eitaa logo
دوستانه‌ها💞
2.9هزار دنبال‌کننده
11.2هزار عکس
12.8هزار ویدیو
8 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 🍀برای خانمی که گفته بودن تو فضای مجازی با یه آقا در ارتباطن ولی هیچ حسی بینشون نیست عزیزم تو با این حرف داری فقط خودتو گول می‌زنی مگه میشه هیچ حسی بینتون نباشه یا یه حسی هست که تو خبر نداری یا با انکارش داری خودتو توجیه می‌کنی کارت خیلی خطرناکه و تبعات سنگینی داره هم به لحاظ مذهبی میگم هم عرفی شرعی اون آقا اگه زن داره که کارتون خیلی خیلی خطرنااک ممکنه خانومش بفهمه و یه دعوای حسابی راه بیافته و چه بسا آبروی شما این وسط بره چون خودم به عنوان یک زن اگر همچین موردی رو متوجه بشم خیلی خیلی ناراحت می‌شم و مطمئنم ک جنگ اساسی راه می‌ندازم اگرم مجرد هستن اینو بدون شاید شاید تو حسی نداری ولی اون حتما حسی دارن که به مرور پررنگتر هم میشه پس توبه کن و کارت ترک کن گلم این کار هم اشتباه هم گناه محض. 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
19.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 برای ۱۰ عدد نان گردویی آرد ۳۰۰ گرم نمک ۶ گرم خمیرمایه ۶ گرم شکر ۶ گرم کره ۱۵ گرم آب ۱۸۰ گرم دمای پخت : ۱۵ تا ۱۸ دقیقه روی ۲۰۰ درجه مواد میانی: گردو ۱۰۰ گرم شکر ۵۰ گرم ارد تفت داده شده ۵۰ گرم کره ۵۰ گرم جوز هندی در حد نیاز و یکی دو‌قاشق اب برا خمیر کردن مواد میانی 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بچه تر که بودیم شب یلدا که میشد جمع میشدیم خونه آقاجون و خانوم جون میگفتیم و میخندیدم ، تجملات نداشتیم ، چشم و هم چشمی نداشتیم ، چندین و چند مدل میوه تزیین شده و شیرینی و آجیل نداشتیم ولی دل خوش داشتیم ، دور هم جمع میشدیم غم و غصه ای نداشتیم .. زندگیامون ساده بود سفره هامون ساده بود قلبامون صاف و ساده تر .. کاش میشد اون خوشی و صفا و صمیمیت دزدیده شده از خونه ها و از زندگی ماها رو یه جوری برگردوند ‌‌ 🪴🌳🌞🌿🪴🌳🌞🌿🪴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🍃🍃🍃🍂🍃 چـــــــــــکـاوکـــ٨ـﮩـ۸ـﮩــــــــ...... 🍃🍃🍂🍃
دوستانه‌ها💞
#چکاوک -داداش !حالت خوبه؟ به خیر گذشت! خدا رو شکر!نگاهم کرد. با چشمانی که حالا کمی کمتر مضطرب بود
چکاوکِ ترسیده و مضطرب و گریان را که در کف اتومبیل پناه گرفته بود؛از اتومبیل پیاده کردم! -بیا عزیزم !بیا بیرون قربونت برم! تموم شد! دیگه تموم شد !خدا رو شکر تموم شد !لرزان و ترسان از پناهگاهش خارج شد. دستش را گرفتم و او را از اتومبیل پیاده کردم .چشمهایش پر از وحشت و اشک بود. -دیگه تموم شد قربونت برم !دیگه گریه نکن! همه شونو دستگیر کردیم !همه گروهی که اینجا بودن ؛همه افراد توی خونه رو !تو کمکمون کردی. خیلی شجاعت به خرج دادی. بهت افتخار میکنم!نفس عمیقی کشید و با پشت دست اشک هایش را پاک کرد.آب دهانش را به زور فرو برد. انگار بغض سنگینی در گلویش لانه کرده بود. با چشمهایش به دنبال ضیاءالدین میگشت .در جواب نگاه منتظرو سرگردانش گفتم: -اومده !تو اتومبیل منه !خیلی نگرانت بود.اونقدر که داشت از دست میرفت!درست در همین لحظه، کسی با سرعتی زیاد از کنارم رد شد و این دخترک کوچک را با حرص ، ولع ،شوق ،نگرانی، عشق ،دیوانگی،جنون ،سرسپردگی ،عاشقی و شوریدگی،به سینه فشرد و در میان بازوهایش جای داد! آنقدر که میخواست در خودش ذوبش کند !که میخواست در آغوشش حل اش کند! با شوقی عجیب و غریب ،آن دو را با هم دیگر تنها گذاشتم و از کنارشان دور شدم .این خلوت و رد و بدل کردن احساسات وافر ناشی از عشق و دوری و حسرت و درد ،برای این دو دلداده لازم بود.حتی حواسشان نبود در جمع کثیری از مامورین نیروهای ما قرار دارند. چه اشکالی داشت ! فدای سرشان! 