- یک صبح سرد زمستانی از خواب بیدار شویم، پشت پنجره سفید باشد، همانموقع یکی فریاد بزند، آخ جون مدرسهها تعطیله، بریم برفبازی!
- دو هفته مانده به عید مدارس را تعطیل کنند، پیک شادی به دست و خوشحال، دست هم را بگیریم و به خانه برگردیم.
🌸🍃🌸🍃
- یک عصر خنک پاییز، کل تکالیف فردامان را مرتب و درست نوشتهباشیم، برویم دنبال بچهی همسایه که "من مشقهام را نوشتم، بریم بازی؟"
- یکی از بچههای کلاس با ذوق خبر بیاورد که معلم گفته درس نمیدم، امروز بهجای ریاضی، ورزش دارید.
- اواخر شهریور باشد، بابا با یک پلاستیک پر از کیف و دفتر و کتاب و جلد و لوازمالتحریر از راه برسد و بوی تازگی پاککن و کتابها بپیچد توی اتاق.
- گرسنه و خسته از مدرسه برگردیم خانه، در را باز کنیم و ببینیم مامان سفره را تازه پهن کرده و بوی خوشِ قرمهسبزی، بزاقمان را تحریک کند به ترشح.
- تولدت باشد، شمعها روی کیکی که مامان برایت پخته چشمک بزنند، چشمانت را ببندی و قبل از فوت کردنشان، کلی آرزوهای خوب کنی.
- تمام مدرسه صف کشیدهاند توی حیاط، همه جا تزئین شده، مدیر مدرسه میکروفن را به دست گرفته تا اسامی شاگردهای اول تا سوم را اعلام کند، تو با ذوق، قند توی دلت آب کنی و حواست به جوایز کادوپیچ شده باشد و فکر کنی کدامشان برای توست و توی آن چه میتواند باشد!
- تابستان، خانهی مادربزرگ، همهی اهل فامیل جمع و فضا برای خواب کم باشد، رختخواب بچهها را توی ایوان پهن کنند، شب با کلی داستان و حرف و خندهی دسته جمعی بخوابی و در گرگ و میش صبح و با نسیم آرام و هیاهوی گنجشکها در حالی که پتو از روت کنار افتاده و سردت شده بیدار
دیروز سالگرد شهادت آیت الله دستغیب هست.
🔹 این خانم ۲۱ساله به اسم «گوهر ادب آواز» به خودش بمب میبنده و به عنوان یک زن باردار وانمود میکنه که باید مسئلهی مهمی رو با شهید دستغیب درمیون بذاره و اینجوری از حلقه محافظان شهید عبور میکنه. وقتی نزدیک شده با کشیدن ضامن خودشو هلاک و آیتالله دستغیب و ۱۲ نفر دیگه رو به شهادت میرسونه.
🔹 بله دوستان شستشوی مغزی باعث میشه یک نفر تو سن کم تبدیل به جنایتکار بشه، پس بیخود از سن کم یک نفر به عنوان دلیل برای بیگناهیش استفاده نکنید.
#خورش_کرفس_با_مرغ
یه خورش خوشمزه و راحت.
به سرعت برق آماده میشه
تا شما یه سالاد درست کنیبن یا ماست و سبزی و به قول قدیمیا اسباب سفره رو آماده کنیبن و برنجتون دم بکشه خورشتون آماده ست
مواد لازم:
فیله ی مرغ
ساقه ی جوان کرفس تازه یا کرفس سرخ شده ی فریزری
نعنا جعفری سرخ شده
پیاز
ادویه
رب نارنج یا آب نارنج
دستور:
پیاز و خرد کنیبن .
با روغن و زردچوبه و فلفل سیاه تفت بدین.
ساقه های جوان کرفس و بهش اضافه کنیبن تفت بدین.
فیله ها رو اضافه کنیبن.
رنگش که عوض شد،سبزی سرخ شده رو اضافه کنیبن.
آب جوش بریزین،اجازه بدین بپزه.
در آخر رب نارنج و نمک و اضافه کنیبن.
بسته به سلیقه ،ترش و تندش کنیبن
کته فراموش نشه،نووووش جان❤️
🔴 #فرق_این_خدا_با_آن_خدا
👱 پسری با اخلاق و نیکسیرت، اما #فقیر به خواستگاری دختری میرود...
👨 پدر دختر گفت:
تو فقیری و دخترم طاقت رنج و #سختی ندارد، پس من به تو دختر نمیدهم...!!
👱پسری #پولدار، اما بدکردار به خواستگاری همان دختر میرود...
👨 پدر دختر با ازدواج #موافقت میکند و در مورد اخلاق پسر میگوید: انشاءالله خدا او را #هدایت میکند...!
👱 دختر گفت:
پدر جان؛ مگر خدایی که #هدایت میکند، با خدایی که روزی میدهد #فرق دارد؟؟!!!!...
💠امام صادق علیه السلام فرمودند:
هر که از ترس #تهیدستی ازدواج نکند ، به خدای متعال گمان بد برده است. خدای متعال میفرماید: «اگر #تهیدست باشد خداوند از #فضل خود توانگرشان میسازد.»
📙 تفسیر نورالثقلین،ج۳، ص۵۹۷
⭕ جمعیت ایران با سرعت غیرقابلباوری به سمت سالمندی پیش میرود
🔸️دلبری، رئیس انجمن علمی سالمندان:
🔹️جمعیت ایران با سرعت غیرقابلباوری به سمت سالمندی پیش میرود و در این میان سیاستهای جوانی جمعیت با توجه به مشکلات اقتصادی و سیاستگذاریهای داخلی و بینالمللی با چالشهای متعددی روبهرو شده است.
🔹️در سال ۶۰، فرزندآوری را تشویق کردیم، اما آن زمان فکری برای ۲۰ سال آینده نشد. در حال حاضر ۸۰ هزار سالمند مجرد داریم، اما در آینده این رقم به ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر میرسد.
🔹️سونامی سالمندی، زلزله تهران نیست که بگویم شاید بیایید. حاکمیت باید به مسئله سالمندی ورود کند.
سردار رفیعی فرمانده سپاه صاحب الامر ۱۴۰۰/۱۰/۹
حاج قاسم در سوریه از جایی عبور می کرد، ماشینی دید که خراب شده، نزدیک رفت دید آقایی به همراه خانم حامله اش که وضع حملش هم نزدیکه داخل ماشین هستند،
چراغ انداخت چهره مرد رو که دید هر دو همدیگر رو شناختند! او سردار سلیمانی را شناخت و سردار هم او را که فرمانده ی یک بخش عظیمی از #داعش بود شناخت! سردار دستور داد خانم رو به بیمارستان برسانند و ماشین را هم به تعمیرگاه...
خود سردار هم دنبال کار خودش رفت!
چند روز بعد به سردار خبر دادند آقایی با دسته گل آمده و می خواهد شما را ببیند!
وقتی سردار آمد، دید همون فرمانده داعش هست، که به سردار میگه به ما گفتند ایرانی ها ناموس شما را ببینند سر می برند و... اما من دیدم تو به زن حامله ام و من کمک کردی..
۶۰۰۰هزار نیروی من اسلحه را زمین گذاشتند و همه در خدمت شما هستیم!
#نقل_خاطره_توسط_سردار_رفیعی
#مکتب_حاج_قاسم