🌈ســـــــلام 🌼
🌈روز شمـا بخیر🌼
🌈دلتـون دریایــی🌼
🌈آرامشتون پایدار 🌼
🌈امروزتون طلایی🌼
🌼
🌈🌼
╲\╭┓
╭ 🌈🌼🆑 @childrin1
┗╯\╲
6.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#بازی
🥳یک بازی هیجانی و جالب
انداختن درهای یکبار مصرف درون آب وشکل قایق در آوردن درها و درون نی فوت کردن 🌊
🤓یک بازی تمرکزی
🥳با هدف تقویت تنفس
💕
⛵️💕
╲\╭┓
╭ ⛵️💕 🆑 @childrin1
┗╯\╲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#بازی
🤩هدفدار
👀حافظه دیداری
🤓دقت توجه و تمرکز
🙌تقویت حرکات ظریف
🌼
🌈🌼
╲\╭┓
╭ 🌈🌼🆑 @childrin1
┗╯\╲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کاردستی
#بازی
#خلاقیت
یه کاردستی جالب و فانتزی مناسب بازی بچه ها 🚀🚀
با ما همراه باشید😘
🚀
🌈🚀
╲\╭┓
╭ 🌈🚀🆑 @childrin1
┗╯\╲
🕸🐚 هزاردست🐚🕸
خانم هزار پا تخم گذاشته بود. اما از توی تخمش یه بچه بیرون اومد که هزار پا نبود. هزار دست بود. اصلا هیچی پا نداشت ولی به جای پاهاش یه عالمه دست داشت.
خانم هزار پا از دیدن بچش خیلی ناراحت شد. دلش برای نی نی هزاردست می سوخت . آخه اون حتی دو تا پا هم نداشت که بتونه باهاشون راه بره.
هزار دست از اینکه پا نداشت ناراحت و اخمو نبود. بلکه خیلی هم خوش اخلاق و خنده رو بود. اون برای چهارتا از دستاش کفش درست کرده بود و با همونا راه می رفت و با بقیه دستاش کارهای خوب زیادی انجام می داد. یه روز که داشت با چند تا از دستاش شیشه های خونه رو پاک می کرد، دید بیرون از خونه، بچه پروانه،و کفشدوزک و کرم ابریشم با هم بازی می کنن. هزاردست هم می خواست با اونا بازی کنه .اما اونا از دیدن هزار دست تعجب کردن و فقط بهش نگاه کردن. بچه پروانه گفت آخی این بیچاره هیچی پا نداره . کفشدوزک می گفت طفلکی چجوری راه می ره . کرم ابریشم هم فقط نگاه می کرد.
هزار دست هیچی نگفت و برگشت خونه. مامان هزار دست وقتی ماجرا رو فهمید خیلی غصه خورد. اما هزاردست بازم می خندید .
بعد از ظهر که شد بچه پروانه اومد خونه خانم هزار پا و گفت ببخشید خانم هزارپا ما عروسی داریم . می شه لطفا شما با هزار دست بیایید عروسی ما.
خانم هزارپا گفت ما نمی تونیم بیاییم آخه…
بچه پروانه گفت خواهش می کنم بیایید . اگه شما نیایید عروسی ما به درد نمی خوره . آخه هزاردست با اینهمه دست که داره وقتی دست بزنه عروسی ما حسابی قشنگ و زیبا می شه .
خانم هزار پا لبخند زد و قبول کرد. اون شب صدای دست زدن هزار دست، عروسی پروانه ها رو قشنگترین عروسی دنیا کرده بود.
فردای اون روز کفشدوزک اومد در خونه ی خانم هزارپا و نفس نفس زنان گفت : لطفا کمکم کنید. خواهش می کنم اجازه بدید هزاردست امشب به من کمک کنه. من امشب باید یه عالمه کفش بدوزم.
خانم هزارپا قبول کرد. اون شب هزاردست فقط یه ساعت به کفشدوزک کمک کرد و همه ی کفش ها آماده شدند.
آخر شب که همه خواب بودن یکی محکم در خونه ی خانم هزار پا رو می کوبید. خونه کرم ابریشم آتیش گرفته بود و اومده بود تا هزار دست کمکش کنه. هزار دست با هر دستش یه سطل آب برداشت و آتیشا رو به تنهایی خاموش کرد.
آتیش که خاموش شد هزاردست از خستگی خوابش برد. فردای اون روز همه دور هزاردست جمع شده بودن و منتظر بودن بیدار بشه تا بهش بگن که چقدر دوستش دارن .
هزاردست از خواب بیدار شد و یه عالمه کادو از دوستاش هدیه گرفت . جعبه های کادو پر از النگوهای قشنگ بودن که دستهای هزاردست رو زیباتر و زیبا تر کردند.
#قصه
🐚
🕸🐚
🐚🕸🐚
🕸🐚🕸🐚
join🔜 @childrin1
هدایت شده از دردونه (قصه،کارتون،لالایی)
@childrin1کانال دُردونه.mp3
3.69M
#قصه_صوتی
"موش کوچولو و آینه"
با صدای (خاله شادی)
👆👆👆
🦋
🎨🦋
🦋🎨🦋
╲\╭┓
╭🦋🎨 🆑 @childrin1
┗╯\╲
💜🐣 لالالالا گلم باشی🐣💜
لالالالا گل پونه بابات رفته در خونه
لالالالا گلم باشی همیشه در برم باشی
لالالالا گل آلو درخت سیب و زرد آلو
لالالالا گلی دارم به گاچو بلبلی دارم
لالالالا گل خشخاش بابات رفته خدا همراش
لالالالا گل زیره بابات دستاش به زنجیره
لالالالا گلم لالا بخواب ای بلبلم لالا
لالالالا گل لاله دوست داریم من وعمه
لالالالا گل دشتی همه رفتن تو برگشتی
خداوندا تو پیرش کن خط قرآن نصیبش کن
لالالالاگلم باشی بزرگ شی همدمم باشی
کلام الله تو پیرش کن زیارتها نصیبش کن
لالالالاگل زردم نبینم داغ فرزندم
خداوندا تو ستاری همه خوابن تو بیداری
به حق خواب و بیداری عزیز م را نگه داری
لالالالاگل خشخاش بابات رفته خدا همراش
بابات رفته به هل چینی، بیاره قند و دارچینی
#لالایی
🐣
💜🐣
🐣💜🐣
join🔜 @childrin1