سلام عزیزای دل
شکوفه های سرشار از مهربونی
ظهرتون بخیر☀️
امروز روز عرفه است.
روز دعا و نیایش.🤲
بیایید اولین دعامون
باشه ظهور امام مهربون
❣اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِکَ الفَرَج ❣
✋دست هامون رو به نشانه ادب و احترام قرار بدیم روی قلبمون و بگیم:
✨السّلامُ عَلَیک یا صاحِبَ الزمان ✨
✨سلام بر شما ای صاحب و آقای زمان✨
╲\╭┓
╭ ⭐️🍃 🆑 @childrin1
┗╯\╲
13.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کارتون_خرس_ها_ی_محافظ_جنگل
قسمت : پنجم
🐻
🌳🐻
🐻🌳🐻
╲\╭┓
╭ 🌳🐻 🆑 @childrin1
┗╯\╲
31.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کارتون_خرس_ها_ی_محافظ_جنگل
قسمت : ششم
🐻
🌳🐻
🐻🌳🐻
╲\╭┓
╭ 🌳🐻 🆑 @childrin1
┗╯\╲
#نکته_تربیتی
❓ #سوالات_کودکان❓
مامان، بابا، بچهها از کجا میان؟👀👶🏻
❗️یکی از بزرگترین نگرانیهای والدین، پاسخ به این سؤال است😃
آنها اغلب در مواجهه با چنین سؤالی، دست و پای خود را گم میکنند🤔
داستانهای عجیب و غریب میسازند، و یا با انحراف از موضوع، از پاسخ دادن شانه خالی میکنند و گاهی با نگرانی از خود میپرسند علت کنجکاوی کودک آنها چیست.
👈 آنها اغلب آنقدر صحبت درباره این موضوع را به تعویق میاندازند که فرزندشان از منبع دیگری کنجکاوی خود را ارضا میکند.‼️
💡هرگاه کودکی این سؤال پرسید، ابتدا از او بپرسید:
👈" #خودت چی فکر میکنی؟"👉
پاسخ او به این سؤال، هم علت کنجکاوی او و هم میزان رشدیافتگی تصورات او را روشن میسازد و به این ترتیب به والدین کمک میکند که بدانند تا چه اندازه باید در این خصوص به آنها توضیح بدهند.😉
╲\╭┓
╭💕⭐️ 🆑 @childrin1
┗╯\╲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ_آموزشی
🕋 معرفی روز عرفه به کودکان🕋
کانال دردونه رو به دوستان خود معرفی کنید.😘
✨ ∩_∩
(„• ֊ •„)✨
┏━━━∪∪━━━┓
🕋@childrin1 🕋
┗━━━━━━━━━┛
«اگه میخوای فرزندت در کارهای خونه کمک کنه این قصه رو واسش بخون»
روزی روزگاری در یک جنگل قشنگ سمور مهربانی زندگی می کرد. اسم این سمور مهربان کارول" بود. کارول عاشق همه موجودات بود. عاشق ،درختها عاشق حیوانات عاشق پرنده ها عاشق آب عاشق پدر و مادرش کارول همیشه سعی میکرد تا این عشقی که در قلبش نفس میکشید را قایم .نکند او روزی چندین بار به پدر و مادرش می گفت "دوستت دارم".
یک روز کارول کنار رودخانه دراز کشیده بود چشمش به یک سمور پیر افتاد. سمور پیر قصد داشت برای خانه اش چوب ببرد.
چون قسمتی از خانه اش خراب شده بود سمور پیر نزدیک رودخانه شد و تنه درختی را دید میخواست آن را بردارد، اما زورش به آن نمی رسید. کارول که عاشق همه بود داد زد " صبر کنید لطفا. من به شما کمک میکنم و بعد پیش سمور پیر رفت. کارول سلام کرد و گفت: چطور میتونم کمکتون کنم؟". سمور پیر جواب سلام کارول را داد و بعد گفت میخوام این تنه درختو تا خونم ببرم. کارول که عاشق همه بود، فورا تنه درخت را برداشت و تا خانه سمور پیر برد.
