eitaa logo
دوستانه‌ها💞
2.9هزار دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
12.6هزار ویدیو
8 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
6.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از نتیجه اش شکفت زده میشید🥚🥚 ما رو به دوستانتون معرفی کنید👇 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌┅─═ঊঈ 🍃🌹🍃ঊঈ═─┅◍⃟ بزن رو لینک گلی جانم تا در کنار هم باشیم ♥️https://eitaa.com/joinchat/637730937Cf42c0f7787
8.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃🍃🌼🍃 ❤️ ✅ بدون تعارف با فرزندان شهید نیلفروشان 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
6.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شما هم گودی کمر دارین؟ این تمرینات رو انجام بدین❤️ 🌱🌱🌱🌱
دوستانه‌ها💞
.🍃🍃🍃🍃🍃💕💕 قسمت پنجاهوسوم #حامی و سوگند چیزی به سال تحویل نمونده کنار هم روی کاناپه کنار هفت س
🍃🍃🍃🍃🍃💕💕 قسمت پنجاهوچهارم و سوگند حامی هم از غم نگاهم پی به همه چیز برد ... هر دو توی سکوت شام خوردیم موقع خواب رو به حامی گفتم : میشه امشب تنها بخوابم اول با تعجب نگاهم کرد اما بعدش گفت : باشه شب بخیری آرومى گفتم به سمت اتاقم رفتم و در و بستم ... با قدم های سنگین به سمت تختمون رفتم واقعا دیگه تحمل نداشتم خودم و روى تخت پرت کردم و به زیر گریه زدم تا می اومدم امیدوار بشم که حامی دوستم داره یه اتفاقی مى افتاد و موضوعى پیش می اومد که فکر کنم تمام زحمت ها و تالشام بی فایده است ... صبح وقتی بیدار شدم احساس سردرد بدى میکردم یه دوش اب سرد گرفتم تا کمی حالم بهتر بشه دستی به صورتم کشیدم از اتاق رفتم بیرون متوجه شدم حامی همونجا کنار تلویزیون روی مبل خوابش برده بدون هیچ سرو صدایی میز صبحانه رو چیدم به اتاقم رفتم که صدای حامی از بیرون اومد ،بیرون رفتم ، دیدم حامی دست و صورتش و شسته از سرویس بهداشتى سالن پدیرایی بیرون اومد حوله اش و دور گردنش انداخته بود با دیدنم لبخندی زد و ارام گفت : سلام صبح بخیر، عزیزم - صبح توام بخیر، بیا صبحانه بخوریم تا یه سری خونه ما بعد خونه ی شما بریم سری به معنی باشه تکون داد و ناهار و قرار شد به خونه پدر جون بریم .... "دیشب خیلی فکر کردم باید یه تصمیم صحیح میگرفتم باید به طور جدی با حامی صحبت میکردم " بعد از صبحانه به خونه بابا اینا رفتیم خدا رو شکر سوگل نبود " دیگه حسه قبلا نسبت بهش نداشتم ، ازش ناراحت و دل چرکین بودم " اما مامان خیلی نگران سوگل بود بعد سقط سختی که داشته هنوز وسطشون شکراب بود و سوگل خیلی ضعیف و رنجور و دل نازک شده .... بعد از دید و باز دید از همه به خونه پدر جون مادر جون رفتیم ، مادر جون با دیدنمون لبخندی زد و برای دوام خوشبختیمون اسپند دود کرد تا زندگی زیبای ما چشم نخوره ترمه و شوهرشم اومده بودن و خدا رو شکر برخورد ترمه خیلی بهتراز قبل شده بود بعد از ظهر بود که به خونه خودمون رفتیم شب خونه ای شهباز دعوتیم و شهباز ما رو برای یه دورهمی خونه ی خودش دعوت کرده ،میدونستم شهباز ادامه دارد... 💝
.
