eitaa logo
دوستانه‌ها💞
3.7هزار دنبال‌کننده
11.5هزار عکس
13.4هزار ویدیو
8 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تبلیغات ملکه(نجوا)
❌کار وحشتناک دکتر❌ شوهرم دکتر بود .هفته ای یک شب منو به زور میفرستاد خونه مادرش تا پیشش بمونم ولی خودش نمیومد، یه روز بهش مشکوک شدم و یواشکی برگشتم خونه.وقتی داخل حیاط شدم متوجه شدم که از انباری زیر خونه صدای چند نفر میاد.خیلی آروم نزدیک شدم و از پشت پنجره نگاه کردم .شوهرم و دونفر دیگه اونجا بودند.قشنگ که نگاه کردم ناگهان احساس کردم  قلبم از تپش داره میوفته. با دیدن این صحنه حالم بد شد..... ادامه داستان...👇👇 https://eitaa.com/joinchat/538706456C9408a6acf1
زندگی همان‌جا بود که با عجله از آن گذشتیم، تا به خوشبختی برسیم. همان‌جا که نور بود و عشق بود و موسیقی، همان‌جا که گیاہ بود و ابر بود و مسیر، نگاہ ما به مقابل بود و از کنارزندگی عبور کردیم و تمام فرصت‌های خوب، درست همان‌جا که نایستادیم، ایستاده‌بود. ما از تجربه‌های کوچک خوشبختی صرف‌نظر کردیم تا به تجربه‌های بزرگ برسیم، در حالی که هر بزرگی، به مرور و نسبت به تجربه‌های بزرگ‌تر، کوچک می‌شد... ما اشتباہ کردیم. باید ادامه می‌دادیم و به جلو می‌رفتیم؛ اما لذت می‌بردیم و می‌رفتیم، تجربہ می‌کردیم و می‌رفتیم، زندگی می‌کردیم و می‌رفتیم ... نرگس صرافیان طوفان ‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌‌‌🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🔴دعای معجزه گر قرآنی برای رزق و روزی فراوان و گره های زندگی🫀 یه مدت بود گره های زیادی توی زندگیم افتاده بود و اوضاع مالی همسرم روز به روز بدتر میشد😢 یه شب که همینطور توی ایتا میگشتم وارد کانالی شدم که مثل معجزه شد تو زندگیم🥹 با دعای قرآنی که بهم داد و هر صبح میخوندم،زندگیم از این‌ رو به اون رو شد،گره های زندگیمون یکی یکی باز شد همه تعجب میکردن😳 اگه تو هم مشکل یا گره ای تو کارت هست و این دعای قرآنی رو میخوای خیلی سریع عضو کانال زیر شو👇 راستی ذکرهای شبانه هم دارن💁‍♀👇 https://eitaa.com/joinchat/3928817891C5d57fc711d
هدایت شده از تبلیغات ملکه(نجوا)
💔آغوش سرد بعد از طلاق 🖤 برگه طلاق را امضا کردیم و طلاق انجام شد دیگه تحمل زندگی با یک زن سرطانی رو نداشتم. وقتی خواستیم از دفتر طلاق خارج بشیم نسرین یهو اومد جلو بدون مقدمه گفت منو در آغوش بگیر… من گیج شده بودم! نمیدونم هدفش چی بود چون از هم جدا شده بودیم دیگه محرم نبودیم ولی رفتم جلو ازش علت درخواستش رو پرسیدم! گفت تحملشو داری؟ گفتم آره بگو ادامه داستان جالب رو بخونید 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2033582089C4f36953a83
دوستانه‌ها💞
#ترنج - مدت هاست که به جز خودش از چیزی نمی ترسم. واسه همین صبر کردم خوابش ببره بلکه بتونم دنبالش