سمور پیر از او تشکر کرد و کارول در راه برگشت قناری زیبا را دید که خیلی هراسان بود و گریه میکرد. کارول که عاشق همه بود میخواست به قناری زیبا کمک کند. کارول گفت: " سلام . خیلی ترسیدی چطور میتونم کمکت کنم؟ قناری زیبا گفت: " من مامانمو گم کردم نمیدونم کجاست و بعد با صدای بلند گریه کرد. کارول گفت: " خب میدونم ناراحتی بهت حق میدم. بیا باهم بگردیم و مامانتو پیدا کنیم قناری زیبای کوچولو کمی آرام شد و با کارول گشتند تا بالاخره مادرش را پیدا کردند قناری زیبا و مادرش از کارول تشکر کردند و سمور با خوشحالی به سمت رودخانه برگشت کارول از اینکه به بقیه کمک کرده بود خیلی خوشحال بود و بعد از مدتی به خانه رفت وقتی کارول به خانه رسید مادرش را دید که ناراحت است. او عاشق همه بود و بیشتر از همه عاشق مادرش او میخواست مادرش را خوشحال کند برای همین بغل مادرش رفت و گفت: من خیلی عاشقتم مامان خیلی دوست دارم. مادر وقتی عشق پسرش را دید حالش بهتر شد اما انگار خیلی خسته بود. کارول به مادرش نگاه میکرد و با خودش می گفت : " چطوری میتونم نشون بدم که عاشق مامانم هستم؟ تا اینکه صدای فریاد بلندی از بیرون آمد که میگفت : " کمممممک!
کارول که عاشق همه بود فورا از مادرش جدا شد و بیرون رفت او دید که یک بچه سنجاب بامزه در رودخانه افتاده و دست و پا میزند. کارول با سرعت در رودخانه شیرجه زد و بچه سنجاب بامزه را نجات داد. بچه سنجاب از کارول تشکر کرد سپس خودش را تکان داد تا خشک شود. بعد کنار کارول نشست به کارول نگاه کرد و گفت: " مرسی که بهم کمک کردی اما به نظرم ناراحتی چیزی اذیتت کرده؟ دوس داری بهم بگی؟".
کارول با چشمهایی که از غم خیس شده بودگفت من عاشق همه هستم. مامانمم بیشتر از همه دوسش دارم اما انگار نمیتونم عشقمو بهش بگم نمیدونم چطوری بهش بگم عاشقتم!". بچه سنجاب بامزه گفت: تو این کارو خیلی خوب بلدی دیدی چطور بهم کمک کردی و نجاتم دادی؟ من اونجا فهمیدم که خیلی دوسم داری!". کارول که هنوز ناراحت بود یک دستش را زیر چانه اش گذاشت و گفت:" تازه من به سمور پیرم کمک کردم و تنه درختو براش بردم حتی به قناری زیبا کمک کردم مامانشو پیدا کنه. بچه سنجاب بامزه گفت: " خب تو که خیلی خوب بلدی به بقیه نشون بدی برات مهم هستن و تو خیلی دوسشون داری برو به مامانتم کمک کن اینطوری میتونی بهش واقعا نشون بدی که چقدر عاشقشی!".
کارول از اینکه توانسته بود راهی پیدا کند خیلی خوشحال بود. فورا خانه رفت و شروع کرد به جمع و جور کردن خانه او لباسها را داخل کمد گذاشت اسباب بازی هایش را جمع کرد و حتی برای مادرش چای ریخت مادر که میدید چقدر کارول دوستش دارد از ته دلش خوشحال شد. او خیلی خسته بود اما کارول به او کمک کرد تا حالش بهتر شود. کارول از دیدن خوشحالی مادرش شاد شد و او را بغل کرد و گفت: من خیلی عاشقتم مامان درسته که با زبونم میگم عاشقتم اما دوست دارم با کمک کردن بهت هم نشون بدم که چقدر عاشقتم.
پایان....
