فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
⭐پروردگارا دستانم بسوی توست
⭐️نگاهم به مهربانی و کرم توست
⭐با تو غیر ممکنها ممکن میشود
⭐️نا ممکنهای زندگیام را ممکن بفرما
⭐که باخدای بیهمتایی چون تو
⭐️معجزه زندگی جان میگیرد
🌙شبتون قشنگ عزیزان مثبت اندیش
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
8.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
🗓۱۴۰۲/۶/۴
🌺زندگی مثل نقاشی کردن است
🌼خطوط را با امید بکش
🌺اشتباهات را با
🌼آرامش پاک کن
🌺قلم مو را در صبر غوطه ور..
🌼و با عشق زندگی را رنگ بزن
🌺زندگی مثل نقاشی کردن است
🌼خطوط را با امید بکش
🌺اشتباهات را با آرامش پاک کن
🌼قلم مو را در صبر غوطه ور ؛
🌺و با عشق زندگی را رنگ بزن
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
🍃🍃🍃🍃🍃🌺🍃
عزیزان دلم دوستای من عاشقانهی داستان زندگی رو تو کانال ما بخونید
بزن رو لینک گلی جانم🥰👇
https://eitaa.com/joinchat/1760559465Ce9d8251375
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌺🍃
دوستانهها💞
🍃🍃🍃🍃🍃🌺🍃 عزیزان دلم دوستای من عاشقانهی داستان زندگی رو تو کانال ما بخونید بزن رو لینک گلی جانم🥰👇
عماد دسته کلید رو که هنوز تو دستام مشت کرده بودمش گرفت ودر هال رو یک دستی باز کرد.به محض ورودمون
منو رو زمین پرت کرد.
استخونام بدجوری صدا خورد.
_آخ خ خ ...دیوونه داری چی کار میکنی؟
درو بست وپشت سرمون قفل کرد.برگشت وبا چشمایی که سرخ بود بهم زل زد.چیزی که تونگاش می دیدم اصلا
خوشایند نبود.
_می خوام یه چیزاییو به یادت بیارم.
نباید قافیه رو می باختم.به سختی از جام بلند شدم.روسریم عقب رفته وگره ش شل شده بود.
_از اینجا برو.من نمی خوام چیزیو به یاد بیارم.
قهقهه ی عصبیش باعث شد گوشامو بگیرم.
_اصلا موقعیت شناس خوبی نیستی گلاره.اینجا منم که تصمیم میگیرم نه تو.
_بهتره بری وگرنه...
حرفمو با تندی قطع کرد.
_وگرنه چی؟
یه قدم به طرفم برداشت وهمینم باعث شد عقب نشینی کنم.
_باشه حرفاتو بزن و برو.
پوزخند تحقیر کننده ای زد.
_اما من نیومدم باهات حرف بزنم.اومدم که نشونت بدم.
با تردید پرسیدم
_چیو؟!!
مثل شکارچی ای که از واکنش وترس شکارش دوست داره تفریح کنه بهم زل زده بود.
_خب من واسه این یه مورد خیلی فکر کردم.دیدم بد نیست با یه خاطره ی خوش از هم جدا شیم.گفتم...
عصبی حرفشو قطع کردم.
_میخوای چیو بهم نشون بدی؟
_اینکه هنوزم من شوهرتم.هیچ کس هم نمی تونه تورو ازم بگیره.
با تاسف سرتکان دادم.
_چیزی به اسم شوهر برای من وجود نداره ..تو واسه م مردی عماد. می فهمی؟...مردی.
به طرفم حمله کرد و روسریمو از سرم کشید.
_نمیذارم اینقدر مفت از چنگم در بری...نمیذارم سهم پسر حاجی شریفی شی.
تموم تنم از حرفای وحشتناکی که به زبون آورد می لرزید.
_تو دیوونه شدی؟
یقه ی مانتومو گرفت ومنو به طرف خودش کشید.
