Motivation🇵🇸
داداش مطمئنی مذهبی ای؟🗿🗿🗿 . اولا که گفتم تلاش میکنم مذهبی باشم وگرنه هنوز پر از نقص و اشکالم بعدم ا
نمیدونم چرا حس کردم ک حس کردی منم ولی حس نکن،چون نیستم🗿 +اگه نتونستی بفهمی بهت حق میدم خودمم نگرفتم🗿💔
.
اره اتفاقا حس کردم شمایی خوب شد گفتی👌🗿
Motivation🇵🇸
دیروقته پس:
اوکی شب بخیر ولی چرا باید ساعت یک شب دیر وقت باشه؟🗿
.
یک شب برای کارهای نظیر فیلم و سریال دیدن به هیچ عنوان دیر نیست ولی برای فعالیت تو کانال دیره ب نظرم🗿
کانالو یک تعطیل کردم ولی تا پنج داشتم سریال میدیدم:/
Motivation🇵🇸
چ پیام طولانی شد😂😂
به خاطر اون دسته بیچارت که به فنا رفته شاید، تا آخرشو خوندم داداش هه😔
.
دمت گرم داداش هه😔
Motivation🇵🇸
یکی منو از منبر پرت کنه پایین دیگه🗿🚶🏻♂🚶🏻♀
هول دادم پرت شدی رو زمین. بیا اوردمت پایین🗿
.
درسته🗿
میخوام ی چیزی بگم، ناشناس بی پناهی به جز ناشناسه شما نیافتم حقیقتا، خداوکیلی ملت همچین چیزایی رو به اسم مانهوا میخونن؟ الان من دارم خودمو خیلی کنترل میکنم🗿 چرا دوسته من باید همچین چیزاییو بخونه؟🗿🗿🗿 بمولا قصد توهین ندارم ب علایقا، ولی دلم پره بخدا، دوستم رفته رو هوا، دلوم گرفته ..یه آدم دیگهس کلا، واقعا اشک، فقط اشک، اشک بارون اصن، بعد پونزده سالشه🤏🏻💔. این خلاصهشه مثلا ..👈🏻👈🏻 ☄خلاصه: مولینیوان، ولیعهدی♔ که توسط خواهرش به او خیانت 💔میشود و مجبور به فرار☇ از وطنش میشود. اما پس از آن هم به عنوان برده🔗 به یه مو، دختر یک ژنرال🗡🛡 تقدیم میشود. یه مو، از هر فرصتی برای آزار بردهاش🔗 استفاده میکنه.... اما یه لحظه صبر کن! چرا یه مو یدفعه اینقدر تغییر میکنه؟؟ و به چه دلیل کوفتیای بعد از اینکه بردهاش رو میندازه تو قفس🛇 شیرها🦁، نصف شب میاد و زخمهاش رو درمان🤕 میکنه؟؟ قضیه چیه؟؟ چرا کسی که همیشه آماده بود که بردهاش رو تنبیه کنه، حالا طوری میخنده که شاهزاده دلش میخواد همیشه لبخندش👄 رو توی یه شیشه نگه داره و هر روز نگاهش👀 کنه؟
.
حسم نکشید همشو بخونم حقیقتش
ولی چیکارش داری خب بذار بخونه اون اینطوری خوشه دیگه