نفس های تندش خبر از فعالیت شدید و دویدن های صبحگاهی اش می داد. مرا دید اما نادیده گرفت. کلاه کاپشنش را عقب زد و با استفاده از لبه‌ی بلند استخر ورزشش را ادامه داد. جفت پا بالا می پرید و دوباره پایین می آمد. پیش خودم فکر کردم چطور تعادلش را حفظ می کند و داخل استخر نمی افتد؟ اینقدر این حرکت را تکرار کرد که به جای او فغان از پاهای من بلند شد. گربه هم نمی توانست این همه بپرد. سعی کردم حواسم را معطوف خودم کنم اما نشد. حالم از دستش گرفته بود و حضورش اذیتم می کرد. بی خیال یوگا شدم و برخاستم. خواستم زیراندازم را جمع کنم که صدایش را شنیدم. - بذار باشه. متعجب نگاهش کردم اما او بی توجه به من روی زیرانداز دراز کشید و مشغول دراز و نشست شد. بی اختیار دفعات خوابیدن و برخاستنش را شمردم و با خودم گفتم: - منم دلم خوشه ورزش می کنم ها! بالاخره کوتاه آمد و نشست. دستش را روی زانویش گذاشت و باقیمانده‌ی آب داخل بطری را یک نفس نوشید. دانه های عرق نشسته بر پیشانی اش را پاک کرد و برخاست. زیرانداز را برداشت و به دستم داد و گفت: - ببخشید که معطلت کردم. البته اگه می رفتی می آوردمش برات. ولی خب تو جونت به اموالت بنده دیگه. آه خدایا آه! زیرانداز را زیر بغلم زدم و گفتم: - متنظر اين نبودم. خواستم بگم هروقت تصمیم گرفتی بیای دنبال ثامر یه خبر بده.که آمادش کنم. زیپ گرمکنش را بالا کشید و گفت: - فعلا می خوام برم بیرون و تا عصر برنمی گردم. هر وقت کارم تموم شه زنگ میزنم. گفته بود.با هم برای خرید.می رویم اما به نظر نمی آمد بر سر تصمیمش مانده باشند. خدا خدا می کردم که همین طور باشد. نمی خواستم بیشتر از اين با او درگیر شوم. نه جانی برایم مانده بود و نه اعصابی. به تمام حرف هایی که دیشب زده بودم ایمان داشتم. دلم می خواست یک دیوار بتنی درست کنم و تا ابد او را نبینم. سری تکان دادم و رو برگرداندم. او هم به سمت ساختمان خودشان رفت. اما هر دو با دیدن یاسین توقف کردیم. او هم از دیدن ما متعجب شد و با صدای بلند گفت: - گود مورنینگ تام اند جری. می خواین الاغتون رو ختنه کنین که صبح به این زودی بیدار شدین؟ یاسر خیز بلندی به سمتش برداشت و یاسین سریع تسلیم شد. - آی غلط کردم. نیا نیا. اما یاسر تاندون گردنش را گرفت و گفت: - آفتاب از کدوم طرف در اومده؟ سحرخیز شدی. یاسین دستش را روی دست برادرش گذاشت و گفت: - فشار ندیا. کربلایی حسین ناخوشه. بابا من رو بیدار کرد برم نون بگیرم. یاسر رهایش کرد و گفت: - آها. برو و زود برگرد. گشنمه. پنیر خامه ای هم بگیر. یاسین پشت چشمی نازک کرد. - خودت تا الان بیرون بودی. نمی تونستی بخری که خواب من خراب نشه؟ یاسر با محبتی واضح موهای یاسین را تا جایی که می شد به هم ریخت و گفت: - تا نونوایی رفتن و برگشتن کسی رو نکشته. بجنب که تا دوش می گیرم برگردی. یاسین که از محبت ناگهانی برادرش احساساتی شده بود گردنش را کج کرد و گفت: - یه بوس میدی؟ یاسر نتوانست خنده اش را مخفی کند. به جای بوسه مشت آرامی به بازویش زد و گفت: - زود برگرد. عجله دارم. یاسین دستی برای من تکان داد و رفت. از پشت به قامت استوار یاسر نگاه کردم و اندیشیدم "تو که می تونی اینقدر قشنگ مهربون باشی چه اصراری به بد بودن داری. پا بر زمین کوفتم و گفتم: - دروغ میگی. باز داری میری که بمونی. از دست یاسین ناراحتی دوباره منو تنها میذاری. می دانستم تلاش کرده با یاسین صحبت کند ولی او روی خوش نشان نداده بود. - چه دروغی عزیزم؟ تو رو هم بتونم تنها بذارم مامان و بابا رو نمی تونم. به خدا از مدرسه تماس گرفتن و گفتن فرم های تسویه حسابم مشکل دارن. میرم اونو حل می کنم و دو سه روزه برمی گردم. محکم بغلش کردم و گفتم: - بگو جون ترنج. گونه ام را بوسید. _به جون ترنج. می دانستم غرورش شکسته. بی محلی یاسین برایش گران تمام شده بود اما اینقدر عزت نفس داشت که به روی خودش نمی آورد. - وقتی برگشتی با همدیگه با یاسین حرف می زنیم. بی جا میکنه گوش نده. این دفعه مجبورش می کنیم. تبسم غمگینی کل صورتش را تار کرد. - تو رو خدا دیگه بی خیال من و یاسین شو. ما نه شکل هندسیمون به هم می خور، نه روحیات و اخلاقمون. به زور که نميشه مثلث و دایره رو با هم چفت کرد. وصله‌ی ناجور میشن. یاسین قبول کرده دیگه. تو هم قبول کن. با انگشتانم دستانش را پوشش دادم. - ولی هردوتون ناراحتین. من میفهمم. من می شناسمتون. نه یاسین حالش خوبه و نه تو. اون احمق که نمی دونه چطوری باید از دردش کم کنه و بدتر گند می زنه تو هم که این جوری رفتی توی خودت و بیرون نمیای. حداقل اگه می خواین قید همدیگه رو بزنید دوستانه اين کار رو بکنین. شما با هم بزرگ شدین تو یه خونه زندگی می کنین اینجوری قهر بودنتون خیلی زشته. بیشتر از همه هم منو عذاب میده. چون خودم رو مقصر می دونم. ادامه دارد ... 🍃🍃🍃🍂🍃
. 🚨 🚨 . ســـلام بر دکـــتــر ســــعیــد جــلــیـــلی . شما به جمع حامیان دکتر جلیلی دعوت شده اید 💢 کانال حامیان رو همه عضو بشن 👌👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1257505050C1ea8fbb470 https://eitaa.com/joinchat/1257505050C1ea8fbb470 👆 راه ادامــه دارد👆 ⚠️ مطالب دکتر جلیلی را اینجا ببینید⚠️
هدایت شده از تبلیغات ملکه(نجوا)
. ⚠️مهمترین نظر سنجی شروع شد⚠️ از بین جلیلی و قالیباف، به کدامیک رای می‌دهید؟ ۱- سعید جلیلی 🟩🟩🟩 ۲- محمد باقر قالیباف 🟩🟩
⭕️7 جمله ی حق که اگه درکشون کنی بازی زندگی رو بردی : 1- تا یه لباس رنگی نپوشی نمیفهمی مشکی زیادم بهت نمیاد! 2- تا اون یه نفرو فراموش نکنی متوجه نمیشی که آدمای خوب زیادی چشمشون به توئه. 3- تا کارما و نتیجه اشتباهاتت و نبینی بیدار نمیشی و باز هم به مسیر اشتباهت ادامه میدی! 4- تا قلبت نشکنه به خودت نمیای چون لازمه رسیدن به خودشناسی تجربه و عبور از رنجه! 5- تا عاشق شکلات نباشی نمیفهمی رژیم سخته! 6- تا تجربه نکنی و درسات و نگیری نمیتونی خودتو از سیکل معیوب خارج کنی. 7- ما آدمای دیر رسیدن یا هیچوقت نرسیدن و نفهمیدن و درک نکردن نیستیم‌‌‌‌، فقط یوقتایی دیر به خودمون میایم. +مهم نیست چندسالته، اگه این هفت تا رو درک کردی بدون بازی زندگی و بردی. ‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌‌‌🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
. 🪒دیگه ژیلت لازمت نمیشه🪒 ⭕️دوســت داری موهای زائد بدنــت کم کم ضعیف بشـــه و در نهــایت از بیــن بره😍🥳 🟢💯با جایگزینی نــــــوره به جای و ژیلت هم باعث پیشگیری از ســـــرطان میشی و هم می تونی کــــمتر از 4دقــــیقه موهای زائد رو رفع کنی👌🏻 🪔 نوره بدن 🪔نوره صورتدیگه وقـــتشه با پکــیچ موبری نوره اعــلا با موهای زائــدت بای بای کنــی😍😌👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2022310208C35fc95ad57 https://eitaa.com/joinchat/2022310208C35fc95ad57
