eitaa logo
دوستانه‌ها💞
2.9هزار دنبال‌کننده
11.1هزار عکس
12.7هزار ویدیو
8 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
14.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گل کلم گریل شده: ✅ گل کلم ها رو پاک کن و به هر اندازه ای که دوست داری تیکه کن و بشور ✅ به آب در حال جوش اضافه کن،یک ربع زمان بده که نرم بشه و آبکش کن ✅ چاشنی برای مزه دار کردن گل کلم: _روغن زیتون ۲ ق غ خ _آرد قنادی ۱ ق غ خ _آرد نخود چی ۱ ق غ خ _نمک ۱ ق م خ _پودر پاپریکا ۱ ق چ خ _فلفل سیاه ۱ ق چ خ _پول بیبر ۱ ق چ خ _آویشن ۱ ق چ خ _ زردچوبه ۱ ق م خ _ حریره سیر یا پودر سیر ۱ ق چ خ _ آب یک لیمو ترش تازه یا آبلیمو ۱ ق م خ _ سویا سس (دلبخواه) ۱ ق غ خ ✅همه مواد باهم میکس کن و با فرچه به هر دو سمت گل کلم ها بزن ✅روی سینی فر بچین و با دمای ۱۸۰ درجه به مدت یک ساعت تو فر قرار بده ✅زمان و دما بستگی به دستگاهتون داره ✅ توی ایرفایر (سرخکن بدون روغن) هم میتونید بزارین ✅با ماست ایسلندی یا ماست چکیده هم سروش کنی؛عالی میشه 😋 یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡ 🍃🍃🍃🌺 یاس هستم حرفاتو بهم بگو @Yass_malake لینک کانالمون بفرس برا دوستات جمعمون جمع بشه😍 https://eitaa.com/joinchat/1760559465Ce9d8251375 🍃🍃🍃🍃🌺
تست شخصیتِ دانشگاه معتبر جهان☝️🏻😨 به تصویر بالا با دقت نگاه کنید ❗️ در نگاه اول چه دیدید؟🧐 جمجمه یا دو زن در حال غذا خوردن ؟؟ بزن روی گزینه ای که در نگاه اول دیدی و تیپ شخصیتیت رو ببین👇🏻🤯 1⃣ جمجمه انسان💀 2⃣دو زن در حال غذا خوردن 👩🏻‍🦱👩🏻‍🦱 جواب‌نشون‌دهنده‌ی‌شخصیت‌شماست!😳☝️🏻
9.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یه سالاد راحت ومجلسی طبق ویدئو پیش برید اگه دوست دارید کلم بنفش خوش رنگ بشه دوقاشق ابلیمو اضافه کنید هم بزنید پنج دقیقه بمونه رنگش عالی میشه😍 یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡ 🍃🍃🍃🌺 یاس هستم حرفاتو بهم بگو @Yass_malake لینک کانالمون بفرس برا دوستات جمعمون جمع بشه😍 https://eitaa.com/joinchat/1760559465Ce9d8251375 🍃🍃🍃🍃🌺
دوستانه‌ها💞
جون روبوسی کردم وزیر گوشش به شوخی گفتم:بزنم به تخته آب زیر پوستتون رفته.به گمونم نفس دکتر واسه شما ش
🍃🍃🍃🍂🍃 شوخی دکتر به نوعی مثل تهدید به حساب می اومد واین فرصت یه ساله ی زن گرفتن خیلی خوب تو منگنه قرارش می داد. واسه شام با کمک مامان قرمه سبزی ومرغ شکم پر درست کردم.بهراد خودش میز رو چید ونذاشت من ومامان زیاد خم وراست شیم.بعد از شام با اینکه هوا سرد بود،همگی رو تراس نشستیم وبه گل ها که زیر نور چراغ حسابی به باغچه نما داده بودن نگاه کردیم. جمیله خانوم ودکتر کنار هم نشسته بودن ودست دکتر رو شونه های همسرش بود.نگاهم بی اختیار به سمت فاصله ی خودم وبهراد کشیده شد.اون تقریبا روبه روم نشسته بود وبا اخم به صمیمیت اون دوتا نگاه می کرد.می دونستم از این وضعیتی که داریم ناراحته.ای کاش می تونستم واسه این شرایط ناخواسته کاری کنم. نگاه جدی ومتفکر کوروش موقع خداحافظی بهونه دست دکتر وبهراد داد تا حسابی سر به سرش بذارن.خدا خدا می کردم این خنده وشوخی ها حال بهراد رو کمی عوض کنه.چون کاملا حس می کردم از بعد از شام تو خودشه. در که پشت سرشون بسته شد،اخمای بهراد هم تو هم رفت.