فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔳عمو موتور گازیتو اینجا نبند! فرمانده تیپ داره میاد!
🔻یه انیمیشن زیبا از شهیدی که بهش میگفتن اوس عبدالحسین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨فوری/ شیخ عباسعلی سلیمانی «نماینده مجلس خبرگان رهبری و امام جمعه سابق زاهدان و امام جمعه اسبق بابلسر» با حمله یک فرد مسلح در بانک ملی مرکزی #بابلسر به شهادت رسید.
چند سال پیش که دیپلم گرفتم خاستگاری برام اومد که اصلا ازش خوشم نمیومد و از نظر من خونواده ش هم اصلا خوب نبودند و کلا مورد مناسب و ایده ال برای زندگی من نبود.
ولی پدرم خیلی اصرار به ازدواجمون داشت.
یروز دلخور ازینکه اصلا به نظر من توجهی نداره گریه میکردم،
مادرم کنارم نشست و گفت ببین مریم جان من باباتو میشناسم محاله از تصمیمش کوتاه بیاد.
آخرش تورو مجبور به این ازدواج میکنه، اما یه واقعیتی که به تازگی خودمم فهمیدم رو بهت میگم،
ببین من الان دوساله دارم میرم کلاس اخلاق خانم جوادی،خودت شاهدی از وقتی تو رفتارای خودم و نیتهام تجدید نظر کردم چقدر رفتارای بابات عوض شده یا کلا زندگیمون ارامش پیدا کرده،،،
ببین خانم جوادی یه حرف قشنگی میزنه همیشه میگه امام زنده یعنی امام زمان، ولی و سرپرست ما روی زمین هستند،
پدر ولی فرزندان و بعد از ازدواج شوهر ولی او میشه.
میدونی نکته ی جالبترش کجاست؟اینکه
امام زمان به خودی خود سرپرست ما هستن و تمام شایستگیهای یه سرپرست رو دارن.
اما پدر یا شوهر مطمینا اون شایستگیها رو ممکنه نداشته باشن،
اما اگه ما زن ها و دخترها زرنگ باشیم و به نیت اجرای دستور خدا به حرف پدر یا به حرف شوهرمون گوش بدیم خدا حرف حق و خیر رو به زبون اون سرپرست جاری میکنه،،،،
منم الان خیلی وقته دارم این کارو میکنم.
نتیجه ش رو هم خودت داری میبینی.
خیلی وقتها شده با تصمیم بابات موافق نبودم اما بخاطر دستور خدا و رضایتش به حرف بابات گوش دادم،خودتم شاهد بودی به طرز معجزه امیزی اون کاری که اصلا خیری درش نبوده برامون خیر شده یا بابات نظری رو داده که اصلا ازش بعید بوده.
ادامه دارد..
ادامه دارد...
قسمت دوم
🌸🍃🍃🌸🍃🍃
مامان ادامه داد و گفت بنظرم تو هم تصمیم به این مهمی رو بذار به عهده ی خدا....
دلتو صاف کن به خدا بگو من بخاطر رضایت تو و دستور تو بزرگترین تصمیم زندگیمو میذارم به عهده ی خودت.
من بخاطر تو احترام بابامو حفظ میکنم و تصمیم ازدواجمو میذارم به عهده ی بابام تو هم هر خیری برای زندگی من هست به زبون بابام جاری کن.
من که دیگه مستاصل شده بودم با توصیه ی مادرم خودمو سپردم به خدا و بخاطر رضایت خدا تصمیم رو گذاشتم به عهده ی پدرم.
من با اون ادم ازوداج کردم اوایلش خیلی راضی نبودم از شرایطم، اما مادرم مدام بهم گوشزد میکرد نیتت رو خراب نکن تو زندگیتو سپردی به خدا، بذار خود خدا برات درستش کنه.
شاید باورتون نشه اما من معجزه ی خدا رو با چشمای خودم دیدم.
بعد از مدتی خیر وبرکت بود که تو زندگیم سرازیر میشد.
همسرم شغلشو تغییر داد،کلی بنفعمون شد وبعد از اون بطرز معجزه اسایی بخاطر شغلش مجبور شد دانشگاه شرکت کنه و جالبتر اینکه،قبلا اصلا دوست نداشت من ادامه تحصیل بدم،
ولی حالا خودش بهم پیشنهاد داد....
