آموزش درست کردن گل سر زیبا😍❤️ ‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎ ‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‎‎‌‎‎‎‌‎┅─═ঊঈ 🍃🌹🍃ঊঈ═─┅◍⃟ بزن رو لینک گلی جانم تا در کنار هم باشیم ♥️https://eitaa.com/joinchat/637730937Cf42c0f7787

*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 کی میدونه برای فراموش کردن باید چند سال بگذره ؟؟؟ از کجا معلوم که با مرگ همه خاطرات فراموش میشن ؟؟؟ 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88

*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 امام علی میگه : سرانجام صدق و راستی رهایی و سلامت است. عظمت و شكوهمندی آدمی نیز در سایه راستگویی به دست می آید 🌱 یه جاهایی شاید دروغ گفتن تو رو رشد بده ، ولی مقطعی رشد میکنی دوست من و قطعا عاقبت خوبی نداره. راستی امام علی فقط امام شیعیان نیست ، بلکه یکی از بزرگترین فیلسوفان جهان هست ، کافیست کتابهایش را مطالعه کنی✌️ 😍 به عشق علی بنویس " یا علی " نشر از تو❤️     🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88

*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 دلیل آرامش و قشنگی زندگی من 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88

♥️🍃 فقط اونجا که نزار قبانی می‌گه: «من چرا از شهرها و سرزمین‌ها حرف می‌زنم؟ تو شهر منی "چهره ات" وطن من است "صدایت" وطن من است» ‌ ‌🍁🍂🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍁🍁🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

#او_را_همانگونه_که_هست_بخواه ❤️🍃همسرت را با تمام نقص‌هایش قبول کن! 🔵پیش از ازدواج باید او را به طور دقیق زیر ذره بین می گذاشتید و رصدش می کردید! حالا که دیگر ازدواج کرده اید، چشم و گوش هایتان را ببندید و دست از ازریابی کردن بردارید. 🔵 #انتقاد و #سرزنش شما بی فایده است. بپذیرید که دیگر زمان درست کردن همسرتان تمام شده است! چه بخواهید و چه نخواهید با اصرار به تغییر و اصلاح، نه تنها ره به جایی نمی برید بلکه از ترکستان هم سر در می آورید ‌‌‌ ‌ ‌ ‌🍁🍂🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍁🍁🍁🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

🌎🌺🍃 🌺 ❇️ تقویم نجومی 💠 پنجشنبه 🔺 ۸ آذر/‌ قوس ۱۴۰۳ 🔺 ۲۶ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ 🔺 ۲۸ نوامبر ۲۰۲۴ 🌓 امروز قمر در «عقرب» است. 🦂 ساعت ۳:۵۲ قمر وارد برج عقرب می‌شود. 💠 روز مناسبی است برای: جراحی چشم خرید باغ و زمین زراعی از شیر گرفتن کودک درختکاری بذرپاشی و آبیاری امور حفاری کشیدن دندان پاکسازی پوست ⛔️ ممنوعات امور زیربنایی و اساسی امور ازدواجی امور مربوط به حرز 🚘 مسافرت اکیدا خوب نیست. 👶 زایمان نوزاد متوسط‌الحال است. 👩‍❤️‍👨 انعقاد نطفه 🔹 امشب (شب پنجشنبه) فرزند عالم یا حاکم گردد. 💇‍♀💇‍♂ اصلاح سر و صورت باعث رهایی از بلا می‌شود. 🩸حجامت،فصد،زالوانداختن،خون‌دادن خوب نیست. 💅 ناخن گرفتن روز خیلی خوبیست. موجب رفع درد چشم، صحت جسم و شفای درد است. 👕 بریدن پارچه روز خوبیست. شخص، عالم و اهل دانش و علم گردد. 😴 تعبیر خواب رویایی که امشب (شب پنجشنبه) دیده شود، تعبیرش طبق آیه ۲۶ سوره مبارکه "شعراء" است. ﴿﷽ قٰالَ رَبَّکُم وَ رَبُّ أبَائِکُم الأوَّلین﴾ فرد بسیار خوب و عاقلی در مقام نصیحت و موعظۀ آن شخص در آید تا خواب بیننده به جواب سوال برسد و بر خصم خود غالب گردد و شاد شود. ان شاءالله مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید. 📿 وقت استخاره از طلوع فجر تا طلوع آفتاب از ساعت ۱۲ تا عشاء آخر (وقت خوابیدن) 📿 ذکر روز پنجشنبه «لا اله الا الله الملک الحق المبین» 📿 ذکر بعد از نماز صبح ۳۰۸ مرتبه «یا رزاق» موجب رزق فراوان می‌گردد. ☀️ ️روز پنجشنبه متعلق است به: 💞 امام‌حسن‌عسکری علیه‌السلام اعمال نیک و خیر خود را به ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. ⏳ مدت زمان اعتبار این تقویم از اذان مغرب روز چهارشنبه آغاز و اذان مغرب روز پنجشنبه پایان می‌یابد. 💞 سلامتی و تعجیل در فرج #امام_زمان علیه‌السلام صلوات «اَللّٰهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍوَ‌عَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ»

