فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سخن_امامان
به فردا اطمینانی نیست❣️🥲
.
.
امام علی علیه السلام
دیروزکهگذشتوبهفرداهماطمیناننیست پس امروزت را با اعمال صالح غنیمت شمار
یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡
@vlog_ir
۲۴ مهر ۱۴۰۳
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
بوي ناب مداد و تراش
امروز بچه هایم مانی و نیما داشتند نقاشی می کشیدند . نوک مدادی که باهاش نقاشی می کشیدند کند بود و تماسش با کاغذ دلم را ریش می کرد . با مداد تراش نوک مداد را تیز کردم . تراشه ها هم بوی خوبی داشت هم صدای دلنشینی و آخر سر هم شبیه یک گل شد .
یادم افتاد از آخرین باری که مدادی را تراشیده ام احتمالا بیست سالی می گذرد . انقدر لذت بخش و خاطره انگیز بود که همه مداد رنگی ها را برایشان تراشیدم .
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
۲۴ مهر ۱۴۰۳
34.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این گل سرهای شیک رو برای فروش درست کنید و به درآمد برسید🍬
ما رو به دوستانتون معرفی کنید👇
🌱🌱🌱🌱
۲۴ مهر ۱۴۰۳
۲۴ مهر ۱۴۰۳
۲۴ مهر ۱۴۰۳
___ _
ﺧﺎﻣﻮﺵ ﺑﻮﺩﻥ ﻧﺼﻒ ﺣﮑﻤﺖ ﺍﺳﺖ.
ﺗﻌﻘﯿﺐ ﻧﮑﺮﺩﻥ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ،
ﻧﺼﻒ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺍﺳﺖ.
ﻣﺪﺍﺧﻠﻪ ﻧﮑﺮﺩﻥ ﺩﺭ ﮐﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ،
ﻧﺼﻒ ﺍﺩﺏ ﺍﺳﺖ.
ﻣﻦ ﺍﺯ ﺩﻧﯿﺎ ﺩﺭﯾﺎﻓﺘﻢ ﮐﻪ:
ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻗﻮﯼ ﺗﺮ ﺑﻮﺩ
ﮐﻤﺘﺮ ﺯﻭﺭ ﻣﯽ ﮔﻔﺖ.
ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺭﺍﺣﺖ ﺗﺮ ﻣﯽ ﮔﻔﺖ:
ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﮐﺮﺩﻡ
ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﺑﻪ ﻧﻔﺲ ﺑﺎﻻﯾﯽ ﺩﺍﺷﺖ.
ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺻﺪﺍﯾﺶ ﺁﺭﺍﻡ ﺗﺮ ﺑﻮﺩ
ﺣﺮﻓﻬﺎﯾﺶ ﻧﻔﻮﺫ ﺑﯿﺸﺘﺮﯼ ﺩﺍﺷﺖ.
و ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ
ﻭﺍﻗﻌﺎ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺖ
ﺑﻘﯿﻪ ﺭﺍ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺗﺮ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺖ..🍂
❄️🌨❄️❄️❄️🌨❄️❄️❄️❄️❄️☃️
۲۴ مهر ۱۴۰۳
۲۴ مهر ۱۴۰۳
5.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یه جا خوندم نوشته بود:
وقتی دعا میکنی،
دعای تو از این جهان خارج میشود و به جایی میرود که هیچ زمانی نیست.
دعایت به قبل از پیدایش عالم میرود.
دعایت به آنجا که دارند تقدیرت را مینویسند میرود.
و تقدیر نویس مهربان عالم تقدیرت را با توجه به دعایت مینویسد..
❤️🤍❤️
۲۴ مهر ۱۴۰۳
۲۴ مهر ۱۴۰۳
10.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
منبع قدرت کسی جز خداوند نیست
❤️❤️❤️.
❤️🤍❤️
۲۴ مهر ۱۴۰۳
۲۴ مهر ۱۴۰۳
دوستانهها💞
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 قسمت پنجاهوپنجم #حامی و سوگند دوست صمیمی دوران دانشگاهه حامی هست ... انگار برای عرو
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃
قسمت پنجاهوششم
#حامی و سوگند
عصبانیت قرمز شده بود با صداى خش دارش داد زد
گفتم : خفه شو
- خفه نشم می خوای چیکار کنی ؟؟؟
چرا طلاقش نمیدی تو که دوستش
نداری چرا نگهش داشتی ...
حامى با فریادى که همه سالن را برداشته بود گفت
- به تو آشغال که چشمت دنبال
ناموس شریک و دوستته ربطى نداره ....
-هه آشغال ، من آشغالم ... آقای نسبتا خوب
تو لیاقتش و نداری ، برای تو امثال پرند
خوبن که فقط بلدن تیغت بزنن ، تو رو چه
به زن خوبى مثل سوگند داشتن ، سوگند
برای آشغالى مثل تو حیفه ، می فهمی ، حالیته
یهو حامی مشتى تو دهنش کوبید وگفت : اسم
زن من و توی دهن کثیف و نجست نیار
شهباز پوزخندی زد دستی به گوشه ی
لبش که خونی شده بود کشید و گفت :
اگه زنته چطور 6 ماه میشه زنته بهش
دست نزدی هااان تو که رفتی اون پرند و
ص..یغه کردی
همه ی دوستای حامی و شهباز دورمون
جمع شده بودن از خجالت سرم و نمى تونستم بلند
کنم ...
حامی عصبی فریاد زد نمیدونستم انقدر
پست باشی که بخوای این موضوع رو
پیش همه پتک کنی بزنی تو سر من
توی نامرد مثلا دوستی ، محرم رازمى ؟؟
هه تا پای دوست داشتن وسط باشه
، من دوستی به اسم حامى ندارم ، فقط عشقم و
می بینم ، من سوگند و دوست دارم
نه من بلکه همه ی مردها عاشق همچین
زن صبور و از خود گذشته اى میشن
می فهمی مثل سوگند کم پیدا میشه
تو این دور و زمونه این زنا انگشت
شمارن باور نداری ، همین پرند زن
صی....غه ایت تا حالا چقدر تیغت زده
هااان ... اما سوگند که زنته تا حالا شده
بگه پول می خوام تا حالا به خواسته ها
و نیازهاش اهمیت دادی به ولله اگه
فکر کرده باشی ، این زن برای تو حیفه لیاقت تو همون پرند و امثال پرندند
حامی دیگه طاقت نیاورد و تا
می تونست شهباز و زد حالم خوب
نبود فشارم افتاده بود سر انگشتام
سرد شده بودو گز گز مى کرد ، تپش قلبم زیاد شده بود
یکی حامی میزد یکی شهباز
ادامه دارد....
💝
۲۴ مهر ۱۴۰۳