20.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کارتون
♤پهلوانان♤
(دلقک)
💕
⭐️💕
╲\╭┓
╭ ⭐️💕 🆑 @childrin1
┗╯\╲
20.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#مجموعه_داستان_های_مهارت_های_زندگی
این داستان : دوستان مجازی
(استفاده از شبکه های مجازی)
🍏
🌈🍎
╲\╭┓
╭ 🌈🍏🆑 @childrin1
┗╯\╲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#بازی
👌دست ورزی
🧠قوه توجه وتمرکز
👀هماهنگی چشم ودست
👐تقویت عضلات ظریف دست
یادگیری مهارت دستورزی در کودکان یکی از مهمترین آموزشهایی است که بر رشد کودک تأثیر بسزایی دارد. (◠‿◕)
🌻 ∩_∩
(◕ᴥ◕)🌻
┏━━━∪∪━━━┓
💜 @childrin1 💜
┗━━━━━━━━━┛
«قصه برای ترک پستونک»
روزی روزگاری در دنیای قصه ها شهری بود بنام شهر پستونکها . در این شهر ، پستونک های رنگارنگ و زیبایی بودند که هر وقت احساس می کردند بچه ای به آنها نیاز دارد، به کنارش می رفتند و حالش را خوب میکردند و وقتی آن بچه بزرگ میشد و دو سالگی اش تمام میشد به دنیای پستونک هابر میگشتند تا دوباره وقتش که رسید به سراغ کودک دیگری بروند . در میان آنها پستونکی بود بنام موموک . موموک دو سالی میشد که به خانه ی دریا دختری با چشمان آبی و موهای طلایی رفته بود و هنوز برنگشته بود . موموک و دریا خیلی با هم بهشون خوش میگذشت و از بودن در کنار هم خوشحال بودند . یکروز در دنیای پستونکها هیایویی بلند شد ، فرشته ی مهربان سراسیمه از این طرف شهر به آن طرف شهر می رفت .
پستونکی بنام نونوک که دیگر پیر شده بود ، به فرشته ی مهربون گفت : چی شده جانم؟ چرا انقدر پریشانی ؟
فرشته گفت : کودکی تازه به دنیا آمده و نیاز به پستونک دارد
گوش کن صدایش را میشنوی ؟ یکروز در دنیای پستونکها هیایویی بلند شد ، فرشته ی مهربان سراسیمه از این طرف شهر به آن طرف شهر می رفت .
پستونکی بنام نونوک که دیگر پیر شده بود ، به فرشته ی مهربون گفت : چی شده جانم؟ چرا انقدر پریشانی ؟
فرشته گفت : کودکی تازه به دنیا آمده و نیاز به پستونک دارد
گوش کن صدایش را میشنوی ؟
نونوک پیر گفت : بله ، بله ، دارم میشنوم ، خب یکی از پستونک های جوان را به دنیای آدمها بفرست .
فرشته ی مهربون گفت: علت پریشانی من همین است . هیچ پستونک جوانی در شهر نداریم . امیدم به موموک بود که دو سال است رفته و هنوز برنگشته. باید خودم به سراغش بروم . آن شب وقتی دریا خواب بود ، فرشته ی مهربون به سراغ موموک آمد و او را صدا زد . موموك ؛ موموک ، تو که هنوز در دنیای آدمها هستی ، دریا بزرگ شده . او دیگر به تو احتیاجی ندارد. برگرد. کودکان زیادی تازه متولد شده اند و به تو نیاز دارند . اما موموک گفت : نه . من دلم نمیخوام به دنیای پستونکها برگردم من دریا را دوست دارم و میخواهم پیش او بمانم . در همین موقع دریا چشمان آبی و زیبایش را باز کرد او صحبتهای موموک و فرشته ی مهربون را شنیده بود . موموک را در آغوش گرفت و بوسید و گفت : موموک عزیزم خیلی خوشحالم که مرا دوست داری . ما روزهای خوبی با هم داشتیم . من نمیدانستم که دنیای پستونکها وجود داره و تو باید به بچه های دیگر هم کمک کنی . من هم دیگر بزرگ شده ام . از تو میخوام که بروی و کاری که لازم است را انجام دهی .
موموک گفت : نه نمیخوام من میخوام کنار تو باشم .
دریا به آسمان نگاه کرد و گفت : بیا یک ستاره با هم انتخاب کنیم و هر وقت دلمان تنگ شد به آن ستاره نگاه کنیم و به یاد روزهایی که با هم بودیم برای هم بوس محکم بفرستیم و برای هم شعر بخوانیم . موموک پیشنهاد دریا را قبول کرد و با فرشته ی مهربان آرام آرام به طرف آسمان بالا رفت دریا در حالیکه برای او دست تکان میداد ، زیر لب شعری را آرام آرام خواند تا خوابش برد . صبح که از خواب بیدار شد دید یک عروسک پشمالوی قشنگ در کارش است . او مطمئن بود که این هدیه از طرف فرشته ی مهربون به خاطر محبت او به دیگر بچه ها بوده است .
او صدایی را میشنید که میگفت : دریا !
لبخند تو بدون پستونک خیلی زیباتر و دیدنی تر است .
پایان...
💜 ∩_∩
(„• ֊ •„)💜
┏━━━∪∪━━━┓
🟢 @childrin1 🟢
┗━━━━━━━━━┛
@childrin1کانال دُردونه(2).mp3
1.95M
#قصه_صوتی
" قوقولی خان وقت نشناس"
با صدای ماندگار( مریم نشیبا)
👆👆👆
🔮
💈🔮
🔮💈🔮
Join🔜 @childrin1
1_610934340.mp3
1.78M
#ترانه_صوتی
"کوچولو میخواد بخوابه"
(با صدای حمید جبلی)
👆👆👆
💜
⭐️💜
💜⭐️💜
╲\╭┓
╭ ⭐️💜 🆑 @childrin1
┗╯\╲
🌸 🌸 🌸 1403/3/24
🌱 🌸 🌱 🌸 🌱
🌱 🌱
پنج شنبه قشنگتـون بـخیر 🌸🍃
براتون آرزو می کنم
یک روز پــر از آرامــش 🌸🍃
یک عالمه شادی از ته دل
ساعاتی دوست داشتنی🌸🍃
یک عالمه دلخوشی
و آخـر هـفـتـه ای پـر از 🌸🍃
خاطرات قشنگـــ و ماندنی🌸🍃
در کنار عزیزانتون داشته باشید
بـا آرزوی بـهـتـریــن هـا بـرای شمـا 🌸🍃
🍃 ∩_∩
(„• ֊ •„)🍃
┏━━━∪∪━━━┓
🌸 @childrin1 🌸
┗━━━━━━━━━┛