آموخته ام که با پول میشود:
خانه خرید ولی آشیانه نه...
رختخواب خرید ولی خواب آرام نه...
ساعت خرید ولی زمان نه...
میتوان مقام خرید ولی احترام نه...
میتوان کتاب خرید ولی دانش نه...
دارو خرید اما سلامتی نه...
خانه خرید ولی زندگی نه...
و بالاخره میتوان قلب خرید ولی عشق نه...
👤 #چارلی_چاپلین
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
هدایت شده از تبلیغات گسترده ریحون
*🔞اگه جنبت زیادِ، یواش🙊بزن رو گوجه ها👇بپر تو کانال😁😅
[🍅🍅🍅🍅🍅🍅🍅🍅🍅🍅
🍅🍅🍅🍅🍅🍅🍅🍅🍅🍅
🍅🍅🍅🍅🍅🍅🍅🍅🍅🍅
🍅🍅🍅🍅🍅🍅🍅🍅🍅🍅
حاجی برگاااااااااااام🍂😜
لطفا تنها👅وارد شوید😈😂☝️🏻*
https://eitaa.com/joinchat/3424977001C10c611a6f9
هدایت شده از تبلیغات ملکه(نجوا)
☝️🤣🤣 یکم بی ادب🙈🙈🙈😱 ولی
تیییی خندست 🤣🤣🤣🤣🤣👇
جرررررر یواش بکوب رولینک😜😜 😜
https://eitaa.com/joinchat/3424977001C10c611a6f9
https://eitaa.com/joinchat/3424977001C10c611a6f9
بچع مچه نیاد #بیادبمیشع😡☝️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
ببینید چه پست کاربردی آوردم براتون😍😍😍😍
اندازه ی دقیق حبوبات در غذاهای ایرانی
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
هدایت شده از اطلاع رسانی گسترده حرفهای
.
سلام خدمت شما . من یک فرد مذهبی هستم و عاشق این بودم که بتونم توی خونه خودم #روضه_خونگی بگیرم ولی به خاطر بحث سخنران و پذیرایی و برنامه ریزیش همیشه منصرف می شدم.
تا اینکه با یک مجموعه ای آشنا شدم که خودش برامون سخنران می فرستاد و بمون یاد داد چطور پذیرایی کنیم و برنامه بریزیم و واقعا نقطه عطف زندگیم شد .
دوست دارم شمارو با این مجموعه آشنا کنم و لینکش رو براتون بفرستم . حتما عضوش بشید برای #جشن و #روضه های خونگی نیازتون میشه 👇🏻👇🏻
http://eitaa.com/joinchat/3726377046C3fafa2bd01
.
هدایت شده از تبلیغات ملکه(نجوا)
.
🔻ببینید چقدر آدم از روضه خونگی حاجت گرفته . بیا اینجا👇🏻
http://eitaa.com/joinchat/3726377046C3fafa2bd01
گره افتاده تو زندگیت😭 👆
دوای درد همهمون یه روضه خونگیه❤️🩹
#داستانک
عقل و احساس
17سالم بود که عاشق شدم. نمی دونم! شاید فکر می کردم که از خونه شلوغ وپرجمعیت پدرم میرم تهران وکنارکسی که دوستش دارم زندگی جدیدی راشروع می کنم!
بعداز6ماه نامزدی عقدکردیم وبدون عروسی رفتیم سرزندگی.
خیلی هاازفامیل وآشنامی گفتند آدم های خوبی نیستند. باکسی رفت وآمد ندارن. امامگردل من این چیزهاحالیش میشد.
ایرج مردکاروعمل نبود. فقط حرف های قشنگ میزد. بعدازدوسال اولین پسرم به دنیااومد. من فکرمی کردم با ورود بچه ب زندگی ماایرج مسئولیت پذیر میشه. سرکارمیره!
من خونه پدرشوهرم زندگی می کردم. خانواده خودم خیلی ب ماکمک می کردند. مادرم طفلی میدید من عذاب می کشم. همیشه می گفت این زندگی که مرد کار نکنه واحساس مسئولیت نکنه زندگی نمیشه!
سالها گذشت. یه شکم سیریه شکم گرسنه!
ولی ایرج درست نشد. بعد از به دنیااومدن امیرحسین، خودم مجبورشدم برم سرکار. چندسالی کارکردم. خیلی سخت بود من تغذیه خوبی نداشتم چون درآمد.من خیلی ناچیزبود. با کارکردن من دیسک کمرگرفتم. بازادامه دادم.
توی این سالهاایرج معتادشده بود. اصلا به منوبچه هااهمیت نمی داد. جنگ ودعواهای ما هر روز ادامه داشت.
