🌾🍃 آسیابان، پسرش و خرشان 🍃🌾
یک روز آسیابان و پسرش خرشان را به بازار شهر میبردند تا آن را بفروشند، سر راه به افرادی برخوردند که هر کدام نظرات مختلفی داشتند تا این که...
یک روز آسیابان و پسرش خر شان را به بازار شهر میبردند تا آن را بفروشند. سر راه به تعدادی دختر جوان برخوردند.
یکی از دخترها در حالی که با انگشت به آن ها اشاره می کرد گفت: «نگاه کنید. چه قدر احمقانه. یکی از اونا میتونه توی این راه خاکی و خسته کننده سوار خر بشه، ولی هر دوتاشون پیادهاند.»
آسیابان مرد مهربانی بود؛ برای همین رو به پسرش کرد و گفت: «فکر خوبیه. تو سوار شو. بیا...» و به پسرش کمک کرد تا سوار خر شود.
آن ها به سفرشان ادامه دادند، بعد از مدّتی به پیرمردی برخورد کردند. پیرمرد گفت: «سلام آسیابان. این پسر تو خیلی تنبله. اون باید پیاده سفر کنه، نه تو.» آسیابان گفت: «شاید حق با او باشد» و جایش را با پسرش عوض کرد.
هنوز راه زیادی نرفته بودند که به گروهی از زنها و بچّهها رسیدند. یکی از زنها به پیرمرد رو کرد و گفت: «ای پیرمرد خودخواه، چرا نمیگذاری اون بچّهی بیچاره هم سوار خر شود.»
آسیابان گفت: «بد هم نمیگوید» و پسرش را هم پشت خودش نشاند. آنها هر دو سوار بر خر به مسافرتشان ادامه دادند.
دیگر تقریباً به شهر رسیده بودند که مردی از روبرو به سمت آنها آمد و گفت: «این خر مال شماست؟» آسیابان جواب داد: «بله، داریم میبریمش که توی بازار بفروشیمش. چه طور؟»
مرد در حالی که پوزهی خر را نوازش میکرد گفت: «اینطوری تا به بازار برسید نفس این حیوان میبُرد.
دیگه کسی اون رو ازتون نمیخره. بهتره که شما اون رو کول کنید و ببرید.»
آسیابان و پسرش به یکدیگر نگاه کردند. آسیابان گفت: «فکر خوبیه» و بعد به کمک یک چوب محکم و کمی طناب خر را به دوش گرفتند.
مردم شهر تا آن موقع چیزی به این خنده داری ندیده بودند.
مردی گفت: «اونا رو نگاه کنین. اونا دارن یک خر رو میبرن» و آنقدر خندیدند که اشک از چشمانشان سرازیر شد. خر اهمّیتی نمیداد که آسیابان و پسرش داشتند او را میبردند، امّا از این که به او بخندند، نفرت داشت.
برای همین آن قدر وول خورد، تا اینکه طناب باز شد و چهار نعل از شهر خارج شد و دیگر هیچ کس او را ندید.
آسیابان آهی کشید و گفت: نباید سعی می کردم تا همه رو راضی نگه دارم. چون آخر سر، هیچ کس از من راضی نشد. حتّی خودم هم از دست خودم راضی نیستم.» بعد دست پسرش را گرفت و هر دو با ناراحتی به سمت خانه راه افتادند.
#قصه
╲\╭┓
╭ 🌾🍃 🆑 @childrin1
┗╯\╲
@childrin1،کانال دُردونه.mp3
6.22M
#قصه_شب
🎒کیف نارنجی🎒
با صدای ماندگار (مریم نشیبا)
موضوع: رعایت بهداشت محیطی
👆👆👆
🐞
🍃🐞
╲\╭┓
╭ 🐞🍃 🆑 @childrin1
┗╯\╲
کانال دردونه ... ...mp3
2.97M
✨🌟عروسک جون لالا🌟✨
عروسکجون، عروسکجون
دیگه شب شد، لالا.
به قربون دو چشمونت،
لالا کن، لالا.
دلم میخواد تو خواب ناز
بِری باغ آسمون،
شبچراغون خدا روُ
تو آسمون ببینی.
ستاره گل و پولک،
ستارهها مرواری.
مرواری و گل و پولک
از آسمون بچینی.
دلم میخواد تو خواب ناز
کبوتر شی، عروسک.