هدایت شده از تبلیغات ملکه(نجوا)
اینجا ها و های پوستت رو صد درصد درمان میکنند👇👇😍 https://eitaa.com/joinchat/1417806020C2e86c10cb6 این کانال توی ایران مثل ترکونده😊👍
5.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شاد بودن قشنگترین شکلِ جرات است شاد باش، با شجاعت زندگی کن، با خودت مهربان باش و عشق را پرورش بده تا بازتابی از زیباترینها باشی... 💛 ظهر بخیردوستانم🙋‍♀ 🌱🌱🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 سیب زمینی نشاسته ذرت سفیده تخم مرغ 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
7.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 🍁🍂دعوتید به یک جرعه حس خوب🍂⚘ با هم بشنویم🍁 نوایی دلنشیــن🥰 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🚀‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
خواهریا خواندن آیه الکرسی رو فراموش نکنید👌 🌸 آیه الکرسی 🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🍃اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَهٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ من ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ منْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ🍃 🍃لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللّهِ فقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ🍃 🍃اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُوا أوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ🍃 ❤️الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم❤️ ⚜️ صلوات خاصه امام رضا (ع)⚜️ 🌺 اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا الْمُرتَضَی ، اَلْاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ ، وَ حُجَّتِکَ عَلیٰ مَنْ فَوْقَ الْاَرضِ وَ مَنْ تَحتَ الثَّریٰ ، اَلصِّدّیٖق الشَّهیدِ ، صَلوٰةً کَثیٖرَةً تٰآمَّةً ، زٰاکِیَةً مُتَوٰاصِلَةً ، مُتَوٰاتِرَةً مُتَرٰادِفَةً ، کَأَفْضَلِ مٰا صَلَّیْتَ عَلیٰ اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیٰائِکَ. 🌺 ❤️❤️
دوستانه‌ها💞
🍃🍃🍃🍃🍃💕💕 قسمت پنجاهوچهارم #حامی و سوگند حامی هم از غم نگاهم پی به همه چیز برد ... هر دو توی س
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 قسمت پنجاهوپنجم و سوگند دوست صمیمی دوران دانشگاهه حامی هست ... انگار برای عروسی ما خارج از کشور بوده که نتونسته بیاد برای شب یه کت زیرباس...ن سوسنی با یه شلوار مشکی جذب پوشیدم و یه ارایش مالیم انجام دادم دوست نداشتم باعث جلب توجه مردهای غریبه باشم ... و همه نگاهم کنن ، حامی هم کت و شلوار مشکی از بهترین برندی که همیشه سفارش میداد پوشیده و اماده با هم به خونه ی ویلایی و زیباى شهباز رفتیم ،شهباز با دیدن ما لبخندی زد سال نو را تبریک کفت ... تعدادی زن و مرد که از دوستان مشترک حامی و شهباز بود همه دور هم بودن بعضی از خانم ها حجابشون مثل من بود و بعضی ها لباس های باز تنشون بود اما همه خون گرم و مهربان به نظر میرسیدن ،برای پذیرایی همه چی روی میز آماده بود، اما نه من و نه حامی هیچ کدوممون اهل م.... نبودیم و همون شربت آلبالوى خوشمزه خودمون را خوردیم ... بعد از شام تعدادی برای ر....ص به وسط رفتن . تلفن حامی زنگ خورد از جاش بلند شد و براى صحبت به بیرون از سالن رفت " حس حسادت مثل خوره تو تنم افتاده بود " شهباز از فرصت استفاده کرد کنارم اومد و روی مبل کناریم نشست ،خودمو را عقب تر کشیدم ... لبخندی زد گفت : خسته نشدی 6 ماه بیشتره که با حامی زندگی میکنی اما ادم حسابت نمیکنه تا کی می خوای خوار بشی ، بس ات نیست ، چرا طلاق نمیگیری برای تو مرد کم نیست ، از حامی بهترم برات هست یکیش خودم تا اومدم جوابش و بدم صدای خشمگین حامی از پشت سرم بلند شد - خفه شو شهباز ... من از ترس قالب تهی کردم اما شهباز خونسرد از جاش بلند شد ، رو به روی حامی ایستاد و گفت : مگه دروغ میگم به چی تو دل خوش کنه اخلاق خوبت ؟؟؟ من نمیدونم به چی تو امیدوار شده که موندگار شده حامی عصبی یقه ی شهباز و گرفت کشید سمت خودش با صورتی که از شدت ادامه دارد... 💝
16.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 داستان اسفندیار رویین تن 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88