بعد هم روابط اجتماعیش عالی شده بود و بخاطر شغلش با ادمای متدین رفت و امد داشت و کلا اخلاق و کردارش خیلی بهتر شد و الان یه همسر ایده ال برای منه و یه پدر ایده ال برای بچه هامه.
الان همه ی معیارهایی که قبلا برای همسرم میخواستم رو داره...
در صورتیکه اون پسرایی که اونزمان فکر میکردم میتونند زنهاشونو خوشبخت کنند یا در جا زدند یا پسرفت داشتند و الان خیلی زندگی خوبی برای زن و بچه هاشون نساختند.
ولی همسر من روز بروز در رفتارو کردار و بقیه ی جوانب پیشرفت کرد و
من الان حسابی احساس خوشبختی میکنم.
.
هر دختری که دم بخته همیشه بهش همون توصیه ی مادرمو میکنم. و در زندگیمم همیشه به احترام سفارش خدا هیچوقت روی حرف شوهرم حرفی نمیزنم و الحق که همیشه همسرمم به خوبی جواب این لطف من رو میده.
ان شاالله در پناه خدا خوشبخت و سعادتمند باشید
پایان.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸خطبه بخوان #زینب...
به یاد سردار دلها..🥺
#حاج_قاسم_سلیمانی
✍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥روایت جالب لیام نیسون بازیگر مشهور جهان و برنده اسکار از شنیدن صدای اذان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 امر به معروف دختر قلاده به گردن در مترو تهران
❌مد شدن قلاده ای به اسم چوکر (مورد استفاده در انحرافات جنسی مازوخیستی) بر گردن دختران جوان!
🔻تا همین چند سال پیش، فکر میکردید که کار به جایی بکشد که امر به معروف از دعوت به پوشاندن موی سر، به دعوت به عدم بستن قلاده بر انسان برسد؟!
🔻آری سیل ویرانگر فحشا و ابتذال مدرنیسم کار را به اینجا کشانده و عده ای با صورتی بازی، جاده صاف کن این سیل شده اند
⚠️سوالی که مطرح است این است که این ابزار چرا باید در جمهوری اسلامی ایران به فروش برسند؟!
🔹فروشگاه های مجازی این ابزار، آزادانه در شبکه های اجتماعی فعالند ...
رونالدو :
توی نوجوانی دکترها گفته بودن بیماری قلبی داری و تا آخر نمیتونی فوتبال بازی کنی
مسی :
وقتی بچه بودم دکتر ها گفتن اختلال رشد داری و تا آخر عمر نمیتونی فوتبال بازی کنی
ادیسون و انیشتین :
وقتی بچه بودیم معلم ها گفته بودن کند ذهن و غیر قابل یادگیری هستید
کوین ترودو :
پدرم جوشکار بود و خانواده فقیری داشتیم ولی الان مدیر ۶۰ تا شرکت هستم
✅ مهم نیست در چه شرایطی هستی فقط کافیه شروع کنی به تغییر 👌
سرنوشتی که خدا نوشته با اونی که مردم میگن خیلی فرق داره 🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر گاهی دعا میکنیم
🎙دکتر انوشه
چه کسی محروم است ؟؟
⭕محروم کسی است که :
میداند کسیکه ذکر :
"سبحان الله وبحمده" را 100 مرتبه بگوید
گناهانش بخشیده میشود گر چه به اندازه کف دریا باشد اما نمی گوید !
در صورتی که چند دقیقه بیشتر وقت نمی گیرد
⭕محروم ان کسی است :
که میداند با گفتن 7 مرتبه : "استغفر الله الذي لا إله الا هو الحي القيوم وأتوب إليه"
گناهانش بخشیده میشود حتی اگر از جبهه و جهاد فرار کرده باشد ، اما نمی گوید !؟
⭕محروم ان کسی است که :
میداند گفتن 3 مرتبه : " سبحان الله و بحمده " عدد خلقه و رضى نفسه و زنة عرشه و مداد كلماته.
