دوستانهها💞
#چکاوک هراسان به سمتم آمد و پرخشم و ناباور گفت: -این... این چیه تو دستت چکاوک؟ از خجالت داشتم آب
#چکاوک
و خودش بلند شود.در مقابلم ایستاد و چشمهای پرخشمش را به من دوخت و گفت:
-بهت گفتم مجبور نیستی توجیه کنی! مگه اون کیه که از مسائل خصوصی تو باخبر بشه !گفتم بهت برو تو اتاق!
عصبانی بود و سر من داد زد.برایش سخت بود من با یوسف آن گونه حرف زده باشم و این مساله ی خصوصی را به او فهمانده باشم !من اما بیشتر از شرم و خجالِت این اتفاق، گریه ام گرفته بود! یوسف از جایش بلند شد و تشر زد:
-هوی مرتیکه! سرش داد نزن!
عصبی بودنم ،دوره ام، و فشاری که روی من بود؛ همه با هم به شکلی جدید نمود پیدا کرد و من با صدایی پر از فریاد و درد ؛سر هر دویشان
جیغ زدم و با چشمهایی پر از اشک گفتم:
-ساکت باشید! بسه دیگه! تمومش کنید!تموم کنید این جنگ و دعوای بیهوده و الکی و مسخره رو! یکی نفهمه فکر میکنه پس پرده باهم دیگه توافق نکردین !یکی نفهمه فکر میکنه شما دوتا مرد گنده
ننشستین و برای زندگی و آینده من تصمیم نگرفتین و حکم صادر نکردین! از هر دوتاتون بدم میاد! از هردوتاتون متنفرم! هیچکدومتون از من نپرسیدین؛من چی میخوام !هیچ کدومتون براتون مهم نبود دل من چی میخواد! درواقع ،شما دوتا اصلا من براتون مهم نیستم!فقط پا گذاشتین توی این میدون رقابت و دارین میتازین به همدیگه!
و فقط میخواین برنده باشین!حال هم که دیگه با هم توافق کردین و قرارداد امضا کردین و افتادین دنبال کارای جدایی من! تا تقدیر و سرنوشت من رو،خودتون دوتایی با دستای خودتون رقم بزنین! حالم از هردوتاتون ،از اینکه بخواین اینجوری سر من معامله کنین؛ اینکه بخواین اینجوری سر من توافق کنین ؛و من و احساس و نظرم براتون کوچک ترین اهمیتی نداشته باشه و حتی از من سوال نکنین که من چی میخوام؛متنفرم ! از هر دوتاتون متنفرم! از اینکه اینجوری منو به بازی گرفتین؛از اینکه اینجوری سرنوشت و آیندمو توی دستاتون گرفتین و دارین مثل موم باهاش بازی میکنین؛ از اینکه یک ذره،حتی یک ذره به فکر قلب و احساسات من نیستین؛ ازتون
متنفرم !و بعد رو به کمیل ایستادم و با جسارتی که در خود سراغ داشتم گفتم:
-من نمیدونم چه خبره! اما حاضرم هرچی که سرهنگ بگه انجام بدم! هیچ کس هم مسئول من نیست !هیچ کس حق نداره راجع به من تصمیم بگیره و دخالت کنه و به من بگه چیکار کنم و چیکار نکنم!ضیاءالدین که داره طلاقم میده! یوسفم که فقط پسرعمومه وبس!پس الان من یک دختر آزادم !خودم اختیار دارم!خودم عقل دارم ! خودم میتونم تصمیم بگیرم که چیکار کنم و چیکار نکنم !کمیل ! همین الان زنگ بزن به رئیست و بگو حله !بگو با من حرف زدی و من
موافقت کردم که توی این جریان کمکتون کنم و... تا آخرش باشم!.ضیاءالدین دستم را گرفته بود و با خشم و عصبانیتی بینهایت، مرا به داخل سوئیت مان برده بود.در را قفل کرده بود و دقیقا سه ساعت تمام بود که داشت با من حرف میزد ! گاهی سرم داد میزد و گاهی اوقات التماس می کرد که پشیمان شوم و این کار را نکنم! که از این تصمیم احمقانه صرف نظر کنم!
-تو نمیدونی چکاوک !تو اینا رو نمیشناسی! من اینا رو دیدم! اینا موجودات وحشتناکی ان! به هیچ کس رحم نمیکنن! اینا حیوونن!کارشون همینه !که دخترای مثل تو رو گول بزن و بی آبرو و حیثیت شون کنن. آخه مگه آدم عقل نداره که با پای خودش بره تو خطر !
-بس کن ضیاءالدین !هر چی بگی من گوش نمیدم !به خودم مربوطه! اصلا من میخوام این کارو بکنم تا این پروژه لعنتی تموم بشه تا برگردیم !خسته شدم دیگه.
-تو همین الانم میتونی برگردی!
