فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ترانه_شاد_کودکانه
اتل متل💜🌈
💜
🌈💜
╲\╭┓
╭ 🌈💜🆑 @childrin1
┗╯\╲
@childrin1کانال دردونه،،،.mp3
3.62M
#قصه_صوتی
"در انتهای کلاس"
قسمت اول
با صدای (خاله شادی)
💗 ∩_∩
(„• ֊ •„)💗
┏━━━∪∪━━━┓
⭐️ @childrin1 🌙
┗━━━━━━━━━┛
@childrin1کانال دُردونه..mp3
4.08M
#لالایی_صوتی
"چرا و چیه"
👆👆👆
💜
🐞💜
╲\╭┓
╭ 🐞💜 🆑 @childrin1
┗╯\╲
🌱 🍃 🌱 🍃
🍃 🌱 🍃 🌺
🌱 🍃 🌺
🍃 🌱
🌱 🌺
🍃
🌺
ســ😍✋ـــلام
عصر قـشنگ زمستونیتون بخیر🍃🌺
امیدوارم هفت روزهفتتون🍃🌸
️یکی از یکی زیـبـاتـر
و دوســت داشتــنـی تـر 🍃🌺
و️ پر از عــشق و دوسـتی🍃🌸
و پر از خــیر و بـرکـت باشـه 🍃🌺
باآرزوی شنبه ای زیبـاو هفته ای عالی🍃🌸
🍃🌸 ∩_∩
(„• ֊ •„)🌸🍃
┏━━━∪∪━━━┓
🍃🌺@childrin1 🌺🍃
┗━━━━━━━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مجموعه_داستان_های_مهارت_های_زندگی
این داستان :♤از هر دست بدی از همون دست می گیری♤
(دوستی دو طرفه)
🌼
🌈🌼
╲\╭┓
╭ 🌈🌼🆑 @childrin1
┗╯\╲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کارتون
♤مثل نامه♤
(شال زربفت)
💚فرزندان خود را با داستان ها و ضرب المثل های ایرانی آشنا نماییم.
💕
⭐️💕
╲\╭┓
╭ ⭐️💕 🆑 @childrin1
┗╯\╲
@childrin1..کانال دُردونه_5949802123381180617.mp3
3.84M
#قصه_صوتی
"اتحاد کبوتران"
با صدای (خاله شادی)
👆👆👆
🦋
🎨🦋
🦋🎨🦋
╲\╭┓
╭🦋🎨 🆑 @childrin1
┗╯\╲
@childrin1.کانال دُردونه.mp3
3.37M
#لالایی_صوتی
"علی جهانیان"
👇🏽👇🏽👇🏽
🐇
🐞🐇
🐇🐞🐇
Join🔜 @childrin1
🌿 🍃 🌿 🍃 ♥️
🍃 🌿 🍃 ♥️
🌿 🍃 ♥️
🍃 🌿
🌿 ♥️
🍃
♥️
ســـ🥰ــ✋ـــلام
ظهر زمستونی یکشنبه تون بخیر🕊♥️
روزتــون پـر از عـشـق و امـیـد 🕊♥️
الهی حـال دلتـون خـوب باشـه🕊♥️
لحظههاتون سرشارازآرامش🕊♥️
و دسـت مـهـربـون خـــــدا🕊♥️
همیشه یـاورتون باشه🕊♥️
یکشنبه تــون عـالـی♥️
♥️ ∩_∩
(„• ֊ •„)♥️
┏━━━∪∪━━━┓
🌿 @childrin1🌿
┗━━━━━━━━━┛
42.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کارتون_نوستالژی
«#قصه_کوچولوها»
«با بازی سه بچه میمون قصه گو»
تقدیم نگاه زیبای شما 😍
قسمت« 30» آخر
🎞 ∩_∩
(„• ֊ •„)📺
┏━━━∪∪━━━┓
📺 @childrin1 🎞
┗━━━━━━━━━┛
50.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کارتون_نوستالژی
«#خونه_مادربزرگه»
تقدیم نگاه زیبای شما 😍
قسمت« 1»
پارت 1
🎞 ∩_∩
(„• ֊ •„)📺
┏━━━∪∪━━━┓
📺 @childrin1 🎞
┗━━━━━━━━━┛
39.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کارتون_نوستالژی
«#خونه_مادربزرگه»
تقدیم نگاه زیبای شما 😍
قسمت« 1»
پارت 2
🎞 ∩_∩
(„• ֊ •„)📺
┏━━━∪∪━━━┓
📺 @childrin1 🎞
┗━━━━━━━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#نقاشی
نقاشی خرگوش با کمک دست✋🏻
🎨 ∩_∩
(„• ֊ •„)🎨
┏━━━∪∪━━━┓
🟢 @childrin1 🟢
┗━━━━━━━━━┛
#نکته_تربیتی
🔴#خطاهای_فرزند_پروری
1⃣خطای تو بدی:
🔴یعنی پدر و مادر کاری بکنن که معنی اون این باشه که فرزندشون بده.