از بزرگترین اذکار است و بیشترین پاداش با خود همراه دارد ، چند ثانیه وقت بیشتر نمی گیرد اما نمیگوید
⭕ محروم ان کسی است که میداند :
خواندن دو آیه آخر سوره بقره در شب
برای در امان ماندن برایش کفایت میکند
در صورتی که یک دقیقه وقت نمی گیرد اما نمی خواند
⭕محروم کسی است که میداند :
اگر بعد از هر نماز آیه الکرسی بخواند
جز مرگ چیز دیگر مانع ورودش به بهشت نمیشود ، اما نمی خواند در صورتی که یک دقیقه بیشتر وقت نمی گیرد
⭕محروم کسی است که می داند :
خواندن آیه الکرسی هنگام خواب , خداوند برایش تا طلوع صبح نگهبان قرار میدهد ,حتی شیطان بهش نزدیک هم نمیشود با وجود اینکه یک دقیقه بیشتر وقت نمی گیرد متاسفانه نمیخواند
⭕محروم کسی است که میداند :
با خواندن سه مرتبه سورة الاخلاص معادل یک ختم قرآن ثواب کسب میکند
اما نمی خواند
⭕ محروم کسی است که میداند :
استغفار کردن برای مردان و زنان مومن
یعنی بگوید : اللهم اغفر للمسلمين و المسلمات والمؤمنين والمؤمنات الأحياءمنهم والأموات .
به اندازه تمام مومنین خداوند نیکی برایش می نویسد اما نمی گوید
⭕محروم کسی است که می داند :
گفتن " سبحان الله والحمدلله ولا إله إلا الله و الله أكبر"
از آن چیزی که خورشید بر آن می تابد بهتر است اما نمی گوید
⭕محروم کسی است که میداند :
گفتن 10 مرتبه : "لاإله الاالله وحده لا شريگ له ، له الملگ وله الحمد وهوعلى گل شيءقدير"
بعد از نماز مغرب وبعد از نماز صبح
معادل آزاد کردن 4 برده از نوادگان حضرت اسماعيل عليه السلام است
اما نمی گوید
⭕محروم کسی است که می داند :
کسیکه بعد از شنیدن اذان این دعا را بخواند :
اللهم رب هذه الدعوة التامة والصلاة و القائمة آت محمداً الوسيلة والفضيلة و ابعثه مقاماً محموداً الذي وعدته ..
در روز قیامت شفاعت پیامبر ﷺ شامل حالش میشود اما نمی گوید
⭕محروم کسی است که می داند :
کسیکه این دعا را صبح و شام بخواند : " اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنْ الْهَمِّ وَالْحَزَنِ، وَ أَعُوذُ بِكَ مِنْ الْعَجْزِ وَالْكَسَلِ، وَأَعُوذُ بِكَ مِنْ الْجُبْنِ وَالْبُخْلِ، وَأَعُوذُ بِكَ مِنْ غَلَبَةِ الدَّيْنِ، وَ قَهْرِ الرِّجَالِ "
هم و غم و بدهکاریش بر طرف میشود
اما متاسفانه نمی خواند
⭕محروم کسی است که :
در 24 ساعت شبانه روز یک جزء قرآن نخواند در صورتیکه 20 دقيقة بیشتر وقت نمی گیرد اما نمی خواند
⭕ محروم کسی است که میداند :
طول شب تقرببا ( 11 ) ساعت است در این مدت زمان یک رکعت وتر نخواند در صورتیکه 3 دقیقه بیشتر زمان نمی برد.
⭕ محروم واقعی کسی است که میداند :
راهنمای خیر مانند انجام دهنده خیر است اما این پیام را ارسال نکند !
🔺تعجیل در فرج آقا امام زمان (عج) صلوات
تقصیر شماست 🪴
🪴 امروز به خاطرات بسیار جالب توجه و خواندنی برخورد کردم حيفم آمد آنرا فوروارد نکنم
پیشنهاد می کنم با قدری تأمل مطالعه فرمایید.
🛑 *تقصیر شماست.......*
در زمان دانش آموزی معلمی داشتیم به نام آقای سید مهدی موسوی كه در آمریكا تحصیل كرده و تازه به وطن بازگشته بود و از همین روی گاه و بیگاه خاطرات و تجربه هایی از سالهای زندگی در ایالت اوهایو نقل می كرد و این گفته ها به اقتضای دوره نوجوانی به دقت در ذهن ما ثبت و ضبط می شد.
ایشان می گفت: “یك روز در دانشگاه اعلام شد كه در ترم آینده مشاور اقتصادی رییس جمهوری سابق آمریكا -گمان می كنم *ریچارد نیكسون* - قرار است درسی را در این دانشگاه ارائه كند و حضور آن شخصیت نامدار و مشهور چنان اهمیتی داشت كه همه دانشجویان برای شركت در كلاس او صف بستند و ثبت نام كردند و اولین بار بود كه من دیدم برای چیزی صف تشكیل شده است.
