eitaa logo
کانال استاد شهریار
122 دنبال‌کننده
100 عکس
20 ویدیو
1 فایل
این کانال درباره اشعار ترکی ، فارسی و خصوصا حیدر بابا یا استاد شهریار است @Jm135058
مشاهده در ایتا
دانلود
زمستان پوستین افزود بر تن کدخدایان را ولیکن پوست خواهد کند ما یک لا قبایان را ره ماتم سرای ما ندانم از که می پرسد زمستانی که نشناسد در دولت سرایان را به دوش از برف بالاپوش خز ارباب می آید که لرزاند تن عریان بی برگ و نوایان را به کاخ ظلم باران هم که آید سر فرود آرد ولیکن خانه بر سر کوفتن داند گدایان را طبیب بی مروت کی به بالین فقیر آید که کس در بند درمان نیست درد بی دوایان را به تلخی جان سپردن در صفای اشک خود بهتر که حاجت بردن ای آزاده مرد این بی صفایان را به هر کس مشکلی بردیم و از کس مشکلی نگشود کجا بستند یا رب دست آن مشکل گشایان را نقاب آشنا بستند کز بیگانگان رستیم چو بازی ختم شد بیگانه دیدیم آشنایان را به هر فرمان آتش عالمی در خاک و خون غلطید خدا ویران گذارد کاخ این فرمانروایان را به کام محتکر روزی مردم دیدم وگفتم که روزی سفره خواهدشد شکم این اژدهایان را به عزت چون نبخشیدی به ذلت می ستانندت چرا عاقل نیندیشد هم از آغاز پایان را حریفی با تمسخر گفت زاری شهریارا بس که میگیرند در شهر و دیار ما گدایان را ✅ کانال استاد شهریار 🆔 @ChShahriar
#حيدر_بابا حیدربابا ، ایگیت اَمَک ایتیرمز عؤموْر کئچر ، افسوس بَرَه بیتیرمز نامرد اوْلان عؤمری باشا یئتیرمز بیزده ، واللاه ، اونوتماریق سیزلری گؤرنمسک حلال ائدوْن بیزلری ✅ کانال استاد شهریار 🆔 @ChShahriar
دگر درمان دردش دیر شد دل چه زود از سِیر عالم سیر شد دل دل پیران جوان دیدمـ ولی من ... جوان بودم که ناگه پیر شد دل ✅ کانال استاد شهریار 🆔 @ChShahriar
بیداد رفت لاله بر باد رفته را یا رب خزان چه بود بهار شکفته را هر لاله ای که از دل این خاکدان دمید نو کرد داغ ماتم یاران رفته را جز در صفای اشک دلم وا نمی شود باران به دامن است هوای گرفته را وای ای مه دو هفته چه جای محاق بود آخر محاق نیست که ماه دو هفته را برخیز لاله بند گلوبند خود بتاب آورده ام به دیده گهرهای سفته را ای کاش ناله های چو من بلبلی حزین بیدار کردی آن گل در خاک خفته را گر سوزد استخوان جوانان شگفت نیست تب موم سازد آهن و پولاد تفته را یارب چها به سینه این خاکدان در است کس نیست واقف اینهمه راز نهفته را راه عدم نرفت کس از رهروان خاک چون رفت خواهی اینهمه راه نرفته را لب دوخت هر کرا که بدو راز گفت دهر تا باز نشنود ز کس این راز گفته را لعلی نسفت کلک در افشان شهریار در رشته چون کشم در و لعل نسفته را ✅ کانال استاد شهریار 🆔 @ChShahriar
حیدربابا ، میراژدر سَسلننده کَند ایچینه سسدن - کوْیدن دوْشنده عاشیق رستم سازین دیللندیرنده یادوندادی نه هؤلَسَک قاچاردیم قوشلار تکین قاناد آچیب اوچاردیم ✅ کانال استاد شهریار 🆔 @ChShahriar
