eitaa logo
دوستانه‌ها💞
2.9هزار دنبال‌کننده
11.2هزار عکس
12.8هزار ویدیو
8 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🍃🍃🍃🍂🍃 چـــــــــــکـاوکـــ٨ـﮩـ۸ـﮩــــــــ...... 🍃🍃🍂🍃
دوستانه‌ها💞
#چکاوک چکاوکِ ترسیده و مضطرب و گریان را که در کف اتومبیل پناه گرفته بود؛از اتومبیل پیاده کردم!
-آره شنید.همه شو! این بهش ثابت میکنه همسرش... بعد پوزخندی پر درد زد و گفت: -البته منظورم همسر اولش...بیگناه بوده!و این حقایق ،باعث میشه تعلق خاطرش به اون بیشتر بشه !خودت که بهتر میدونی!من نمیتونم درک کنم چکاوک!تو واقعا هنوز میخوای توی این زندگی بمونی و تحقیر بشی؟! چشمه ی اشکم جوشید و گوشه ی لبم لرزید. -خودش..خودش اینا رو گفت؟!که تعلق خاطرش ...آهی پرافسوس کشید! -بس کن چکاوک!من همیشه تو رو عاقل تر از این حرفا میدیدم.اینکه دستی دستی،خودتو توی این هچل احمقانه انداختی؛به اندازه ی کافی عقل و درایتت رو میبره زیر سوال! اما ادامه دادن این روند ،دیگه واقعا غیرقابل قبوله! میخوای منتطر بمونی تا اون تو رو از زندگیش بندازه بیرون؟ -خواهش میکنم بس کن یوسف! این را باصدایی لرزان گفتم. یوسف باز پوفی کلافه کشید و دیگر هیچ نگفت .به خانه که رسیدیم؛ به اتاقمان پناه بردم .دوش گرفتم و بعد خودم را زیر لحاف مچاله کردم .هم خوشحال بودم از بازگشت به خانه و هم غمگین از سرنوشت نامعلومم و هم نگران بابت ضیاءالدین و این خشمی که تمام وجودش را فرا گرفته بود. نمیدانستم چه میکرد در اداره پلیس!دلم طاقت نیاورد. شماره اش را گرفتم .خاموش بود. شماره کمیل را گرفتم. او هم خاموش بود. دلهره رهایم نمیکرد، از جایم بلند شدم.لباس پوشیدم و از اتاق بیرون رفتم .به محض خروج از اتاق،یوسف را دیدم که مقابل در ایستاده بود و دستش را بالا آورده بود تا در بزند. -اومده بودم بگم بیا یه لقمه غذا بخور جون بگیری .میدونم تو این مدت یه ذره غذا از گلوت پایین نرفته! -نمیخوام یوسف !نگرانم .هیچکدومشون جواب نمیدن .تو تونستی باهاشون حرف بزنی؟ -نه . ولی اگه بخوان منتظر روند بازداشت بمونن؛ کمی طول میکشه.احتمالا کمیل بخواد همین امروز متهم رو بازجویی کنه !برای همین باید منتظر تشکیل پرونده اش بمونه!نگران نباش! احتمالا تا شب بیان خونه !حالا بیا یه چیزی بخور! -نمیتونم!یوسف عصبی گفت: -بسه دیگه !با خودت لج کردی؟همین الان میای مثل یه دختر خوب غذاتو میخوری. هیچ مخالفتی هم نمیخوام بشنوم !فریادش مرا ترساند. حوصله کل کل و دعوا نداشتم .برایم غذا گرم کرده بود و در بشقابی کشیده و روی میز گذاشته بود. پشت میز نشستم و چند لقمه بزور قورت دادم .مثل اجل معلق بالای سرم ایستاده بود تا مطمئن شود غذایم را میخورم! -دیگه بسمه یوسف !بخدا دیگه نمیتونم. -دو سه قاشق دیگه بخور! -نمیخوام! -باید بخوری .ببین خودتو ،داری از حال میری! به زحمت دو قاشق دیگر در دهانم چپاندم و قورت دادم . -حالا میتونم برم؟خیلی خستم .میخوام بخوابم. آهی کشید. از مقابلم کنار رفت و گفت: -بفرمایید!با غضب نگاهش کردم و از کنارش رد شدم .صدایم زد. -چکاوک! بیحوصله ایستادم و گفتم: -بله! کمی نزدیک تر شد و در مقابلم ایستاد. سوالی که میخواست بپرسد؛انگار خیلی برایش سخت بود.آب دهانش را فرو برد و کمی مکث کرد. بعد گفت: -چرا...چرا اینقدر دوستش داری؟ -من...من..خب..با حسرت نگاهم میکرد. حسرتی عمیق و ریشه دار! -کی؟! کی عاشقش شدی؟ آه از نهادم بلند شد. -یوسف!!دوباره پرسید: -وقتی عاشقش شدی...من و..نشون و..قول و قرارمون...یادت نیومد؟ التماس گونه گفتم: -نکن یوسف! اما او چشمان بینهایت ناراحتش را به چشمانم دوخته بود و انگار لحن التماس کلامم را درک نمیکرد. -چطور تونستی چشم ببندی روی همه ی اون خاطرات لعنتی؟ -کدوم خاطرات یوسف؟از چی داری حرف میزنی؟ ما کی خاطرات مشترکی با هم داشتیم؟ آهی پرافسوس کشید و گفت: -برای تو شاید نبود! برای من اما، همش خاطره بود! قدم به قدم داشت به من نزدیک تر میشد و من قدم به قدم دورتر میشدم ! -نمیدونستم چکاوک !نمیدونستم دلت، تنگِ شور و هیجانه!