به دلیل كثرت دانشجویان كلاس ها در آمفی تئاتر برگزار می شد و استاد كه هر هفته با هواپیما از واشنگتن می آمد دیگر فرصت آشنایی با یكایك دانشجویان را نداشت اما گاهی به طور اتفاقی و بر حسب مورد نام و مشخصات برخی را می پرسید.
در یكی از همان جلسات نخست به من خیره شد و چون از رنگ و روی من پیدا بود كه شرقی هستم از نام و زادگاهم پرسید و بعد برای این كه معلومات خود را به رخ دانشجویان بكشد قدری در باره شیعیان سخن گفت و البته در آن روزگار كه كمتر كسی با اسلام علوی آشنا بود همین اندازه هم اهمیت داشت، ولی در سخن خود قدری از علی علیه السلام با لحن نامهربانانه و نادرستی یاد كرد.
این موضوع بر من گران آمد و برای آگاه كردن او ترجمه انگلیسی نهج البلاغه را تهیه كردم و هفته های بعد به منشی دفتر اساتید سپردم تا هدیه مرا او برساند.
در جلسات بعد دیگر فرصت گفت و گویی پیش نیامد و من هم تصور می كردم كه یا كتاب به دست او نرسیده و یا از كار من ناراحت شده و به همین دلیل تقریبا موضوع را فراموش كردم.
روزی از روزهای آخر ترم در كافه دانشگاه مشغول گفتگو با دوستانم بودم كه نام من برای مراجعه به دفتر اساتید و ملاقات با همان شخصیت مهم و مشهور از بلندگو اعلام شد، با دلهره و نگرانی به دفتر اساتید رفتم و هنگامی كه وارد اتاقش شدم با دیدن ناراحتی و چهره درهم رفته اش بیشتر ترسیدم.
با دیدن من روزنامه ای كه در دست داشت به طرف من گرفت و گفت می بینی؟ نگاه كن! وقتی به تیتر درشت روزنامه نگاه كردم خبر و تصویر دردناك خودسوزی یك جوان را در وسط خیابان دیدم.
او در حالی كه با عصبانیت قدم می زد گفت: می دانی علت درماندگی و بیچارگی این جوانان آمریكایی چیست؟ بعد به جریانات اجتماعی رایج و فعال آن روزها مانند هیپی گری و موسیقی های اعتراضی و آسیب های اخلاقی اشاره كرد و سپس ادامه داد: همه اینها به خاطر تقصیر و كوتاهی شماست!
من با اضطراب سخن او را می شنیدم و با خود می گفتم: خدایا، چه چیزی در این كتاب دیده و خوانده كه چنین برافروخته و آشفته است؟
او سپس از نهج البلاغه یاد كرد و گفت: از وقتی هدیه تو به دستم رسیده در حال مطالعه آن هستم و مخصوصا فرمان علی بن ابیطالب به مالك اشتر را كپی گرفته ام و هر روز می خوانم و عبارات آن را هنگام نوشیدن قهوه صبحانه مرور می كنم تا جایی كه همسرم كنجكاو شده و می پرسد این چه چیزی است كه این قدر تو را به خود مشغول كرده است؟
بعد هم شگفتی و اعجاب خود را بیان كرد و گفت: من معتقدم اگر امروز همه نخبگان سیاسی و حقوقدانان و مدیران جمع شوند تا نظام نامه ای برای اداره حكومت بنویسند، نمی توانند چنین منشوری را تدوین كنند كه قرنها پیش نگاشته شده است!
دوباره به روزنامه روی میز اشاره كرد و گفت: می دانی درد امثال این جوان كه زندگی شان به نابودی می رسد چیست؟ آنها نهج البلاغه را نمی شناسند!
آری، *تقصیر شماست كه علی را برای خود نگهداشته اید و پیام علی را به این جوانان نرسانده اید!*
دلیل آشوب و پریشانی در خیابانهای آمریكا، محرومیت این مردم از پیام جهان ساز و انسان پرور نهج البلاغه است.”
این داستان را در سن دوازده سالگی از معلم خود شنیدم، اما سالها بعد از آن وقتی كه برای جشنواره “باران غدیر” در تهران میزبان مرحوم پروفسور دهرمندرنات نویسنده و شاعر برجسته هندی بودیم چیزی گفت كه حاضران در جلسه را به گریه آورد و مرا به آن خاطره دوران نوجوانی برد.
