eitaa logo
دوستانه‌ها💞
2.9هزار دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
12.9هزار ویدیو
8 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
9.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 کاپوچینو تو کافه نخور تو خونه درست کن !!!😋 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
❁﷽❁ 💠مردهایی که زن شدند ... 🔻مرحوم دکتر حسن توکلی نقل کرد : روزی من از مطب دندان سازی خود حرکت کـردم که به جایی بروم . سوار اتوبوس شدم، جلوتر ماشین نگه داشت و جمعیتی سوار شدند .سپس نگاه کردم دیـدم راننده زن است! 🔸️دوباره نگاه کردم دیدم همه ی مسافران هم زن هستند، همه يك شكل و يك لباس! دیدم بغل دستی ام هم زن است! خودم را جمع کردم و فکر کردم اشتباهی سوار شده ام و این اتوبوس، ویژه ی کارمندان است . اتوبوس نگه داشت و خانمی پیاده شد . آن زن که پیاده شد ، همه مرد شدند! با این که ابتدا بنا نداشتم پیش شیخ بروم ، ولی از ماشین که پیاده شدم ، به حضـور مرحـوم شيخ رسیـدم. قبل از اینکه من حرفی بزنم ، شیخ رجبعلی خـیاط (ره) فـرمود: «دیـدی همه ی مردها زن شده بودند!؟ چون مردها به آن زن توجه داشتند، همه زن شدند!» 🔹️بعد گفت : وقت مُردن ، هر کس به هر چه توجه دارد ، همـان جلوی چشمش مجسّـم می شود ، ولی محبت امیـرالمومنین علیـه السلام باعث نجات می شود . چقـدر خـوب است انسان ، محو جمال خدا شود ، تا آنچه را دیگران نمی بینند ، ببیند و آنچه را دیگران نمی شنوند ، بشنود! . ꕥ࿐❤️🕊 https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b
پادشاهی را شنیدم که به کشتن اسیری اشارت کرد. بیچاره در حالت نومیدی به زبانی که داشت، ملک را دشنام دادن گرفت و سقط گفتن آغاز کرد که گفته اند هر که دست از جان بشوید، هر چه در دل دارد، بگوید. وقت ضرورت جو نماند گریز دست بگیرد سر شمشیر تیز ملک پرسید چه میگوید؟ یکی از وزرای نیک محضر گفت : ای خداوند می گوید که 《 الكاظِمينَ الغَيظَ والعافينَ عنِ النّاسِ 》 ملک را بر وی رحمت آمد و از سر خون او در گذشت و وزیر دیگر که ضد او بود. گفت : ابنای جنس ما را نشاید که در حضرت پادشاهان جز به راستی سخن گفتن؛ این بی ادب ملک را دشنام داد و ناسزا گفت ملک روی از این سخن در هم کشید و گفت : مرا آن دروغ وی پسندیده تر از این راست که تو گفتی. گلستان سعدی باب اول در سیرت پادشاهان ‌‌ 🪴🌳🌞🌿🪴🌳🌞🌿🪴
🦋 امید 🍃 مردی ثروتمند کارگرانش را برای صرف شام فراخواند. بعد از مراسم‌، جلوی آنها یک جلد قرآن و مقداری پول گذاشت و از آنها پرسید: قرآن را انتخاب می‌کنند یا پول؟! به نگهبان مجموعه تجاری گفت: یکی را انتخاب کند. نگهبان گفت: خیلی دلم می‌خواهد که قرآن را انتخاب کنم ولی قرآن خواندن را نمی‌دانم پس پول را می‌گیرم که فایده‌اش برایم بیشتر است و پول را برداشت. از کشاورزی که باغچه‌ها را آب می‌داد خواست یکی را انتخاب کند. کشاورز گفت: زنم مریض است و نیاز به پول دارم، اگر مریضی همسرم نبود حتما قرآن را انتخاب می‌کردم ولی فعلا پول را انتخاب می‌کنم. مرد ثروتمند نوبت را به آشپز داد که کدام را انتخاب می‌کند؟! آشپز گفت: من تلاوت قرآن را خیلی دوست دارم ولی من دائم مشغول کار هستم، وقتی برای قرائت قرآن ندارم، پول را بر می‌دارم. نوبت رسید به پسری کارگر که خیلی فقیر بود. پسر گفت: درسته که من نیاز دارم، خیلی هم نیاز دارم ولی من قرآن را انتخاب می‌کنم. قرآن را برداشت و بوسید. مرد ثروتمند لبخندی زد و گفت که قرآن را باز کند. پسر قرآن را باز کرد و ٢ پاکت دید. با اجازه مرد ثروتمند، یکی از پاکت‌ها را باز کرد. مبلغ زیادی داخل پاکت بود. و در پاکت دوم وصیت‌نامه‌ای بود که او را وارث اموال و دارایی خودش کرده بود چون او فرزندی نداشت و همسرش نیز فوت کرده بود. مرد ثروتمند گفت: هر کس گمانش به خدا خوب باشد، هیچگاه ناامید نمیشود... ‌‌ 🪴🌳🌞🌿🪴🌳🌞🌿🪴
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 ۵ عاملی که باعث جلوگیری از موفقیت شما میشه: ۱. ترس همه ما می ترسیم؛ اما افراد موفق تفاوتشون تو اینه که به جای فکر کردن به ترس ها، روی هدفشون تمرکز می‌کنن. ۲. توجه به حرف دیگران اگر قرار باشه فقط نگاهمون به نظرات دیگران باشه تو همون جایی که هستیم میمونیم. افراد موفق مشورت میکنن اما تو تصمیم گیری به خودشون متکی هستن. ۳. اقدام نکردن گاهی ما بیشتر تو فکرامون قدم برمیداریم. باید با موقعیت ها مواجه شد و به جای غرق شدن تو فکرها، قدم برداشت. ۴. نتیجه گرایی هدف داشته باشیم اما وقتی قدم برداشتیم نتیجه رو رها کنیم. توجه زیادی به نتیجه ذهن ما رو ترسو میکنه. ۵. عدم خودباوری باور نداشتن خود یعنی سرد کردن انگیزه قدم برداشتن. این مهم نیست که عالی باشیم، این مهمه که قدم برداریم. 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
12.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 دیدید که چقدر راحت من گوشت و مرغم رو با این خرد کن چرخ کردم فقط با چند تا پالس کوتاه کل گوشتم چرخ شد مواد لازم برای سینه مرغ ۱عدد ران مرغ یک عدد پیاز یک متوسط جعفری ادویه ها (نمک،فلفل،پاپریکا،زردچوبه ،زعفران ) مواد لایه گوشتی: گوشت چرخ کرده ۴۰۰گرم پیاز ۱عدد جعفری ادویه های بالا طرز تهیه اول مواد مرغی رو آماده میکنم و روی پلاستیک فریزرکه چرب کردیم پهن می کنیم بعد گوشت رو آماده می کنیم و همین مراحل رو تکرار می کنیم 😍 حالا کباب گوشت و روی کباب مرغ پهن می کنیم و با فشار دست به هم میچسبونیم و ۱۲ساعت داخل فریزر نگه میداریم بعد برش میدیم و سرخ می کنیم 😎 حالا داخل سسی که آماده کردیم به مدت ۳۰دقیقه میزاریم بپزه 😍 نوش جان واسه مهمونی ها عالیه حتما امتحانش کنید و لذتش و ببرید بفرست برای دوستات که اونا هم استفاده کنن 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 دغدغه‌ای هست که دوست دارم با متاهل‌ها در میان بذارم. مجردها هم خواستند بخونند! ما یک رفیق روانشناسی داریم، می‌گفت یکی از چالش‌های جدی افراد در زندگی مشترک، مقایسه همسرشون با مجردهاست. این‌ مساله در میان نسل ما خیلی بیشتر از قبل شده، چون هم فضای جامعه به سمت شیک‌پوشی و زیبایی بیشتر رفته، و هم فضای مجازی و خصوصا اینستاگرام در دسترسی راحت افراد به کیس‌ها و استایل‌های مختلف تاثیرگذار بوده. ولی دوست متاهل من، واقعیت اینه که همسر تو نمی‌تونه به اندازه تمام افراد شیک‌پوش و زیبای خیابون‌ها و اینستاگرام، پرفکت باشه. همسر تو در زندگی درگیرِ ده‌ها چالش بزرگه که اون افراد اصلا درگیرش نیستن. یکی از چالش‌های مهم، همین تاهل و انجام وظایف در زندگی و روابط زناشوییه. من نمیگم همسرت حق داره به خودش نرسه، نه. ولی تو هم نباید همسرت رو در زمان خانه بودن، با بیرون و اینستاگرام دیگران مقایسه کنی. 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
6.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 🌼باید که حدیث عشق از بر باشیم 🍃چون عطر نسیم روح پرور باشیم 🌼هنگام طلوع مهر ، معراج دل است 🍃امروز بیا که مهربانتر باشیم 🌼خوش باد دلی 🍃که روشن از نور خداست 🌼با مهر و صفا 🍃عجین و از کینه جداست 🌼صبحی که 🍃دمیده باز از مشرق عشق 🌼آیینه ی نور و مهرورزی و صفاست    🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
🍃🍃🍃🍃💞🍃 تــــــــــــღــــــــرنجـ٨ـﮩـ۸ـﮩ ..... 🍃🍃💞🍃
دوستانه‌ها💞
#ترنج ناگهان دستش را روی لبش گذاشت. زخمش درد داشت. - واسه این لحظه, ثانیه شماری می کردی. نه؟ بع
به پایان ماموریت سنگین و زجرآورم نگریستم و بعد مستقیم پیش شاهرخ رفتم تا خون دماغ و استفراغ بی امانم را بند بیاورد. * با صدایی بلند از خواب پریدم. بعد از یک ماه خوابیدن به صورت نشسته و روی زمین سفت نمی توانستم موقعیتم را به خاطر بیاورم. هراسان دستم را به سمت کمرم بردم و دنبال اسلحه گشتم اما چیزی نبود. آرام سرم را بلند کردم. ترنج تکیه داده به تاج تخت خوابش برده بود و هنوز هم سر من روی پای او و دست او بین موهای من قرار داشت. سریع برخاستم و اتفاقات شب گذشته را مرور کردم. سر دردم وحشتناک شده بود. از حرکت ناگهانی من ترنج هم از خواب پرید. _چی شده؟ چه کار کرده بودم؟ من چطور ترنج را در چنین موقعیتی قرار داده بودم؟ این چه حماقتی بود؟ حتی نمی دانستم چه باید بگویم. - کل دیشب رو نخوابیدی؟ دیدم که نامحسوس کمرش را مالید. - خوابیدم. تو خوابیدی؟ صدای شعر خوانی‌اش به گوشم بازگشت. انگار برای یک کودک لالایی خوانده بود. چون به همان سرعت و راحتی به خواب رفته بودم. _آره. ممنونم. به ثامر نگاه کردم. هنوز خواب بود. - واست صبحونه بیارم؟ سر درد امانم را بریده بود. - مسکن داری؟ لبخند مهربانش را به رویم پاشید و گفت: - دارم اما با معده خالی نميشه. قول میدم اگه دوش بگیری و یه صبحونه دبش بزنی و یه کمم با پسرت وقت بگذرونی خیلی بهتر میشی. اون موقع اگه بازم خواستی بهت مسکن میدم. قبوله؟ یاد حرکات انگشتانش در بین موهایم افتادم. چقدر قشنگ بلد بود آرامش بدهد و من خبر نداشتم. - قبوله. املت با رب درست می کنی؟ خندید و باز هم دستش را روی صورتم گذاشت. دیگر حتی برای لمس کردن من اجازه نمی گرفت. - بله که درست می کنم بداخلاق. گراتن مرغ و بادمجون هم بلدم. میخوای؟ بالاخره توانست مرا بخنداند و خودش هم از این موفقیت طوری مشعوف شد که چشمانش برق زد. کم‌کم می توانستم درک کنم که چرا سبحان برای آرام گرفتن و گریختن از مصیبت‌ها و رنج هایی که پشت سر می گذاشت. از در و دیوار این خانه بالا می کشید و به ترنج پناه می آورد. ترنج - خب الان کجاست؟ پیشبند را دور گردن ثامر بستم و با پایین ترین صدای ممکن گفتم: - دوباره خوابید. اصلاً نمی تونست روی پا وایسه. نیشگونی از بازوی من گرفت و گفت: - اتاق تو شده پاتوقش. قبلاً ده سال یه بارم اینجا نمی اومد اما حالا هر وقت پیداش نمی کنیم روی تخت توئه. باز هم یک جوری شدم. - خب چون قبلا ثامر نبود. الان ثامر پیش من زندگی می کنه. - سر رو پا گذاشت و شعر خوندن و ناز و نوازش و اینا هم به ثامر مربوطه؟ گونه هایم گر گرفت. - یه کاری نکن دیگه هیچی واست تعریف نکنما. - جدی میگم. اگه نمی شناختمت همین الان می بردمت دکتر یه نوار از مغزت بگیرن. حرفات عجیب و غریب شدن. یه فرکانس هایی دریافت می کنم. سعی کردم به روی خودم نیاورم که چقدر پریشانم. - تو هم که ماشالا رادیو شدی. دائم فرکانس دریافت می کنی. خدا رو شکر همشونم اشتباهه. سرش را نزدیک تر آورد. - بابا خودت یه کم به حرفایی که زدی فکر کن. یاسر! یاسین رو نمیگم ها، یاسر. سرش رو گذاشته رو پای تو. طرف رو بالش هم به زور سر میذاره. می فهمی چی میگم؟ لقمه را داخل دهان ثامر گذاشتم و گفتم: - فکر کنم خودشم هنوز تو شوکه. همش سعی می کرد چشمش بهم نیفته. آدم توی خستگی و درموندگی یه کارایی می کنه که خودشم باورش نمیشه. مطمئن باش حالش که برگرده سر جاش بازم همون آشه و همون کاسه. لیلا برای این که مادرم صدایش را نشنود بیشتر دهاش را به گوشم چسباند و گفت: - ولی دل من میگه یه چیزایی بین شما دو نفر تغییر کرده و هرچقدرم انکارش کنین بالاخره از یه جایی میزنه بیرون. ببین کی بهت گفتم. ادامه دارد ... 🍃🍃🍃🍂🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸 کلمه آدم میکشه ... خیلی هم بد ! یه وقتی این دستتون با چاقو میبره ... یه وقتی لبتون با کاغذ میبره وقتی با کاغذ میبره دردناکتره چون کاغذ برای بریدن نیست کلمه نیومده بود ما باهاش آدم بکشیم اومده بود به هم ابراز محبت بکنیم اومده بود به هم رابطه بگیریم غم همو بخوریم دست همو بگیریم ما از کلمات بمب درست کردیم ...! خنجر درست کردیم با کلمات آدمارو شکنجه میکنیم ما خدانیستیم کاش از جای خدا بلندشیم ...! 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
دنیا آنقدر جذابیت های رنگارنگ دارد که تا آخر عمر هم بدوی چیزهای جدیدی هست که هنوز می توانی حسرتشان را بخوری ! پس یک جاهایی در زندگی ترمز دستی ات را بکش بایست و زندگی کن... ‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‎ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌  ┅┄ ❥❥@Chakavak110🕊