-نمیخوام ! بدون شما نمیخوام برگردم !تازه! الان کمکی از دستم برمیاد !چرا کمکشون نکنم !مگه همه شما نمیخواین اون لعنتی هرچه زودتر دستگیر بشه! بعد هم اونا مواظبم هستن! بی گدار به آب نمیزنن که ،لبه ی تخت کنارم نشست و دست های مرا در دست گرفت و در چشمهایم زل زد و گفت:
-نمیتونم بذارم بری! نمیتونم این اجازه رو بدم بری وسط آدمایی که یکبار یه عزیز رو از من گرفتن !دیگه کافیه هرچی از دست دادم!
پوزخندی پر درد زدم و گفتم:
-اون عزیزت خدا رو شکر هنوز هست !هنوز داریش! آهی کلافه کشید و گفت:
-من دارم میگم نمیخوام بری اونجا !نمیخوام دستی دستی بفرستمت توی خطر! متوجه نیستی؟
-نه !متوجه نیستم !نمیخوام حرفتو گوش کنم! حرف کسی که براش مهم نیست هیچ کدوم از حرفای منو گوش کنه و به هیچ کدوم از درخواست های من عمل نمیکنه !حرف کسی که با پسر عمو ی من نشسته و برنامه ریزی کرده برای اینکه از من جدا بشه ! آخه تو یه دلیل به من بده که من حرفتو گوش کنم ضیاءالدین!
-کدوم شرط؟! کدوم شرطتو قبول نکردم !بگو ! اگه اینجوری،از پا گذاشتن توی این بازی خطرناک منصرف میشی؛ به دیده منت قبول میکنم !
در چشمهایش چشم دوختم و با جسارت گفتم:
ادامه دارد ...
❤️❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
10.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
13.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#همسرانه
بسیاری از افراد بعد از ناراحتی و دلخوری از خانوادهی همسر نمی تونن رفتار درستی داشته باشن و دلخور میشن و کینه به دل می گیرن، وقتی ذهن ما پر از دلخوریها و اما و اگرها و سوءتفاهمهاست، نمیتونیم رفتارهای عادی افراد رو هم بپذیریم و همه رو با منظور برداشت میکنیم. پس با کینه ولی کدورت نمیشه یک رابطهٔ گرم و سالم داشت. بهتره برای هر مسألهٔ ناراحتکننده و دلخوری راهحل پیدا کنیم یا مسأله رو مطرح و دربارهش صحبت کنیم تا حل بشه.
یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡
@vlog_ir
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
هر پادشاهی ابتدا یک نوزاد بوده...
هر ساختمانی ابتدا فقط یک طرح روی کاغذ بوده...
مهم نیست امروز کجایی...!؟
مهم اینه که فردا کجا خواهی بود...!؟
هر کس در زندگی خود یک کوه اورست دارد
که سرانجام یک روز باید به آن صعود کند...!!!
زمین خوردی!؟
عیبی ندارد...برخیز...!!!
نگذار زمین به جاذبه اش ببالد...
سر به دو زانوی غم فرو مبر،
سرت را بالا بگیر...
قدرت دستانی که به سویت دراز شده از یاد برده ای!!؟؟
کوله بارت ریخت!؟
عیبی ندارد...
سبک باشی راحت تر اوج میگیری...
زندگی عالیست پس عاشق زندگیت باش
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
خانه داری
تمیز کردن پشت ظروف تفلون چدن✅
مواد مورد نیاز:
سرکه سفید
جوش شیرین
آب اکسیژنه(پروکسید)
ابتدا جوش شیرین روی محل مورد نظر میریزیم. پروکسید را روی آن ریخته((به میزانی که کمی مرطوب شود))
به مدت ۱۰ دقیقه در این حالت بماند سپس سرکه سفید را روی آن اسپری کنید و بگذارید به مدت 1 ساعت مواد روی ظروف بماند.
سپس با اسکاج و آب بشورید.
نکته:آب اکسیژنه یا همون پروکسید را میتوانید از داروخانهها تهیه نمایید و خاصیت سفیدکنندگی دارد لذا مراقب دستانتان باشید.
#خانه_داری
┅─═ঊঈ 🍃🌹🍃ঊঈ═─┅◍⃟
بزن رو لینک گلی جانم تا در کنار هم باشیم
♥️https://eitaa.com/joinchat/637730937Cf42c0f7787
5.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
#حس_خوب
فتبارک الله احسن الخالقین
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
13.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#همسرانه
بسیاری از افراد بعد از ناراحتی و دلخوری از خانوادهی همسر نمی تونن رفتار درستی داشته باشن و دلخور میشن و کینه به دل می گیرن، وقتی ذهن ما پر از دلخوریها و اما و اگرها و سوءتفاهمهاست، نمیتونیم رفتارهای عادی افراد رو هم بپذیریم و همه رو با منظور برداشت میکنیم. پس با کینه ولی کدورت نمیشه یک رابطهٔ گرم و سالم داشت. بهتره برای هر مسألهٔ ناراحتکننده و دلخوری راهحل پیدا کنیم یا مسأله رو مطرح و دربارهش صحبت کنیم تا حل بشه.
یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡
@vlog_ir