خوشست پیری اگر مانده بود جان جوانی ولی ز بخت بد از من نه جسم ماند و نه جانی چو من به کنج ریاضت خزیده را چه تفاوت کزان کرانه بهاری گذشت یا که خزانی ✅ کانال استاد شهریار 🆔 @ChShahriar
شنگیل آوا یوردی ، عاشیق آلماسی گاهدان گئدوب ، اوْردا قوْناق قالماسی داش آتماسی ، آلما ، هیوا سالماسی قالیب شیرین یوخی کیمین یادیمدا اثر قویوب روحومدا ، هر زادیمدا ✅ کانال استاد شهریار 🆔 @ChShahriar
یار و همسر نگرفتم که گرو بود سرم تو شدی مادر و من با همه پیری پسرم تو جگر گوشه هم از شیر بریدی و هنوز من بیچاره همان عاشق خونین جگرم خون دل میخورم و چشم نظر بازم جام جرمم این است که صاحبدل و صاحبنظرم منکه با عشق نراندم به جوانی هوسی هوس عشق و جوانیست به پیرانه سرم پدرت گوهر خود تا به زر و سیم فروخت پدر عشق بسوزد که در آمد پدرم عشق و آزادگی و حسن و جوانی و هنر عجبا هیچ نیرزید که بی سیم و زرم هنرم کاش گره بند زر و سیمم بود که به بازار تو کاری نگشود از هنرم را همه عالم به در امروز از شهر من خود آن سیزدهم کز همه عالم به درم تا به دیوار و درش تازه کنم عهد قدیم گاهی از کوچه معشوقه خود می گذرم تو از آن دگری رو که مرا یاد تو بس خود تو دانی که من از کان جهانی دگرم از شکار دگران چشم و دلی دارم سیر شیرم و جوی شغالان نبود آبخورم خون دل موج زند در جگرم چون یاقوت شهریارا چه کنم لعلم و والا گهرم ✅ کانال استاد شهریار 🆔 @ChShahriar
گوهر فروش .mp3
2.1M
سیزده را همه عالم به در امروز از شهر من خود آن سیزدهم کز همه عالم به درم ✅ کانال استاد شهریار 🆔 @ChShahriar
شب به هم درشکند زلف چلیپائی را صبحدم سردهد انفاس مسیحائی را گر از آن طور تجلی به چراغی برسی موسی دل طلب و سینه سینائی را گر به آئینه سیماب سحر رشک بری اشک سیمین طلبی آینه سیمائی را رنگ رؤیا زده ام بر افق دیده و دل تا تماشا کنم آن شاهد رؤیائی را از نسیم سحر آموختم و شعله شمع رسم شوریدگی و شیوه شیدائی را جان چه باشد که به بازار تو آرد عاشق قیمت ارزان نکنی گوهر زیبائی را طوطیم گوئی از آن قند لب آموخت سخن که به دل آب کند شکر گویائی را دل به هجران تو عمریست شکیباست ولی بار پیری شکند پشت شکیبائی را شب به مهتاب رخت بلبل و پروانه وگل شمع بزم چمنند انجمن آرائی را صبح سرمی کشد از پشت درختان خورشید تا تماشا کند این بزم تماشائی را جمع کن لشکر توفیق که تسخیر کنی شهریارا قرق عزلت و تنهائی را ✅ کانال استاد شهریار 🆔 @ChShahriar
# حیدر_بابا حیدربابا ، قوری گؤلوْن قازلاری گدیکلرین سازاخ چالان سازلاری کَت کؤشنین پاییزلاری ، یازلاری بیر سینما پرده سی دیر گؤزوْمده تک اوْتوروب ، سئیر ائده رم اؤزوْمده ✅ کانال استاد شهریار 🆔 @ChShahriar
آشیان در سر زلف تو کند طایر قدس که نهال قد چون شاخه طوبا داری جز دل تنگ من ای مونس جان جای تو نیست تنگ مپسند دلی را که در او جاداری ✅ کانال استاد شهریار 🆔 @ChShahriar