نمیدونستم دلت یه عشق هیجان انگیز و غیرمعمول و پر شور میخواد. وگرنه من پر بودم از همه ی اینها !میتونستم همه رو به پات بریزم لامصب !میتونستم تو رو عاشق خودم کنم اگه میدونستم که میخوای و اجازه میدی! اما تو.. تو جوری توی خونه رفتار میکردی که درِ هر پیشروی و نفوذی رو میبستی! جوری که آدم فکر میکرد تا سالها نمیخوای به داشتن یار و عاشق شدن فکر کنی .تو محکم و سفت بودی ! نفوذناپذیر! نمیدونستم میخوای کشفت کنم !میخوای رج به رج تحلیلت کنم و بفهممت ! میخوای عاشقی کنی و عاشقی ببینی !چرا اینکارو با من کردی چکاوک؟! چرا جوری رفتار کردی که نتونم اون همه عشقِ سرریز شده رو به پات بریزم و در عوض مجبور شم همواره ازت دوری کنم ؟! چرا برام نقش بازی کردی تو که تشنه ی اینجور عشق و محبت ها بودی !چرا نذاشتی برات عاشقی کنم ؟! قفسه ی سینه ام به شدت بالا و پایین میشد. به دیوار رسیده بودم و امکان عقب گرد نبود.و او همچنان جلو می آمد. آنقدر که در یک میلیمتری ام ایستاد .دستم را در مقابل سینه اش گرفتم. ادامه دارد ... ❤️❤️
.
هر یک صفحه از 🌱💚💚💚 @Malakeonline
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅 وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ قَدِ اسْتَكْثَرْتُمْ مِنَ الْإِنْسِ ۖ وَقَالَ أَوْلِيَاؤُهُمْ مِنَ الْإِنْسِ رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ بَعْضُنَا بِبَعْضٍ وَبَلَغْنَا أَجَلَنَا الَّذِي أَجَّلْتَ لَنَا ۚ قَالَ النَّارُ مَثْوَاكُمْ خَالِدِينَ فِيهَا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ ۗ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ ﴿۱۲۸﴾ 🔸 و (یاد آر) روزی که همه آنها را محشور می‌کند (و به شیاطین خطاب کند که) ای گروه جن، شما بسیاری از انسانها را پیرو خود ساختید. در آن حال دوستداران شیاطین از جنس بشر گویند: پروردگارا، ما بعضی از (اضلال) بعضی دیگر بهره‌مند گردیده و به اجلی که معین نموده‌ای رسیدیم. خدا گوید: آتش منزلگاه شماست و همیشه در آن خواهید بود مگر آنچه خدا بخواهد (که برخی را بیرون آورد)، که پروردگار تو درست کردار و داناست. 🔅 وَكَذَٰلِكَ نُوَلِّي بَعْضَ الظَّالِمِينَ بَعْضًا بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ ﴿۱۲۹﴾ 🔸 و همچنین ما برخی ستمکاران را بر بعض دیگر (به مخالفت) برگماریم به سبب آنچه کسب می‌کردند. 💭 سوره: انعام 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
7.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 💐سـ❤️ ـلام 😍 ✋ 🌸 روزتون پراز خیروبرکت 🌸 🌹 امروز پنج شنبه ☀️ ۲۵ مرداد ۱۴۰۳خورشیدی 🌙 ۱٠ صفر ۱۴۴۵ قمری 🎄 ۱۴ آگوست ۲۰۲۴ میلادی 💯ذکر_روز 🌸🌿لا اله الا الله الملک الحق المبین    🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 📚داستان دکتر ملک حسینی نمونه‌ای عالی از تأثیر "خودکارآمدی" است که توسط آلبرت بندورا مطرح شده. این مفهوم به باور فرد در توانایی‌هایش برای موفقیت اشاره دارد. استاد بهمن بیگی با ایجاد تجربه‌های موفقیت مکرر و تقویت مثبت، به طور سیستماتیک خودکارآمدی دانش‌آموز را افزایش داد. این فرآیند، که در روانشناسی به "شکل‌دهی رفتار" معروف است، منجر به تغییر عمیق در باورهای دانش‌آموز شد. نکته مهم اینجاست که این تغییر نه تنها بر عملکرد تحصیلی، بلکه بر مسیر زندگی او تأثیر گذاشت، که نشان‌دهنده قدرت شگفت‌انگیز مداخلات روانشناختی هدفمند در شکل‌دهی آینده افراد است. 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃 فال و طالع 🍃🍃🍂🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نشانه های زیادی برای تشخیص افراد دروغگو وجود دارد. این نشانه ها پر تکرار ترین و قوی ارین نشانه هستن. با دیدن این نشانه ها باید دقت بیشتری کنیم و به دنبال بقیه نشانه های فریب و دروغ بگردیم و تفسیر کنیم. .❣❤️💗❤️❣
عصبانیت خود را باحرف های تنــد همراه نکنیـــــد فرصتهای زیــــادی برای تعویض حالتان خواهید داشـــــت اما هرگز فرصــــت تغییر گفته هایتان را نخواهید داشـــت لحظه هاتون پراز ارامش ❣❤️💗❤️❣