✅#داغ_لاله
بیداد رفت لاله بر باد رفته را
یا رب خزان چه بود بهار شکفته را
هر لاله ای که از دل این خاکدان دمید
نو کرد داغ ماتم یاران رفته را
جز در صفای اشک دلم وا نمی شود
باران به دامن است هوای گرفته را
وای ای مه دو هفته چه جای محاق بود
آخر محاق نیست که ماه دو هفته را
برخیز لاله بند گلوبند خود بتاب
آورده ام به دیده گهرهای سفته را
ای کاش ناله های چو من بلبلی حزین
بیدار کردی آن گل در خاک خفته را
گر سوزد استخوان جوانان شگفت نیست
تب موم سازد آهن و پولاد تفته را
یارب چها به سینه این خاکدان در است
کس نیست واقف اینهمه راز نهفته را
راه عدم نرفت کس از رهروان خاک
چون رفت خواهی اینهمه راه نرفته را
لب دوخت هر کرا که بدو راز گفت دهر
تا باز نشنود ز کس این راز گفته را
لعلی نسفت کلک در افشان شهریار
در رشته چون کشم در و لعل نسفته را
✅ کانال استاد شهریار
🆔 @ChShahriar
✅#حيدر_بابا
حیدربابا ، میراژدر سَسلننده
کَند ایچینه سسدن - کوْیدن دوْشنده
عاشیق رستم سازین دیللندیرنده
یادوندادی نه هؤلَسَک قاچاردیم
قوشلار تکین قاناد آچیب اوچاردیم
✅ کانال استاد شهریار
🆔 @ChShahriar
✅#حيدر_بابا
شنگیل آوا یوردی ، عاشیق آلماسی
گاهدان گئدوب ، اوْردا قوْناق قالماسی
داش آتماسی ، آلما ، هیوا سالماسی
قالیب شیرین یوخی کیمین یادیمدا
اثر قویوب روحومدا ، هر زادیمدا
✅ کانال استاد شهریار
🆔 @ChShahriar
✅#گوهر_فروش
یار و همسر نگرفتم که گرو بود سرم
تو شدی مادر و من با همه پیری پسرم
تو جگر گوشه هم از شیر بریدی و هنوز
من بیچاره همان عاشق خونین جگرم
خون دل میخورم و چشم نظر بازم جام
جرمم این است که صاحبدل و صاحبنظرم
منکه با عشق نراندم به جوانی هوسی
هوس عشق و جوانیست به پیرانه سرم
پدرت گوهر خود تا به زر و سیم فروخت
پدر عشق بسوزد که در آمد پدرم
عشق و آزادگی و حسن و جوانی و هنر
عجبا هیچ نیرزید که بی سیم و زرم
هنرم کاش گره بند زر و سیمم بود
که به بازار تو کاری نگشود از هنرم
#سیزده را همه عالم به در امروز از شهر
من خود آن سیزدهم کز همه عالم به درم
تا به دیوار و درش تازه کنم عهد قدیم
گاهی از کوچه معشوقه خود می گذرم
تو از آن دگری رو که مرا یاد تو بس
خود تو دانی که من از کان جهانی دگرم
از شکار دگران چشم و دلی دارم سیر
شیرم و جوی شغالان نبود آبخورم
خون دل موج زند در جگرم چون یاقوت
شهریارا چه کنم لعلم و والا گهرم
✅ کانال استاد شهریار
🆔 @ChShahriar
گوهر فروش .mp3
2.1M
سیزده را همه عالم به در امروز از شهر
من خود آن سیزدهم کز همه عالم به درم
✅ کانال استاد شهریار
🆔 @ChShahriar
✅#طور_تجلی
شب به هم درشکند زلف چلیپائی را
صبحدم سردهد انفاس مسیحائی را
گر از آن طور تجلی به چراغی برسی
موسی دل طلب و سینه سینائی را
گر به آئینه سیماب سحر رشک بری
اشک سیمین طلبی آینه سیمائی را
رنگ رؤیا زده ام بر افق دیده و دل
تا تماشا کنم آن شاهد رؤیائی را
از نسیم سحر آموختم و شعله شمع
رسم شوریدگی و شیوه شیدائی را
جان چه باشد که به بازار تو آرد عاشق
قیمت ارزان نکنی گوهر زیبائی را
طوطیم گوئی از آن قند لب آموخت سخن
که به دل آب کند شکر گویائی را
دل به هجران تو عمریست شکیباست ولی
بار پیری شکند پشت شکیبائی را
شب به مهتاب رخت بلبل و پروانه وگل
شمع بزم چمنند انجمن آرائی را
صبح سرمی کشد از پشت درختان خورشید
تا تماشا کند این بزم تماشائی را
جمع کن لشکر توفیق که تسخیر کنی
شهریارا قرق عزلت و تنهائی را
✅ کانال استاد شهریار
🆔 @ChShahriar
# حیدر_بابا
حیدربابا ، قوری گؤلوْن قازلاری
گدیکلرین سازاخ چالان سازلاری
کَت کؤشنین پاییزلاری ، یازلاری
بیر سینما پرده سی دیر گؤزوْمده
تک اوْتوروب ، سئیر ائده رم اؤزوْمده
✅ کانال استاد شهریار
🆔 @ChShahriar
✅ #در_راه_زندگانی
جوانی شمع ره کردم که جویم زندگانی را
نجستم زندگانی را و گم کردم جوانی را
کنون با بار پیری آرزومندم که برگردم
به دنبال جوانی کوره راه زندگانی را
به یاد یار دیرین کاروان گم کرده رامانم
که شب در خواب بیند همرهان کاروانی را
بهاری بود و ما را هم شبابی و شکر خوابی
چه غفلت داشتیم ای گل شبیخون جوانی را
چه بیداری تلخی بود از خواب خوش مستی
که در کامم به زهرآلود شهد شادمانی را
سخن با من نمی گوئی الا ای همزبان دل
خدایا با که گویم شکوه بی همزبانی را
نسیم زلف جانان کو که چون برگ خزان دیده
به پای سرو خود دارم هوای جانفشانی را
به چشم آسمانی گردشی داری بلای جان
خدا را بر مگردان این بلای آسمانی را
نمیری شهریار از شعر شیرین روان گفتن
که از آب بقا جویند عمر جاودانی را
✅ کانال استاد شهریار
🆔 @ChShahriar
✅ #حيدر_بابا
حیدربابا ، قره چمن جاداسی
چْووشلارین گَلَر سسی ، صداسی
کربلیا گئدنلرین قاداسی
دوْشسون بو آج یوْلسوزلارین گؤزوْنه
تمدّونون اویدوخ یالان سؤزوْنه
✅ کانال استاد شهریار
🆔 @ChShahriar
مهربانی هم بلد بودی عجب نامهربان
بعد عمری یادت افتاده که یاری داشتی
وقت رفتن بغض کردی خیره ماندی سوی من
شاید از دیوانه ی خود انتظاری داشتی
✅ کانال استاد شهریار
🆔 @ChShahriar
✅#حالا_چرا
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا
نوشداروئی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل این زودتر می خواستی حالا چرا
عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست
من که یک امروز مهمان توام فردا چرا
نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم
دیگر اکنون با جوانان نازکن با ما چرا
وه که با این عمرهای کوته بی اعتبار
این همه غافل شدن از چون منی شیدا چرا
شور فرهادم به پرسش سر به زیر افکنده بود
ای لب شیرین جواب تلخ سربالا چرا
ای شب هجران که یک دم در تو چشم من نخفت
اینقدر با بخت خواب آلود من لالا چرا
آسمان چون جمع مشتاقان پریشان می کند
در شگفتم من نمی پاشد ز هم دنیا چرا
در خزان هجر گل ای بلبل طبع حزین
خامشی شرط وفاداری بود غوغا چرا
شهریارا بی حبیب خود نمی کردی سفر
این سفر راه قیامت میروی تنها چرا
✅ کانال استاد شهریار
🆔 @ChShahriar
✅#حيدر_بابا
حیدربابا ، شیطان بیزی آزدیریب
محبتی اوْرکلردن قازدیریب
قره گوْنوْن سرنوشتین یازدیریب
سالیب خلقی بیر-بیرینن جانینا
باریشیغی بلشدیریب قانینا
✅ کانال استاد شهریار
🆔 @ChShahriar
.
مهربانی هم بلد بودی عجب نامهربان
بعد عمری یادت افتاده که یاری داشتی
وقت رفتن بغض کردی خیره ماندی سوی من
شاید از دیوانه ی خود انتظاری داشتی
✅ کانال استاد شهریار
🆔 @ChShahriar
ناکامیها.mp3
673K
.
✅#ناکامیها
زندگی شد من و یک سلسله ناکامیها
مستم از ساغر خون جگر آشامیها
بسکه با شاهد ناکامیم الفتها رفت
شادکامم دگر از الفت ناکامیها
بخت برگشته ما خیره سری آغازید
تا چه بازد دگرم تیره سرانجامیها
دیرجوشی تو در بوته هجرانم سوخت
ساختم این همه تا وارهم از خامیها
تا که نامی شدم از نام نبردم سودی
گر نمردم من و این گوشه گمنامیها
نشود رام سر زلف دل آرامم دل
ای دل از کف ندهی دامن آرامیها
باده پیمودن و راز از خط ساقی خواندن
خرم از عیش نشابورم و خیامیها
شهریارا ورق از اشک ندامت میشوی
تا که نامت نبرد در افق نامیها
✅ کانال استاد شهریار
🆔 @ChShahriar
✅#حيدر_بابا
گؤز یاشینا باخان اوْلسا ، قان آخماز
انسان اوْلان خنجر بئلینه تاخماز
آمما حئییف کوْر توتدوغون بوراخماز
بهشتیمیز جهنّم اوْلماقدادیر !
ذی حجّه میز محرّم اوْلماقدادیر !