*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 💫در این شب زیبا ✨امیدوارم کتاب زندگیتون 💫رو که ورق میزنید ✨خوشی ها و دلخوشی هاش 💫اونقدر زیاد باشه ✨که خاطرات تلخ تون فراموشتون بشه شبتون آرام✨💫 ‌‌‌ 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88

.

🌸🍃 شروع سرگذشت جدید به اجبار از عشقم یوسف جدا شدم ونشستم پای سفره عقد و شدم همسر امیربهادرخان... .

🍃🍃🍃🌸🍃 #گلچهره دستمو از روی صورتم برداشتم و گفتم یعنی ممکنه زنده باشه ؟خسرو بهم دلداری داد گفت انشاالله که زنده باشه تو بد موقعیتی بودی حالا هم نمیخواد فکر کنی بریم که دیره بعد توجهش به سگی که رو زمین دراز کشید افتاد گفت دارو اثر کرد صدام زد گلچهره؟گوش کن به من و با صدای لرزونی گفت:امشب شب مهمیه امیدوارم که مثل سری قبل خدا کمکمون کنه که بتونیم ف.رار کنیم .سر خیابون رفیقم تو ماشین منتظره.اگه ارسلان سر رسید یا هر اتفاقی که افتاد تو نباید وایسی متوجهی؟ باید بری+ خسروکجا برم؟ امشب یا باهم میمیریم یا با هم زنده میمونیم _ هیس اینجوری نگو تو جان منی من پیش مرگتم _ با صدایی که اندوه و خستگی روحمو نشون میداد . گفتم+ ولی من پیش مرگ نمیخوام خسرو من آرامش میخوام خسته ام از رفتن و نرسیدن از ف.رارکردن از اینکه همیشه‌ ترس از دست دادن دارم خسته ام.من چیزی برای از دست دادن‌ندارم فقط تو موندی برام. خسرو بی معطلی گفت حاضری؟ سری به نشونه تایید تکون دادم و پشت سرش راه افتادم همه جا امن و امان بود سگ بیچاره رو زمین افتاده بود .خسرو آروم درو باز کرد و بعد از اینکه به بیرون نگاه کرد گفت بیا بریم برگشتم . و برای آخرین بار به اون خونه ی لعنتی نگاه کردم و ازش خارج شدم.خسرو به آهستگی در آهنی سفید رنگ رو بست و به نگهبان های که هر کدوم یه گوشه ای افتاده بودن نگاه کرداز استرس زیاد گلوم خشک شده بود.خسرو گفت تو حالت خوبه؟ گفتم من خوبم خسرو نگران من نباش فقط زودتر ازاینجا بریم قدم بلندی برداشت و گفت پس بدو دیگه زیاد نمونده سر خیابون که برسیم دیگه تمومه نمیدونم اون خیابون طولانی بود که یا نه ولی یادمه که انگار هر چقدرمیدویدم به مقصدنمیرسیدم . _ گلی خوبی؟با نفس نفس گفتم آره با دیدن ماشین خاموشی گوشه ی خیابون لبخند زدم .که خسرو گفت رسیدیم. نمیدونم چطور از عرض خیابون رد شدیم و سوار ماشین شدیم فقط یادمه که وقتی ماشین حرکت کرد از شیشه ی عقب به اون خونه نگاه کردم به خسرو که داشت با نگرانی نگاهم میکرد. چشم دوختم و گفتم خسرو تموم شد؟اشکی از چشماش چکید .اره تموم شد گلی. توروخدا منو ببر جایی که دست هیچکس بهم نرسه خسرو دیگه آوارگی بسه خم شد و گفت دیگه نمیذارم اتفاقی برات بیفته. به خداوندی خدا قسم دیگه نمیذارم همین امشب از این شهر لعنتی خارج میشیم گفتم‌خسرو من میت.رسم.ببین کسی دنبالمون راه نیفتاده باشه.خسرو از شیشه ماشین به عقب نگاه کرد و بعد از چند ثانیه گفت: 🕊🕊🕊🕊🕊