هدایت شده از تبلیغات ملکه(نجوا)
🔴هنوز این همه پول میدی آرایشـــگاه برای موهای زائد بدن و صـــورتت ؟😳 🤦‍♀ 🟢 خودم به حدی از موهای زائد خسته شده بودم که از ترس به سمت لیزر و تیغ و ژیلت رفته بودم🤦‍♂ 💯👀بیا اینجـــا به جای اینکـــه 4 ســاعت توی نوبت باشــی کارتو 4 دقیـــقه ای تموم کن و پرنســس شـــو 🥰👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2022310208C35fc95ad57 https://eitaa.com/joinchat/2022310208C35fc95ad57
 ✴️ دوشنبه 👈21 خرداد / جوزا 1403 👈3 ذی الحجه 1445👈10 ژوئن 2024 🕌 مناسبت های دینی و اسلامی. 📛تقارن نحسین ، صدقه صبحگاهی رفع نحوست کند. 📛از امور اساسی مثل ازدواج و دیدارها پرهیز گردد. 🌙⭐️ امور دینی و اسلامی. 🚘 سفر: مسافرت مکروه و در صورت ضرورت همراه صدقه باشد. 🤕 مریض مراقبت بیشتری نیاز دارد.(منظوری مریضی است که امروز مریضیش شروع شود). 👶مناسب زایمان و نوزاد روزی دار و عمر طولانی دارد. 🔭 احکام و اختیارات نجومی. 🌓 امروز قمر در برج اسد و از نظر نجومی  مناسب برای امور زیر است: ✳️پیمان نامه و عهدنامه نوشتن. ✳️خرید احشام. ✳️انواع جراحی ها. ✳️کندن چاه و جوی و کانال آب. ✳️و آغاز درمان و معالجات نیک است. 🟣 امور مربوط به نوشتن ادعیه و حرز و نماز و بستن آن خوب نیست. 👩‍❤️‍👨 مباشرت و مجامعت: مباشرت امشب: فرزند چنین شبی دهانی خوشبو و دستی دهنده دارد. 💇‍♂ اصلاح سر و صورت: طبق روایات، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ،باعث طول عمر می شود. 🔴 حجامت: یا در این روز از ماه قمری ،باعث ضعف مغز می شود. 🔵ناخن گرفتن: دوشنبه برای ، روز مناسبی است و برکات خوبی از جمله قاری و حافظ قران گردد. 👕دوخت و دوز لباس: دوشنبه برای بریدن و دوختن روز بسیار مناسبی است و آن لباس موجب برکت میشود. ✴️️ استخاره: وقت در روز دوشنبه: از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعداز ساعت ۱۰ تا ساعت ۱۲ ظهر و از ساعت ۱۶ عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن). ✳️ ذکر روز دوشنبه : یا قاضی الحاجات ۱۰۰ مرتبه. ✳️ ذکر بعد از نماز صبح ۱۲۹ مرتبه لطیف که موجب یافتن مال کثیر میگردد. 💠 ️روز دوشنبه طبق روایات متعلق است به و . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 😴😴 تعبیر خواب تعبیر خوابی که امشب شبِ سه شنبه دیده شود طبق ایه ی 4 سوره مبارکه "نساء " است. و اتوا النساء صدقاتهن نحله.... و از معنای آن استفاده می شود که خواب بیننده یا ازدواج کند یا مال زیادی و یا هدیه ای به او برسد و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید. 🌸زندگیتون مهدوی🌸 📚 منبع مطالب ما. تقویم همسران 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
هدایت شده از تبلیغات ملکه(نجوا)
‌‌‌ 📍مرکز شومیز مجلسی ایتا اینجاست🤩 خودم این رو پیدا کردم لباساش خیلی شیک و خــاصه 🥰 ۵۰ تومن ارزونتر از بازار 😳 ضمانت مرجــوع هم داره ✅️ پرداخت درب منزل قــــــم 💸 ▣⃢ شومیزای اینجا رو هیــــشڪی نداره 😎 زود بیا ببین تا سایزت تموم نشده 👇🏻🏃🏻‍♀️🏃🏻‍♀️ https://eitaa.com/joinchat/3775201283C5afb03f714 🔴تخفیف و فقط تا فردا🔴