پیرمرد هندو در حالی كه بغض كرده بود و قطرات اشك در چشمانش حلقه زده بود از مظلومیت علی بن ابی طالب یاد كرد و با اشاره به مشكلات گوناگون اجتماعی در كشورهای مختلف جهان گفت: “شما در معرفی امام علی و نهج البلاغه موفق نبوده اید! *باید پیام های امام علی را چون سیم كشی برق و لوله كشی آب به دسترس یكایك انسانها در كشورها و جوامع مختلف رساند !*
به عشق امیرالمومنین نشر دهید 🌷🌷🌷
ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ ﮔﺎﻫﯽ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺩﻡ ﺩﺳﺘﻤﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻧﻤﯿﺒﯿﻨﯿﻤﺶ!
ﮐﻪ ﺣﺴﺶ ﻧﻤﯿﮑﻨﯿﻢ!
ﭼﺎﯾﯽای ﮐﻪ ﻣﺎﺩﺭ ﺑﺮﺍﯾﻤﺎﻥ ﻣﯿﺮﯾﺨﺖ ﻭ ﻣﯿﺨﻮﺭﺩﯾﻢ، ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ ﺑﻮﺩ...
ﺩﺳﺘﻬﺎﯼ ﺑﺰﺭﮒ ﻭ ﺯﺑﺮ ﺑﺎﺑﺎ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻦ، ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ ﺑﻮﺩ...
ﺧﻨﺪﻩﻫﺎﯼ ﮐﻮﺩﮐﯿﻬﺎﻣﺎﻥ، ﺷﯿﻄﻨﺖﻫﺎ، ﺁﻫﻨﮓﻫﺎﯼ ﻧﻮﺟﻮﻭﺍﻧﯿﻤﺎﻥ، ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ ﺑﻮﺩ...
ﺍﻣﺎ ﻧﺪﯾﺪﯾﻢ ﻭ ﺁﺭﺍﻡ ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭﺷﺎﻥ ﮔﺬﺷﺘﯿﻢ...
ﭼﺎﯼ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻏُﺮﻏﺮ ﺧﻮﺭﺩﯾﻢ ﮐﻪ ﮐﻤﺮﻧﮓ ﯾﺎ ﭘﺮ ﺭﻧﮓ ﺍﺳﺖ!
ﺳﺮﺩ ﯾﺎ ﺩﺍﻍ ﺍﺳﺖ!
ﺯﻭﺭ ﺯﺩﯾﻢ ﺗﺎ ﺩﺳﺘﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺑﺎﺑﺎ ﺟﺪﺍ ﮐﻨﯿﻢ ﻭ ﺁﺳﻮﺩﻩ ﺑﺪﻭﯾﻢ!
ﮔﻔﺘﻨﺪ ﺳﺎﮐﺖ ، ﻣﺮﺩﻡ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻩﺍﻧﺪ ﻭ ﻣﺎ ﻏﺮ ﻏﺮ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﻭ ﺗﻮﭘﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﺤﮑﻤﺘﺮ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﮐﻮﺑﯿﺪﯾﻢ!
ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ ﺭﺍ ﻧﺪﯾﺪﯾﻢ ﯾﺎ ﻧﺨﻮﺍﺳﺘﯿﻢ ﺑﺒﯿﻨﯿﻢ ﺷﺎﯾﺪ!
ﺍﻣﺎ ﺣﺎﻻ، ﺭﻓﯿﻖ ﺟﺎﻧﻢ، ﻫﺮ ﮐﺠﺎ ﮐﻪ ﻫﺴﺘﯽ، ﻫﺮ ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻟﻪ ﮐﻪ ﻫﺴﺘﯽ، ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭﯾﻬﺎﯼ ﺗﻤﺎﻡ ﻧﺸﺪﻧﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﻪﻣﺎﻥ ﺩﺍﺭﯾﻢ،
ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺭﺍ، ﻗﺪﺭ ﺑﺪﺍﻥ...
ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽﻫﺎﯼ ﮐﻮﭼﮑﺖ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﺎﺱ ﻭ ﺑﻔﻬﻢ ﻭ ﺑﺎﻭﺭ ﮐﻦ.