آره دیوونه شدم.تو دیوونه م کردی.مگه بهت نگفتم اگه نداشته باشمت چه بلایی سرم می یاد؟...نگفتم حق نداری
همچین معامله ای با من بکنی؟
نفس های داغ ونا منظمش به صورتم می خورد وباعث انزجارم می شد.تلاشم برای رها شدن از دستش بی فایده بود.
_ولم کن لعنتی...اگه بخوای بلایی سرم بیاری خونواده م راحتت نمیذارن.
نگاهشو به چشمای وحشت زده م دوخت وزمزمه کرد.
_جوری نشونت می دم ،خونواده ت که هیچ ،اون آقا وکیل قلابی هم نتونه برات کاری کنه.
هق هق گریه م از سر ناتوانی بود.
_تورو خدا ولم کن...تورو جون مادرت عماد.
عصبی خندید.
_التماسای من که یادت نرفته؟...همین چند روز پیش منم برای بدست آوردن دلت داشتم التماس می کردم اما...
منو بیشتر به طرف خودش کشید و تموم خشم وعصبانیتشو تو نگاش ریخت.
_خودت نخواستی.
حتی فرصت نداد از خودم دفاع کنم.کشان کشان منو به طرف اتاق خوابم برد و درشو با یه لگد باز کرد.
حالا دیگه منم از ته دل جیغ می کشیدم وقلبم تند تر از همیشه می زد.کف دستم عرق نشسته بود وانگشتام از ترس
یخ زده بودن.گلوم می سوخت اما صدام به جایی نمی رسید.چون فریاد رسی نبود.
با دودست مانتومو کشید ودکمه های درشت صدفی رنگش به این طرف واون طرف پرتاب شدن.بی اختیار خم شدم
ورو زمین زانو زدم.تموم توانم تحلیل رفته بود.ونمی تونستم مقابلش مقاوت کنم.
منو یه تنه بلندکرد ورو تختم پرت کرد.دست پیش برد تا دکمه های بلوزشو باز کنه.بهت زده بهش خیره شدم.باورم
نمی شد.هنوزم همون ترس لعنتی تو چشماش دیده می شد.
حالا دیگه اوت ترسو می شناختم...ترسی که با وجود همه ی التماس ها واشکام بی رحم بود وحاضر نمی شد از اون
شهوت منزجر کننده که تموم اراده ی عمادو ازش گرفته بود،دست بکشه.ترسی که تهش فقط جنون محض بود.
روم خم شد ومن به جای عماد ،دانشجوی خجالتی ومحجوب دانشکده...نامزد احساساتی ولجباز خودم...پسر
خودخواه حاجی مقدم پناه،یه هیولا دیدم.یه هیولای سیاه که همه ی وجود پر انرژی وشاد گلاره رو تو دهنش جوید
وتفاله شو بعد مزه مزه کردن طعم گس انتقام به بیرون پرت کرد.
حالا فقط صدای جر جر مداوم وعذاب آور فنر های تخت ونفس نفس زدن های عماد به گوش می رسید.عرق سردی
رو ستون فقراتم نشسته بود ودرد فلج کننده ای که تو تموم تنم جریان داشت به رویاهای بر باد رفته ام نیشخند می
زد.
زمان برام متوقف شده ومغزم پوچ پوچ بود.انگار هیچ وقت ودر هیچ لحظه ای چیزی به اسم زندگی رو لمس نکرده
بودم.گلاره دختر خنده روی استاد رحیمی واسه همیشه مرده بود.
درونم خالی خالی ست.
من مرده ی هزار ساله ام.
لالم...لال
کورم...کور
ودست هایم زیر خروار ها خاک متوهم،
از درد نیآفریدن پوسیده.
آن حضور سیاه
دارد روحم را می کاود.
ذهنم تاریک تاریک است.
وجسمم
از گل بوسه های انتقام ،بوی جنون می دهد.
دلم برای گلاره ی دیروزی تنگ است.
دلم برای خودم ،
برای خودم تنگ است.
