eitaa logo
چغک
250 دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
3.4هزار ویدیو
58 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مادر شهیدان امیراحمدی: قاتل پسرم اعدام نشود به یتیمانش ظلم شده است 🔹 من تحت هیچ شرایطی قاتل سلمان را نمی‌بخشم. همانطور که قاتل روح‌الله را در سال ۸۵ نبخشیدم. روح‌الله هم در خیابان، فردی را امر به معروف می‌کند اما آن فرد می‌رود، پسرم را با دست خالی به شهادت می‌رساند. 🔸شهید سلمان امیراحمدی ۱۶ مهر در اغتشاشات منطقه فلاح تهران به شهادت رسید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️✍️آمریکا، زن ایرانی را بی فکر خواند... 🔴 توهین‌های مجله تایم آمریکا به زنان ایرانی چه بود؟ 🔸 جلد مجله تایم با معرفی زنان ایرانی به عنوان قهرمان با واکنش‌های زیادی همراه شد اما در متن این مجله آمریکایی می‌شد توصیف‌هایی را از زنان ایرانی خواند که خوشایند نیست. ✍️پینوشت گلپابصیر:دست آویز غرب و شبکه های آن نشویم...
✅در مورد هشت سال دفاع مقدس چه می دانیم؟ 💎معرفی ۵۷ عنوان کتاب دفاع مقدس که توسط رهبر معظم انقلاب تقریظ نگاری شده است 1 🔹 «آن بیست و سه نفر» 2 🔹 پنجره‌های تشنه 3 🔹 «سفر به قبله» 4 🔹 «گلستان یازدهم» 5 🔹 «وقتی مهتاب گم شد» 6 🔹 دختر شینا 7 🔹 آب هرگز نمی‌میرد 8 🔹 فرنگیس 9 🔹 در کمین گل سرخ 10 🔹 آتش به اختیار 11 🔹 اردوگاه عنبر 12 🔹 بابانظر 13 🔹 پا به پای باران 14 🔹 پایی که جا ماند 15 🔹 پرواز شماره 22 16 🔹 پیشانی شیشه‌ای 17 🔹 تپه‌های لاله سرخ 18 🔹 تیپ 83 19 🔹 جدال در زیویه 20 🔹 جشن حنابندان 21 🔹 جنگ پابرهنه 22 🔹 جنگ خیابانی 23 🔹 خداحافظ کرخه 23 🔹 فرمانده من 24 🔹 دا 25 🔹 دسته یک 26 🔹 دشت شقایق‌ها 27 🔹 زنده‌باد کمیل 28 🔹 سفر به شهر زیتون 29 🔹 سفر به قله‌ها 30 🔹 شانه‌های زخمی خاکریز 31 🔹 عبور از آخرین خاکریز 33 🔹 ضربت متقابل 34 🔹 گزارش یک بازجویی 35 🔹 لشکر خوبان 36 🔹 مدال و مرخصی 37 🔹 مقتل 38 🔹 نجیب 39 🔹 نورالدین پسر ایران 40 🔹 نونی صفر 41 🔹 همپای صاعقه 42 🔹 هنگ سوم 43 🔹 یادداشت‌های خرمشهر 44 🔹 یادداشت‌های ناتمام 45 🔹 یاد یاران 46 🔹 یاور صادق 47 🔹 از الوند تا قراویز 48 🔹 خاک‌های نرم کوشک 49 🔹 خط فکه 50 🔹 عباس دست‌طلا 51 🔹 فرهنگ جبهه: شوخ طبعی‌ها 52 🔹 من زنده‌ام 53 🔹 «سرباز کوچک امام» 54 🔹 «تَن تَن و سندباد» 55 🔹 «ره‌نمای طریق» 56 🔹 «دختران آفتاب» 57 🔹 «حماسه هویزه»
🍃🌸 تصور کن رو به روت وایساده و زل زده تو چشمات و بعد چند ثانیه میگه: دوستت دارم… این لحظه هزار بار تقدیم تو🍃🌸👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‼️ بالا بردن ابرو 🔷 س ۶۴۵۰: بالا بردن ابرو (لیفت ابرو) چه حکمی دارد؟ آیا مانع وضو و غسل است؟ ✅ ج: اگر از موادی استفاده شود که مانع رسیدن آب به پوست یا موی ابرو گردد، وضو و غسل با آن صحیح نیست و باید موقع وضو و غسل برداشته شود و چنانچه برداشتن آن تا پایان وقت نماز، ممکن نباشد یا مشقت غیر قابل تحمل داشته باشد، باید علاوه بر وضو یا غسل جبیره‌ای، تیمم انجام شود و بعد از برطرف شدن مانع، بنابراحتیاط واجب قضای نمازها را نیز بخواند.