جوانی شمع ره کردم که جویم زندگانی را نجستم زندگانی را و گم کردم جوانی را کنون با بار پیری آرزومندم که برگردم به دنبال جوانی کوره راه زندگانی را به یاد یار دیرین کاروان گم کرده رامانم که شب در خواب بیند همرهان کاروانی را بهاری بود و ما را هم شبابی و شکر خوابی چه غفلت داشتیم ای گل شبیخون جوانی را چه بیداری تلخی بود از خواب خوش مستی که در کامم به زهرآلود شهد شادمانی را سخن با من نمی گوئی الا ای همزبان دل خدایا با که گویم شکوه بی همزبانی را نسیم زلف جانان کو که چون برگ خزان دیده به پای سرو خود دارم هوای جانفشانی را به چشم آسمانی گردشی داری بلای جان خدا را بر مگردان این بلای آسمانی را نمیری شهریار از شعر شیرین روان گفتن که از آب بقا جویند عمر جاودانی را ✅ کانال استاد شهریار 🆔 @ChShahriar
حیدربابا ، قره چمن جاداسی چْووشلارین گَلَر سسی ، صداسی کربلیا گئدنلرین قاداسی دوْشسون بو آج یوْلسوزلارین گؤزوْنه تمدّونون اویدوخ یالان سؤزوْنه ✅ کانال استاد شهریار 🆔 @ChShahriar
مهربانی هم بلد بودی عجب نامهربان بعد عمری یادت افتاده که یاری داشتی وقت رفتن بغض کردی خیره ماندی سوی من شاید از دیوانه ی خود انتظاری داشتی ✅ کانال استاد شهریار 🆔 @ChShahriar
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا نوشداروئی و بعد از مرگ سهراب آمدی سنگدل این زودتر می خواستی حالا چرا عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست من که یک امروز مهمان توام فردا چرا نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم دیگر اکنون با جوانان نازکن با ما چرا وه که با این عمرهای کوته بی اعتبار این همه غافل شدن از چون منی شیدا چرا شور فرهادم به پرسش سر به زیر افکنده بود ای لب شیرین جواب تلخ سربالا چرا ای شب هجران که یک دم در تو چشم من نخفت اینقدر با بخت خواب آلود من لالا چرا آسمان چون جمع مشتاقان پریشان می کند در شگفتم من نمی پاشد ز هم دنیا چرا در خزان هجر گل ای بلبل طبع حزین خامشی شرط وفاداری بود غوغا چرا شهریارا بی حبیب خود نمی کردی سفر این سفر راه قیامت میروی تنها چرا ✅ کانال استاد شهریار 🆔 @ChShahriar
حیدربابا ، شیطان بیزی آزدیریب محبتی اوْرکلردن قازدیریب قره گوْنوْن سرنوشتین یازدیریب سالیب خلقی بیر-بیرینن جانینا باریشیغی بلشدیریب قانینا ✅ کانال استاد شهریار 🆔 @ChShahriar
. مهربانی هم بلد بودی عجب نامهربان بعد عمری یادت افتاده که یاری داشتی وقت رفتن بغض کردی خیره ماندی سوی من شاید از دیوانه ی خود انتظاری داشتی ✅ کانال استاد شهریار 🆔 @ChShahriar
ناکامیها.mp3
673K