🍁چکاوک🍁 وقتی در حصار دستانش قرار گرفتم؛ وقتی درمیان بازوهایش داشتم له میشدم؛ وقتی دستانش ،حصار امن وجودم شده بود؛ تازه آن موقع بود که خاطرم آسوده گشت و فهمیدم از تمام خطرها به دور هستم! آرام در گوشم زمزمه میکرد. پشت سرهم !بی وقفه ! زمزمه های عاشقانه !دلبرانه !دیوانه کننده !شده بود همان ضیاءالدین سابق !همان ضیاءالدینی که دوستم داشت !همان که عاشقم بود! همان که نفسش به نفسم بند بود !خدا را شکر میکرد بابت سالم بودنم !بابت اینکه به آغ..... برگشته بودم! و خودش را لعنت میفرستاد که چرا دست و پایم را نبسته بود تا نگذارد به این ماموریت خطرناک بروم !و من در آ.... فقط میگریستم و میگریستم بعد از چند دقیقه ،وقتی او مرا آرام از آغ.... جدا کرد و نگاهش تازه معطوف میثم مرادیان شد که دستبند به دست؛ او را در اتومبیل پلیس می نشاندند؛ من تازه متوجه حضور یوسف در کنارمان شدم !به رویِ نگران و مضطرب و ناراحتش لبخندی زدم و گفتم: -یوسف نگران نباش !من خوبِ خوبم! -چکاوک !خدای من !باورم نمیشه اجازه دادم به همچین ماموریت خطرناکی بری! باورم نمیشه تو رو توی همچین شرایطی قرار دادیم.چکاوک! هیچوقت خودمو نبخشیدم اگه...اتفاقی برات میفتاد! -هیچی نشد یوسف !بخدا من خوبم !خدا همراهم بود. هوامو داشت ضیاءالدین که نگاهش روی میثم مرادیان ثابت مانده بود؛رو به یوسف گفت: -میتونی چکاوک رو ببری خونه؟ لطفا همونجا بمون تا من برگردم .تو خونه تنهاش نذار! بعد رو به من گفت: -من با پارسا میرم .تو اداره ی پلیس یه کار نیمه تموم دارم! یوسف با سر تایید کرد و خیالش را جمع ساخت. نگران نگاهش کردم. -کجا میری ضیاءالدین؟میخوای چی کار کنی؟ تو رو خدا !پلیس گرفتتش دیگه! اون به جزای کاراش میرسه .خواهش میکنم تو دخالت نکن! -نگران نباش عزیزم .فقط برو خونه و استراحت کن تا من بیام! و مرا با یوسف همراه کرد و خود به همراه کمیل با یکی از اتومبیل های پلیس رفت . -بریم چکاوک! اینجا موندن به صلاح نیست. -چکاوک؟حالت خوبه؟ اذیتت نکردن؟ -نه یوسف !کاری نکردن .من دو روز تمام تنهایی توی اون اتاق زندانی بودم .فقط شب اول .. خب خودتون که حتما در جریانش هستید..خطر از بیخ گوشم رد شد .خدا بهم رحم کرد! سرش را تکان داد و گفت: -خدا روشکر .خدا روصدهزارمرتبه شکر. اگه بلایی سرت میاورد ؛اگه خودت اون سلحه رو.. اووف! اصلا نمیخوام بهش فکر کنم! -یوسف! -بله! -ضیا...ضیاءالدین... حرفهای زیبا رو در مورد ... پروانه .. شنید؟او سکوت کرد و مقابلش را نگریست و من منتظر و نگران به لبهایش چشم دوختم و معترضانه گفتم: -یوسف !! -چی میخوای بشنوی چکاوک !چه اهمیتی داره! تو که داری ازش جدا میشی ! -لطفا یوسف! پوفی کشید وگفت: ادامه دارد ... ❤️❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سه راه حل برای حل مشکلات وجود داره: بپذیرش، تغییرش بده، رهاش کن. اگر نمیتونی بپذیری، تغییرش بده. اگر نمیتونی تغییرش بدی، رهاش کن... ‌‌ 🪴🌳🌞🌿🪴🌳🌞🌿
6.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از چه راضی گشته ای؟ حکم صادر کرده، قاضی گشته ای... ‌‌ 🪴🌳🌞🌿🪴🌳🌞🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من همونیم که دلم بشکنه لال میشم..... ‌‌‎‎‎‎‎ ‌‌‌‌ 🪴🌳🌞🌿🪴🌳🌞🌿
10.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زندگی کردن بشدت سخته 👌🌱 نگفتیم زندگی سخت نیست ،،، گفتیم تو سخت نگیر... ╲\╭─═ঊঈ 🍃🌹🍃ঊঈ═─┅◍⃟ بزن رو لینک گلی جانم تا در کنار هم باشیم ♥️https://eitaa.com/joinchat/637730937Cf42c0f7787
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 کی میدونه برای فراموش کردن باید چند سال بگذره ؟؟؟ از کجا معلوم که با مرگ همه خاطرات فراموش میشن ؟؟؟ 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88