وتا موقع خواب جز دو،سه جمله ای اونم به اجبار باهام حرف نزد. می دونستم از دستم دلخور یا ناراحت نیست،قهر هم نکرده.اون بیشتر بابت این وضعیت،عصبی وکلافه بود.گاهی حس می کردم به خودش اطمینان نداره ومی ترسه با نزدیک شدن بهم کاری کنه که پشیمونی به بار بیاره. تو جلسه ی سوم دیدارم با دکتر،اون از کیفیت رابطه ی من وبهراد پرسید. با کمی مکث جواب دادم. _هنوزم سعی میکنه ازم فاصله بگیره.اما خب این موضوع کمتر آزارم می ده.درکش می کنم که چرا اون صمیمیت ونزدیکی رو نمی خواد.با این حال من اصلا ناامید نیستم.همه ی تلاشم اینه که خودمو به شرایط جدید وفق بدم.وبا نزدیک شدن بهش به نوعی با این رابطه کنار بیام. _در واقع داری تمرین می کنی که حضورشوبه عنوان یه همسر تو زندگیت بپذیری. _درسته.می خوام اونقدر این فاصله رو به مرور کم کنم که دیگه وقتی همسرم بهم نزدیک میشه عماد جلوی چشام نیاد. _باهاش در این موردصحبت کردی؟ سرمو پایین انداختم. _راستش هنوزبه خودم زیاد مطمئن نیستم.نخواستم بی خودی امیدوارش کنم. _این یعنی اینکه حتی درمورد فاصله گرفتنشم اعتراضی نکردی. _گفتم که می خوام درکش کنم.شاید بهتر باشه واسه بهبود این وضع یکم بیشتر به خودم زحمت بدم. عکس العمل خاصی نشون نداد.با لبخند گفتم:هفته ی پیش دو جعبه گل خریده بود که تو باغچه بکاریم.ایده ی خیلی قشنگی بود.این کنار هم بودن وهمکاری،کاشتن اون گل های زیبا وابتکاری که واسه ش به خرج دادیم،تجربه ی خوبی بود.از اون دوساعت کار سخت کلی انرژی گرفتم...تصور میکنم این روزا حالم خیلی بهتره.از وقتی که در مورد اون اتفاق باهاتون حرف زدم،احساس سبکی میکنم. _پس آمادگیشو داری که برگردیم به اون موضوع ودر موردش صحبت کنیم. همه ی سعیمو واسه محکم بودن کلامم کردم. _بله،البته. دستاشو تو هم قلاب کرد ومنتظر به صندلیش تکیه داد. چشمامو رو هم گذاشتم ودوباره اون بعد از ظهرو به یاد آوردم. _اونقدر تو نگام پست وبی ارزش شده بود که حتی وقتی تلاش کرد ازم عذرخواهی کنه رومو برگردوندم.واقعا نفهمیدم با چه حالی از رو اون تخت لعنتی بلند شدم وخودمو به حموم رسوندم.احساس می کردم نجاست به پوست تنم چسبیده وهرچقدر که تلاش میکنم تا پاکش کنم،بی فایده ست...کبودی های رو دست وپام شده بود آینه ی دق.دلم میخواست خودمو به خاطر این وضعیت ،حسابی بزنم.من مقصر بودم.چون وقتی بهم حمله کرد مثل آدمای ضعیف کم آوردم،ترسیدم،خیلی زود تسلیم شدم...از اون شب به بعد کابوس هام شروع شد.همش یه حجم سیاه رو قفسه ی سینه م قرار می گرفت وراه نفس کشیدنمو می بست.احساس می کردم این عماده که میخواد بزور نزدیک شه وبهم تجاوز کنه.حتی با وجود اینکه فردای اونروز، ناخواسته فوت کرد و موضوع ناگفته باقی موند،این کابوس ها ادامه پیدا کرد. _می دونم اونموقع نسبت به عماد عصبانی ومتنفر بودی اما حالا چطور؟منظورم بعد از مرگشه...چه احساسی بهش داری؟ با کمی مکثگفتم:با اینکه ازش متنفر بودم اما هیچوقت دلم نخواست بمیره.واسه همین خودمو بابت مرگش مقصر می دونم. بی اراده آه کشیدم وبه دست های دکتر که داشت تند تند چیزی داخل دفترچه ش می نوشت خیره شدم. _عماد راه بدی رو واسه پیش بردن خواسته ش انتخاب کرد.شاید واقعا چاره ی دیگه ای به نظرش نرسید.چون محال بود بخوام بازم به این رابطه،جدی فکر کنم وبهش فرصت دوباره ای بدم...اما خب واسه اون چیزی نشد،نداشت. عادت کرده بود به هرچی که میخواد برسه.واسه همین از هیچ اقدامی دریغ نمی کرد.اون برا بدست آوردنم بدترین راهو انتخاب کرد...ادعا می کرد عاشقمه اما به خاطر همین به ظاهر عشق همه ی شرافت وعزت نفسمو لگدمال کرد.چرا؟...چون ظرفیت قبول چیزی که برخلاف میلش بود رو نداشت.شایدم بلد نبود چطور عشقشو بهم ثابت کنه.مدام با ترس هاش دست وپنجه نرم کرد.من حتی تو اوج عصبانیت وخشمی که وادارش کرد بهم دست درازی 🍃🍃🍃🍃🍂🍃
12.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هنوز مانده بفهمی که انتقامش چیست سر تو قیمت یک کفش نیست یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡ 🍃🍃🍃🌺 یاس هستم حرفاتو بهم بگو @Yass_malake لینک کانالمون بفرس برا دوستات جمعمون جمع بشه😍 https://eitaa.com/joinchat/1760559465Ce9d8251375 🍃🍃🍃🍃🌺
خانم خوش سلیقه ای که‌ شما باشی مگه میشه چندتا روسری خوشگل نداشته باشه 😳 🎁 💫بیش از50 مدل برای هر سلیقه ای✅ https://eitaa.com/joinchat/1005126139Cdec1774585 ✅هم اکنون ببینید. 👆👆👆👆
الهی! خَلق تو شُکر نعمت های تو کنند من شکرِ بودنِ تو کنم، نعمت، بودنِ توست..♥️🍃 یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡ 🍃🍃🍃🌺 یاس هستم حرفاتو بهم بگو @Yass_malake لینک کانالمون بفرس برا دوستات جمعمون جمع بشه😍 https://eitaa.com/joinchat/1760559465Ce9d8251375 🍃🍃🍃🍃🌺
خدا چهارتا ازت میگیره یه‌دونه بهت میده اندازه چهل‌تا دو دوتای خدا چهارتا نمیشه بهش اعتماد کن 🌱🤍 🍃🍃🍃🌺 یاس هستم حرفاتو بهم بگو @Yass_malake لینک کانالمون بفرس برا دوستات جمعمون جمع بشه😍 https://eitaa.com/joinchat/1760559465Ce9d8251375 🍃🍃🍃🍃🌺
هدایت شده از تبلیغات ملکه(نجوا)
🔴 ملاقات مرگبار مرد و زنی برای خوردن ناهار به یک رستوران رفتند. وقتی منتظر آماده شدن غذایشان بودند، زن پنج نوشیدنی همراه با یخ سفارش داد چون هوا بسیار گرم بود. زن چهار تا از نوشیدنی ها را یکجا سر کشید. نوشیدنی پنجم را هم کمی بعد مرد خورد. بعد از مدتی، حال مرد بد شد و از دنیا رفت. به گفته ی پزشکان هر پنج نوشیدنی سمی بودند. 🔴چطور زن زنده مانده بود ولی مرد از دنیا رفته بود؟ مشاهده جواب مشاهده جواب
خدا چهارتا ازت میگیره یه‌دونه بهت میده اندازه چهل‌تا دو دوتای خدا چهارتا نمیشه بهش اعتماد کن 🌱🤍 🍃🍃🍃🌺 یاس هستم حرفاتو بهم بگو @Yass_malake لینک کانالمون بفرس برا دوستات جمعمون جمع بشه😍 https://eitaa.com/joinchat/1760559465Ce9d8251375 🍃🍃🍃🍃🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قشنگ بودا☺️ یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡ 🍃🍃🍃🌺 یاس هستم حرفاتو بهم بگو @Yass_malake لینک کانالمون بفرس برا دوستات جمعمون جمع بشه😍 https://eitaa.com/joinchat/1760559465Ce9d8251375 🍃🍃🍃🍃🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بفرست‌براش😂❤️ یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡ 🍃🍃🍃🌺 یاس هستم حرفاتو بهم بگو @Yass_malake لینک کانالمون بفرس برا دوستات جمعمون جمع بشه😍 https://eitaa.com/joinchat/1760559465Ce9d8251375 🍃🍃🍃🍃🌺