eitaa logo
Motivation🇵🇸
1.3هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.1هزار ویدیو
21 فایل
یا مولا حسن مجتبی:) سلام سید احوالت؟ بنده هارمهرم✋🏻 بیاید راجب همه چی حرف بزنیم دوستان:) https://daigo.ir/secret/8360078754 کانال قرارگیری ناشناسا: https://eitaa.com/its_tea_time کانال خودتونه رفقا غریبی نکنید🗿
مشاهده در ایتا
دانلود
Motivation🇵🇸
بچه ها خیلی محتاجم به دعاهاتون واقعا💔 میدونم لایق نیستم ولی شما با لطف خودتون این شبا منم دعا کنید:)
در موقعیت مهم و خاصی از زندگی هستم، موقعیتی که واسه نود درصد آدما پیش نمیاد اصن و خب، بهتر که پیش نمیاد کاش واسه هیچکی پیش نیاد:) و اینارو گفتم که برام دعا کنید دلم آروم بگیره:)
به عنوان کسی که بین به سن قانونی رسیدن و دنبال گواهینامه رفتنش یک سال و نیم فاصله افتاد باید بگم که هیچوقت برای شروع دیر نیست دوستان🗿
Motivation🇵🇸
زندگی یه کم سخت شده، برم یه لیوان چایی بزنم بعد ادامش بدم:)
زندگی خیلی شلوغ شده و منم حقیقتش خیلی خوابم میاد:/
Motivation🇵🇸
Oh the night Is my world:)
Motivation🇵🇸
این کتابه رو بالاخره دیشب تموم کردم:) پیوسته نخوندمش البته و طولم کشید خوندنش چون این چن روز یا همش تا وقت خواب بیرون بودم یا مهمون داشتیم:/ولی بالاخره تموم شد🗿
Motivation🇵🇸
این کتابه رو بالاخره دیشب تموم کردم:) پیوسته نخوندمش البته و طولم کشید خوندنش چون این چن روز یا همش
و صادقانه بگم، خیلی قشنگ بود:) لذت بردم واقعا عالی بود، هوش و نبوغ نویسنده رو خیلی تحسین میکنم بابت همچین ذهن خلاقی که تونسته تو اثرش اینطور ماجراهارو ردیف کنه، جوری که تو هردفعه اینقدر برگات بریزه که کتابو ببندی و با دهن باز مبهوت شی🗿 خلاصه که قدرت خدا واقعا، این استعدادا واقعا از خدا برمیاد فقط:)
Motivation🇵🇸
و صادقانه بگم، خیلی قشنگ بود:) لذت بردم واقعا عالی بود، هوش و نبوغ نویسنده رو خیلی تحسین میکنم بابت
و یادمه دوران راهنمایی ذهن جنایی خوبی داشتم یه بار یه رمان جنایی طورم برای خودم چیده بودم که اتفاقا سوژش شبیه همین کتابه بود و واسه دوستام تعریفشون میکردم تا فقط برسه به جای برگ ریزونش و قیافه های متعجبشونو ببینم، چقدر اسکل ولی درعین حال واقعا خلاق بودم:/جدی فضای مجازی و شایدم یه سری چیزای دیگه که نمیدونم باهم خیلی تاثیر گذاشتن رو خلاقیتم، جوری که دیگه دنبال نوشتن و اینا نرفتم. و خب باید بگم به جز مجازی و این داستانا مهمترینش تنبلی خودم بود:/واقعا تو نوشتن خیلی خیلی تنبلم. الانا دیگه خلاقیتم صرف نوشته های کوتاه و غالبا طنزی که کانال میذارم و میمایی که گهگاه میسازم و اینا میشه، بقیه خلاقیتا دیگه همه تو ذهنمه؛ باز جای شکرش باقیه🗿
Motivation🇵🇸
و یادمه دوران راهنمایی ذهن جنایی خوبی داشتم یه بار یه رمان جنایی طورم برای خودم چیده بودم که اتفاقا
اونایی که خوندن میدونن کتاب دوتا پایان داشت، پایان اولیه و ثانویه. وقتی پایان اولیه رو خوندم واقعا ناامید شدم، گفتم حیف همچین اثری که همچین پایان مزخرف و به دردنخور و فوق العاده کلیشه ای داشت، اونم کلیشه رمانای زرد ایرانی🗿💔 ولی بعد پایان ثانویه خیلی قشنگ شد. هرچند باید بگم که بازم از یکی از کاراکترا ناامید شدم ولی خب، از اولشم جوگیر و احساساتی بود دیگه🗿
Motivation🇵🇸
اونایی که خوندن میدونن کتاب دوتا پایان داشت، پایان اولیه و ثانویه. وقتی پایان اولیه رو خوندم واقعا ن
کاش میشد محدودیت اسپویل نداشت و راحت حرف زد:/ و دلیل وقوع ماجرای اصلی هم که کاراکتر اصلی از اول دنبالش بودو انتظار داشتم خیلی چیز خفن تری باشه و خب یه کم خورد تو حالم و اینم یکی دیگه از ضدحالاش بود به نظر شخصیم، ولی بازم درکل واقعااا قشنگ بود و از پیچیدگی داستان و معمایی بودنش و چینش و کنار هم چیدنای نویسنده طوری که بتونه ذهن خواننده رو کنترل و هدایت کنه و به سمتی که خودش میخواد ببره خوشم اومد:)
Motivation🇵🇸
کاش میشد محدودیت اسپویل نداشت و راحت حرف زد:/ و دلیل وقوع ماجرای اصلی هم که کاراکتر اصلی از اول دنبا
و این که کلا به نظریه زمان علاقه مند بودم همیشه خصوصا نوجوونی، و این مسئله تو این داستان بود و طبیعتا جذبم کرد.