. ✅ زندگی شد من و یک سلسله ناکامیها مستم از ساغر خون جگر آشامیها بسکه با شاهد ناکامیم الفتها رفت شادکامم دگر از الفت ناکامیها بخت برگشته ما خیره سری آغازید تا چه بازد دگرم تیره سرانجامیها دیرجوشی تو در بوته هجرانم سوخت ساختم این همه تا وارهم از خامیها تا که نامی شدم از نام نبردم سودی گر نمردم من و این گوشه گمنامیها نشود رام سر زلف دل آرامم دل ای دل از کف ندهی دامن آرامیها باده پیمودن و راز از خط ساقی خواندن خرم از عیش نشابورم و خیامیها شهریارا ورق از اشک ندامت میشوی تا که نامت نبرد در افق نامیها ✅ کانال استاد شهریار 🆔 @ChShahriar
گؤز یاشینا باخان اوْلسا ، قان آخماز انسان اوْلان خنجر بئلینه تاخماز آمما حئییف کوْر توتدوغون بوراخماز بهشتیمیز جهنّم اوْلماقدادیر ! ذی حجّه میز محرّم اوْلماقدادیر ! ✅ کانال استاد شهریار 🆔 @ChShahriar
. آخرم رام نشد چشم غزالی وحشی گر چه انگیختم از هر غزلی غوغایی ✅ کانال استاد شهریار 🆔 @ChShahriar
طبعم از لعل تو آموخت در افشانیها ای رخت چشمه خورشید درخشانیها سرو من صبح بهار است به طرف چمن آی تا نسیمت بنوازد به گل افشانیها گر بدین جلوه به دریاچه اشگم تابی چشم خورشید شود خیره ز رخشانیها دیده در ساق چو گلبرگ تو لغزد که ندید مخمل اینگونه به کاشانه کاشانیها دارم از زلف تو اسباب پریشانی جمع ای سر زلف تو مجموع پریشانیها رام دیوانه شدن آمده درشان پری تو به جز رم نشناسی ز پریشانیها شهریارا به درش خاک نشین افلاکند وین کواکب همه داغند به پیشانیها ✅ کانال استاد شهریار 🆔 @ChShahriar
. ✅ خزان یئلی یارپاخلاری تؤکنده هنگامِي كه باد پائيزي برگ درختان را می ريزد بولوت داغدان یئنیب ، کنده چؤکنده مه از سوی کوه بر سرِ دِه مي‎نشيند شیخ الاسلام گؤزل سسین چکنده شيخ الاسلام هنگام مناجات خواني صداي زيبايش را مي‎كشد نیسگیللی سؤز اوْرکلره دَیَردی اين نواي خوش بر دلها اثر مي‎كرد آغاشلار دا آللاها باش اَیَردی از نواي خوش درختان هم براي خداوند خم شده و تعظيم مي‎كردند ✅ کانال استاد شهریار 🆔 @ChShahriar
. ساز من از شاخ سروی جنگلی است کو به جنگل سرو چرخ افراخته است چتر بال افشان و خوش خوان سالها بر سرش مرغان جنگل تاخته است در خلال شاخ و برگش بلبلان در بهاران آشیان ها ساخته است ✅ کانال استاد شهریار 🆔 @ChShahriar
. ✅ زین همرهان همراز من تنها توئی تنها بیا باشد که در کام صدف گوهر شوی یکتا بیا یارب که از دریا دلی خود گوهر یکتا شوی ای اشک چشم آسمان در دامن دریا بیا ما ره به کوی عافیت دانیم و منزلگاه انس ای در تکاپوی طلب گم کرده ره با ما بیا ای ماه کنعانی ترا یاران به چاه افکنده اند در رشته پیوند ما چنگی زن و بالا بیا مفتون‌خویشم‌کردی‌ازحالی‌که‌آن‌شب داشتی بار دگر آن حال را کردی اگر پیدا بیا شرط هواداری ما شیدائی و شوریدگیست گر یار ما خواهی شدن شوریده و شیدا بیا در کار ما پروائی از طعن بداندیشان مکن پروانه گو در محفل این شمع بی پروا بیا کنجی‌است‌مارا فارغ از شور و شر دنیای دون اینجا چو فارغ گشتی از شور و شر دنیا بیا گر شهریاری خواهی و اقلیم جان از خاکیان چون قاف دامن باز چین زیر پر عنقا بیا ✅ کانال استاد شهریار 🆔 @ChShahriar