ﺭﻭﺯ ﻋﺸﻖ ﺭﺍ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﮐﻦ، ﺑﺮﺍﯼ ﺑﻮﯾﯿﺪﻥ ﺩﺍﻣﺎﻥ ﻣﺎﺩﺭﺕ ﮐﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﺩﺍﺭﯾﺶ،
ﺑﺮﺍﯼ ﺑﻮ..ﺳﯿﺪﻥ ﺩﺳﺖ ﭘﺪﺭﺕ ﮐﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﻧﻤﯿﻠﺮﺯﺩ،
ﻫﻨﻮﺯ ﻫﺴﺖ،
ﺑﻬﺎﻧﻪ ﮐﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﻪ ﺁﻏﻮﺵ ﮐﺸﯿﺪﻥ ﯾﮏ ﺩﻭﺳﺖ،
ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻘﺪﯾﻢ ﯾﮏ ﺷﺎﺧﻪ ﮔﻞ ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺮﺕ،
ﯾﺎ ﯾﮏ ﺑﻮﺳﻪٔ ﭘﻨﻬﺎﻧﯽ ﺣﺘﯽ،
ﺭﻓﯿﻖ ﺟﺎﻧﻢ! ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽﻫﺎ ﻣﺎﻧﺪﻧﯽ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ،
ﺍﻣﺎ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﺗﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﺯﻧﺪﮔﯿﺸﺎﻥ ﮐﺮﺩ، ﻧﻔﺴﺸﺎﻥ ﮐﺸﯿﺪ.
ﯾﺎﺩﻣﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ ﻋﺸﻖ ﺍﺳﺖ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من هر وقت این کلیپو دیدم ، بغض کردم💔 ..
دمی حال خوب ..
🌸🍃🍃🍃🌸🌸
بعداز ظهر که آقاجان از خواب بیدار می شد، خانم جان می رفت سراغ ریختن چای.
آقاجان به هیجانی می رفت سمت گلهای باغچه، شاخه گلی شمعدانی، اطلسی یا رز می چید و می گذاشت کنار فنجان خانم جان.
فنجان چای را که از دست خانم جان می گرفت پشت دستان خانم جان را می بوسید و با صدای بلند برایش می خواند: خانم جان چقده گله کمرش باریک دستهاش کپله ... .
خانم جان چشمانش به ما نوه ها که می خورد با همان دستهای سفید و کپلش می کوباند روی لپ های گلبهی رنگش که آقاجان بس کن.
اما آقا جان این بار دستانش را در هوا بالا و پایین می چرخاند به ما نگاه می کرد و دوباره می خواند: خانم جان چقده گله کمرش باریک دستهاش کپله...
و ما دور تا دورشان می رقصیدیم و کمر تکان می دادیم.
ما زیباترین عاشقانه های دنیا را همین جا در خانه خانم جان و آقاجان به تماشا نشستیم و یاد گرفتیم، نه از هالیود نه از بالیود.
💠 استاد فیاض بخش:
⭕️ ثانیههای عمر ما، ذرههای عمر ما هستند که روز به روز و لحظه به لحظه، از دست ما میرود و ما قدم به قدم به مرگ نزدیک میشویم.
🌀 نماز شبی که مال دیشب بود، تمام شد؛ حواست باشد نماز شب بعدی را از دست ندهی!
💢این نمازی را که باید با حضور قلب میخواندی، از دست رفت، حواست را جمع کن نماز بعدی را درست بخوانی؛
♨️ اما بدان 👇👇
که به اندازه همین نمازی که از دست دادی، عقب افتادی!
#نماز_شب_را_به_نیت_ظهور_میخوانیم💞
دوست من
☘️مواظب باش، نگرانیها، برات عادت نشه....
🍀چون نگرانی مثل سرطان، از یه ذره، شروع میشه و یواش یواش، کل روح و روانت را پر میکنه...
✅برای شکستن عادت نگرانی:
1️⃣اول: ببین چی باعث نگرانیت شده؟ و تلاش کن که برطرفش کنی.
2️⃣دوم: ببین با چی، نگرانیت برطرف میشه؟ و تلاش کن که بدستش بیاری.
3️⃣سوم: فرصت نده نگرانی در وجودت رخنه کنه و وقتی به سراغت آمد، یه نفس عمیق بکش و سریع به خودت بگو: «برا چی باید نگران باشم؟» ...«هیچ جای نگرانی نیست» ....«الان درستش میکنم.... نگران نباشیا»..