به آرزو های لاغر واستخوانیم نگاه نکن.
به من نگاه نکن.
بگذار در این رویای خام بمانم.
وبه این فکر نکنم.
که عشق
برایم بوی ابریشم سوخته می دهد.
از روم بلند شد و نا مطمئن به جسم مچاله شده م زل زد.انگار باورنداشت چنین بلای خانمان سوزی
🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃
4_6003303543144976352.mp3
6.79M
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
🎵#آرامش_من
🎤#پدرام_زند
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌺
🍃پا روی پا انداختن
🍃می تواند در گردش خون اختلال ایجاد کرده و باعث لخته شدن خون و عوارضی مانند واریس، افزایش فشار خون، ترومبوز، خشکی ران ها و مشکلات وضعیتی بدن می شود
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌺
یاس هستم حرفاتو بهم بگو
@Yass_malake
لینک کانالمون بفرس برا دوستات جمعمون جمع بشه😍
https://eitaa.com/joinchat/1760559465Ce9d8251375
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌺
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌺
#سیاست_زنانه
🍃وقتی شوهرتون از سر کار میاد خیلی آراسته تر و تمیز با لباس شیک (کلی ب خودتون رسیده باشین 😉) ب استقبال شوهرتون برید.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌺
یاس هستم حرفاتو بهم بگو
@Yass_malake
لینک کانالمون بفرس برا دوستات جمعمون جمع بشه😍
https://eitaa.com/joinchat/1760559465Ce9d8251375
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌺
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌺
🍃دوش گرفتن پس از غذا خوردن باعث می شود جریان خون به سمت دست و پا افزایش و به سمت معده کاهش پیدا کند
🍃روند هاضمه کند شده و فرد دچار ناراحتی معده می شود.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌺
یاس هستم حرفاتو بهم بگو
@Yass_malake
لینک کانالمون بفرس برا دوستات جمعمون جمع بشه😍
https://eitaa.com/joinchat/1760559465Ce9d8251375
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌺
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌺
#نکات_خانه_داری
🍃تمیز کردن نوار لاستیکی درب یخچال
با کمک یک مسواک (یا ابر) با آب گرم و صابون یا پودر صابون نوار را تمیز میکنیم. بعد از تمیز کردن یک دستمال را به روغن یا وازلین آغشته کرده و دور نوار بکشید. با این کار نوار خشک نشده و صدمه نمیبیند. دقت کنید نوار لاستیکی از ورود گرما به یخچال جلوگیری میکند.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌺
یاس هستم حرفاتو بهم بگو
@Yass_malake
لینک کانالمون بفرس برا دوستات جمعمون جمع بشه😍
https://eitaa.com/joinchat/1760559465Ce9d8251375
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌺
15.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃
#پذیرایی #دیزاین #گیفت
سلام به رو ماهتون😍🥰خوب پاشين بيايين كه ميخواييم يه گيفت خوشگل درست كنيم 👌❤️
┅─═ঊঈ 🍃🌹🍃ঊঈ═─┅◍⃟
بزن رو لینک گلی جانم تا در کنار هم باشیم
♥️https://eitaa.com/joinchat/637730937Cf42c0f7787
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌺
دلبستگى به دنيا،
عقل را فاسد میكند،قلب را از شنيدنِ
حكمت ناتوان مىسازد،
و باعث عذاب دردناک میشود.🤍
-امام علی علیه السلام-
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌺
یاس هستم حرفاتو بهم بگو
@Yass_malake
لینک کانالمون بفرس برا دوستات جمعمون جمع بشه😍
https://eitaa.com/joinchat/1760559465Ce9d8251375
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌺
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌺
#امام_حسین
جهآن پایان خوبی با حسین بنعلی دارد
تو تنها گریهکن در روضه باقی را به او بسپار🖤
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌺
یاس هستم حرفاتو بهم بگو
@Yass_malake
لینک کانالمون بفرس برا دوستات جمعمون جمع بشه😍
https://eitaa.com/joinchat/1760559465Ce9d8251375
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌺