eitaa logo
دوستانه‌ها💞
2.9هزار دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
12.9هزار ویدیو
8 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🍃🍃💕🍃🍃🍃 ­ اين است كه عاشق برای وجود وهويت انساني خود هم ارزش قائل است. فردي كه به طرف مقابل مي‌گويد: اگر تو را به دست نياورم هرگز ازدواج نمي كنم يا خودكشی مي‌كنم عشقش هنجار نيست. عاشق حقيقی وارد لايه هاي شخصيت طرف مقابل مي‌شود و با او هم راز و هم دل مي‌شود ولی اين گونه نيست كه در شخصيت او گم شود و بگويد من بی تو هيچم. اگر فردی ادعا كرد كه من بی تو می ميميرم قطعا يا بيمار است و يا دروغ گو. او قبل از پيوند انسانی با ديگری بايد به دنبال درمان باشد. ❤️‍🩹
🍃🍃🍃💕🍃🍃🍃 یکی از وظایفی که زن و شوهر نسبت به هم دارند این است که قدر دان هم باشند. . نکنه خدای نکرده بگیم: وظیفش بوده. زنمه و وظیفشه خونه را تمیز کنه. شوهرمه و وظیفشه که خرجی خونه رو بده. تولدم بوده و حالا شق القمر نکرده که کادو خریده. حتی اگر همه چیزهایی که شما میگید درست باشه که نیست. باز هم رابطه شما را با همسرتون بهتر میکنه اصلا حال و هوای زندگیتون رنگ و بوی دیگه ای به خودش می گیره. ❤️‍🩹
4_5911225903949549774.mp3
9.66M
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 🎵 🎙     🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🍃🍃💕🍃🍃🍃 کنیم مردان و زنان باید یادشان باشد که با همسرشان همخانه نیستند ،بلکه همسرند نگذاریم طرف مقابلمان احساس فقر و کمبود کند ما نباید برای خودمان زندگی کنیم ، بلکه باید برای زندگی کنیم و همدیگر را شاد کنیم وقتی همسر شدیم باید همسری کنیم نه اینکه فقط به امورات خودمان برسیم فرق نمیکند چه زن و چه مرد در همه زمینه ها ، گفتگو ، برنامه ریزی ، همکاری ، کار منزل ،بیرون رفتن ،خرید ، همه چیز با همکاری هم ... ❤️‍🩹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 ‌‌ ‌ من تپش‌هایِ ژرفِ دلم را دنبال میکنم من مخلوقی هستم ضعیف، بی‌ثبات، و ساخته‌ شده از گل و رؤیا، با این وجود، احساس میکنم که تمامیِ نیروهایِ جهان درونِ من در چرخش‌اند، " شبتون رویایی🧡🌹 🍁჻ᭂ࿐🟠      🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
🍃🍃🍃💕🍃🍃🍃 "به اندازه ناز كن؛ راه آشتى رو باز بذار!!!" 🔹 قهر كردن‌هاى بی‌خودى يا دائمى فقط باعث ميشه بعد از يه مدت قهرتون ديگه تاثيرى نداشته باشه و حتى اگر واقعا حق با شما باشه و خداى نكرده قهر كنيد ديگه همسرتون براى آشتى كردن يا ناز كشيدن پيش قدم نشه...! 🔸 يه خانوم با سياست بايد با توجه به شناختى كه از همسرش داره بروز ناراحتيش رو درجه بندى كنه. اگر هر دفعه همون مدلى هميشگى باشيد خب معلومه ديگه براتون تره هم خرد نمی‌كنند. 🔹 براى هر ناراحتى يه راهكار براى آشتى جلو پاى همسرتون بذاريد و بهش فرصت آشتى بديد. ❤️‍🩹
🍃🍃🍃💕🍃🍃🍃 مردها_اهل_شعارند 🔵مردها باید مورد تأیید قرار بگیرند. وقتی تصمیمی می گیرد، او را تأیید نمایید بعد نتیجه خوب آن را ببینید. 👈🏻 اما اگر مرد حرف غلطی زد یا تصمیم اشتباهی گرفت، تأیید نکنید اما تکذیب هم نکنید، مخالفت هم نکنید بلکه حالت جریان را عوض کنید. 🔵 توجه نمایید که مردها شعاراشون یادشون میره. مردها خیلی از مواقع که حرفی میزنند، ، شعار میدهند 👈🏻 اگه شما برخورد لحظه ایی کنید به اون شعارشون عمل می کنند بنابراین موقعی که شعار میده و تصمیم اشتباهی گرفته شما بالافاصله جریان را عوض کنید. ❤️‍🩹
🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃 اربـــــــــــاب 🍃🍃🍂
دوستانه‌ها💞
ارام:داداش... ارباب:ارام میری اتاقتو تا3روز از اتاقت بیرون نمیای ارام:............ ارباب:گفتم بیر
اومد رو تختو به زور خوابوندتمو اومد روم و سرشو برد زیره گردنم........ التماس میکردم خواهش میکردم اما ارباب گوشش بدهکار نبود، به خواهشا و التماسام گوش نمیداد. _ارباب تورو خدااااااا ارباب با چشمای سرخ سرشو از رو بدنم بلند کرد. ارباب:ساکت میشی یا وحشی تر شم. وحشی تر؟!!!!! مگه دیگه بیشتر ازاینم میشد وحشی باشه!!!!!! چنگ مینداختم لگد میزدم گاز میگرفتم اما کاری نتونستم بکنم ... نشد... ارباب به هدفش رسید. چشمام هنوز بسته بود اما خواب نبودم بیدارشده بودم. واااااای چقدر سرم درمیکرد. انگار تریلی از روم ردشده، انگار از خوابه اصحابه کهف بیدار شدم چقدر سرم سنگینه!!!! اروم خواستم پامو جابجا کنم که از درده لگن و دلم مررردم. ناله وار اه کشیدم. _اه ه ه این چیه؟؟؟ چرا انقدر لگن و دلم درد میکنه؟!!!مگه چیکار کردم؟؟؟!!!! دیشب از وقتی که با ارام برگشتیم خونه خوابیدم. اخه پس چرا انقدر درد دارم!!!! چشمامو باز کردمو دوباره بستم. _وااااا اتاق چرا این ۸رنگیه؟؟؟؟ دوباره چشمامو باز کردم اما این سری نبستم و خوب به اتاق نگاه کردم. _ای... این... اینجا که اتاقه ارباببه!!!من تو اتاقه ارباب چیکار میکنم ... خاک برسرم چرا رو تختش خوابیدم بفهمه کشتتم. خواستم بچرخم که دوباره دلم درد گرفت. _وااااای... مردم از دل درد،چرا؟ همین جوری داشتم با خودم حرف میزدم که با شنیدنه صدای ارباب خشک شدم. ارباب:اگه غر غر کردنو اه و ناله هات تموم شد پاشو برو حموم و حاضر کن میخوام برم حموم. سه متر از جام پریدم بالا و روتخت نشستم. دلم داشت از درد میترکید. خواستم برگردم سمته ارباب که تا وضعیتمو دیدم داغ کردم. هیچی تنم نبود........ تازه داشت یادم میومد. دیشب ... ارباب... کیان... ارام... تنبیه... یه تنبیه جبران ناپذیر... تجاوز... اشک تو چشمام جم شدم بود تو حاله خودم نبودم همه چیزمو از دست داده بودم، ارباب همه چیزمو ازم گرفته بود. پریدم رو ارباب و شرو کردم به زدنش. عینه دیوونه هاشده بودم جیغ میزدم،داد میزدم، چنگ مینداختم، فوحش میدادم... _عووووضی...کثافت... اشغاااال... حیووون ... بی ناموووووس... بی... که یکی محکم زد دره گوشمو پرتم کرد گوشه ی تخت و اومد روم. ارباب: خفه شو دختره ی خدمتکار، خفه شو... 🍃🍃🍂🍃