دقت کنین بچه ها کار بد میکنن اما بد نیستند. اونچه بده و باید تنبیه بشه رفتار بچه است،کار نادرستشه نه خودش.
🐭 ∩_∩
(„• ֊ •„)🐭
┏━━━∪∪━━━┓
🟢 @childrin1 🟢
┗━━━━━━━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کاردستی
کاردستی مرغ و جوجه با استفاده از تخمه آفتابگردون و پوست بادام زمینی 😁❤️
کانال دردونه رو دنبال کنید و هر روز ایده های جالب ببینید.
✂️ ∩_∩
(„• ֊ •„)✂️
┏━━━∪∪━━━┓
🐥 @childrin1 🐔
┗━━━━━━━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_شاد
💐بچه با ادب💐
💜 ∩_∩
(„• ֊ •„)🟢
┏━━━∪∪━━━┓
💚 @childrin1 🟣
┗━━━━━━━━━┛۰
تا وقتی گربه ها خوابن، موش ها می تونن بازی کنن!
انبار پر از کیسههای بذر بود. میلی و مادی موشه، از سوراخ لونهشون نگاه کردن و امیدوار بودن که اون دو تا گربه، اون دور و بر نباشن. میلی گفت: «من گرسنهام. میخوام برم یککم از اون بذرها بخورم. باید خیلی خوشمزه باشن.»
بینی مادی تکون خورد: «ببین میتونی گربهها رو این دور و بر ببینی؟»
میلی گفت: « آره. میبینمشون. بالای کیسههای بذر خوابیدهان.»
مادی زیرزیرکی خندید: «فکر میکنم بتونیم بدون این که اونها بیدار بشن، یککم از اون بذرها برداریم و برگردیم به لونهمون.»
هر دو تا موش از سوراخشون به سمت یک سطل چوبی که اون نزدیکی بود دویدن و از اون بالا رفتن و داخلش شدن. مادی از لبهی سطل، یواشکی نگاه کرد: «یک دونه بذر روی زمین جلوی بینی گربههه افتاده. میخوام برم اون رو بیارم.» بعد، از لبهی سطل پایین پرید و به سمت دونه دوید. اما به جای این که اون رو برداره و توی سطل برگرده، همونجا ایستاد و دونه رو خورد.
میلی دوید و رفت بالای یک کیسه و با دندون، اون رو سوراخ کرد. با این کار، بذرها روی زمین سرازیر شد: «وای نگاه کن! دونهها رو!» و دوید و چند تا از دونهها رو خورد.
در حالی که موشها داشتن بذرها رو میخوردن، گربهها خواب بودن و خورخورشون بلند بود. وقتی کار موشها تموم شد، نگاهی به گربهها انداختن. مادی گفت: «بیا یککم خوش بگذرونیم. تا حالا نشده که توی انبار، بازی کنیم.»
موشها از روی علوفه و چنگکها دویدن و از یک تکهی بزرگ تار عنکبوت آویزون شدن و تاب خوردن. وقتی که دیگه خسته شدن، بغلشون رو پر از دونه کردن و به لونهشون برگشتن. میلی با خنده گفت: «تا وقتی که گربهها خواب باشن، موشها میتونن بازی کنن.»
اون و مادی هر قدر که دلشون میخواست دونه خوردن، تا این که شکمشون حسابی پر شد.
🐭 ∩_∩
(„• ֊ •„)🐭
┏━━━∪∪━━━┓
🟢 @childrin1 🟢
┗━━━━━━━━━┛
@childrin1،،،،کانال دُر دونه.mp3
4.06M
#قصه_صوتی
"در انتهای کلاس"
قسمت دوم
با صدای (خاله شادی)
💗 ∩_∩
(„• ֊ •„)💗
┏━━━∪∪━━━┓
⭐️ @childrin1 🌙
┗━━━━━━━━━┛