورت چیه؟”
موش موشک دوباره پرسید:” اگر سکه ای که برای شیر یا خط میندازیم عمود روی زمین قراربگیره و نه شیر رو نشون بده و نه خط رو اونوقت باید چی کار کنیم؟ ”
اونا پرسیدن:” چطور یه همچین چیزی ممکنه؟”
موش موشک پرسید:” بیاین اینطوری فکر کنیم که ممکنه همچین چیزی اتفاق بیفته.اونقوت باید چی کار کنیم؟”
گرگ خاکستری و گربه ی ناقلا به شوخی و تمسخر گفتن:” اونوقت ما به تو اجازه میدیم که بری
بعد موش موشک گفت :” پس بیاین به ساحل رودخونه بریم و یک سکه بندازیم”
گربه ی ناقلا پرسید :” چرا نمیتونیم همین جا این کار رو انجام بدیم؟”
موش موشک توضیح داد :” اگر ما سکه رو همین جا بندازیم ممکنه سکه ی من توی رودخونه بیفته و من هم سکه ی دیگه ای ندارم تا بتونیم دوباره پرتابش کنیم”
گربه ی ناقلا گفت :” پس حالا که اینطوره بیاین به ساحل رودخونه بریم”
بله بچه ها اینطوری شد که هر سه تاشون از پل پایین اومدن و به کنار ر ودخونه
رفتن.
وقتی به کنار رودخونه رسیدن موش موشک گفت :” من سکه رو به هوا می ندازم، اگر شیر باشه گرگ خاکستری برنده ست و اگر خط باشه گربه ی ناقلا می بره”
موش موشک این رو گفت و سکه رو به هوا پرتاب کرد.
در همین موقع گرگ خاکستری دوید تا ببینه شیر اومده یا خط.گربه ی ناقلا که دید گرگ خاکستری داره به سمت سکه می دوه فریاد زد:” صبر کن! من به تو اعتماد ندارم،تو ممکنه سکه رو یچرخونی تا خودت برنده بشی”
گربه ی ناقلا این رو گفت و بعد دست موش موشک رو رها کرد و به دنبال گرگ خاکستری دوید.وقتی اون دوتا سکه رو پیدا کردن دیدن که به خاطر اینکه خاک مرطوب و نرم بوده سکه به طور عمود روی ماسه ها قرار گرفته و نه از شیر خبری هست و نه از خط.
گرگ خاکستری گفت :”موش موشک راست می گفت ، حق با اون بود ، همه چیز ممکنه”
گربه ی ناقلا به علامت موافقت سرش رو تکون داد.
در همین موقع ناگهان گرگ خاکستری فریاد زد:” نگاه کن ، موش موشک داره فرار میکنه”
گربه ی ناقلا گفت :” بذار بره،اگر ما اونو بگیریم دوباره باید بحث کنیم که چه کسی سیب رو برداره و چه کسی موش موشک رو به دست بیاره ”
گرگ خاکستری گفت :” حق با تو ا”
بعد هر دو نا امید و ناراحت به خونه هاشون برگشتن.
پایان
🐭 ∩_∩
(„• ֊ •„)🐭
┏━━━∪∪━━━┓
🟢 @childrin1 🟢
┗━━━━━━━━━┛
@childrin1کانال دردونه،.،.mp3
3.36M
#قصه_صوتی
" کبوتر و عنکبوت "
با صدای (خاله شادی)
💗 ∩_∩
(„• ֊ •„)💗
┏━━━∪∪━━━┓
⭐️ @childrin1 🌙
┗━━━━━━━━━┛
@childrin1.mp3
10.02M
#لالایی_صوتی
با صدای "علی زند وکیلی"
👆👆👆
💚
✨💚
💚✨💚
╲\╭┓
╭ ✨💚 🆑 @childrin1
┗╯\╲