🍃🍃🌸 زندگی بافتن یک قالیست نه همان نقش و نگاری که خودت می خواهی نقشه را اوست که تعیین کرده... تو در این بین فقط می بافی نقشه را خوب ببین نکند آخر کار، قالی زندگی ات را نخرند ... 🍃🍃🌸🍃🍃🌸🍃🍃🌸🍃🍃
5.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خواستم بگم به این عکس نگاه کن هیچ چیزی من رو از تو جدا نمیکنه😭 آه ای غم خجسته...💔
🍃🍃🌸 به به 🍃🍃🌸🍃🍃🌸🍃🍃🌸🍃🍃
رویدادی تکان دهندە " 🌸مردی می گوید مثل همیشە با همسرم جر و بحثمان شد و عصبانی شدم ، سرش داد زدم تا اینکە بهش گفتم: وجود تو در زندگیم هیچ معنی ندارە ، کاری کە تو برام میکنی هر خدمتکاری هم باشە میتونە واسم انجام بدە!! همسرم با چشمهای پر از اشک نگاهی بهم انداخت و فوراً بە اتاق دیگە رفت و من هم لم دادم و بی خیال همە چیز خوابیدم ... فردا کە بیدار شدم همسرم بدنش سرد بوود تا رسوندمش بیمارستان کار از کار گذشتە بود و جونشو از دست دادە بود ، بلە جسدشو دفن کردیم وخیلی چیز ها رو احساس نکردم 😔 درستە یە کم غمگین بودم ولی میگفتم یکی دو روز دیگە فراموشش میکنم ...! بعد از مراسم عزا برگشتم خونە ولی احساس میکردم دلم تو یە قفس بزرگ زندانیە ، احساس میکردم دارن سینەم رو فشار میدن ، جای خالی بزرگی رو تو خونە حس میکردم ، احساس میکردم دیوارها دارن بە هم نزدیک میشن ! بعد از دو روز عزاداری هم تموم شد فرداش دیر بیدار شدم واسە رفتن بە سر کار ، وقتی دیدم همسرم نیست تازە یادم افتاد کە دیگە اون نیست کە صبحها زود از خواب بیدارم کنە ، دیگە تا ابد واسە رفتن بە سر کار باید رو پای خودم وایسم. با دردی ملموس و آرام اولین چیزی کە احساس کردم این بود دیگە تلفن ها و احوالپرسی های روزانە نموند ، نیازمندیهای خونە تموم شد اینو برام بیار اینو میخوایم اینم تموم شد کە کسی بگە ناهار چی میخوری واست بپزم!! بە خودم میگفتم اون زنگ زدنها بیزار کنندە بودند ولی نە ، یادم اومد کە از روی دوست داشتن من بود ...! کلمات لطیفش رو بە یاد دارم ولی هیچ وقت بە زیبایی باهاشون برخورد نمیکردم ، پیش دوستهام میرفتم میخواستم فراموشش کنم ولی وقتی می اومدم خونە خیلی هوا خواه دیدن خندەهاش بودم. میوە و خوراکی می آوردم خونە منتظر بودم کسی بیاد بگە چرا فلان چیز رو نیاوردی ، یە خونەی سرد و بی حس وقتی می اومدم دیگە از جلوی در بوی غذا نمی اومد. اون وقتهایی کە می اومدم خونە خوشامد گویی هاش رو حرفای سرد میدونستم ولی الان تمنای یک خوشامد گوییش رو دارم ... خونە بی روح شدە ، خاموش شبیە گورستان شدە ، دقیقە ها تو خونە مثل ساعتها شدن نمیگذرند ... خدایا روزانە چند ساعت تنهاش میگذاشتم بدون اینکە بە احساساتش توجە کنم ، چقدر محدودش میکردم و بە خوشیهای خودم فکر میکردم و بدون توجە بە چیزی کە اون دوست داشت چیزهایی رو می پسندیدم کە خودم دوست داشتم نە اینکە اون دوست داشتە باشە ... بە شدت دعا میکردم و اشک میریختم کە یکدفعە همسرم دستشو رو شونە هام گذاشت وگفت پاشو نماز صبحە!😍 خدایا شکرت کە این تنها یک خواب بود تند دستهاشو گرفتم هنوز چشمهاش پر از اشک بود ، با بغض گفتم: ای بهترین زن دنیا دوستت دارم زندگی بی تو سختە ، عزیزم دیگە گریە نکن این اشکها چیە؟ گفت نفس نفس می زنی دلتنگ شدم ، نکنە چیزیت بشە ، میدونستم خواب بد دیدی ...! آگاه باشید از گوهری کە زیر دستتونە و تقوا داشتەباشید ، همسر خوب بهترین نعمت دنیاست.