. اکنون بعد 28سال اززندگی پسربزرگم هم معتادشده وزندگیش ب هم ریخته و من ازاون زندگی اومدم بیرون. ولی ایرج درست نشد. اون با تهمت هاش وکتک هاش منوازاون زندگی بیرون کرد.
گناه من این بود که به پای بچه هام سوختم و ساختم! ای کاش روز اول ازروی عقلم پیش می رفتم نه احساسم...
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
هدایت شده از اطلاع رسانی رهپویان🌼
علت تاخیر زایمان دوقوها😱😔😳
درکشورعمان زنی دوقولو باردار بود.یک دختر و یک پسر.پزشکان ب او گفته بودند ک پسرمشکل داخلی داره واحتمال مرگش چ قبل از تولدچ بعدازتولدوجوددارد.
درد زایمان ب درازاکشید و پزشکان مجبور ب سزارین شدند،هنگامی ک شکم مادر رابازکردند.پزشکان علت تاخیرزایمان دوقولوهارا ب چشم دیدند و باصحنه ای متحیرمواجه شدند😱
تصویری ک همه رو مات و مبهوت ساخت😳
همه دیدند ک نوزاد......
ادامه این داستان...👇
https://eitaa.com/joinchat/538706456C9408a6acf1
سرگذشت وداستانهای جذاب #واقعی راسنجاق کانال بخوانید👆
هدایت شده از تبلیغات ملکه(نجوا)
❌کار وحشتناک دکتر❌
شوهرم دکتر بود .هفته ای یک شب منو به زور میفرستاد خونه مادرش تا پیشش بمونم ولی خودش نمیومد، یه روز بهش مشکوک شدم و یواشکی برگشتم خونه.وقتی داخل حیاط شدم متوجه شدم که از انباری زیر خونه صدای چند نفر میاد.خیلی آروم نزدیک شدم و از پشت پنجره نگاه کردم .شوهرم و دونفر دیگه اونجا بودند.قشنگ که نگاه کردم ناگهان احساس کردم قلبم از تپش داره میوفته. با دیدن این صحنه حالم بد شد.....
ادامه داستان...👇👇
https://eitaa.com/joinchat/538706456C9408a6acf1
زندگی همانجا بود که با عجله از آن گذشتیم،
تا به خوشبختی برسیم. همانجا که نور بود و
عشق بود و موسیقی، همانجا که گیاہ بود و
ابر بود و مسیر، نگاہ ما به مقابل بود و از کنارزندگی عبور کردیم و تمام فرصتهای خوب،
درست همانجا که نایستادیم، ایستادهبود.
ما از تجربههای کوچک خوشبختی صرفنظر
کردیم تا به تجربههای بزرگ برسیم، در حالی
که هر بزرگی، به مرور و نسبت به تجربههای
بزرگتر، کوچک میشد...
ما اشتباہ کردیم. باید ادامه میدادیم و به جلو
میرفتیم؛
اما لذت میبردیم و میرفتیم، تجربہ
میکردیم و میرفتیم، زندگی میکردیم و
میرفتیم ...
نرگس صرافیان طوفان
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
هدایت شده از گستردهتبلیغاتیترابایت
🔴دعای معجزه گر قرآنی برای رزق و روزی فراوان و گره های زندگی🫀
یه مدت بود گره های زیادی توی زندگیم افتاده بود و اوضاع مالی همسرم روز به روز بدتر میشد😢
یه شب که همینطور توی ایتا میگشتم وارد کانالی شدم که مثل معجزه شد تو زندگیم🥹
با دعای قرآنی که بهم داد و هر صبح میخوندم،زندگیم از این رو به اون رو شد،گره های زندگیمون یکی یکی باز شد همه تعجب میکردن😳
اگه تو هم مشکل یا گره ای تو کارت هست و این دعای قرآنی رو میخوای خیلی سریع عضو کانال زیر شو👇
راستی ذکرهای شبانه هم دارن💁♀👇
https://eitaa.com/joinchat/3928817891C5d57fc711d
هدایت شده از تبلیغات ملکه(نجوا)
💔آغوش سرد بعد از طلاق 🖤
برگه طلاق را امضا کردیم و طلاق انجام شد دیگه تحمل زندگی با یک زن سرطانی رو نداشتم. وقتی خواستیم از دفتر طلاق خارج بشیم نسرین یهو اومد جلو بدون مقدمه گفت منو در آغوش بگیر…
من گیج شده بودم! نمیدونم هدفش چی بود چون از هم جدا شده بودیم دیگه محرم نبودیم ولی رفتم جلو ازش علت درخواستش رو پرسیدم!
گفت تحملشو داری؟ گفتم آره بگو
ادامه داستان جالب رو بخونید 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2033582089C4f36953a83