#به_وقت_عاشقی -اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ.. خدا آسانی و راحتی شما را می‌خواهد نه مشقت و دشواری شما را..♥️ یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡ @vlog_ir

😐 با تلقین دیابت کنترل میشه ؟ ایشون هیچوقت کانال ما رو ندیدن ولی با مصرف ابردوا چنان اثر فوق العاده ای دیدن که خدا میدونه 😍 بازم به قدرت اثرگذاری ابردوا شک دارید ؟؟ از روزی 25 واحد تزریق انسولین رسیدن به روزی هیچی 😱 🔻برای نجات همیشگی از دیابت و هر نوع بیماری به ما پیام دهید @GHSTVDWa2 @GHSTVDWa2 لینک کانال جهت توضیح معجون ها و رضایت درمان جوهامون 👇😍 https://eitaa.com/joinchat/2090533515C75e24bf342 عضو نشی #ضرر کردی

⭕️شب تا صبح نمی‌تونست بخوابه😔 😔 ایشون بیمار ام اس هستن / بدون کمک دیگران اصلا نمی‌تونستن راه برن / تعادل راه رفتن نداشتن 😢 شب‌ تا صبح خوابشون نمی‌برد / دست و پاشون سِر بود 😞 کلیه درد داشتن 😔 مشکلات گوارشی داشتن 😔 ریزش موی شدید داشتن 😔 دردهای عضلانی استخوانی داشتن ، حالا ببینید بعد 1 ماه استفاده از ابردوا چه معجزه ای براشون رخ داده 😱 جهت عضویت روی لینک پایین بزن 👇 https://eitaa.com/joinchat/2090533515C75e24bf342 سفارش پودر معجزه آسای ابردوا و مشاوره👇 @GHSTVDWa2

باقالی پلو با ته انداز مرغ😍😋 مواد لازم برنج 🍙۲ پیمانه شوید خرد شده🌿 ۱ لیوان مرغ🍗 به میزان لازم زعفران 💛نمک🧂 فلفل 🌶و اب لیمو‌‌🍋 برای مزه دار کردن مرغ روغن🥃 سیب زمینی🥔 برای ته دیگ زیر قابلمه رو کم کنید ۱ ساعت بزارین دم بکشه مرغ کاملا مغزپخت میشه نیازی به اب پز کردن نداره.نوش جونت .💚 ‌ ❤️❤️

🔴 کارزار بازگشت و حمایت از سید حسین حسینی مجری صدا و سیما👇👇 https://eitaa.com/joinchat/878706719Cea789fe2e3 https://eitaa.com/joinchat/878706719Cea789fe2e3 کمپین ممانعت از ممنوع الکار شدن مجری شبکه افق👆👆

🔴 آیا با بازگشت مجری وطن دوست، سید حسین حسینی، به تلویزیون موافقید؟ 1⃣ بله👍 2⃣ خیر👎

#نامزدی چطوری عشق و خاطرات گذشته رو فراموش کنیم؟ یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡ @vlog_ir

🔴 کسب درآمد میلیونی فقط از برنامه #دیوار 😱💸 میدونستی بدون تبلیغات میتونی داخل دیوار درآمد عالی داشته باشی؟ 😍❗️ 🚫 بدون نیاز به #‌تجربه و #‌سرمایــــه فقــط با یـــه گوشــی موبایل ســاده! 📱 کافیه بیای پیشمون و فرمول پولسازی سنجاق شده رو یـــاد بگیــــری 😎👇 https://eitaa.com/joinchat/1070072456C2f461a492f 👆🏻 تلگرام و اینستاگرام رو بنداز دور 🗑

🔴فرمول پولسازی از سایت دیوار رو پین کردم ، بدون تجربه و سرمایه فقط با یک گوشی ساده 📱میتونی تا ماهی 300 میلیون تومان پول در بیاری 🔥 https://eitaa.com/joinchat/1070072456C2f461a492f