از روی اون ایوون پاشی،
رو بون ما بشینی.
گُلپونه شی، دُردونه شی
کنار چشمهسارون.
شاپرک شی، عروسکجون،
رو پونهها بشینی.
از خدا من نه گل میخوام،
نه کبوتر، نه پونه.
عروسکجون،
یه عروسک مَنوُ کرده دیوونه.
شاپرک شی عروسکجون،
بشینی رو دامنم.
کبوتر شی، از اون ایوون
رو بون ما بشینی.
#لالایی
╲\╭┓
╭❤️🌈 🆑 @childrin1
┗╯\╲
سلام دُردونه ها امروز در اولین روزاز روزهای قدر هستیم .
که ایام شهادت امام اولمون امام علی(علیه السلام)☀️ هست.
امام زمان مهربون، شال سیاه عزا به گردن دارند
به ایشون سلام می کنیم و تسلیت می گوییم.
یک سلام هم به امام علی(علیه السلام)☀️ بدیم و بگیم:
✨السلام علیک
یا ابوالیتامی✨
سلام بر شما پدر همه یتیمان
بچه های خوبم، امام علی(علیه السلام)☀️ پدرمهربون همه یتیم ها هستند.
به همین دلیل به ایشان ✨ابوالیتامی✨ می گوییم.
🕯
🖤🕯
╲\╭┓
╭ 🖤🕯 🆑 @childrin1
┗╯\╲
19.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کارتون_نوستالژی
"سند باد"
قسمت: ۷
👆👆👆
🔮
💈🔮
🔮💈🔮
╲\╭┓
╭ 💈🔮 🆑 @childrin1
┗╯\╲
44.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#فیلم_سینمایی
آهوی پیشونی سفید (۱)
🌳قسمت دوم🌳
👆👆👆
🍃
🌳🍃
╲\╭┓
╭ 🍃🌳 🆑 @childrin1
┗╯\╲
5.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#نقاشی
🎨نقاشی آسان با دایره🎨
💕
🎨💕
╲\╭┓
╭ 🎨💕 🆑 @childrin1
┗╯\╲
#نکته_تربیتی
🕯 توصیه هایی برای آشنایی کودکان با شب قدر
💚با کودکتان درباره شب قدر صحبت کنید
اولین و مهمترین گام برای اینکه فرزندتان به اهمیت شب قدر پی ببرد، صحبت کردن با اوست. در رابطه با اهمیت شب قدر و ارزش دعا کردن در این شب با او صحبت کنید. لازم نیست مفاهیم بزرگ و پیچیده را در این باره به کودک انتقال دهید؛ فقط کافی است که درباره دعا کردن و اهمیت صحبت با خدا برایش توضیح دهید. از نعمتهای بیشمار خداوند برایش بگویید و به او تاکید کنید که دعایش در این شب چقدر میتواند تاثیرگذار باشد. از او سوال کنید که چه دعا و خواستهای از خدا دارد و اگر برایتان مقدور است در جهت به اجابت رسیدن آن خواسته تلاش کنید. میتوانید بعد از سومین شب قدر یا در عید فطر او را با رساندن به آرزویش خوشحال کنید؛ به این ترتیب اعتماد و علاقه او به خدا بیشتر میشود و اشتیاق بیشتری به دعا کردن پیدا میکند.
🕯
🖤🕯
╲\╭┓
╭ 🖤🕯🆑 @childrin1
┗╯\╲
#تزیین_غذای_کودک
قورباغه شاد و خندون
از آب پریده بیرون
چون که خبردار شده
تموم شده زمستون
از ته دل می خنده
داد می زنه قور… قور
هوا بهاری شده
صداش می ره دور دور
یه شعر کوتاه یا چند تا جمله بامزه در کنار تزیین ظرف غذای بچه ها میتونه تشویق خوبی برای خوردن مواد غذایی مفید باشه😉😍👌
💕
🍲💕
╲\╭┓
╭ 🍲💕 🆑 @childrin1
┗╯\╲
#بازی
#شناخت_رنگها
قرار دادن پوم پوم های رنگی در ظرف همرنگ خود.
برداشتن پوم پوم ها با انبر باعث افزایش مهارت #دست_ورزی و #تقویت_انگشتان کودک می شود.
✔️ مناسب برای ۲/۵ تا ۴ سال
╲\╭┓
╭ 🐞🍃 🆑 @childrin1
┗╯\╲