✅ کانال استاد شهریار
🆔 @ChShahriar
.
آخرم رام نشد
چشم غزالی وحشی
گر چه انگیختم از هر
غزلی غوغایی
✅ کانال استاد شهریار
🆔 @ChShahriar
✅#دریاچه_اشک
طبعم از لعل تو آموخت در افشانیها
ای رخت چشمه خورشید درخشانیها
سرو من صبح بهار است به طرف چمن آی
تا نسیمت بنوازد به گل افشانیها
گر بدین جلوه به دریاچه اشگم تابی
چشم خورشید شود خیره ز رخشانیها
دیده در ساق چو گلبرگ تو لغزد که ندید
مخمل اینگونه به کاشانه کاشانیها
دارم از زلف تو اسباب پریشانی جمع
ای سر زلف تو مجموع پریشانیها
رام دیوانه شدن آمده درشان پری
تو به جز رم نشناسی ز پریشانیها
شهریارا به درش خاک نشین افلاکند
وین کواکب همه داغند به پیشانیها
✅ کانال استاد شهریار
🆔 @ChShahriar
.
✅#حيدر_بابا
خزان یئلی یارپاخلاری تؤکنده
هنگامِي كه باد پائيزي برگ درختان را می ريزد
بولوت داغدان یئنیب ، کنده چؤکنده
مه از سوی کوه بر سرِ دِه مينشيند
شیخ الاسلام گؤزل سسین چکنده
شيخ الاسلام هنگام مناجات خواني صداي زيبايش را ميكشد
نیسگیللی سؤز اوْرکلره دَیَردی
اين نواي خوش بر دلها اثر ميكرد
آغاشلار دا آللاها باش اَیَردی
از نواي خوش درختان هم براي خداوند خم شده و تعظيم ميكردند
✅ کانال استاد شهریار
🆔 @ChShahriar
.
ساز من از شاخ سروی جنگلی است
کو به جنگل سرو چرخ افراخته است
چتر بال افشان و خوش خوان سالها
بر سرش مرغان جنگل تاخته است
در خلال شاخ و برگش بلبلان
در بهاران آشیان ها ساخته است
✅ کانال استاد شهریار
🆔 @ChShahriar
.
✅#آشیان_عنقا
زین همرهان همراز من تنها توئی تنها بیا
باشد که در کام صدف گوهر شوی یکتا بیا
یارب که از دریا دلی خود گوهر یکتا شوی
ای اشک چشم آسمان در دامن دریا بیا
ما ره به کوی عافیت دانیم و منزلگاه انس
ای در تکاپوی طلب گم کرده ره با ما بیا
ای ماه کنعانی ترا یاران به چاه افکنده اند
در رشته پیوند ما چنگی زن و بالا بیا
مفتونخویشمکردیازحالیکهآنشب داشتی
بار دگر آن حال را کردی اگر پیدا بیا
شرط هواداری ما شیدائی و شوریدگیست
گر یار ما خواهی شدن شوریده و شیدا بیا
در کار ما پروائی از طعن بداندیشان مکن
پروانه گو در محفل این شمع بی پروا بیا
کنجیاستمارا فارغ از شور و شر دنیای دون
اینجا چو فارغ گشتی از شور و شر دنیا بیا
گر شهریاری خواهی و اقلیم جان از خاکیان
چون قاف دامن باز چین زیر پر عنقا بیا
✅ کانال استاد شهریار
🆔 @ChShahriar
✅#حيدر_بابا
داشلی بولاخ داش-قومونان دوْلماسین!
باخچالاری سارالماسین، سوْلماسین!
اوْردان کئچن آتلی سوسوز اولماسین!
دینه:بولاخ،خیروناوْلسونآخارسان
افقلره خُمار-خُمار باخارسان
✅ کانال استاد شهریار
🆔 @ChShahriar
.
مست آمدم اى پير كه مستانه بميرم
مستانه در اين گوشة ميخانه بميرم
درويشم و بگذار قلندرمنشانه
كاكل همه افشان به سر شانه بميرم
✅ کانال استاد شهریار
🆔 @ChShahriar
✅#سوز_و_ساز
باز کن نغمه جانسوزی از آن ساز امشب
تا کنی عقده اشک از دل من باز امشب
ساز در دست تو سوز دل من می گوید
من هم از دست تو دارم گله چون ساز امشب
مرغ دل در قفس سینه من می نالد
بلبل ساز ترا دیده هم آواز امشب
زیر هر پرده ساز تو هزاران راز است
بیم آنست که از پرده فتد راز امشب
گرد شمع رخت ای شوخ من سوخته جان
پر چو پروانه کنم باز به پرواز امشب
گلبن نازی و در پای تو با دست نیاز
می کنم دامن مقصود پر از ناز امشب
کرد شوق چمن وصل تو ای مایه ناز
بلبل طبع مرا قافیه پرداز امشب
شهریار آمده با کوکبه گوهر اشک
به گدائی تو ای شاهد طناز امشب
✅ کانال استاد شهریار
🆔 @ChShahriar