🍃🍃🍃🍃💕💕 قسمت بیستوچهارم گل گاوزبون را دم کرده را توی یه قوری خوش رنگ و یه لیوان سفالی زرد رنگ کنارش گذاشتم .. میدونستم این رنگ نشاط اوره ... سینی رو برداشتم خرامان خرامان به سمت مبلی که حامی روش نشسته بود ، رفتم . سرش رو بین دوتا دستاش گرفته بود ... سینی رو روی میز گذاشتم ، روی مبل کناریش نشستم .وقتی دید کنارش نشستم گفت : اینجا چرا نشستی شونه ی بالا انداختم گفتم : خوب کنار همسرم نشستم بده .. - تو انگار حالیت نیست میگم تو فقط یه کلفتی انگار تو گوشت ،نمیره لبخندی زدم با صدای که می خواستم ارامش و بهش القاء کنه گفتم : باشه من دیگه خیالتی دخترونه نمیکنم اما بیا امشب فقط امشب مثل دوتا دوست یا اصلا دوتا رهگذر که اتفاقی همو دیدن با هم صحبت کنیم - اِه من بیام با تو درد و دل کنم - خوب چه اشکالی داره مگه من چمه.. - چیت نیست فلفل ... با اومدن اسم فلفل یهو عطسه ای زدم خودشو کشید کنار گفت : سرما خوردی اون وقت اومده کنار من میشینی... - سرما نخوردم - پس لابد فلفل خوردی دوباره عطسه زدم یهو قهقه ی سر داد گفت : تو تو به اسم فلفل حساسیت داری و من دوباره عطسه زدم ... وقتی می خندید دندونای یه دست سفیدش بد دلبری میکرد ... حالا که فکر میکنم انقدرام بد نیست فقط یکم از شمر اونور تره - میدونی بد سرم کلاه رفت یه زن ناقص بهم انداختن ... دلخور شدم اما به روی خودم نباوردم... " مگه میشه کسی دم به دقیقه دردی رو که دست تو نبوده ولی از بچگی همراه خودت داریش رو پتک کنه توی سرت بزنن " یه دونه از لیموهای تازه رو توی دم نوش ریختم ... - این و بخور برای اعصابت خوبه - رو من اسم نذار اعصاب من هیچ مشکلی نداره - " خدایا این بشر دیووونه است ، شفاش بده " - نه به اون همه جلیز و ولیز اولش نه به ارامش الانش... از جام بلند شدم به سمت اتاقم برم ،گفت : خوشم نمیاد دم به دقیقه به من بچسبی فهمیدی توام خواهر همون خائنی ... اینو بدون که تالشت بی فایده است من هیچ حسی به تو پیدا نمیکنم ... سری تکون دادم گفتم : منم عقده خودنمایی ندارم برای دل خودم به تیپ و قیافه ام میرسم ... شنبه واقعا روز خسته کننده ای بود و با تماس مامان بدتر هم شد ، مامان می گفت که حتما برای جشن حضور داشته باشم . مادر من چقدر ساده است . اخه چطور دست توی دست شوهری که یه زمانی عاشق خواهرم بود و حالا به خون هممون تشنه است مثل این سیب زمینیا لبخندزنان به این مجلس عروسی بریم ... دستمو زیر چونه ام گذاشتم گفتم : هی خدا عشق اول هیچ کس نشدیم که پیشکش عشق دومی شوهرمونم نشدیم حتما الان سوگل توی ارایشگاه نشسته ... من چطور عروس شدم سوگل چطور؟؟ خدایا مگه میشه !؟!؟ استرسهایی که توی اون مدت داشتم ... شبی که ازش هیچی نفهمیدم حتی یه دونه عکس هم به عنوان یادگاری نداشتم ... از جام بلند شدم کیف مو برداشتم از شرکت بیرون زدم ،هوای سرد زمستان که به صورتم خورد تنم مورمور شد ... دستامو توی جیب پالتوم کردم اروم اروم توی پیاده رویی که تقریبا خلوت بود شروع به قدم زدن کردم ... ادامه دارد ❤️❤️