🐭 ∩_∩
. (◍•ᴗ•◍) 🐭
┏━━━∪∪━━━┓
🌻 @childrin1 🌻
┗━━━━━━━━━┛
@childrin1کانال دُردونه_5805164074576643588.mp3
5.82M
#قصه_صوتی
"گیس طلا"
♡ قسمت اول ♡
با صدای (پگاه رضوی)
👆👆👆
🌻
💚🌻
🌻💚🌻
╲\╭┓
╭💚🌻 🆑 @childrin1
┗╯\╲
کانال دردونه.. .. .. .mp3
4.16M
#لالایی_صوتی
داداش من خوابیده
💜 ∩_∩
(„• ֊ •„)⭐️
┏━━━∪∪━━━┓
⭐️ @childrin1 💜
┗━━━━━━━━━┛
@childrin1کانال دُردونه_5807415874390328799.mp3
6.03M
#قصه_صوتی
"گیس طلا"
♡ قسمت دوم ♡
با صدای (پگاه رضوی)
👆👆👆
🌻
💚🌻
🌻💚🌻
╲\╭┓
╭💚🌻 🆑 @childrin1
┗╯\╲
4_308275972069654710_326715147139679450.mp3
3.2M
#لالایی_نوستالژیک
"گنجشک لالا"
👆👆👆
⭐️
🌓⭐️
⭐️🌓⭐️
🌓⭐️🌓⭐️
⭐️🌓⭐️🌓⭐️
Join🔜 @childrin1
🍃🌸در آخرین سه شنبه بـهار
🍃🌸ازخدا براتون تمنادارم
🍃🌸لبـی پـر از لبخـنـد
🍃🌸دلـی پـر از شـادی
🍃🌸جـسـم و جـانی
🍃🌸ممـلو از سـلامتـی
🍃🌸رزق و روزی پراز برکت
🍃🌸زنـدگـی پـر از مـوفـقـیـت و
🍃🌸شادیهای بينهایت نصیبتون بشه
🍃🌸سـه شنـبه تــون عـالـی و بی نظیـر
🍃 ∩_∩
(✷‿✷) 🍃
┏━━━ ∪∪━━━┓
🌸 @childrin1 🌸
┗━━━━━━━━━┛
22.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کارتون_خرس_ها_ی_محافظ_جنگل
قسمت : هفتم
🐻
🌳🐻
🐻🌳🐻
╲\╭┓
╭ 🌳🐻 🆑 @childrin1
┗╯\╲
24.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کارتون_خرس_ها_ی_محافظ_جنگل
قسمت : هشتم
🐻
🌳🐻
🐻🌳🐻
╲\╭┓
╭ 🌳🐻 🆑 @childrin1
┗╯\╲
#نکته_تربیتی
چطور می توان بچه لجباز را رام کرد؟
برخورد غیرمستقیم، از هر واکنشی در تغییر رفتار کودک موثرتر است. برای تغییر رفتار بچه های لجباز، چند راه پیش روی ما قرار دارد.
ما می توانیم وارد بازی خودمحورانه کودک شویم و با او همدلی کنیم. برای مثال وقتی بچه نمی خواهد اسباب بازی اش را به کودک دیگری دهد، می توانیم به او بگوییم که اسباب بازی خودت است و حق داری آن را به کسی ندهی. راستی یادت هست چند روز پیش سارا عروسکش را به تو داد؟ تو هم می توانی به این موضوع فکر کنی و اگر دوست داشتی ماشینت را به او قرض بدهید؛ اما تصمیم با خودت است.
╲\╭┓
╭🌈💕 🆑 @childrin1
┗╯\╲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کاردستی
#آموزش_تزیین_تل_میکی_موس
به همین راحتی برای گل دختراتون درست کنین😊😍😘
🐝 ∩_∩
(„• ֊ •„)🐝
┏━━━∪∪━━━┓
♥️ @childrin1 ♥️
┗━━━━━━━━━┛
«اگه میخوای فرزندت زیر بار احساساتش له نشه این قصه رو واسش بخون»
شب بود و سکوت بیشتر از هر چیزی در جنگل می پیچید. فقط گاهی اوقات صدای جیرجیرکها به گوش می رسید. در این جنگل ساکت و تاریک خارپشت کوچکی به اسم قدرت" قدم میزد. او خیلی ناراحت بود داشت اذیت میشد اما میخواست راهی پیدا کند تا قوی به نظر برسد قدرت راه رفت و راه رفت تا به رودخانه رسید. کنار رودخانه نشست. او هنوز هم ناراحت بود با غمی که در قلبش حس میکرد به صدای شرشره رودخانه گوش می داد. ناگهان سنگهای رنگی رنگی خودشان را به قدرت نشان دادند. قدرت که میخواست بقیه او را بچه قوی ای ببینند برای پنهان کردن ناراحتی اش یک راه خوب پیدا کرد. او یک سنگ آبی را برداشت و با سوزنی که داشت سوراخ کرد. سپس، سنگ آبی را داخل یکی از خارهای پشتش کرد حالا قدرت احساس بهتری داشت. او فورا پیش خانواده اش برگشت و خوشحال بود. وقتی خورشید دوباره طلوع کرد قدرت دوچرخه قرمز خوشگلش را برداشت و شروع کرد به دوچرخه سواری کرد. او خوشحال بود تا اینکه یکی از بچه های جنگل دوچرخه اش را به زور گرفت. قدرت به شدت عصبانی شد. ولی نتوانست دوچرخه اش را پس بگیرد. برای همین خیلی احساس ناتوانی کرد تا اینکه موش موشی دوچرخه اش را پرت کرد و رفت قدرت که میخواست جلوی همه قوی به نظر برسد سوار دوچرخه شد و به سمت رودخانه رفت. قدرت به سنگهای کنار رودخانه نگاه کرد او یک سنگ سیاه برای احساس ناتوانی اش برداشت آن را با سوزنی که داشت سوراخ کرد و بعد داخل یکی از خارهای پشتش کرد. دوباره دوچرخه را برداشت و به خانه رفت وقتی به خانه رسید خیلی هوس بستنی کرد. او به مادرش گفت مامان میشه برام بستنی بخری؟". اما مادر گفت: الان نمیشه عزیزم". وقتی قدرت جواب مادرش را شنید خیلی ناراحت شد. او احساس ناکامی کرد قدرت که میخواست مادرش او را بچه قوی ای ببیند فورا دوچرخه اش را برداشت و به سمت رودخانه رفت. سنگهای رنگی را با دقت نگاه کرد و یک سنگ نارنجی برای احساس ناکامی اش پیدا کرد سنگ را سوراخ کرد و بعد داخل یکی از خارهای پشتش گذاشت روزها گذشت و گذشت و قدرت هر وقت حالش خوب نبود یک سنگ رنگی برمی داشت و آن را سوراخ میکرد و داخل یکی از خارهایش می گذاشت. تا اینکه پشت او هیچ خاری دیده نمیشد. حالا به جای خار روی پشت قدرت سنگهای رنگی بود. همه او را قشنگ و خوب میدیدند. اما او نمیتوانست این همه سنگ را روی پشتش تحمل کند. او خیلی سنگین شده بود. قدرت که همیشه میخواست قوی به نظر برسد، حالا خیلی احساس سنگینی میکرد او مجبور بود آن همه سنگ را هرجا که میرود با خودش ببرد موقع غذا خوردن موقع بازی کردن موقع خوابیدن همیشه سنگها روی پشتش به او فشار می آوردند. قدرت دیگر نمی توانست تحمل کند. او حتی نمی توانست خوب راه برود یک گوشه افتاده بود و بدنش درد میکرد. تا اینکه یکی از سنگها گفت: " تو اگه میخوای قوی باشی باید ما رو از روی پشتت بندازی پایین بندازی کنار همون رودخونه. قدرت، حرف آن سنگ را شنید فکر کرد و گفت: " آره حق با تویه!". و بعد پیش مادرش رفت سنگ آبی را به مادرش نشان داد و گفت که وقتی ناراحت بود آن سنگ را برداشت مادر قدرت سنگ آبی را برداشت و پایین گذاشت یکی یکی همه سنگها را برای مادرش تعریف کرد و مادر آنها را پایین گذاشت. حالا قدرت واقعا حس قدرت و قوی بودن میکند او خیلی سبک شده و میتواند به راحتی بازی کند و شاد باشد. مادرش گفت: خوشحالم که فهمیدی قوی بودن یعنی اینکه تو بتونی راجع به احساساتت با من حرف بزنی تا سنگین نشی!".
پایان...
🦔 ∩_∩
(„• ֊ •„)🦔
┏━━━∪∪━━━┓
🟢 @childrin1 🟢
┗━━━━━━━━━┛
@childrin1🧿کانال دردونه.mp3
6.03M
#قصه_صوتی
"گیس طلا"
♡ قسمت آخر ♡
با صدای (پگاه رضوی)
👆👆👆
🌻
💚🌻
🌻💚🌻
╲\╭┓
╭💚🌻 🆑 @childrin1
┗╯\╲
@childrin1کانال دُردونه...mp3
3.61M
#لالایی_صوتی
"جوجو اومده پیشش کن"
👆👆👆
🐥
💚🐥
🐥💚🐥
💚🐥💚🐥
🐥💚🐥💚🐥
Join🔜 @childrin1
🌱 🌿 🌱 🌿 🌿 🌱
🌿 🌱 🍃 🍏 🍃 🍏
🍃 🍏 🌿 🌿
🌿 🍏 🍏
🍏
1403/3/30
آخرین چهارشنبه بهاریتون عالی🍏🍃
صبـح زیبـاتـون بـا طـراوت
امروزتون سرشـار از آرامـش🍏🍃
الهـی نگـاه پـر مـهر خـــدا🍏🍃
هـمـراه لحـظههــاتـون 🍏🍃
روزتـون سـرشـار از 🍏🍃
خیرو برکت الهی🍏🍃
🍃 ∩_∩
(✷‿✷) 🍃
┏━━━ ∪∪━━━┓
🍏 @childrin1 🍏
┗━━━━━━━━━┛